
یادداشت امروز سجاد شجاعی یک روز قبل از بازی بزرگ فینال ۲۰۲۰ آسیا به مرور مسیر پرسپولیس تا فینال آسیا اختصاص دارد. مسیری پر پیچ و خم و سرشار از دشواریهایی که غلبه بر آنها محال مینمود.
دیدارنیوز _ سجاد شجاعی: عصر پسا برانکو آغاز شده و ترس مواجهه با پرسپولیس بدون پروفسور در دل تمام سرخها موج میزند. درحالیکه پرسپولیس بیشترین درآمد را در سالهای اخیر بهواسطه حضور در مراحل پایانی رقابتهای آسیایی داشت، مدیران این تیم از پرداخت حقوق موفقترین مربی تاریخ باشگاه عاجز ماندند تا برانکو را بعد از کسب سومین قهرمانی پیاپی لیگ و دومین دوگانه تاریخ پرسپولیس و فوتبال ایران به سمت درب خروج هدایت کنند. توجیه مدیران پرسپولیس برای عقب افتادن بیش از ۷ ماهه حقوق برانکو، اما ناتوانی در انتقال پاداشهای آسیایی بود. این توجیه درست یا غلط نشاندهنده اوضاع کشور است.
حالا بیش از یک سال است برجام در وضعیت احتضار است و نفسهای اقتصاد ایران زیر آماج تحریمها به شماره افتاده. مردم با طلوع آفتاب هر روز شاهد افت ارزش پول و کوچک شدن سفرههایشان هستند. در چنین وضعیتی، کرونا مثل یک مهمان ناخواندهای پا به کره خاکی میگذارد و زیست بشری را دچار مخاطره باورنکردنی میکند. تحریم، تعلیق، ترور، تنش، انتقام، سقوط، کرونا، مرگ ... مضمون اصلی زندگی ایرانی در یکسال و نیم اخیر است.
برانکو که پیش از ترک پرسپولیس روزهای تاریکی را برای فوتبال کشورمان پیشبینی کرده بود حالا در سرزمین رقیب منطقهای ایران مربیگری میکند. جایگزین برانکو مردی از دیار مارادونا است، اما ترکیب سو مدیریت و بحران اقتصادی ناشی از بالا رفتن قیمت ارز مجال همکاری طولانی با کالدرون را به پرسپولیس نمیدهد تا این آرژانتینی دوستداشتنی علیرغم قهرمانی نیمفصل راهی کشورش شود. پرسپولیس گوهری ناب از دوران برانکو به ارث برده است؛ شخصیت قهرمانی و عطش پیروزی. درحالیکه کمتر هواداری تصور تداوم موفقیتهای پرسپولیس بدون برانکو را داشت، این تیم تمام معادلات را بر هم زد و با وجود تغییرات دوباره روی نیمکت و آمدن یحیی بهجای کالدرون، توانست برای چهارمین بار پیاپی فاتح لیگ برتر شود تا سید جلال این بار مقابل سکوهای خالی جام را بالای سر ببرد. ویروس منحوس روح فوتبال را هم از آن گرفته تا سکوت مرگباری بر مستطیل سبز حاکم باشد. «دلم لک زده برای اون لحظهای که تونل ورودی استادیوم تموم میشه و چشمم میفته به سبزی چمن آزادی، یعنی کی دوباره این صحنه برام تکرار میشه؟».
اولین پوکر تاریخ فوتبال ایران را رقم میزنیم و بعد از تعطیلی ۷ ماهه کرونایی میرویم برای ادامه لیگ قهرمانان آسیا. ما از دو بازی اول مرحله گروهی فقط یک امتیاز گرفته بودیم و شاید در این شرایط حذف آبرومندانه و رتبه سوم از گروه چهار تیمی هم نتیجه مطلوبی به نظر میآمد، اما یحیی از الگو قرار دادن تیمی که با ۱۴ بازیکن به فینال آسیا رسید میگفت تا معلوم شود پرسپولیس برانکو هنوز الهامبخش است.
پرسپولیس قدم به قدم پیش رفت بهطوریکه انگار یاران سید جلال راهبلد فینال آسیا شدند. غرب آسیا با تمام ثروت و امکانات و ستارههای فرا آسیایی آمده بود تا در برابر پرسپولیس زانو بزند؛ دفاع کم اشتباه، بازی منطقی و گلهای عیسی آل کثیر دوباره پرسپولیس را به نیمه نهایی رساند. عیسی ستاره دیرهنگام پرسپولیس! در ۳۰ سالگی راهی پرسپولیس شده؛ انگار آخرین تیرهای ترکش پرسپولیس و ایران باشد.
همسایه جنوبی که مدت هاست در دشمنی چیزی کم نگذاشته اما دوباره ایران را با ابزار سازمانهای بینالمللی میگزد. عیسی درست در آستانه بازی سرنوشت ساز محروم میشود. شاید با محرومیت آقای گل پرسپولیس در این تورنمنت دو ساعت قبل از بازی نیمه نهایی خیلیها تصور تکرار سناریوی محرومیت طارمی و شکست سنگین مقابل الهلال را داشتند که با گل النصر در ۳۰ دقیقه ابتدایی تحقق این پیشبینی نزدیکتر هم به نظر میرسید...
اما انگار دوباره روح فیلم فارسی در کالبد پرسپولیس دمیده شد؛ این تیم قرار نیست ببازد حتی بدون مهاجم تأثیرگذارش. عبدی جانشین عیسی گل تساوی را میزند، بازی به وقت اضافه میرود و در اواخر وقت اضافه اول پرسپولیس ۱۰ نفره میشود، اما مگر این تیم سابقه برد با ده نفر را ندارد؟ اگر یکبار شده پس باز هم میشود. کار به پنالتی میکشد. قصه پنالتیها داستان حبس شدن نفسها و ترس چشمها از مواجه شدن با صفحه تلویزیون است. جوان اولهای فیلم فارسی یک به یک پشت توپ میروند و بینقصترین ضرباتشان را به توپ میزنند، لک پنالتی چهارم را میگیرد و شجاعی پشت پنالتی پنجم میرود، چشمها که نه... قلبها به ساقهایش دوخته شده، بغض یک سال سخت و پررنج با شلیک چپ پای مازنی میترکد و پرسپولیس دوباره فینالیست آسیا میشود.
فوتبال دوباره زندگی را به شهر برمیگرداند و باز هم این فوتبال است که رقص و شادی و غرور به ما هدیه میکند.
سکانس آخر شبیهترین صحنه به پایان فیلم فارسی است، جایی که در نبرد دارا و ندار تیم ثروتمند شکست خورد و تصویر شاهزادهای مغلوب و مغموم تکیه داده به تیر دروازه نقطه پایان این تقابل بود. حالا پرسپولیس بهعنوان تنها تیم ایرانی برای دومین بار در فینال لیگ قهرمانان آسیاست و باید طلسم شکنی کند. آیا پرسپولیس میتواند در ۲۹ آذر اولین قهرمانی تیمهای ایرانی در ۱۷ دوره لیگ قهرمانان آسیا را کسب کند؟ آیا ۲۹ آذر پایان حسرت جام برای ایران، من و تیم محبوبم خواهد بود؟ آیا میشود این زنجیره ناکامی و تعلیق را از جایی پاره کرد و دوباره بلند شد؟ فوتبال دوباره ایستادن را به یاد ما میآورد؟