
دیدارنیوز ـ حامد سیاسی راد: آنطور که به یاد داریم، چهار ماه پیش از هر انتخاباتی، کشور در میانه فضایی انتخاباتی و پرشور قرار داشت، کاندیداها کم کم به مردم معرفی میشدند، ستادها کم کم سازماندهی میشدند و جامعه آماده کارناوالی شدن سیاست میشد. در فضای سیاسی فعلی، اما خبری از آنچه تجربه کرده بودیم نیست! شاید عامل کرونا در پیشگیری از شکلگیری فضای کارناوالی مؤثر باشد، اما تعلیق فضای انتخاباتی فراتر از تأثیرات کروناست! ما هنوز چهره کاندیداها را نمیشناسیم و محتویات انتخاباتی نیز توسط هیچ ستاده تولید نمیشود و وضع به گونهای شده است که لیست کابینههایی خیالی توسط برخی کاربران فضای مجازی طراحی میشود و عموماً به شکل مطلبی طنز، دست به دست میشود! از سوی دیگر انتخابات پیش رو، نسبت به انتخاباتهای پیشین، سویههای دیگری هم دارد. بحث آینده نظام مطرح است و به نظر میرسد دولت آینده میتواند نقش مؤثری در آن شرایط ایفا کند. بحث دیگر، مذاکره و
جریانهای سیاسی که امید به در دست گرفتن دولت را دارند، از همین حالا و به شکل غیرمتعارفی رقابت را شروع کردهاند
توافق با آمریکا است. تا به اینجای کار به نظر میرسد دولت جدید آمریکا بنا ندارد روند بازگشت به توافق برجام را تا پیش از تعیین تکلیف دولت بعدی جمهوری اسلامی طی کند. از همین رو، جریانهای سیاسی که امید به در دست گرفتن دولت را دارند، از همین حالا و به شکل غیرمتعارفی رقابت را شروع کردهاند. رقابت بین مجلس و دولت، یکی از نمودهای رقابتهای برجامی معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ است، رقابتی در سطح عالی سیاسی. با این حال، اما این رقابت در سطوح نازلتری هم در جریان است. شاید بتوان گفت، غائله راهپیمایی موتور سواران در مراسم ۲۲ بهمن اصفهان و بیانیه دولت در جواب به این اقدام یکی از نمودهای این منازعه است.
تهدید در برابر توهین!
روز ۲۲ بهمن، ویدئویی از راهپیمایی موتور سوارانی که پرچمهای حزبالله را حمل میکردند منتشر شد که در پاسخ به شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیلی که از بلندگوها پخش میشد، به شکل هماهنگ شعار «مرگ بر روحانی» را سر میدادند. این اقدام که از سوی تمام هواداران دولت، سازمان یافته و هماهنگ شده قلمداد شد و بسیاری از اصولگرایان مخالف این اقدام هم مجدداً از صفت «خودسر» برای این موتورسواران استفاده کردند. توهین به رئیسجمهور در شرایطی رخ میدهد که چند روزی بیشتر از توصیه جدید رهبری خطاب به همه جریانهای سیاسی نمیگذرد. به نظر میرسد فضای ملتهب سیاسی برای ایشان قابل پیشبینی بوده است که چند روز قبل از بر لزوم حفظ ادب اسلامی در سخن گفتند و بر پرهیز از بدزبانی و بدگویی علیه یکدیگر در فضای رسانهای و مجازی، تأکید کردند.
عموم اعضای هیئت دولت در واکنشهای فرادی این رفتار را تقبیح کردند و خواستار برخورد قاطع با توهینکنندگان شدند. با این حال در بیانیه رسمی دولت نسبت به این اقدام، نکته دیگری هم قابل مشاهده بود. هئیت دولت در این بیانیه شعارها علیه حسن روحانی را «تطهیر مستمر تحریمکنندگان» ایران در سالهای جنگ اقتصادی خوانده و گفته است «اگر قرار بر این است که با فحاشی از تریبونها و مجال دادن آشکار به هتاکان، صورت مسأله برای منافع زودگذر و تبلیغات چندماهه تغییر کند؛ اگر قرار است، دولت دوران جنگ، ناکارآمد قلمداد شود و بانیان ضدایرانی فشار و تحریم، تطهیر شوند؛ دولت دوازدهم هم با قاطعیت اعلام میکند که اجازه نخواهد داد
دولت در حالی با بیانیهای شدید الحن علیه توهینکنندگان به حسن روحانی واکنش نشان داد که این اولین باری نبود که عدهای اینگونه به دولت روحانی هجمه وارد میکردند
روایتهای مجعول و فرصت طلبیهای مبتنی بر دروغ، قضاوت عمومی را متاثر سازد. نمیتوان اجازه داد جای قربانی و جلاد عوض شود.» دولت به نوعی این اقدام را به آنهایی نسبت داد که سالهاست از آنها با صفت «کاسبان تحریم» نام میبرد. ادامه بیانیه دولت، اما حامل تهدیدی علیه مخالفان دولت است. در این بیانیه آمده: «دولت در این دوران سخت شرایط بسیار دشواری داشته چراکه با تعهد به منافع ملی، فرصت روایت تحریم را از خود دریغ کرده و ناچار در غوغای کارگزاران تحریم و هیاهوی کاسبان سیاسی و اقتصادیاش، سکوت کرده است، اما همه میدانند که هر صبری، پایانی دارد. دولت انتخاب کرد که خود در ایام جنگ اقتصادی، صبورانه سکوت کند، اما اجازه نمیدهد که «حقیقت» قربانی شود.»
