۱۴ نامزد از سوی احزاب اصلاحطلب به نهاد اجماع ساز اصلاحات «ناسا» معرفی شدهاند. نامزدهایی از گرایشات مختلف اصلاحات. در این میان، اما به نظر ستاره اقبال اسحاق جهانگیری از بقیه درخشانتر است.
دیدارنیوز ـ سرویس سیاسی: لیست ۱۴ نفره کاندیداهای مورد حمایت جبههاصلاحات یا همان نهاد اجماعساز اصلاحطلبان مشخص شد. در مرحله اول تعین کاندیداهای اصلاحطلب انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، احزاب و اشخاص حقیقی کاندیداهایی که مد نظرشان است را به سازوکار اجماعساز پیشنهاد کردند و در این بین، لیست کاندیداها مصداق جمع ضدین است!
از اسحاق جهانگیری که یکی از بوروکراتهای به نام اصلاحطلبان و نمادی برای اصلاحطلبی بروکراتیک است در صدر این لیست قرار دارد تا مصطفی تاجزاده که با بیانهای که صادر کرد نشان داد مطالبه اصلاحات ساختاری را دارد.
از لحاظ مکتبی نیز عباس آخوندی لیبرال در میان ۱۴ کاندیدای اصلاحطلب حاضر است تا مسعود پزشکیان که گرایشات چپ دارد.
به هر حال به نظر میرسد این ۱۴ نفر مقدورات اصلاحات هستند، کسانی هستند که هر کدام توسط بیش از ۱۰ حزب و شخصیت حقیقی به نهاد اجماعساز معرفی شدهاند و در مرحله بعد، باید بتواند بیش از دو سوم آرای ۳۰ عضو اصلی این نهاد را جلب کند تا به عنوان کاندیدای پایانی اصلاحطلبان برای ثبتنام و ورود به آزمون شورای نگهبان و در نهایت ورود به عرصه نهایی مبارزاتی انتخابات معرفی شوند.
گزارش حاضر قصد دارد مختصراً به رفتار انتخاباتی کاندیداها و نیز احزاب بزرگ جریان اصلاحات بپردازد.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان کمتر از سیزده کاندیدای دیگر توسط اشخاص و احزاب به نهاد اجماعساز معرفی شده است. خرازی دیپلمات سابق و مشاور امور خارجه سید محمد خاتمی در دوران ریاستجمهوریاش بوده است. او اگرچه در سال ۱۳۹۲ از محمدباقر قالیباف در انتخابات حمایت کرد، اما پس از انتخابات توانست محوریت برخی از جوانان جریان اصلاحات باشد که از سازوکارهای حاکم در درون احزابشان گلایهمند بودند. صادق خرازی مدتها است که به عنوان یک چهره متمول و کلکسیوندار شناخته میشود و همچنین بیماری خونی او نیز باعث شده تا همواره در ایام انتخابات اینگونه مطرح شود که او میخواسته کاندیدا شود، اما به دلیل بیماری نتوانسته این کار را بکند. در این انتخابات اما به نظر میرسد بیماری خونی او کمی بهبود پیدا کرده است. خرازی مدتهاست که تلاش کرده است خود را به عنوان چهرهای نشان دهد که به شهید قاسم سلیمانی نزدیک بوده است.
وزیر راه و شهرسازی دولت اول روحانی از مدتها پیش با طرح گفتمانی مبنی بر «ایده ایران» قصد ورود بر انتخابات را کرده بود. او یکی از چهرههای منفور برای جریان اصولگرایی است. آنها از عملکرد او در قبال مسکن مهر ناراضی هستند و همچنین ایده ایران او را ادامه ایده ایرانشهری میدانند که سالها پیش سید جواد طباطبایی طرح کرده بود. آنها ایده ایران و ایده ایرانشهری را به نوعی دفاع از نهاد سلطنت در ایران میدانند. عباس آخوندی چهرهای لیبرال و معتقد به بازار آزاد است. حواشی پیش آمده در رابطه با او و شایعاتی که در رابطه با پرونده اقتصادی پسرش مطرح شده است، دستاویزی برای مخالفان او است تا او را تخریب کنند. عباس آخوندی مدتها است حضور فعالی در فضای مجازی دارد و از گفتاری صریح در عرصه رسانه استفاده میکند. او به شکل مستقل وارد انتخابات شده است. آخوندی را میتوان از معدود نامزدهایی دانست که یک گفتمان روشن به نام «ایده ایران» دارد و میکوشد این ایده را از ساحت نظر به حوزه عمل سیاسی بسط دهد.
