
نشریه فارین افرز در مقالهای به این موضوع پرداخته است که تهران علیرغم دستاوردهای بزرگش در مقاومت علیه فشار حداکثری ترامپ حالا برای موازنه در مقابل چین و روسیه به احیای برجام نیاز دارد.
دیدارنیوز: نشریه فارین افرز در مقالهای به دستاوردهای تهران در مقاومت طولانی مدتش در مقابل ترامپ پرداخته است و در عین حال تاکید کرده که ایران برای موازنه در مقابل روسیه و چین از احیای برجام استقبال خواهد کرد. ترجمه اختصاصی دیدار از این مقاله را در ادامه میخوانید.
منبع: فارین افرز
نویسندگان: جمشید ک. چوکسی و کارول ای. بی. چوکسی، اساتید دانشگاه ایندیانا
مترجم: حمید رضا بابایی
آمریکا در می ۲۰۱۸ به صورت یکجانبه از توافق هستهای ایران خارج شد و اعلام کرد بندهای این توافق ناکافی است و این که ایران در حال نقض آن است. دولت "دونالد ترامپ" به تدریج تحریمهای خود را (علیه ایران) آنقدر افزایش داد که سایر امضا کنندگان آن برآشفته شدند؛ اما ایران برجام را ملغی نکرد. برعکس به صورت ثابت فشارهایش را مستقیما علیه واشنگتن و به صورت غیرمستقیم از طریق سایر امضا کنندگان توافق هستهای افزایش داد تا این توافق را احیاء کند.
چرا دولت ایران همچنان به یک توافق هستهای نیاز دارد؟ زیرا در درازمدت، تهران احتمالا عواید اقتصادی و ژئوپولیتیک بیشتری به دست آورده، از منظر تاکتیکی امتیاز چندانی نخواهد داد.
ایران صراحتا تاکید کرده است توافق هستهای که در سال ۲۰۱۵ حاصل کرده است باید به صورت یکجا اجرا شود. اما عملا جمهوری اسلامی به معنای واقعی انعطاف زیادی نشان داده است. یک عضو مجلس ایران گفته است مذاکرات وین به "توافقی جدید و الزام آور" منجر خواهد شد. درهای دیپلماتیک برای آمریکا و ایران باز است تا توافقی قویتر حاصل کنند که پس از تغییر دولتهای دو کشور، دوام خواهد آورد.
توافق هستهای ایران، پیمان کنترل تسلیحاتی است که برای محدود کردن برنامههای هستهای تهران طراحی شده بود. بندهای آن شاید در سال ۲۰۱۵ محدود کننده به نظر میرسید، اما شرایط تغییر کرده است و امروز ایران با پایبندی به شرایط توافق هستهای و یا حتی توافق برای تغییر بندهای آن، احتمالا بیش از آن که امتیاز دهد عواید بسیار بیشتری کسب خواهد کرد.
در ابتدا باید گفت، ایران برنامه هستهای خود را به میزانی چشمگیر پیش برده است. خروج واشنگتن از این توافق دست ایران را بازگذاشت تا سطوح غنی سازی خود را افزایش دهد. تهران محدودیت اورانیوم کم غنی شده را در ژولای ۲۰۱۹ نقض و در ژانویه ۲۰۲۰ تمام تعهدات مرتبط با غنی سازی را متوقف کرد. اکنون این کشور سطح غنی سازی را به ۶۳ درصد رسانده است که البته از غنای ۹۰ درصدی مورد نیاز برای تولید تسلیحاتی پایینتر است، قابلیتی که ایران قویا میگوید آن را دنبال نمیکند. با این وجود با نگاهی واقع بینانه میتوان گفت، پس از پایان محدودیت غنی سازی در توافق اولیه در اکتبر ۲۰۳۰ یا حتی پس از انقضای نهایی برنامه زمانی جدید، احتمال این که ایران به توانایی تولید تسلیحات اتمی دست یابد بسیار زیادتر از قبل است.
