دیدارنیوز ـ سپیدار مقدم: در حال حاضر ۱۷۱ کشور دنیا به منظور محافظت از تالابها، به عضویت کنوانسیون رامسر درآمدهاند و ایران نیز به عنوان بنیانگذار این کنوانسیون بینالمللی در حال حاضر تعداد ۲۵ تالاب از ۱۴۳ تالاب ایران را ثبت جهانی کرده است، حال بعد از گذشت نیم قرن از به ثبت رسیدن این معاهده جهانی، وضعیت تالابهای کشور را با محمد درویش فعال محیط زیست مطرح کردیم که میخوانید.
محمد درویش، پژوهشگر و فعال حوزه محیطزیست با بیان اینکه ایرانیان پرچم دار اهمیت دادن به تالابها در جهان بودند، میگوید: کنوانسیون رامسر اولین کنوانسیون محیط زیستی در جهان است و این افتخار بزرگی است که برای ما ثبت شده است و در حال حاضر ایران یکی از بدترین وضعیتهای تالابی در جهان را دارد. این که ایرانیان در نیم قرن پیش پرچم دار توجه به تالابها در جهان بودند و امروز وضعیت تالابهایشان تا این حد تاسف آور و ناامید کننده است، شرم آور است. تقریبا اغلب تالابهای ما با وضعیت آرمانی شان بسیار فاصله دارند و یا اینکه در فهرست مونترو (تالابهای در معرض خطر) قرار گرفتهاند.
این فعال محیط زیست میافزاید: از هامون صابوری در شرق کشور (سیستان و بلوچستان)، تالاب حله (بندر گناوه بوشهر)، تالابهای شادگان و هور العظیم در خوزستان و دریاچه ارومیه و تالاب انزلی و تالابهای آلماگل، آلاگل و آجی گل در گلستان وضعیتی بسیار نگران کننده دارند و نشان دهنده این است که مدیریت حاکم بر محیط زیست ما متاسفانه اراده و قدرت لازم برای حفاظت از تالابها را نداشته است.
سازمان محیط زیست قاتل تالابها
هیچ کدام از تالابهای ایرانی وضعیت خوبی ندارند؛ از گاوخونی گرفته تا بختگان و انزلی و مهارلو؛ درویش در این باره میگوید: اگر گاوخونی در پایاب زاینده رود خشک شده به این دلیل است که سازمان حفاظت محیط زیست نتوانسته حقابه تالابها را مقدم بر حقابه کشاورزی و صنعت برای تالاب گاوخونی فراهم کند. اگر تالاب بختگان در استان فارس خشک شده به همراه کمجان و طشک، به خاطر این است که ما اجازه دادیم تا همزمان سدهای درودزن و ملاصدرا و سیوند ساخته شود و شریان حیاتی دو رودخانه کر و سیوند قطع شود.
چیزی که خیلی عیان است کوتاهی سازمان حفاظت محیط زیست درباره تامین حقابه لازم برای تالابهای کشور است، این فعال محیط زیست با اشاره به بی توجهی مکرر سازمان محیط زیست به وضعیت تالابها ادامه میدهد: همین ماجرا در مورد دریاچه ارژن و دریاچه پریشان و نیز در مورد تالاب مهارلو صدق میکند و متاسفانه حاکمیت ایران عملا به چیزی بهنام حقابه محیط زیستی تالابها وقعی نگذاشته است.
تالاب هورالعظیم؛ یک لطیفه غم انگیز...
تالاب هورالعظیم؛ بی رقیبترین تالاب ایران است که در کنوانسیون رامسر ثبت نشده و درویش درباره این تالاب میگوید: مهمترین و بی رقیبترین تالاب ایران هورالعظیم است که حتی در کنوانسیون جهانی رامسر ثبتش هم نکردهاند. تالابی که در ایران و عراق یک میلیون هکتار وسعت دارد. در نهایت ایران تن داد که ۱۲۳ هزار هکتار آن در استان خوزستان به عنوان تالاب شناخته شود که همین ۱۲۳ هزار هکتار هم به ۵ قطعه تقسیم کردند و با دیوارچینی که وسط این تالاب انجام دادهاند آن را به یک لطیفه غم انگیز تبدیل کردند. متاسفانه دولتهایی که در ایران حضور داشتند هیچکدام برای این تالاب اهمیتی قایل نبودند و هیچ دورنمای روشنی هم برای حفاظت از تالابها وجود ندارد مگر اینکه تحول جدی در شیوه فهم بوم شناختی که در صحن بهارستان و در ساختمان پاستور وجود دارد، اتفاق بیفتد.
