
گزارش نسرین نیکنام از خیابان ناصر خسرو دیروز تهیه شده. داروی آکتمرا این جا ۲۵ میلیون تومان است و فروشندگان مدعی هستند که دارو را از داروخانهها تهیه میکنند؛آیا با مافیای داروی کرونا مواجهیم؟
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: ساعت حدود ۱۲ ظهر بود که به خیابان ناصر خسرو رسیدم خلوتی و سکوتش برای این منطقه کمی عجیب و غریب است، خیابانی که همیشه برای گذر از آن باید از روی هزاران نفر رد بشوی حالا دیگر آن حال و هوا را ندارد؛ خیلی آرام قدم برداشتم و سعی کردم رفتارم در مواجه با فروشندگان طوری باشد که نشان دهم خیلی نگرانم و به دنبال دارو هستم، از مسیر اصلی راهم را کج کردم و خودم را به پیاده رویی که چندین نفر بدون ماسک! گعده کرده بودند، رساندم.
فکر کنم نقشام را خوب بازی کرده بودم، چون یکی از آنها از جمع جدا شد و خود را به من رساند؛ قبل از اینکه وارد دیالوگ شوم ماسکم را روی صورتم محکمتر کردم همین حرکت باعث شد کمی عقبتر بایستد؛ گفت: دارو میخوای؟ گفتم: آره گفت چی، گفتم: همین داروی کرونا، کمی مکث کردم (مثلا دارم فکر میکنم) گفتم: اکتمرا، گفت: دارم به شما میدم ۲۵ میلیون.
گفتم: چقد گرون، ارزونتر نداری! گفت نه همینو دارم؛ بعد همان موقع داد زد امیر بیا؛ پسر جوانی که فک کنم ۲۰ و اندی سال داشت نزدیک اومد و گفت:چی میخوای، گفتم: همین ... آقایی که اول با من صحبت کرد که فهمیدم اسمش احمد است زودتر از من جواب داد و گفت اکتمرا. مرد جوان مکثی کرد و گفت: کدوم دوزشو میخوای؟ گفتم: مگه دوز داره؟ گفت: آره دیگه ۱۶۲، ۲۰۰، ۴۰۰.
کمی فکر کردم و گفتم: ببین آقا من پدرم رو تخت بیمارستانه و دکتر هم گفته باید از همین دارو استفاده کنه، ولی خیلی گرونه، چون چند تا باید بخرم. گفت: میتونم ۲۰ تومنم بهت بدم، اما ارزونتر نداریم هیچی! تازه اینم تو بازار خیلی نیست اگر میخوای باید بگی برات سریع بیارم؛ چون نمیتونی نگه داری داروی یخچالیه، باید سریع برسونی بیمارستان.
تشکر کردم و گفتم باید با خواهرم تماس بگیرم و دوز دارو را بپرسم؛ چند قدمی فاصله گرفتم به بهانه اینکه دارم با تلفن صحبت میکنم با دقت بیشتری به اطرافم نگاه کردم؛ چند نفری مثل من به دنبال داروهای دیگر بودند، هر ثانیه اسم یک دارو به گوشم میخورد، اما خیلی واضح نبود.
در همان فاصلهای که گوشی را کنار گوشم گرفته بودم و وانمود میکردم دارم حرف میزنم، داشتم به این فکر میکردم که چرا باید وضعیت مملکت این طور باشد که مردم برای نجات جان عزیرانشان دربهدر باشند و در این وضعیت اقتصادی چندین میلیون تومان برای یک دارو هزینه کنند، آیا واقعا این وظیفه دولت و نهادهای ذیربط نیست که همه شرایط بهداشتی و درمانی مردم را مهیا کنند... من که برای این پرسش پاسخی نیافتم...
چند دقیقه بعد به سمت مرد جوان رفتم و برای اینکه جزییات بیشتری بدانم، دوباره پرسیدم اگر از همه دوزها بخواهم، داری؟ کدوم ارزونتره؟ کمی مکث کرد و گفت: آن دوستم قیمت بالا بهت گفته، اگر دوز پایین کارتو راه میندازه همونو بهت میدم، ارزونتره منظورم همون ۱۶۲ است ، بسته هاش ۴ تایی که بالای ۴۰۰ دوز میشه بیا همینو ببر؛ گفتم منتظرم خواهرم بهم خبر بده.
گفت:اگر دکتر برات یه ۴۰۰ یه ۲۰۰ نوشت بهتره همین ۱۶۲ بگیری، چون این ۱۶۲ میشه ۲۰ تومن، ولی اگه بخوای یه ۴۰۰ و ۲۰۰ ببری میشه ۳۰ تومن اگر هم که بیشتر نوشته باشه که قطعا بیشتر میشه. تو بازار اینجا بگردی دیگه خیلیها ندارن یا اگر هم داشته باشه ممکنه تاریخ گذشته باشه، چون نگهداری این دارو خیلی سخته حتما هم باید تو یخچال باشه؛ ممکنه ببینی موتوری یخچال هم داره و دارو هم داشته باشه، اما معلوم نیست چند وقته این دارو رو نگه داشته برای همین به هر کسی نمیتونی اعتماد کنی.
گفتم: ببین من میخوام کلی هزینه کنم بی انصافیه داروی تاریخ مصرف گذشته بفروشید؟ گفت: من اینکارو نمیکنم، اصلا میدونی چیه من کارم داروی کرونا نیست.