ایران با ادامه غنی سازی به خود و دنیا ثابت کرده که قادر است مقابل حمله به تاسیسات اتمی و ترور دانشمندانش بایستد. زمانی که توافق جدید به پایان برسد و یا حتی در تاریخی جدید در آینده، ایران قادر خواهد بود در سطح تولید تسلیحات اتمی باقی بماند یا این که تا آزمایش بمب اتمی پیش برود – که این مساله به نیازهای استراتژیک و ژئوپولیتیک تهران در آن زمان بستگی دارد؛ لذا این توافق هستهای دیگر مانعی برسر راه تحقیقات هستهای ایران نیست، برنامهای که در دوران شاه آغاز شد و در حکومت جمهوری اسلامی ادامه دارد. این توافق مانع چندانی در مسیر تواناییهای تسلیحاتی متعارف ایران هم نیست. تحریمهای تسلیحاتی این توافق در اکتبر ۲۰۲۰ پایان یافت و تحریمهای موشک بالستیک نیز در اکتبر ۲۰۲۳ پایان مییابد. ایران پس از اجرای کامل تعهداتش در محدوده زمانی باقی مانده از برجام و یا حتی برای سالهای بیشتر، در عرصهی تواناییهای نظامی متعارف چیز چندانی از دست نخواهد داد. تهران احتمالا این مساله را محاسبه کرده است که ازسرگیری تعهداتش بر اساس توافق هسته ای، هزینه چندانی برای برنامههای نظامی اش نخواهد داشت.
از طرف دیگر، رفع تحریمها منافع اقتصادی و ژئوپولیتیک فراوانی عاید آن خواهد کرد. فشارهای مستقیم و غیرمستقیم مالی از جانب آمریکا سبب شده است ایران به تعدادی از شرکای تجاری وابسته شود. تا سال ۲۰۱۹، چین ۴۸.۳ درصد از صادرات و ۲۷.۵ درصد از واردارت ایران را در اختیار داشت. تا زمانی که تحریمهای ایران و تحریمهای ثانوی علیه شرکای تجاری آن پابرجا است، تهران از منظر اقتصادی آسیب پذیر و متکی به آن کشورها خواهد بود و آنها نیز برخلاف خواسته واشنگتن عمل خواهند کرد.
ایرانیها تاثیرات منفی چنین وابستگی را پیش از این تجربه کرده اند. در قرون ۱۹ و ۲۰، ایران از جهات مختلف به روسیه، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا و آمریکا وابسته بود. اکنون صنایع ایران باز هم از این که کنترل خود را در عرصه داخلی از دست بدهند، نگرانند و با توافق مشارکت جامع که تهران و پکن در ماه مارچ اعلام کردند، مخالفند گرچه در این توافق سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین لحاظ شده است. ایرانیها دریافته اند که رفع تحریمها به ویژه محدودیتهای بانکی، از طریق احیاء توافق هستهای مهم است، زیرا در آن صورت میتوانند در وابستگی اقتصادی خود به دیگران بازبینی کنند.
در دوران فشارهای شدید واشنگتن، تهران چارهای نداشت جز آن که به دنبال حمایتهای دیپلماتیک و دفاعی از دو قدرت بزرگ دیگر باشد. روسیه که کشور نزدیک و دمِ دستی است، تضمین کننده اصلی امنیتی، همکار امور نظامی و تامین کننده مواد و تجهیزات برای ایران بوده است. چین نیز به سرعت همکاریهای خود را در این بخشها با ایران گسترش داد. روسیه و چین هر دو از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل و همچنین قدرت چانه زنی شان برای حمایت از ایران در برابر خواستههای آمریکا استفاده کرده اند. مسکو و پکن اخیرا آشکارا با اصرار واشنگتن برای آن که ایران تغییراتی را در برجام به عنوان پیش شرط بازگشت آمریکا به آن بپذیرد، مخالفت کرده اند.
