حجت الاسلام داوود فیرحی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با دیدارنیوز با بیان اینکه فعالیت در احزاب در سیستم انتخاباتی پوپولیستی، باعث بدبینی نسبت به افراد میشود، اظهار کرد: همین که یک کاندیدای انتخابات مجلس بخواهد فعالیت واقعی انجام دهد همواره این نگرانی را دارد که در دور بعدی توسط نهادهای نظارتی رد شود و این نگرانی سنگینی است و ریسک بالایی را میطلبد. سیستم پوپولیستی، سرنوشت انتخابات را به دو هفته مانده به انتخابات گره میزند؛ در حالی که در سیستمهای نهادی یک سال قبل از انتخابات کاندیداها را مطرح می کند و تا روزهای منتهی به انتخابات شناخته میشوند. در نظام انتخاباتی ما احزاب از ترس نهادهای نظارتی نیروهای اصلی خود را تا روزهای پایانی معرفی نمیکنند، چون میترسند اگر دست خود را رو کنند ممکن است پیش از موعد حذف شوند. قانون ما، نهادهای نظارتی را مکلف نکرده که نقش احزاب را رعایت کنند به طوری که اگر یک حزب کاندیدایی را معرفی کند، شورای نگهبان به صورت غیر حزبی آن شخص را مورد ارزیابی قرار میدهد.همین احزاب تائید صلاحیت شده وقتی کاندیدایی به سیستم انتخابات معرفی میکنند، نهاد نظارتی، سیستم حزبی کاندیداها را شهود قرار نمیدهد بلکه برای احراز صلاحیت او به دنبال شهودی میرود که ممکن است شهادت غیر واقعی بدهند. در هیچ جای قانون انتخابات ذکر نشده است که اگر حزبی کاندیدا معرفی کرد، مسئولیت صلاحیت آن فرد به عهده شورای مرکزی آن حزب باشد.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: فضای کشور در حالی به انتخابات دیگری نزدیک میشود که هنوز آرایش سیاسی مشخصی در جریانات موجود کشور شکل نگرفته است. اسفند ۹۸ ایران وارد یک کارزار مهم انتخاباتی میشود ولی هنوز میل و رغبت در جامعه وجود ندارد. اصلاح طلبان تا حدودی متحد هستند، ولی بر خلاف انتخابات های گذشته که از سبد رای خود اطمینان داشتند، در این دوره با این خطر روبرو هستند که رای کافی برای تشکیل فراکسیونی قوی در مجلس شورای اسلامی نداشته باشند و تقریبا از رفتار میدانی آنها میتوان متوجه شد که این شرایط را پذیرفته اند، زیرا با مانعی بزرگ روبرو هستند و آن هم اینکه این حامیان دولت تدبیر و امید به دلایلی چون عملکرد دولت، عدم همراهی با مردم در سالهای اخیر، سرخوردگی جامعه و عدم اعتماد کافی به صندوق رای، احتمال می دهند در کلان شهرها و شهرهای سیاسی مثل گذشته مشارکت قابل توجهی صورت نگیرد و چون برگ برنده جریان اصلاح طلب در مشارکت بالاست، تا حدودی قید این دوره از انتخابات را زده اند و بیشتر شاید بتوانند از طریق نمایندگان شهرهای کوچک، یک فراکسیون اقلیت در مجلس شکل دهند.
برخلاف اصلاح طلبان که از نظر سازماندهی و تشکیلات، منسجم هستند، اصولگرایان این نگرانی را دارند که به ائتلافی متحد و یک دست نرسند. هرچند این جریان اخیرا یک شورای ائتلاف تحت عنوان «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» تشکیل داده است و مهدی چمران مدعی است همه احزاب و گروههای موسوم به اصولگرایی در این شورا مشارکت دارند، ولی شاهدیم در گوشه و کنار و به فاصله کوتاهی جبهه ها، جمعیتها و ائتلافهایی از دل این جریان پدیدار میشود. جبهه سوم، پویش گام دوم، جبهه گام دوم نیروهای انقلاب، جهادگران قالیبافی، جبهه پایداری و گروههایی از این دست، نیروهایی هستند که خاستگاه اصولگرایانه دارند و هر کدام تلاش دارند بگویند برای آینده کشور حرف و برنامه دارند.
