جامعه پیر و بازنشسته اتحاد جماهیر شوروی صندوقهای بازنشستگی را به ورشکستگی کشاند؛ آیا این اتفاق برای ایران نیز در حال وقوع است؟
دیدارنیوز ـ مهدی الیاسی: مهر ۱۳۹۶ بود که مسعود نیلی به تشریح ۶ ابرچالش اقتصاد ایران پرداخت. وی از «بحران منابع آب کشور»، «مسائل زیست محیطی»، «صندوق بازنشستگی»، «بودجه دولت»، «نظام بانکی» و «بیکاری» بهعنوان ۶ ابرچالش اقتصاد ایران یاد کرد که باید برای هر یک استراتژی مشخص و معینی داشت.
مسعود نیلی در خصوص بحران صندوقهای بازنشستگی تاکید کرد: «در زمان وضع قواعد حاکم بر صندوقهای بازنشستگی، تعادل در صندوق را لحاظ نکردیم». صندوقهای بازنشستگی یکی از مسائل بسیار مهم در هر اقتصادی است چرا که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور، اعم از شاغلان و بازنشستگان را در برمیگیرد و پیامد هر گونه آسیب به این صندوقها، بخش بزرگی از جمعیت کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. از حیث گستره و ژرفای تاثیرگذاری، تنها شاید نظام بانکی با صندوقهای بازنشستگی قابل قیاس باشند.
اهمیت صندوقهای بازنشستگی به حدی است که برخی مورخان اقتصادی یکی از مهمترین عوامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را بیتوجهی به صندوقهای بازنشستگی میدانند. شوروی توسط آموزههای سوسیالیستی اداره میشد. آنها زمانی که جمعیتشان بسیار جوان بود سن بازنشستگی را پایین آوردند و حقوقها را بالا بردند و به طور کلی به آینده و سرنوشت صندوقهای بیمه و بازنشستگی بیتوجهی کردند. در نتیجه در سال ۱۹۸۵ و پنج سال مانده به فروپاشی، تعداد بازنشستهها از تعداد شاغلان جلو زد و اتحاد جماهیر شوروی حدود ۱۰۲ میلیون بازنشسته داشت. در نتیجه صندوقهای بازنشستگی این کشور، ورشکسته شدند.
پرداخت کسری صندوقهای بازنشستگی توسط دولت
صندوقهای بازنشستگی در کشور پر تعداد است. از معروفترین صندوقها میتوان به این نامها اشاره کرد: سازمان تامین اجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح، صندوق بازنشستگی فولاد، صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت نفت، صندوق بازنشستگی کارکنان بانکها، صندوق بازنشستگی کارکنان صداوسیما، صندوق بازنشستگی شهرداری تهران، صندوق بازنشستگی کارکنان آموزش و پرورش.
تمام این صندوقها در ایفای تعهدات خود به بازنشستگان و مستمری بگیران، ناتوان هستند و کسری منابع صندوقها در پرداخت حقوق ماهیانه، عیدی، هزینههای درمانی و ... توسط دولت پرداخت میشود. میزان این کسری نیز به صورت سالانه رو به افزایش است. بهطور مثال مجموع مصارف و تعهدات «صندوق بازنشستگی کشوری» در سال ۱۳۹۹ که مبلغ همسانسازی حقوقها نیز در آن نیست، مبلغ ۷۸ هزار میلیارد تومان است. نکته جالب توجه این که در سال ۱۳۹۹ دولت حدود ۵۸ هزار میلیارد تومان از مبلغ ۷۸ هزار میلیارد تومان را به صورت مستقیم، خودش پرداخت میکند. در واقع در بودجه صندوق بازنشستگی کشوری، حدود ۷۵ درصد از هزینهها با کمک مستقیم دولت تامین میشود و این عدد کسری که توسط دولت پرداخت میشود به طور سالانه با شیبی قابل توجه در حال رشد و افزایش است. سایر صندوقهای بازنشستگی فوقالذکر نیز در وضعیتی بعضا به مراتب وخیمتر قرار دارند.