دولت در حالی با بیانیهای شدید الحن علیه توهینکنندگان به حسن روحانی واکنش نشان داد که این اولین باری نبود که عدهای اینگونه به دولت روحانی هجمه وارد میکردند.
روحانی دور دوم؛ سیاستمداری که فحش خورش ملس است!
چند ماه از انتخابات دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی نگذشته بود که در مراسم راهپیمایی روز قدس، اولین اقدام خیابانی علیه روحانی و دولتش شکل گرفت. شرایط آن روزها نیز بیشباهت نبود با آنچه در ۲۲ بهمن اخیر شاهد بودیم. چند هفته پس از اینکه رهبری جامعه سیاسی ایران را به رواداری و جلوگیری از ایجاد تفرقه سفارش کرده بودند، راهپیمایی روز قدس از راه رسید. تصاویر تجمع و حمله به اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت به سرعت مخابره شد. کمی بعد ویدئوهایی از تجمعکنندگان منتشر شد که شعار میدادند؛ «روحانی، بنیصدر پیوندتان مبارک». به فاصله چند ماه و در تیر ماه ۱۳۹۶، این بار تجمعی علیه دولت در مشهد سازماندهی
حسن روحانی تنها مقام رسمی و رئیس دولت ایران نیست که در فضای عمومی به او توهین میشود و برای او طلب مرگ میکنند
شد. تجمع در مشهد جرقهای بر انبار باروتی بود که انفجارش تمام ایران را گرفت. نوک پیکان شعارها از دولت به سوی کلیت نظام منحرف شد و اعتراضاتی خونبار تمام ایران را فرا گرفت. همین تجربه باعث شد تا برخی از چهرهها سیاسی در واکنش به توهین اخیر به نیروهای حزباللهی انذار دادند که مبادا تجربه دی ماه ۱۳۹۶ تکرار شود. برای مثال عباس آخوندی، وزیر پیشین دولت روحانی نوشت: «چنانچه خلیفهکشی باب شود، این راه را پایانی نیست.» عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب هم در همین رابطه نوشت: «هیچ وقت شعار مرگ بر این و آن را با لودهبازی نمیدهند. هدف اصلی آنان، راهاندازی کارناوال بود. شاید حامیان این رفتار متوجه تبعات کارناوالی شدن سیاست نیستند.»
فضای سیاسی ایران و سنت توهین به رئیس دولت
با تمام این تفاسیر اما، حسن روحانی تنها مقام رسمی و رئیس دولت ایران نیست که در فضای عمومی به او توهین میشود و برای او طلب مرگ میکنند. مرگ بر بازرگان و مرگ بر بنیصدر از شعارهای اول انقلاب بود که چندان مخالفتی هم با آن وجود نداشت. دور دوم هاشمی رفسنجانی که رسید، با وجود اقتداری که داشت، اما او هم از شعار دور نماند و با عنوان «اکبر شاه» خطاب شد. اقدامات میدانی علیه سید محمد خاتمی از همان روزهای اول تصاحب قدرت شروع شد. غائله کارنوال عاشورا اولین این اقدامات بود. دولتِ «هر نه روز یک بحران»، بیش از دولتهای قبلی تحت فشار قرار گرفت و حتی تا سالها بعد از پایان این دولت، از تریبونهای رسمی علیه سید محمد خاتمی صحبت و به او توهین میشد و حتی شعار «مرگ بر خاتمی» از تریبون مجلس شنیده شد. رئیسجمهور بعدی محمود
حسن روحانی نیز در شرایطی آماج توهین قرار میگیرد که وضعیت پایگاه اجتماعی او اصلاً خوب نیست
احمدینژاد بود. در دوران او و به خصوص در دو دوم ریاستجمهوریاش وقایع نادری در کشور رخ داد و برای ماهها اعتراضات گسترده در کشور جریان داشت. احمدینژاد اگرچه حالا عنوان میکند که در دوران او هیچکس به دولت اعتراضی نکرد، ولی با بررسی پرونده برخی از محکومین سالهای ۸۸ به بعد میبینیم که برخی به دلیل توهین به رئیسجمهور از قوه قضاییه حکم گرفتند و مجازات شدند.
حسن روحانی نیز در شرایطی آماج توهین قرار میگیرد که وضعیت پایگاه اجتماعی او اصلاً خوب نیست. اگرچه دور دوم همه دولتها، با توجه به عدم نیاز دولت به رأی عمومی مجدد، دوره گسست از پایگاه اجتماعی است، اما حسن روحانی تنها مقام رسمی و رئیس دولت ایران نیست که در فضای عمومی به او توهین میشود و برای او طلب مرگ میکنند. اعتراضات گسترده در دولت او بیسابقه بود و خشونت اعمال شده علیه معترضان نیز همینطور. شرایط اقتصادی بحرانی نیز یکی دیگر از عواملی بود که موجبات نارضایتی عمومی از دولت را فراهم کرد. همین وقایع و رفتارها سبب شد که حالا و در آستانه انتخاباتی که نتیجه آن میتواند بسیار تعیین کننده باشد، بخش بزرگی از رأی دهندگان نسبت به مشارکت سیاسی ناامید شوند و حالا و با نگاه به تجربه انتخابات مجلس سال گذشته، بتوان با تقریب خوبی گمانه زد که میزان مشارکت در انتخابات خرداد آتی، نسبت به نمونههای گذشته کمتر خواهد بود.