در حین صحبت با مرد جوان بودم که احمد دوباره به سراغم آمد و کارتش را داد و گفت: هر چی خواستی به خودم زنگ بزن من هر جا بخوای برات میآرم با یخ هم میآرم، خیالت راحت. دوباره از من پرسید ۲۰۰ میخواهی یا ۴۰۰ برای اینکه صحبت هایمان طولانی ترشود گفتم هنوز دقیق نمیدونم قراره از بیمارستان بهم خبر بدن؛ مرد جوان گفت: معمولا یا سه تا ۴۰۰ مینویسند یا سه تا ۲۰۰.
سعی کردم اطلاعات بیشتری بگیرم؛ پرسیدم: داروی جایگزین نداره؟ گفت: نه فقط همین دارو جواب میده این بهترینه تو بازار. گفتم: از کجا مطمئن باشم که داروی که بهم میدی مشکل نداره؟ مثل همینهایی که الان گفتی هست. گفت: خیالت راحت من میرم از داروخانه میگیرم برات میآرم، گفتم: داروخانه کجا؟ خودم نمیتونم برم دنبالش؟ گفت یه سری داروخانه خاص داره به هر کسی هم نمیده.
گفتم: خوب از کجا میآرن؟ گفت: خودشون از اون طرف میارن، ولی نمیتونن بفروشن، چون بهشون مجوز نمیدن، غیر شرکتی میارن بیرون میفروشن، البته اگه آشنا باشی میدن، ولی الان شما بری داروخانه بگی اکتمرا داری میگن نه ،یعنی اگرم داشته باشن بهت نمیدن، چون براشون سود نداره.
پرسیدم: خودتون چند میخرین؛ گفت: ۱۷ میلیون تومن، با سود جزیی میفروشیم. گفتم: اون دوستتون که گفت ۲۵ میلیون. گفت من جلوش نخواستم بگم، ولی همون ۲۰ تومن میتونم بهت بدم. پیش خوب کسی اومدی؟!
گفتم: شما قول میدی من داروی تقلبی نبرم؟ پدرم خوب میشه؟ نگاهم کرد و گفت: من دوافروشم، نامرد نیستم. دوا رو میدم بهت، باهات میام تا بیمارستان، دکترا ببینن، اگه اوکی دادن شما پول رو بده به من. بعدش هم امیدت به خدا باشه. آقات اگر عمرش به دنیا باشه میمونه. اگرم نه کاری از دست بشر بر نمیاد....
بازم ازش پرسیدم: قرص چی؟ گفت: بهترین قرص پرفنکسه از هند و ترکیه میآرن، قیمتش هم حدود یک و نیم میلیون تومنه.از مرد جوان تشکر کردم و گفتم باهاش تماس میگیرم و به راهم ادامه دادم؛ از چند نفر دیگر هم قیمت پرسیدم، همه همان ۲۵ میلیون تومان قیمت دادند و گویا برای جلب رضایت مشتری گفتند پول را بعد از تحویل دارو میگیرند که خریدار نگران نباشد.
کمی آن طرفتر چند مرد داشتند درباره موضوع برجام و تحریمها صحبت میکردند کمی مکث کردم یکی از آنها نگاهم کرد و گفت: آبجی چی میخوای؟ گفتم به من گفتن میتونم اینجا واکسن کرونا پیدا کنم، شما دارین؟ مکثی کرد و گفت: واکسن؟ نه آبجی کی گفته بهت. دارو دارم، واکسن ندارم. گفتم: مطمئنید؟ من شنیدم میشه پیدا کرد. گفت: نه والا اگر بود که ما خودمون میزدیم این قدر استرس نکشیم و بعدم خندهای کرد و گفت: شنیدم تو اخبار گفتن میخوان ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومن بفروشن، اما مطمئن باش اگر هم بیاد با این قیمت نمیدن دست مردم. گفتم: یعنی بیشتر؟ گفت: آره که بیشتره یک قرص معمولی رو الان باید دو تومن پول بدی بعد واکسن رو بدن ۳۰۰ هزار تومن؟ گفت: نه آبجیِ من ساده نباش، اینجا هم دنبالش نگرد.
در مسیر رفت و برگشت از چند نفر دیگر هم پرسیدم و گفتند واکسن ندارند.
اینکه مردم مجبورند در این شرایط بد اقتصادی با معضل پیدا کردن داروهای خاص سر و کله بزنند، موضوع دردناکی است خیلیها مثل من امروز در مسیر ناصر خسرو به دنبال دارو بودند و یکی از پیدا کردن دارو خشنود بود و دیگری یا پول زیاد نداشت یا دارو پیدا نکرده بود، قصه پر غصه روزهای کرونایی قصد ندارد پایان خوشی را برای مردم رقم بزند و نبود دارو از یک سو و عدم تصمیم گیری قاطع از سوی مسئولان برای کنترل کرونا شرایط را روز به روز بحرانیتر میکند و عرصه را برای مردم تنگ تر.
عجیبتر از همه صحبتهای مرد جوان بود در مورد محل تامین داروهای ناصر خسرو... این که داروخانهها و احتمالا شرکتهای دارویی به جای عرضه دارو به بیماران آن را در بازار سیاه میفروشند. نمیدانم این موضوع برای مسئولان حداقل قابل بررسی هست یا نه؟
تلاشهایم برای صحبت با مسئولان ستاد کرونا برای پاسخگویی به وضعیت بازار دارو به نتیجه نرسید و هیچ کس پاسخگو نبود.
*اسناد و مدارک مربوط به این گزارش در نزد دیدار محفوظ است و در صورت لزوم ارایه خواهد شد.