معاون سابق اموز زنان و خانواده حسن روحانی، یکی از چهرههای پرحاشیه دولت روحانی بوده است. ابتدا اظهارات صریح و موضعگیریهای اصلاحطلبانه او باعث شد تا نیروهای اصولگرا علیه این فعال آذری موضع بگیرند. سپس مواضع او در رابطه با رد مقوله کودک همسری موجب اعتراض نیروهای حزباللهی شد. او پس از بازنشستگی و خروج از دولت توسط دادسرای فرهنگ و رسانه به اتهام تبلیغ علیه نظام، تشویق به فساد و فحشا و در اختیار قرار دادن اطلاعات و اسناد طبقهبندی شده با هدف برهم زدن امنیت کشور محاکمه شد و به دو سال و نیم زندان محکوم شد. با توجه به محدودیتهایی که برای نامزدهای زن برای حضور در انتخابات وجود دارد، بعید است که نامزدی مولاوردی از مرحله نمادین فراتر رود.
سهم زنان از فهرست ۱۴ نفره کاندیداها ۱۱ درصد است. به جز شهیندخت ملاودی، زهرا شجاعی نیز دیگر کاندیدای زن این لیست است. او دبیرکل مجمع زنان اصلاحطلب است.
این حقوقدان در دوران حضور در مجلس دهم به جامعه شناسانده شد. محمود صادقی در دوران نمایندگی بسیار با قوه فضاییه درگیر بود و در سال ۱۳۹۸ توسط این قوه به ۲۱ ماه حبس تعزیری محکوم شد. محمود صادقی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و نماینده همین تشکل در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان است. صادقی حضور چشمگیری در شبکههای مجازی دارد. او البته تا به دیروز سخنی مبنی بر احتمال کاندیداتوریاش بیان نکرده بود، اما دیروز نام او در میان کاندیداها دیده میشود.
یکی از موضوعات اصلی انتخابات پیش رو چشمانداز سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. طیف اصولگرا اصولاً معتقد به مقاومت در برابر فشارهای خارجی و اصلاحطلبان به دنبال تعدیل سیاستها و توافق با قدرتهای جهانی هستند و از همین رو قابل پیشبینی بود که دیپلماتها نقش پررنگی در سازوکار انتخاباتی اصلاحطلبان داشته باشند.
محمد صدر یکی از دیپلماتهای حاضر در لیست است. او از اعضای پیشین جبهه مشارکت ایران اسلامی است و مشاور محمد جواد ظریف در دوران وزارت و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هست. او برادرزاده امام موسی صدر و فامیل سید حسن خمینی است. او با توجه به دریافت حکم عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام شانس قابل قبولی برای تایید صلاحیت توسط شورای نگهبان هم دارد و از معدود چهرههای نزدیک به سید محمد خاتمی است که هنوز در درون نظام سیاسی کشور از جایگاهی برخوردار است.
دبیرکل حزب مردمسالاری، چهره محبوبی در بین بخشی از نیروهای اصلاحطلب نیست. برخی رسانههای اصلاحطلب او را اصلاحطلب بدلی نام گذاشتهاند. مصطفی کواکبیان از نیروهای پارلمانی اصلاحات است و در دو دوره عضو مجلس بوده است. او از منتقدان دولت خاتمی بود و با همین رویکرد انتقادی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ نیز کاندیدا شد. او همین رفتار سیاسی را در انتخاباتهای سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ نیز پیش گرفت، اگرچه در هر سه برهه نتوانست به مرحله نهایی انتخابات وارد شود. او معتقد است نباید تمام مشکلات را به سیاست خارجی گره زد.
