دیروز خبری مبنی بر رد صلاحیت مهدی مهدویکیا در انتخابات فدراسیون فوتبال منتشر و تکذیب شد. گزارش آرش راهبر نگاهی دارد به زاویای مختلف این اقدام و اهداف احتمالی آن.
دیدارنیوز ـ سرویس ورزشی: در فاصله ۲۵ روز مانده تا برگزاری مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال، رفته رفته تصویر روشنتری از رقابت انتخاباتی حساس و تاریخی برای دوره جدید ریاست بر این فدراسیون پرماجرا، در برابر دیدگان اهالی فوتبال قرار داده میشود. این دوره انتخابات فدراسیون فوتبال با وجود اساسنامه جدید که مهر تایید فیفا را نیز به عنوان مهمترین پیوست بر صفحات خود میبیند، فرصت مناسبی است برای آنکه سرانجام فوتبال ایران از زیر سایه دولت و حکومت بیرون بیاید.
دولتی بودن فوتبال ایران با اینکه فدراسیونها در اکثر نقاط جهان به عنوان یک سازمان مردمنهاد شناخته میشوند آنقدر واضح و روشن است که بسیاری از کارشناسان فوتبال نیز موضوع دولتی بودن را یک امر بدیهی میپندارند حال آنکه فوتبال فینفسه به دلیل تاثیر عمومی و اینکه همه اقشار و نسلهای جامعه آن را دنبال میکنند، اساسا میتواند با اتکا به همین پشتوانه مردمی کارش را پیش ببرد به شرط آنکه اعتماد عمومی حاصل شود.
بیشتر بخوانید: علی کریمی؛ سلطان دریبل یا غریبه بزرگ انتخابات
در ایران، اما فوتبال مدتهاست که در اختیار یک گروه فرادست دولتی و حکومتی بوده و به نظر میآید با وجود حضور چند ساله مجمع عمومی، این اعمال قدرت حالت تسلط به خود گرفته و رضایت عمومی نیز چندان اهمیتی ندارد. چه آنکه چندین سال فدراسیون فوتبال با تکیه بر اساسنامهای که تصویب و تایید دولت و فیفا را به دست نیاورده بود اداره شد و کسی هم بابت این تخلف مورد تعقیب و توبیخ قرار نگرفت.
دهم اسفند ماه پیشرو، اما فرصت تازهای برای زدودن رسوبات ذهنی گذشته و جاری شدن هوایی تازه در ساختار فوتبال ایران خواهد بود به این شرط که آنهایی که همین حالا در حال گسترده کردن چتر قدرت خود هستند، اجازه حضور چهرههای تازه و تفکری نو را در
فوتبال بدهند. گرچه بسیاری از افراد و علاقمندان به فوتبال ممکن است تصویر روشن و دقیقی از مدیریت چهرههایی مثل علی کریمی و مهدی مهدویکیا بر فوتبال کشور را نداشته باشند، اما اعتقاد دارند که چهرههای مطرح آسمان فوتبال ایران بعید است که کمتر از مدیران سالهای اخیر در میدان مدیریت ظاهر شوند، اگر بیشتر و بهتر نباشند!
با این وصف به نظر میآید عناصر فعلی اداره فوتبال ایران که شمار خرابکاری آنها بیش از دستاوردهایشان بوده به این سادگی حاضر نیستند دست از منافع خود بکشند و میدان را به چهرههای مردمی بدهند.
پشت پرده یک تکذیب
دیروز و در هنگامهای که اهل فوتبال و بسیاری از مردم عادی برای بازگشت سلامت و عافیت به علی انصاریان دست به دعا بودند، ناگهان خبری منتشر شد که مهدی مهدویکیا، نایب رئیس اول کابینه علی کریمی برای انتخابات فدراسیون فوتبال به دلیل اینکه تابعیت آلمان را نیز دارد، ردّ صلاحیت شده است. هر چند این خبر به فاصله نسبتا کوتاهی از سوی فدراسیون تکذیب شد، اما از سوی برخی
رسانهها به عنوان یک جور کارشکنی در راه ورود چهرههای جدید و مردمی به عرصه انتخاباتی تلقی شد. حتی برخی معتقد بودند که انتشار و تکذیب این خبر در راستای سنجش واکنشهای محافل عمومی و رسانهای بوده و به نوعی از این خبر به عنوان میزانالحرارهای برای اندازهگیری تب انتخابات در میان افکار عمومی استفاده شده است! یک تاکتیک انتخاباتی که شاید در حوزه سیاست معمول باشد و به فراخور مورد استفاده قرار گیرد.
بیشتر بخوانید: سبد رای علی کریمی؛ مستقلها و مرددها
در مورد تکانههایی که این خبر در حوزه انتخابات ایجاد کرد هنوز به درستی نمیتوان نظر داد، اما به نظر میآید برخی از مدعیان ریاست فدراسیون به موازات این جور برنامههای ایذایی، برنامههای دیگری را نیز در راستای یکدست کردن مجمع به اجرا میگذارند. به طور مثال برگزاری مجامع انتخاباتی در برخی استانها مثل استان مرکزی یا انتخاباتی که در هیات فوتبال کیش برقرار شد و عجله برای به قدرت رساندن افرادی خاص، تکههای دیگری از این پازل برای مهندسی و جمعآوری آرای حداکثر برای افراد منتسب به دولت و حکومت در انتخابات آتی است.
در عین حال همین موضوع تایید صلاحیتها برای انتخابات نیز همچون ابزاری برای فشار آوردن به نامزدهای مختلف است و شباهتهایی به نظارت استصوابی دارد و به نظر میآید عدهای در تلاش هستند که برخی از نامزدها را به ترک خودخواسته از انتخابات
ترغیب کنند. کما اینکه مهدی مهدویکیا در تازهترین اظهار نظرش درباره خبر رد صلاحیت او گفته است که این موضوع هیچ اهمیتی برایش ندارد و فقط به سلامتی انصاریان فکر میکند. عبارتی که شاید در نظر اول نوعی ملال و بیتفاوتی را از سوی مهدویکیا درباره سرنوشت فوتبال ایران به ذهن متبادر کند. حال آنکه دستکم در مورد مهدویکیا و تابعیت آلمانیاش این موضوع میتواند یک فرصت عالی و استثنایی برای فوتبال ایران باشد.
انتخابات ریاست فدراسیون در تئوری باید زمینهای باشد برای انتخاب افراد اصلح در اداره فوتبال، اما در عمل کسانی که منافع فوتبال را به سوی خود هدایت کردهاند با اخلال در حرکت چرخ دندههای این مکانیسم دموکراتیک، اجازه تحقق این رویای کهنه را نمیدهند. روزهای آینده، فرصتی برای اثبات یا ردّ این دیدگاه است. منتظر میمانیم.