عدم تامین یا تخصیص آب و حقابه تالابها، تصرفات و تغییر کاربری تالابها، فاضلابهای شهری و روستایی، ورود گونههای غیربومی گیاهی و جانوری به تالابها و سد سازیهای متعدد از جمله عواملی است که به گفته کارشناسان و مسئولان تالابها را تهدید میکند.
مدیر کل سابق دفتر مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست درباره حقابه تالابها هم میگوید: حقابه تالابها بعد از حقابه شرب باید بر حقابه کشاورزی و صنعت مقدم باشد و بعد از حقابه شرب در اولویت تخفیفها قرار گیرد. ما نباید به بهای افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک، محیط زیست و تالابهایمان را نابود کنیم به هیچ عنوان نباید در بالادست تالابها به شکلی سدسازی شود که عملا تالابها قربانی شوند. یکی از دشمنان اصلی تالابها در ایران سدهای مخزنی هستند که در بالادست تالابها ساخته شده اند.
زریبار تنها تالاب زنده ایران و آلودگیهای محیط زیستی
تنها تالاب زنده ایران از منظر محمد درویش "زریوار" است، که او درباره این تالاب میگوید: اما زریوار به دلیل آلودگیهای محیط زیستی و پسابها وضعیت خوبی ندارد و بقیه تالابهای ما اصولا زنده نیستند که بخواهند نگران ورود پسابها باشند. در حال حاضر پسابها بهانه و دستاویزی شدند برای اینکه به ظاهر محیطهای تالابی حفظ شوند، اما عملا موجودات زنده تالابها بخاطر همین پسابها از بین میروند. چون نتوانستیم حقابه تالابها را حفظ کنیم این فلاکت به بار آمده است.
او معتقد است: طبق برنامه ۵ ساله چهارم قرار بود تا همه سکونت گاههایی که در حاشیه محیطهای تالابی ساحلی وجود دارند از تصفیه خانه و شبکه جمع آوری آبهای سطحی برخوردار باشند، اما ۹۰ درصد این قانون به رغم اینکه ۱۴ سال از تصویب آن میگذرد اجرایی نشده است. کما اینکه هنوز هم ۷۱ دهنه فاضلاب بدون هیچ نوع تصفیهای وارد تالاب انزلی میشود.
از تالاب انزلی تا جازموریان
چندی پیش ساسان کفایی، مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان تیرماه سال جاری در خصوص وضعیت نامناسب تالاب انزلی گفته بود: «ورود انواع آلایندهها به تالاب، پسابهای خانگی، صنعتی و کشاورزی و رسوباتی که از سایر رودخانهها هستند و همچنین سنبل آبی، جریان پویایی تالاب انزلی را با چالش روبهرو کرده است».
درویش هم درباره تالاب انزلی میافزاید: چند مشکل دارد، از جمله آزولا (آزولا گیاه زیبا و مخمل مانند سبز رنگی که برخلاف ظاهر زیبایش مانع رسیدن نور به اعماق آب میشود و پیدا کردن غذا برای پرندگان را هم با مشکل مواجه میکند)، گونههای مهاجم مثل سنبل آبی، اجرای طرحهای خطرناکی مثل بایوجمی و شیرابهای که از طریق رودخانه زرجوب (سیاهرود) و گوهررود وارد رودخانه پیربازار و تالاب انزلی میشود و نیز سد سازیهای افراطی که در بالادست و روی رودخانه امام زاده ابراهیم انجام میشود مثل سد لاسک که میخواهند بسازند، اینها همه مشکلات جدی است که تالاب انزلی را رو به مرگ میبرد و آخرین ضربه را هم متاسفانه با تغییر مالکیت تالاب انزلی به وزارت نیرو، به آن میزنند.
از طرف دیگر تالاب جازموریان به عنوان یک منبع قابل توجه آب شیرین به سبب خشکسالیهای مداوم در سالهای اخیر به کانون بحرانی ریزگردهای جنوب استان سیستان و بلوچستان و استان کرمان تبدیل شده است.
ساخت ۳۶ سد و بندخاکی و بتونی در استان کرمان ازجمله سد عروس، سدهلیل رود و سد استقلال باعث به نفس افتادن تالاب هامون جازموریان شده است بهطوریکه این تالاب هم اکنون کاملا خشک شده و اگر درمانی مناسب برای احیای آن تجویز نشود خطرات جبران ناپذیری برای مردم و منطقه دلگان و بخش جلگه چاه هاشم رقم خواهد زد.
این در حالی است تالابها، اصلیترین اکوسیستمهای کشور محسوب میشوند به دلیل اینکه کشورمان در یک منطقه خشک قرار گرفته و به شدت نیازمند ظرفیت ویژه است و یکی از منابعی که یکی از ظرفیتها را فراهم میکند تالابها و محیطهای آبی در پایاب رودخانهها هستند.