شریعتمداری وزیر فعلی تعاون، رفاه، کار و تأمین اجتماعی است و پیش از این وزیر صنایع و معادن دولت حسن روحانی بوده است. او در انتخابات ۱۳۹۲ یکی از کاندیداهای انتخاباتی بود که در نهایت اعلام کرد در حمایت از آیتالله هاشمی رفسنجانی کنارهگیری میکند. محمد شریعتمداری در دهه شصت از نیروهای نزدیک به طیف راست حاکمیت بود و با روی کار آمدن دولت اصلاحات، توانست در هیئت یک تکنوکرات، به وزارت برسد. او یکی از نمادهای اصلاحطلبی بوروکراتیک است. در محافل سیاسی تهران به کارگیری بسیاری از چهرههای اصلاحطلب و برخی جوانان در شرکتهای متعدد زیرمجموعه وزارتخانه او را یکی از دلایل اصلی حمایت برخی از اصلاحطلبان از او میدانند.
فرزند ارشد مرحوم هاشمی رفسنجانی یکی از چهرههای پرحاشیه جریان اصلاحات است. او طی چهار سال گذشته رئیس شورای شهر تهران بوده است و چند بار به قصد تصاحب اتاق شهردار تهران اقدام نافرجام کرده است. او نیز از چهرههای بروکرات جریان اصلاحات است. مرزبندی بین طیف بوروکرات و طیف دموکراسیخواه اصلاحات را میتوان در دعوای علنی چند وقت پیش او با خواهرش، فائزه هاشمی مشاهده کرد. محسن هاشمی از اعضا ارشد حزب کارگزاران سازندگی است و احتمالا گزینه اول این حزب برای انتخابات اما روشن نیست که کارگزاران بتواند او را از پیچ خم لابیهای «ناسا» به سلامت عبور دهد.
او حتماً از این که برند سیاسی او در کلمه «سکوت» خلاصه شده است ناراضی است. محمدرضا عارف سال ۱۳۹۲ با کنارگیری به نفع حسن روحانی توانست مقبولیتی در میان اصلاحطلبان به دست آورد. اولین ضربه به این مقبولیت را پسرش وارد کرد، وقتی در مصاحبهای خود را «ژن خوب» نامید. عارف در انتخابات ۱۳۹۴ به مجلس راه پیدا کرد و مسئولیت فراکسیون امید را برعهده گرفت و در این جایگاه بود که به عدم موضعگیری و سکوت در برابر مسائل معروف شد. عارف نیز از بروکراتهای اصلاحطلب است که به نظر میرسد چندان در میان بدنه اصلاحات محبوبیت ندارد، هرچند با توجه به رفتار انتخابتی سال ۹۲، حضور در انتخابات ۱۴۰۰ را حق خود میداند. با توجه به موضع راس و بدنه جریان اصلاحات بعید است که او نامزد اصلاحطلبان در انتخابات باشد؛ مگر آن که شرایط هیچ نامزد دیگری برای اصلاحطلبان باقی نگذارد.
یکی از چهرههای ویژه انتخاباتی اصلاحطلبان، مسعود پزشکیان است. او نیز یکی از نیروهای پارلمانی نزدیک به طیف اصلاحات است، هرچند هیچگاه خود را اصلاحطلب قلمداد نکرده است. او در مجلس گذشته نماینده تبریز بوده است و بر روی پایگاه رأی قومیتی خود حساب ویژهای باز کرده است. شعار انتخاباتی او عدالت و انصاف است و نیز به میانجی پزشک بودن، در رابطه با بحران کرونا نیز نظراتی دارد. پزشکیان را با توجه به پایگاه رای قومی و نیز نوع حرف زدن و حرکات و سکنات او بسیاری واجد پتانسیل مبدل شدن به یک پدیده در انتخابات میدانند. مسئله اصلی در مورد پزشکیان این است که او خود را چندان اصلاحطلب نمیداند و هیچ تعلق سازمانی و طیفی هم به اصلاحطلبان ندارد. هر چند برخی خبرهای تایید نشده از نظر مثبت چهرههای اثرگذار این جریان در مورد او حکایت دارد. در حال نام او احتمالا یکی از نامهای خبرساز انتخابات آتی خواهد بود.