یک وجه تمایزی که بین نیروی اصلی و سنتی اصولگرایی با دیگر گروههای منسوب یا منتسب به آنها وجود دارد، شعار جوانگرایی و تخصص است که با افزودن پیشوند یا پسوند بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری، چند مولفه را در صدر برنامههای خود قرار داده اند. جوان گرایی، ادعای استقلال از دو جریان اصلی کشور، مبنا قرار دادن بیانیه گام دوم رهبری و عمل و مدیریت جهادی از جمله شعارهایی است که این گروهها از آن استفاده میکنند.
اما آیا اصولا در شرایطی که احزاب و انتخابات هیچ ارتباط ساختاری با هم ندارند و قانونهای مرتبط با این دو موضوع مانند جزایری جدا افتاده از هم عمل میکنند، میتوان به شکل گیری جبههها و احزاب مختلف امیدوار بود؟ احزاب در ایران با توجه به اینکه در قانون اساسی هیچ ارتباطی بین احزاب و انتخابات وجود ندارد به مثابه گعدههایی عمل میکنند که در ایام انتخابات دور هم جمع میشوند و برای اخذ درصدی از کرسیهای مجالس مختلف ائتلافها و جبهههایی را ایجاد میکنند.
با این رویه و تا زمانی که پیوندی قانونی و ساختاری بین قانون انتخابات و قانون احزاب شکل نگیرد، درب بر همین پاشنه خواهد چرخید، به این صورت که نهایتا افراد فیلتر شدهای که از مردم رای میگیرند بدون هیچ گونه تعهد تشکیلاتی و برنامه منسجمی وارد مجلس میشوند و حتی برخی از آنها نسبت تشکیلاتی خود را انکار میکنند. این درحالی است همه بزرگان جریانات اصلی کشور در این قول متفق هستند که تنها راه نجات و توسعه همه جانبه کشور از مسیر سازمان، تشکل و تحزب میگذارد. برای اثبات این نظر کافی است به صحبتهای افرادی چون محمدرضا باهنر، مهدی چمران، علی لاریجانی، مصطفی پور محمدی و مصباحی مقدم از اصولگرایان؛ غلامحسین کرباسچی، رسول منتجب نیا، علی شکوری راد، آذر منصوری، صادق خرازی، راه چمنی، بهزاد نبوی و محمدرضا خاتمی از اصلاح طلبان در خصوص ضرورت رویکرد حزبی در کشور مراجعه کرد.
قوانین انتخابات و احزاب در تعارض با هم هستند
در همین خصوص، حجت الاسلام داوود فیرحی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با دیدارنیوز با بیان اینکه سیاستهای کلان ما به احزاب تکلیف میدهند، اما امتیاز نمیدهند گفت: سیاست کلان انتخاباتی ما پوپولیستی طراحی شده است، یعنی فاقد توجه به نهادهای حزبی است و کلا نگاه و توجهی به حزب ندارد؛ این در حالی است که در کشورهایی که از نظر سیاسی و سابقه حزبی الگو هستند، انتخابات جنبه پوپولیستی ندارد و نهادهای نظارتی نیز به گونهای طراحی شده اند که از طریق کمک، کنترل و ایمن سازی فعالیتهای حزبی عمل میکنند. حتی نهادهای نظارتی مشاورانی را در اختیار احزاب قرار میدهند که چگونه از حقوق حزبی خود بهرمند شوند.
فیرحی با تاکید بر اینکه حزب ذاتا دو کار بزرگ میکند، گفت: حتی سیاستهای کلان انتخاباتی به احزاب امتیاز منفی هم میدهند، یعنی فعالان انتخاباتی حزبی دچار نوعی از نگرانی بعد از انتخابات میشوند. در مورد مزایای حزب، یکی اینکه انسان طبیعی را به شهروندی قاعدهمند تبدیل میکند و دوم اینکه حزب قواعدی به وجود میآورد که فعالیت سیاسی ایمن شود؛ بنابراین اگر به احزاب تکلیف داده شود، ولی امتیازی داده نشود، کسانی که دنبال فعالیت سیاسی هستند از حزب فراری میشوند، اتفاقی که همواره در ایران افتاده است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران بیان کرد: قانون انتخابات و سیاستهای کلان ابلاغی ما دو عیب اساسی دارند. یک عیب آن در تعاریف نظام سیاسی است. در کشور ما مناصب سیاسی به دو قسمت انتخابی و انتصابی تقسیم شده است و فعالان سیاسی، مناصب سیاسی را جای امنتر و دائمی تری مییابند و سود خود را در رسیدن به منصبی انتصابی میبینند. در این حالت اعتماد به سیستم انتخابی ریسک بالایی میطلبد و شجاعت میخواهد که افراد خود را در معرض افکار عمومی قرار دهند که ذات سیال دارد.