بیشتر بخوانید: نئولیبرالیسم در بودجه ۱۴۰۰؛ از افسانه تا واقعیت
کسری منابع صندوقهای بازنشستگی به نحوی است که مبلغی که دولت برای تامین کسری منابع این صندوقها پرداخت میکند در آینده نزدیک هم اندازه با حقوق ماهانهای میشود که به کارمندان شاغل، میپردازد. با ادامه این روند در سالهای آینده ممکن است بخش عمده بودجه عمومی کشور بابت تامین کسری منابع صندوقها بلعیده شود. از این جهت وضعیت صندوقهای بازنشستگی باید به صورت ویژه مورد توجه مسئولان و سیاستگذاران قرار بگیرد.
به طور مثال حدود ۱۸ درصد منابع مورد نیاز صندوق بازنشستگی کشوری از محل کسورات از شاغلین تامین میشود. حدود ۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان نیز از محل سود نقدی است که شرکتهای صندوق، پرداخت میکنند. در واقع سود نقدی شرکتهای صندوق بازنشستگی کشوری تقریبا ۶ درصد منابع صندوق را برای پرداخت به بازنشستگان تامین میکند!
در واقع صندوقهای بازنشستگی با دو مشکل مهم مواجه هستند، یکی این که شرکتهای سرمایهگذاری صندوقها که اساسا فلسفه تاسیسشان این بود که از محل سودآوریشان، به صندوقها برای پرداخت حقوق بازنشستگان کمک کنند، یا زیانده هستد یا پولی که از محل سودشان به صندوقهای بازنشستگی پرداخت میکنند چنان اندک است که هیچ کمکی به بهبود وضعیت صندوقها نمیکند. همان گونه که ذکر شد مثلا سود نقدی شرکتهای صندوق بازنشستگی کشوری تنها کفاف ۶ درصد از هزینههای این صندوق را میدهد.
بیشتر بخوانید: بانک مرکزی شکست را پیروزی جلوه میدهد!
مشکل اساسی دیگر در صندوقهای بازنشستگی، ضریب پشتیبانی، یعنی نسبت تعداد کسور پردازان به تعداد حقوق بگیران است. ضریب پشتیبانی، یکی از شاخصهای بسیار مهم در صندوقهای بازنشستگی است. این ضریب در یک صندوق پایدار باید عدد ۳ باشد. یعنی کسورپردازان باید ۳ برابر بازنشستگان باشند. در یک صندوق موفق و پویا این ضریب ۶ الی ۷ است. در حال حاضر، ضریب پشتیبانی صندوق بازنشستگی کشوری ۰.۷ است. تمامی مطالعات نشان میدهد صندوق بازنشستگی کشوری به سوی دوران پیری و بحران پیش میرود.
بازنشستگان، پیری در کنار فقر
در حال حاضر، وضعیت به گونهای است که اگر دولت کسری منابع صندوق بازنشستگی را خودش مستقیما پرداخت نکند، این صندوق توانایی پرداخت حقوق بازنشستگان را ندارد. این کسری نیز هر سال با شیب صعودی در حال افزایش است و مشخص نیست دولت تا چه زمانی قادر به تامین کسری فزاینده است که تا یک الی دو دهه آینده منابع بودجه را خواهد بلعید.
ناتوانی صندوقها در افزایش مناسب حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران در کنار بحران صندوقهای بازنشستگی میتواند پیامدهای نگران کنندهای به همراه داشته باشد. پیر شدن خود یک معضل انسانی است که اگر با فقر همراه شود، معضلی مضاعف است. جامعه ایران به دلیل کاهش رشد جمعیت به سرعت در حال پیر شدن است و اگر این پیری با ورشکستگی و ناتوانی صندوقهای بارنشستگی همراه باشد، معضل پیری با فقر سالمندان، معضل «سالمندان فقیر» را به دنبال خواهد داشت.