بیتردید ویژهترین کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ تا به امروز تاجزاده است. سید مصطفی تاجزاده، کسی که طی دوازده سالی که از سال ۱۳۸۸ میگذرد، ۷ سال را در زندان بوده و همه او را به موضعگیریهای تند و تیز و نقدهای صریحش میشناسند، با انتشار بیانیهای رادیکال پا به عرصه انتخابات گذاشت. او برخلاف بسیاری دیگر از کاندیداهای لیست ۱۴ نفره، نماد اصلاحطلبی دموکراسیخواهانه است. تاجزاده به صراحت سخن از اصلاحات ساختاری و تغییر قانون اساسی به میان آورده است؛ حال آن که رهبری در سخنرانی دیروز خود به صراحت تاکید کردند که اعتقاد به قانون اساسی یکی از شروط نامزدی در انتخابات است. به هر حال، برای اصلاحطلبان رد صلاحیت او احتمالی قوی است و در این میان، رفتار او پس از رد صلاحیت اصلیترین مسئله حال حاضر است، اینکه آیا حاضر است از کاندیدای نهایی اصلاحطلبان دفاع کند یا پس از ردصلاحیت سکوت خواهد کرد.
بیشتر بخوانید: اسحاق جهانگیری؛ نامزدی برای خوب باختن
تقریباً تمام احزاب اصلاحطلب، نام معاون اول حسن روحانی را در لیستی که به «ناسا» معرفی کردند قرار دادند. جهانگیری اصلیترین نماد اصلاحطلبی بروکراتیک است و کاندیداتوری او به نوعی ادامه مسیری است که اصلاحطلبان در سال ۱۳۹۲ آغاز کردند. جهانگیری سه شب گذشته برای اولین بار از طریق کلاب هاوس با مردم صحبت کرد. در جلسه انتخاباتی کلابهاوسی او که چیزی حدود ۲۰ هزار نفر مخاطب داشت، محمدجواد آذری جهرمی و علی اکبر صالحی نیز حضور داشتند. در میان وصف اقدامات دولت و شخص اسحاق جهانگیری، اپلیکیشن کلاب هاوس برای دقایقی از دسترس خارج شد. این در حالی بود که وزیر ارتباطات، در همین جلسه از شکایت این وزارت خانه از اپوراتورها و جریمه آنها به دلیل فیلتر کردن اپلیکیشن کلاب هاوس میگفت. فردای این جلسه، دیوان عدالت اداری خبر از رد شکایت وزارت ارتباطات داد و حکم را به نفع اوپراتورها صادر کرد. بسیاری این فعل و انفعالات را اقدامات مخالفان دولت میدانند تا ضعف دولت را در مقابل آنچیزی نشان دهند که تاجزاده «دولت پنهان» نام نهاده است.
