دیدارنیوز - آغازین روز شهریور ماه در ایران به یاد حکیم ابوعلی سینا پزشک سرآمد روزگاران روز پزشک نامگذاری شده است. در پیشینه تاریخی و باور اجتماعی مردم کهن سرزمین ایران، طبیب و طبابت همیشه جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است و در این میان، طبیب نامور و نابغه بیهمتای ایرانی، شیخالرییس حکیم ابوعلی سینا به دلیل ارتباط با خدا و مکتب وحی، نور حکمت نامتناهی الهی در دلش درخشید و حکیمی جاودانه شد.
وی با نبوغ خود، سالهای زیادی عامل تعمیق و پویایی آموزش و پژوهش در معتبرترین مراکز علمی و دانشگاهی دنیا بود.
ابوعلیحسین بن عبدالله معروف به ابن سینا در سال 370 هـ .ق، در افشنه یا خورمیثن متولد شد و در بخارا به کسب علم پرداخت. وی ادبیات، قرآن،فقه و حساب را نزد پدر آموخت و منطق و هندسه و نجوم را در کنار ابوعبدالله ناتلی فرا گرفت و سپس به تعقیب علوم طبیعی، مابعدالطبیعه و طب پرداخت.
ابن سینا پس از معالجه نوح بن منصور پادشاه سامانی به دربار راه یافت و در 21 سالگی شروع به تألیف کتب مختلف کرد و پس از چندی، در سراسر ایران شهرت یافت. ابوعلی سینا به راستی از نوابغ است، بنا به روایتی حدود 120 کتاب را تألیف کرده که اغلب به زبان عربی است. قانون در طب، شفا در فلسفه و حکمت و اشارات شهرت جهانی دارند. معروفترین اثر وی به زبان پارسی، دانشنامه علایی است. این شهیر نامور ایرانی در سال 428 هـ .ق درگذشت. آرامگاه وی در شهر همدان قرار دارد.
اما موضوع دانش پزشکی بدن انسان و هدف آن تأمین سلامت و تندرستی آدمی است و اهمیت این موضوع و هدف از دیدگاه اسلام بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا اسلام تا آنجا به سلامت انسان اهمیت می دهد که اگر تکلیف واجبی به تندرستی آدمی لطمه بزند، نه تنها انجام آن از نظر شرع لازم نیست، که در چنین شرایطی انجام آن حرام خواهد بود.
در اسلام، علم پزشکی همتای علم دین، ارزشمند به شمار آمده است؛ چنان که امام علی علیه السلام فرمود: «دانش بر دو نوع است: دانش دینی و دانش بدن و سلامت آن» که اولی در تعدیل و سلامت روح آدمی می کوشد و دومی برای تندرستی و صحّت جسمی انسان تلاش می کند.
پزشکی حرفه ای است که در هیچ دوره ای، مردمان از آن بی نیاز نبوده و نیستند. تا دنیا، دنیاست، بیماری در آن فراوان یافت می شود و بیماران هم چاره ای جز مراجعه به پزشک و درمان ندارند. حضرت امام صادق علیه السلام در حدیثی گهربار، مردمان را از سه گروه بی نیاز نمی داند، ایشان می فرماید: «اهل هیچ سرزمینی از وجود سه طایفه و گروه که در کار دنیا و آخرتشان به آنان پناه برده می شود، بی نیاز نیستند و اگر آن ها را نداشته باشند، بی بهره و سرگردان می شون: فقیه دانشمند پرهیزکار، زمامدار نیکوکارو مورد اطاعت، و پزشک ماهر و مورد اعتماد».
نکته جالب در این فرمایش گران قدر این است که فقیه امور آخرتی مردمان را عهده دار است، زمامدار هم امور دنیایی آن ها را سر و سامان می بخشد و پزشک با تامین سلامت جسمی مردمان، آنها را برای امور دنیوی و اخروی آماده و سرحال نگه می دارد.
اما پزشکی و اخلاق، پیوندی مقدس و ناگسستنی دارد. پزشکی به سلامت انسان می اندیشد و اخلاق، سعادت انسان را هدف خویش می داند. پزشکی پاسدار جسم است و اخلاق، نگهبان روح. یکی فضای زندگی فیزیکی را تلطیف می کند و دیگری فضای روابط اجتماعی و زندگی فرهنگی را یاری می رساند.
نگاه تک بعدی به زندگی انسان، گاه تن را به فراموشی سپرده و نعمت بزرگ سلامت را از بشر گرفته و گاه انسانیت انسان را دستخوش نسیان نموده و روح ملکوتی وی را نادیده انگاشته است. چه نیکوست که پزشک، افزون بر سلاح مادی و دارو، مسیحادم و عیسی نفس باشد و با کلام و خلق نیک، تا عمق جان بیمار نفوذ کند و بیماری را شفابخش باشد.
در طول تاریخ، پزشکی شغلی مقدس بوده و بسیاری از طبیبان روزگاران کهن، از عالمان دینی و اولیای الهی بوده اند و با همگامی پزشکی و اخلاق، با شفادهی بیماری جسمی بیماران، آن را وسیله جذب و هدایت مردم به سوی ارزش های معنوی قرار داده اند.