وی با بیان اینکه فعالیت در احزاب در سیستم انتخابات پوپولیستی، باعث بدبینی نسبت به افراد میشود، اظهار کرد: همین که یک کاندیدای انتخابات مجلس بخواهد فعالیت واقعی انجام دهد همواره این نگرانی را دارد که در دور بعدی توسط نهادهای نظارتی رد شود و این نگرانی سنگینی است و ریسک بالایی را میطلبد.
فیرحی خاطرنشان کرد: سیستم پوپولیستی، سرنوشت انتخابات را به دو هفته مانده به انتخابات گره میزند؛ در حالی که در سیستمهای نهادی یک سال قبل از انتخابات کاندیداها را مطرح می کند و تا روزهای منتهی به انتخابات شناخته میشوند. در نظام انتخاباتی ما احزاب از ترس نهادهای نظارتی نیروهای اصلی خود را تا روزهای پایانی معرفی نمیکنند، چون میترسند اگر دست خود را رو کنند ممکن است پیش از موعد حذف شوند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: قانون ما، نهادهای نظارتی را مکلف نکرده که نقش احزاب را رعایت کنند به طوری که اگر یک حزب کاندیدایی را معرفی کند، شورای نگهبان به صورت غیر حزبی آن شخص را مورد ارزیابی قرار میدهد. برای تاسیس یک حزب باید از چندین فیلتر عبور کرد و بعد از آن شورای مرکزی از طریق کنگره شکل میگیرد و در واقع حزبی شکل نمیگیرد مگر اینکه تائید صلاحیت شده باشد.
وی ادامه داد: همین احزاب تائید صلاحیت شده وقتی کاندیدایی به سیستم انتخابات معرفی میکنند، نهاد نظارتی، سیستم حزبی کاندیداها را شهود قرار نمیدهد بلکه برای احراز صلاحیت او به دنبال شهودی میرود که ممکن است شهادت غیر واقعی بدهند. در هیچ جای قانون انتخابات ذکر نشده است که اگر حزبی کاندیدا معرفی کرد، مسئولیت صلاحیت آن فرد به عهده شورای مرکزی آن حزب باشد.
قانون انتخابات مهمتر از قانون اساسی است
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه اگر در خصوص صلاحیت کاندیداهای حزبی ماده واحدهای با این قید که صلاحیت کاندیداهای احزاب به شورای مرکزی سپرده شود اضافه شود مفید خواهد بود، افزود: در این صورت، نهادهای نظارتی مکلف میشوند کاندیدای احزاب را بپذیرد، ولی چون چنین مکانیسمی وجود ندارد کاندیداها و شهروندان برای انتخاب شدن و انتخاب کردن احتیاط میکنند؛ لذا با این رویکرد افراد شناخته شده برای انتخابات حضور پیدا نمیکنند و در آستانه هر انتخابات، افرادی در مجلس حضور مییابند که نه احزاب از آنها شناخت دارند و نه مردم و معمولا در این حالت مردم به «الف» رای میدهند که «ب» رای نیاورد.
وی با اشاره به اینکه ما حزب داریم، اما قانون انتخابات، پوپولیستی طراحی شده است، یادآور شد: به طوری که گویی اصلی به نام قانون احزاب در قاون اساسی و مصوبات مجلس وجود ندارد، به این ترتیب در چنین جوامع و نظامهایی، احزاب در بهترین شرایط به عنوان احزاب مجاز شناخته میشوند، اما چرخ و دندههای این احزاب خود را با دولت و حاکمیت درگیر نمیکنند، چون مجازند.
فیرحی در پاسخ به این پرسش که چرا احزاب ما محفلی میشوند، گفت: چون کارکرد نهادی را از آنها گرفته اند. من در این خصوص که چرا دو قانون انتخابات و احزاب از هم منفصل و منفک هستند به این نتیجه رسیده ام که اساسا ارادهای برای مرتبط کردن این دو قانون در کشور وجود ندارد.