بیشترین اقبال از سوی احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب به سمت وزیر امورخارجه است و بیشترین تعداد معرفی به «ناسا» را نیز او داشته است. محمدجواد ظریف نماد گفتمان تعدیل در سیاست خارجه است، کسی که در دوره وزارتش برجام خلق شد. از همین رو اصولگرایان بیش از هر کسی با او سر ناسازگاری دارند. او البته بارها اعلام کرده قصد ورود به انتخابات را ندارد، اما به نظر میرسید حواشی اخیر پیرامون لو رفتن مصاحبهاش با مرکز تحقیقات استراتژیک دولت، شاید بتواند معادلات را تغییر دهد. او در این مصاحبه از غلبه میدان (نیروی نظامی) بر دستگاه دیپلماسی گفت، چیزی که اصولگرایان را بر آشفت و از سوی آنانی که نسبت به توانمندی نهاد دولت در ساختار سیاسی ایران شک داشتند را بیش از پیش ناامید کرد. با این حال، سخنان صریح اخیر رهبری در رابطه با او بار دیگر شرایط را تغییر داد. رهبری از سخنان ظریف در مصاحبه لو رفته انتقاد کردند، دیپلماسی کشور را در راستای سیاستهای بالادستی دانستند و کلام ظریف را همراستای سخن آمریکاییها قلمداد کردند. این سخنان رهبری موجب شد تا ظریف از ایشان عذرخواهی کند. او همچنین دو روز پیش از همهگان و به خصوص دختر شهید قاسم سلیمانی عذرخواهی کرده بود. به هر ترتیب، حالا نام او در صدر لیست کاندیداهای اصلاحطلبان قرار گرفته است، هرچند احتمال کاندیداتوری او بسیار ضعیف است.
در میان کاندیداهای معرفی شده، اسم یکی سری از کسانی که پیشتر اعلام کاندیداتوری کرده بودند و نیز یکی از چهرههایی که مدتها است در رابطه با کاندیداتوری او و احتمال حمایت اصلاحطلبان و حتی بخشی از اصولگرایان از او سخنانی به گوش میرسید به چشم نمیخورد. علی لاریجانی چهرهای است که در گمانههای ماههای اخیر یکی از کاندیداهای بالقوه اصلی اصلاحطلبان بوده است و حالا غائب لیست کاندیداهای این جریان است. پیشتر گفته میشد حزب کارگزاران جدیترین حاملی علی لاریجانی در انتخابات است، اما در نهایت در میان اسامیای که توسط کارگزاران سازندگی به نهاد اجماعساز اصلاحطلبان معرفی شد نام او دیده نمیشود. اسامی کاندیداهای معرفی شده توسط حزب کارگزاران سازندگی، اما نظم و نظام مشخصی دارد.
کارگزاران سازندگی، جریان اصلی بال بروکراتیک اصلاحطلبان را نمایندگی میکند. این حزب از مدتها پیش اعلام کرده بود که قصد شرکت با حداکثر توان را در انتخابات دارد، کمااینکه در انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸ و در حالی که بسیاری از گروههای اصلاحطلب استراتژی عدم مشارکت در انتخابات را انتخاب کرده بودند، حزب کارگزاران با ارائه لیستی انتخاباتی وارد کارزار انتخابات شد.
کاندیداهای اعلامی توسط حزب کارگزاران سه نفر هستند، محسن هاشمی، اسحاق جهانگیری و محمدجواد ظریف. هر سه این کاندیداها جز کارگزاران بورکرات نظام هستند و از همین رو مشخص است سیاست کلی کارگزاران سازندگی، اصلاحات بروکراتیک و بهبود اقتصادی شرایط است.
حزب اتحاد ملت با معرفی پنج کاندیدا وارد رقابتهای درون ساختاری شد. بررسی اسامی این کاندیداها، اما به نوعی سردرگمی استراتژیک این حزب را نشان میدهد. اسحاق جهانگیری که از مصادیق اصلاحات بروکراتیک است، یکی از این پنج نفر است. نفر بعدی محمد صدر است، کسی که حضورش معطوف به موضوع سیاستخارجی است. محمدجواد ظریف دیگر کاندیدای حزب اتحاد ملت است، کسی که بهتر از محمد صدر گفتمان سیاستخارجی اصلاحات را نمایندگی میکند. دیگری شهیندخت ملاوردی است. او به نوعی نماینده اصلی فعالان زن اصلاحطلب است. جنس نفر آخر اما با سایرین متفاوت است. مصطفی تاجزاده، کسی که در این انتخابات به نماد مطالبه اصلاح ساختاری تبدیل شده است و بدون هماهنگی با اتحاد ملت یا دیگر سران اصلاحطلب کاندیدا شده است.