سرور ساجدان، امام زین العابدین علیه السلام در مناجات با حضرت حق می فرماید: «شادمانی و راحتی من در راز و نیاز با توست و شفا و بهبودی دردها و رنج های من در نزد تو می باشد».
یاد خدا در پزشکی نقش برجسته ای برعهده دارد. آنگاه که بیمار در مراحل شدید و بحرانی قرار گرفته و پزشک مضطرب و نگران است، تنها امید بخش دل او، اطمینان به قدرتی بی پایان و هستی بخش می باشد که بر سراسر وجود بیمار حکومت می کند و درمان واقعی به دست توانای اوست؛ چنان که حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید: «در هنگام بیماری، او شفابخش من است». پزشک با ایمان هیچ گاه به بن بست ناامیدی نمی رسد و همواره به خدای توانا متکی است و اگر خود را برای درمان ناتوان ببیند، بیمار را به طبیب واقعی همگان، خدای متعال راهنمایی می کند.
راز داری، از وظایف اخلاقی و دینی هر مسلمانی است. در حدیثی آمده است: «راز برادر مسلمان خود را به دیگران بازگو کردن، خیانت است». این فریضه اخلاقی در مورد پزشک، بنا به اقتضای شغلی، از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا با ایجاد اعتماد، بیمار با خیال آسوده، بیماری خویش را بیان می کند و درمان را آسوده می سازد.
حضرت علی علیه السلام در این مورد می فرماید: «کسی که زوایای پنهان بیماری اش را کتمان کند، پزشکش از معالجه وی عاجز می ماند». در این خصوص، در سوگندنامه پزشکی بقراط حکیم آمده است: «آنچه در حین انجام دادن حرفه خود، و حتی خارج از آن درباره زندگی مردم خواهم دید یا خواهم شنید، که نباید فاش شود، به هیچ کس نخواهم گفت؛ زیرا این قبیل مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد».
اما چهره باز پزشک و خوش خلقی اش، نیمی از درمان است و زبان خوش او، دوای بیمار. پزشک بداخلاق، تحمّل شنیدن درد دل و سخنان بیمار را ندارد و به او فرصت سخن گفتن نمی دهد و این، باعث درمان ناموفق می شود، ولی نیک خلقی، هم باعث آرامش و راحتی پزشک است و هم بیمار او.
امام علی علیه السلام در روایتی گهربار از پزشک به عنوان رفیق نام برده و می فرماید: «به مانند پزشکی رفیق باش که دوا را آن جا و آن گونه ای قرار می دهد که مفید باشد». پس بر پزشک است که با نیک خلقی، در دل بیمار جا باز کند و خود را رفیق و همدم او بداند، تابیمار هم او را یار و دوست خود بداند و از او کمک بطلبد.
یکی از صفات ضروری و والا برای پزشکان، بردباری است. در حدیثی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می خوانیم: «سه چیز است که در هر که باشد، سزاوار اجر و ثواب است و ایمان آدمی را کامل می گرداند: اخلاقی که با آن با مردم زندگی کند، تقوایی که از حرام الهی بازش دراد و بردباری که او را از نادانی نادانان برکنار سازد».
پزشک به اقتضای شغلش، همواره با اشخاص و افرادی روبه روست که در اثر بیماری و گرفتاری، صبر و طاقت از کف داده اند و ممکن است کم ترین برخورد تند و نامناسب، آنان را بشوراند. از این رو، کم تر حرفه ای است که به اندازه پزشکی، نیازمند بردباری و خویشتن داری باشد. پس بر پزشکان است که هم کلام با نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله دعا کنند: «خدایا! مرا با علم و دانش بی نیاز گردان و با حلم و بردباری زینت ده».
پزشکی که به پروردگار متعال ایمان دارد و از کیفرالهی بیمناک است، احساس مسئولیت فراوان کرده و در درمان بیماران، حداکثر تلاش و دقت نظر خود را نشان می دهد. او می داند که روزی باید پاسخگوی اعمالش باشد و در دادگاه خداوندگاری، همه کارهایش در مقابل دیدگانش قرار می گیرد.
از سوی دیگر، امید، سرمایه پزشک و بیمار در درمان است. اگر پزشک امیدوار نباشد، به معالجه دلگرم نمی شود و بیمار ناامید هم، خود را باخته و پیش از مرگ، به سراغ آن می رود. امید در پزشک موجب تحرّک و تلاش اوست و باعث نشاط و دلگرمی او می شود؛ از این روست که پزشک، حتی در بحرانی ترین لحظات هم نباید امید خود را از دست بدهد و خویشتن را تنها و عاجز از درمان احساس کند.
حال زاد روز پزشک، دانشمند و فیلسوف بزرگ مشرق زمین و جهان اسلام، شیخالرئیس ابوعلی سینا فرصتی مغتنم و مناسب برای یادآوری و درک اهمیت و جایگاه جامعه پرتلاش و توانمند پزشکان کشور است تا تلاشهای ارزنده آنها که به واسطه مهارت، دانش، ایثار و اخلاص همواره نویدبخش حیات و سلامت برای خانوادههای عزیز ایرانی است مورد تقدیر و تکریم قرار گیرد.