وی با بیان اینکه نگاه من به نظام حزبی و انتخابات در ایران پاتالوژیک، مطالعه محور و آسیب شناسانه است، اظهار کرد: احزاب در ایران مشکلات زیادی از گذشته داشته و دارند و خواهند داشت. سوال اساسی این است که مشکلات احزاب از کجا ریشه گرفته است؟
فیرحی افزود: مشکل احزاب و انتخابات در ایران به فقدان ارتباط ارگانیک بین دو قانون، یعنی قانون انتخابات و قانون احزاب بر میگردد. تاکنون در ایران این دو قانون پیوند روشنی با هم برقرار نکرده اند، در حالی که در مقاطعی خوشبین بودیم که شاید از سر خطا و نحوه عملکرد است که چنین پیوندی برقرار نشده است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه مطالعات نشان میدهد فقدان ارتباط ارگانیک بین دو قانون انتخابات و احزاب ریشه در خطا و عملکرد دولتها و احزاب ندارد، خاطرنشان کرد: این یک استراتژی است که این دو قانون بنیادی را از یکدیگر جدا کرده است؛ بنابراین معتقدم تا بین انتخابات و احزاب معادله و پیوندی تعریف نشود، همچنان انتخابات، آشفته و احزاب ضعیفتر خواهند شد.
وی ادامه داد: از مشروطه تاکنون دارای نوعی نظام نمایندگی هستیم که برای اداره جامعه، وظیفه آن تولید و تهذیب قانون است و این تولید و اصلاح قانون زمانی شکلی واقعی به خود میگیرد که انتخابات تمام عیار و آزاد وجود داشته باشد و چنین انتخاباتی زمانی شکل میگیرد که نظام حزبی روشنی وجود داشته باشد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران یادآور شد: کارشناسان حوزه علوم سیاسی و احزاب معتقدند قانون انتخابات، قانون اساسی دوم کشور است، من حتی بالاتر از آن معتقدم قانون انتخابات مهمتر از قانون اساسی است، زیرا قانون انتخابات دروازه اجرایی کردن قانون اساسی است. هر اختلالی در قانون انتخابات وجود داشته باشد، مانع از اجرای اصول قانون اساسی شده و به دنبال آن فعالیتهای حزبی را هم مختل میکند.
اصلاح قانون احزاب در اندونزی؛ الگویی برای توسعه ایران
فیرحی با بیان اینکه در ایران دو قانون احزاب داریم، تشریح کرد: یکی مصوب سال ۱۳۶۰ تحت عنوان قانون احزاب، انجمن ها، گروهها و جمعیتها و دیگری قانون احزاب مصوب سال ۱۳۹۵ است. در مشروطه نیز قانونی داشتیم به نام قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی که بخشی از آن قانون به انتخابات تخصیص داده شده بود. در آثار مکتوب نسبت به مشروطه و قوانین مرتبط با احزاب و انتخابات به تفصیل بحث کرده ام و اکنون به آن نمیپردازم.
وی عنوان کرد: روی قانون احزاب مصوب سال ۱۳۹۵ و سیاست گذاری کلان انتخابات تمرکز میکنم که هر دو در دولت تدبیر و امید نهایی شدند، البته سیاست گذاری کلان انتخابات توسط مقام معظم رهبری بیان و ابلاغ شده است. این دو قانون نه تنها با هم ارتباط ساختاری و ارگانیک ندارند بلکه با هم همسو نیستند و تعارض دارند که به نظرم کارشناسان و متولیان باید با مطالعه به اصلاح این دو قانون اقدام کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه اصلاح قانون انتخابات و احزاب در دنیا تجربه شده است، اظهار کرد: از سال ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۳ در اندونزی نظام انتخاباتی اصلاح شد و در سال ۲۰۱۱ یعنی ظرف مدت ۸ سال این کشور به لحاظ اقتصادی به کشوری با ثبات تبدیل شد؛ به طوری که با وجود وابستگی شدید اقتصاد اندونزی به اقتصاد جهانی، بحران مسکن آن مقطع ایالات متحده باعث نشد رشد اقتصادی اندونزی متوقف شود، درحالی که آن بحران روی اقتصاد دیگر کشورها تاثیر منفی گذاشت.
فیرحی ادامه داد: اندونزی حدود ۲۶۰ میلیون نفر جمعیت دارد که در دهه ۹۰ میلادی حدود ۶ هزار حزب داشت که با اصلاح قانون انتخابات، این احزاب در سه حزب بزرگ متشکل شدند، یعنی تغییر قانون انتخابات موجب رویکرد حزبی جدیدی شد که منجر به ثبات و توسعه آن کشور شد.
وی با بیان اینکه در دنیا سه الگوی حکومت داری وجود دارد، اظهار کرد: در بعضی از کشورها کلا انتخابات وجود ندارد، دستهای از کشورها انتخابات را بدون حزب برگزار میکنند و در کشورهایی نیز انتخابات به صورت حزبی برگزار میشود. ممکن است در کشورهایی که انتخابات به شکل حزبی برگزار میشود به صورت تک حزبی، دو حزبی یا چند حزبی باشد.