به نظر میرسد یخشی از بدنه اصلاحات و همچنین بخشی از بدنه حزب اتحاد ملت به دنبال حرکت در مسیری است که تاجزاده آن را ترسیم کرده و قصد انحراف از این مسیر را نیز ندارد، حتی اگر تاجزاده تغییری در سیاستورزی انتخاباتیاش بدهد. رأس حزب اتحاد ملت اما جور دیگری مینگرد و به دنبال حضور در انتخابات با کاندیدایی بوروکرات است. از همین رو است که بستهای ویژه متشکل از کاندیداهایی متنوع توسط اتحاد ملت معرفی شده است.
مدتها بود که از درون حزب اعتماد ملی، اسامی افرادی مانند محمدجواد حقشناس و یا سید محمدعلی افشانی به عنوان کاندیدای اختصاصی این حزب شنیده میشد. در نهایت اما این حزب در اعتراض به سازوکار نهاد اجماعساز اصلاحطلبان اقدام به معرفی کاندیدا به این شورا نکرد. رفتار سیاسی چهرههای این حزب نشان میدهد آنها به اندازه کارگزارانیها به دنبال بوروکراتها نیستند. از سویی اما با توجه به تأکید رهبر معنوی در حصر این حزب، یعنی مهدی کروبی، شرکت در انتخابات نیز سرلوحه رفتار سیاسی اعضای اعتماد ملی است.
آنچه قابل پیشبینی است، با توجه به منتفی شدن حضور محمد جواد ظریف در انتخابات، اسحاق جهانگیری شانس بسیار زیادی برای تبدیل شدن به کاندیدای نهای اصلاحطلبان دارد. او با احتمال بسیاری از سد شورای نگهبان میگذرد و نیز اقبال بسیاری در میان تصمیمسازان اصلاحطب دارد. با این تفاسیر، باید اسحاق جهانگیری را کاندیدای نهایی احتمالی اصلاحطلبان دانست.
آنچه که محرز است، جبهه اصلاحطلبان قصد ندارد در نهایت با چند کاندیدا وارد کارزار نهایی انتخابات شود تا سبد رأی این جریان چند تکه شود، در نتیجه میتوان با تقریب خوبی گمانه زد کاندیدای پایانی اصلاحات اسحاق جهانگیری است. این که اسحاق جهانگیری تا چه حد توان رأیآوری دارد مورد سؤال است.
دیگر سؤال در رابطه با رفتار انتخاباتی برخی دیگر از کاندیداها است. قابل پیشبینی است که به سیاق انتخابات ۱۳۹۶، یک یا چند کاندیدای پوششی در کنار جهانگیری یا هر فرد دیگری که کاندیدای نهایی اصلاحطلبان شود وارد عرصه شوند تا در مناظرهها به او کمک کنند، اما در این بین آیا چهرهای مانند مسعود پزشکیان که خود را مقید به تشکیلات اصلاحطلبان نمیداند و پایگاه رأیی ثابت برای خود قائل است حاضر به کنارگیری به نفع کاندیدای نهایی میشود؟ محمدرضا عارف چهطور؟
اصلیترین سؤال، اما کماکان مربوط به استراتژی بعدی سید مصطفی تاجزاده پس از رد صلاحیت احتمالیاش است. آیا او حاضر است از کاندیدای نهایی اصلاحطلبان حمایت کند؟ اگر پاسخ آری است، آیا این حمایت میتواند به رشد پایگاه رأی اصلاحطلبان کمک کند؟ اما اگر از کاندیدای نهایی حمایت نکند، آیا این رفتار میتواند به پایگاه رأی اصلاحطلبان آسیب جدی بزند؟ اصلاحطلبان چه واکنشی نسبت به این استراتژی احتمالی خواهند داشت؟