با این وجود تاریخ استعمارگری علیه ایران، دولتمردان آن را برآن داشته است تا به هرگونه وابستگی به بازیگران جهانی در امور ملی و بین المللی، به دیده تردیدِ شدید بنگرند. مقامات ایران دلایل خوبی دارند که محتاط باشند. گفته میشود روسیه در سال ۲۰۱۵ با بهره گیری از اختلافات میان طبقه حاکم ایران، مخفیانه تلاش کرد مانع از امضای توافق هستهای شود؛ و چین نیز از طریق توافق مشارکت جامع، به دنبال آن است که بر بنادر و فرودگاههای ایران دسترسی و نظارت نظامی و همچنین کنترل داشته باشد. احیاء توافق هسته ای، حلقهی کنترل این دو ابرقدرت را بر تهران شُل خواهد کرد. در این صورت جناحهای مختلف در سیستم سیاسی ایران نسبت به فشارهای خارجی، غیرپذیراتر خواهند شد و به خودمختاری ژئوپولیتیک ایران بیشتر اهمیت خواهند داد.
به این دلایل ایران مذاکرات وین را آغاز کرد. بماند که حسن روحانی در موضعی ظاهرا سرسختانه گفته است، چون آمریکا برجام را نقض کرد، پس باید تمام تحریمها را لغو کند و برای بازگشت به توافق هستهای گامهای عملی بردارد و این که نیازی به مذاکرات نیست.
در خصوص نقض محدودیتهای غنی سازی، "محمد جواد ظریف" وزیر خارجه ایران تاکید کرده است "در صورت پایبندی کامل همه طرف ها، اقدامات ما کاملا برگشت پذیر است. " تهران آشکارا آماده است بار دیگر با واشنگتن همکاری کند، همان گونه که در حدفاصل سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ بر اساس برجام این گونه عمل کرد.
سیاستمداران آمریکایی به نوبه خود در صدد هستند فراتر از بازگشت صرف به وضعیت سال ۲۰۱۵ کاری انجام دهند. رهبران ایران در حال گوش دادن هستند، گرچه تلاش میکنند امتیازات دیپلماتیک بگیرند. آیت الله خامنهای رهبر ایران در سخنرانی سالانه خود در ۲۱ مارچ گفت ایران شاید برای تغییر برجام آماده باشد، البته تا زمانی که این تغییرات به نفع ایران است. معنای این سخنان آن است که تغییرات به نفع مردم و حکومت باشد. مقامات ایرانی تقریبا هر روز از آمریکا میخواهند تحریم هایش را لغو کند و به ازای آن، آمادگی کشورشان را برای عمل به تعهدات اعلام کرده اند...
لذا، دیپلماسی به صورت واقع گرایانه میتواند دستاوردهای بسیار زیادی داشته باشد؛ نه فقط اجرای مجدد برجام بلکه بندهای جدیدتر نظیر پایان دادن به غنی سازی و نظارت بر راههای گریز، مدیریت سانتریفوژهای پیشرفته، تمدید تحریم موشکهای بالستیک و تمدید زمان بندیهای توافق هسته ای. منافع اقتصادی و ژئوپولیتیک، بیش از امتیازات نظامی اهمیت دارند، زیرا بر اساس محاسبات ایران، دستاوردهای تاکتیکی در آینده قابل حصول خواهد بود. اما آمریکا برای به دست آوردن این اهداف باید مذاکره از طریق شرکا و رقبایش نظیر اتحادیه اروپا و روسیه را کنار بگذارد و خود به مذاکرات وین بپیوندد تا با ایران مستقیما گفتگو کند. در این مذاکرات است که آمریکا باید تاکید کند بهبود چشمگیر توافق هستهای، خطر تحریمهای بیشتر را کاهش خواهد داد. از طریق مذاکرات سخت، اما عادلانه است که دولت بایدن نه تنها میتواند به اهداف اعلام شده خود - رسیدن به توافقی "درازمدتتر و قوی تر"- دست یابد بلکه قادر خوتاهد بود برای تعاملات بیشتر و سازنده زمینه سازی کند.