دولت، دولت است چه مومن و چه کافر. شهروندان حق دارند از خدمات دولت استفاده کنند. امام تأکید داشت که جامعه نیاز به حکومت دارد و این حکومت از آن حیث که دولت است چنین وظیفهای دارد. در مقابل این دیدگاه، برخی نظریهپردازان ایرانی معتقدند که حکومت، ملک حاکم و شخص است و او به هر کسی خواست امتیاز میدهد و از هر کسی هم خواست میگیرد اما امام علی(ع) چنین نمیگوید.
دیدارنیوز - امروز عید ولایت و امامت و عدالت است. ضمن تبریک عید غدیر به همگان، ذکری از وجهی از سیره امام علی(ع) میکنیم با متنی از دکتر داود فیرحی که استاد فقه سیاسی است و متتبع در سیره آن حضرت.
هر جا شهری شکل گرفته با کثرت و اختلاف سلیقهها مواجه بوده است. کوفه هم چنین شهری است، شهری متشکل از 360 قبیله که تحت مدیریت علی ابن ابی طالب(ع) قرار داشت. کوفه شهر بزرگی بود و در آن گروههای بزرگی جمع شده بودند. مردمانی از ایران، حجاز، شامات و قبایلی از مصر در آنجا حضور داشتند. بنابراین کوفه به تعبیر امروز شهری چندملیتی محسوب میشد.
وقتی شهر گسترده است و اختلاف دیدگاه وجود دارد، ممکن است سه نوع کنش و رفتار در آن شکل بگیرد. یک نوع از این رفتارها از جنس اعراض هستند، یعنی برخی کوشش میکنند که خود را از مسائل اجتماعی دور نگاه دارند، مسالهای که هم اکنون هم جریان دارد. یک قسمتی از مردم شهر هم اهل اعتراض هستند و نظر و ایده و طرحی برای اداره زندگی دارند. برای صلح یا امنیت پیشنهاد دارند و این گونه افراد ممکن است در قدرت یا ناراضی از آن باشند. از درون این شهر، گروههای کوچکی هم هستند که دست به خشونت میزنند یعنی اهل تعرض و خشونت هستند. کوفه زمان امام علی(ع) هم چنین شهری بود.
جنگ صفین هفتادهزار کشته داشت، یعنی شهر، زخم خورده است و شهری است که هفتادهزار مرد در آن کشته شده و هر کدام از آنها متوسط سرپرست حدود چهار نفر عائله هستند. امام علی(ع) حاکم چنین جامعهای است که در آن مخالف، معاند و افراد آسیبدیده دارای توقع هستند و چنین شهری باید اداره شود.
شاید هر سیاستمداری در آن دوران شرایط ایجاد فضای امنیتی را در پیش میگرفت. با این حال، اسناد و روایاتی از امام علی(ع) وجود دارد که وی سیاست آزادسازی را به جای امنیتی کردن جامعه دنبال کرد، آن هم در شهری که تازه از جنگ خلاص شده و دشمن هم پشت دروازههای شهر قرار داشت.
حق شهروند سه نوع است. یک نوع حق کرامت و آزادی یک شهروند است یعنی فرد احساس احترام کند. احترام بدون آزادی معنا ندارد و آزادی هم بدون آزادی عقیده بیپایه است و این یک نوع حق شهروندی است و مساوی حقوق بشر هم هست. دومین نوع حق شهروندی، حق بهرهمندی از ثروت ملی است. در هر جامعهای افراد یک ثروت شخصی دارند اما بخش بزرگی از ثروت برای همگان است، مثل نفت و معادن. سومین نوع حق برخورداری از منافع شهروندی است، این که آدمی بتواند با دیگران آزادانه رقابت کند در اشتغال و به دست آوردن پستهای عمومی و پرهیز از بیکاری و فقر. این موارد از حقوق یک شهروند است. آن کسی که مخالف سیاسی حاکم جامعه است، نباید از این سه حق محروم باشد و این کاری است که امام علی علیه السلام نیز انجام داد.
امام علی(ع) در مقابل خوارج، به دفاع از حقوق آنها پرداخت و ایشان معتقد بود که هر شهروندی حق دارد با سیاستهای دولت خود مخالفت کند و مخالف حقوقی دارد که باید رعایت شود. تحمل مخالف یکی از ویژگیهای شاخص امام علی(ع) به شمار میآمد.
در روایتی از امام علی(ع) آمده است که دولت، دولت است چه مومن و چه کافر. شهروندان حق دارند از خدمات دولت استفاده کنند. امام تأکید داشت که جامعه نیاز به حکومت دارد و این حکومت چه خوب و چه بد باید این کارها را انجام دهد و از آن حیث که دولت است چنین وظیفهای دارد. در مقابل این دیدگاه، برخی نظریهپردازان ایرانی معتقدند که حکومت ملک حاکم و شخص است و او به هر کسی خواست امتیاز میدهد و از هر کسی هم خواست میگیرد. این یکی از مشکلات جدی جامعه ما هست، اما امام علی(ع) چنین نمیگوید.
این امام همام میفرماید لازم داریم حکومتی باشد که آنهایی که دین دارند راحت بتوانند به دینداری خود ادامه دهند، غیرمومنان هم بتوانند متاع خود را پیدا کرده و از زندگی بهره ببرند. امام علی(ع) اضافه میکند در چنین حکومتی درآمدهای عمومی باید بتواند جمعآوری و توزیع شود، جلوی مهاجمان به مملکت سد شود، یعنی نیروی مسلحی درست شود که نیروی مسلح حاکم در مقابل شهروندان نباشد بلکه برای دفاع از جامعه باشد، راهها امن شود و از آنهایی که حقوق ضعیفان را میخورند حقوق ضعیفان پس گرفته شود. این ویژگیهایی است که امام در خصوص حکومت مطرح میکند و هر کسی که شهروند آن حکومت است این حقوق را دارد اگر چه از میان خوارج باشد.
از نظر امام علی(ع) تا زمانی که شهروند دست به سلاح و هجوم به دیگران نبرده کسی حق ندارد به حقوق وی تعرض کند. وی در هنگام جنگ با خوارج هم سه دستور دارد: نخست آنکه هر گروهی از خوارج هر لحظه که سلاح خود را زمین گذاشت؛ خونش محترم است. دومین دستور، هر گروهی از خوارج که تشکیلاتی ندارد که آنها را دوباره جمع کنند به آنها حمله نکنید، دستور سوم شاهکار است و در آن می فرماید این افراد کافر نیستند و بلکه قرائت متفاوتی از دین دارند و به این طریق آن حضرت از همین جا جلوی مکانیزم تکفیر را گرفتند.