دیدارنیوز ـ شادی مکی: یکی از مهمترین دغدغههای مردم داشتن شغل و کار مناسب برای کسب درآمد و در کنار آن حفظ عزت نفس است، افراد دارای معلولیت نیز از این امر مستثنی نبوده و مانند آحاد جامعه نیاز به کار و درآمد دارند. این نیاز آنقدر شدید بود که در قوانین کشور سهمیهای برای استخدام این افراد در سازمانهای دولتی در نظر گرفته شد.
با این حال آمار بیکاری در میان افراد دارای معلولیت بالاست. پدیدهای که نه در آمارها آمده است و نه در گزارشهای نهادهای مرتبط اشاره چندانی به آن شده است. اما مشاهدات میدانی فعالان حوزه معلولان شاهدی بر این مدعاست. متاسفانه عدم شناخت درست از محدودیتها و ظرفیتهای معلولان باعث شده که مدیران و تصمیمگیران ارشد در سازمانهای مختلف خصوصی و دولتی برای استخدام معلولان دچار تردید شده و از انجام این مهم سر باز بزنند. مسالهای که باعث شده معلولان با وجود داشتن هزینههایی که معمولا بیش از هزینههای زندگی افراد فاقد معلولیت است، اما از امکانات کمتری برای کسب درآمد برخوردار باشند.
بیمه و سهمیه بنزینم را قطع کردند
محمدعلی ابهربگلو یکی از افراد دارای معلولیت است که وقتی ۲۰ ساله بوده در جریان تصادف دچار آسیب شده و بعد از رسیدن به بیمارستان و انجام جراحی اشتباه، پاهایش برای همیشه قدرت حرکت را از دست میدهد و به جرگه ویلچرنشینان میپیوندد. او با گذشت ۲۱ سال از آن تاریخ و در حالی که دختری ۱۲ ساله دارد هنوز نمیتوان گفت زندگیاش به سامان شده است.
محمد علی وضعیت خود را اینگونه شرح میدهد: قبلا متاهل بودم، اما ۹ سالی است که مجرد شدهام. لیسانس در حوزه سینما دارم، اما شکستهای زیادی هم در زندگی داشتهام. بعد از پایان تحصیلاتم مدتی در حوزه تحصیلاتم فعالیت کردم. بعد از مدتی با بهزیستی و سمنهای فعال در حوزه معلولان آشنا شدم و با کلی ایده و پیشنهاد وارد این مجموعهها شدم.
او که به گفته خودش معلول نمونه دو دوره در کشور بوده و در زمینه عکاسی کشور هم رتبه داشته است، عنوان میکند: شهرداری، بهزیستی و اداره کار به جای استفاده از من، مرا تنها گذاشتند. من در این مدت برای امرار معاش دستفروشی کردهام. در همان سالها یعنی حدود سال ۸۹ از نیروهای شهرداری سیلی خوردم که تا آخر عمر فراموش نمیکنم. زیرا آنها میگفتند که وقتی تو را با این شرایط جسمی ببینند رسانهها و افکار عمومی از آن استفاده میکنند و بازتاب بدی برای ما دارد.
محمدعلی به خاطر عدم مناسبسازی شهر و ناتوانی از رد کردن موانع مانند پلهها و گیتهای آهنی پیادهروها بسیاری از فرصتهای شغلی را از دست میدهد. از طرفی سیستم حمل و نقل معلولان هم تعریف چندانی ندارد و سیستم حمل ونقل شهری هم برای افراد دارای معلولیت مناسبسازی نشده است. آرزوی او به عنوان یک فرد دارای معلولیت آن است که یک روز بتواند مترو را از نزدیک ببیند، زیرا تا کنون موفق به انجام این کار نشده است.
او هم در شهرداری و هم در بهزیستی تحصیلات و تواناییهایش را اعلام کرده و از آنها میخواهد مکانی را برای کار در اختیار او قرار دهند تا هم خودش کار کند و هم برای ۵۰۰ نفر از افراد دارای معلولیت در حوزه کارهای هنری کارآٰفرینی کند. اما این کار انجام نشد. برای او سخت است که بگوید یکی از دلایل جدایی همسرش همین مشکلات اقتصادی است.
محمدعلی میگوید: من از مسئولان مربوطه خواستم از من حمایت کنند. گفتم که صدقه نمیخواهم. اما کاری نکردند. در حال حاضر من همراه با یک دختر ۱۲ ساله، ۷۲ هزار تومان بابت مستمری ماهیانه دو نفرمان و ۲۴۰ هزار تومان هم از محل افزایش یارانه مددجویان نهادهای حمایتی از بهزیستی دریافت میکنم. با این مبالغ چند روز میتوان دوام آورد. دخترم دو ماه از مدرسه عقب ماند به این دلیل که توانایی خرید گوشی هوشمند و تبلت را نداشتیم و گوشی من هم به درد کار او نمیخورد. هزینههای ما افراد دارای معلولیت در بسیاری موارد از سایر افراد بالاتر است به عنوان مثال من سال گذشته برای ویلچرم که برقی است، یک باطری را به قیمت ۸۰۰ هزار تومان خریدم و امسال همان را با قیمت ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. تامین این هزینهها برای من بسیار سخت است.
وی ادامه میدهد: مسئولان گمان میکنند که ما معلولان بالاخره از طریق افراد خانواده تحت حمایت قرار میگیریم، اما من و خیلی از افراد دارای معلولیت والدینی نداریم که از ما حمایت کنند. پدر من دو سال پیش از دنیا رفته است.
به گزارش دیدار سال گذشته همراه با سهمیهبندی بنزین مقرر شد معلولانی که از خودرو استفاده میکنند ماهانه ۴۰ لیتر بنزین جداگانه در نظر گرفته شود و این مقدار به عنوان هدیه معلولان برای روز جهانی معلولان عنوان شد. به این معنا که این افراد ماهانه ۱۰۰ لیتر بنزین دریافت میکردند. اما مدتی پیش و بدون هیچگونه دلیلی در آستانه روز جهانی معلولان این سهمیه قطع شد. اما این سهمیه برای بسیاری از افراد دارای معلولیت از جمله محمدعلی بسیار مهم بود.
او میگوید: من این سهمیه به علاوه پلاک معلولانی را که از طریق بهزیستی به دست آورده بودم در اختیار برادرم گذاشتم و او روی ماشین کار میکرد و بخشی از درآمدش را به من میداد، اما حالا این سهمیه قطع شده است و من نمیتوانم از برادرم توقعی داشته باشم.
محمدعلی همچنین با انتقاد از نحوه وام ۵۰ میلیون تومانی خوداشتغالی عنوان میکند: وقتی این وام به فرد معلول پرداخت میشود، مستمری و پرداختهای اصلی به او از سوی سازمان بهزیستی قطع میشود.
بیمه محمدعلی هم در ماه گذشته قطع میشود. به این معنا که در طرح تحول سلامت او بیمه میشود به علاوه آنکه به عنوان مددجوی بهزیستی بیمه تکمیلی هم دارد. اما امسال سازمان بهزیستی به دلیل عدم توانایی در پرداخت حق بیمه سلامت، بیمه او و فرزندش را قطع میکند. بیمه تکمیلی هم به دلیل عدم پرداخت هزینه بیمه از سوی بهزیستی به شرکت بیمه گذار قطع میشود.
او میگوید: در شرایط کرونایی به جای حمایت بیشتر از ما معلولان، برخی از خدمات را هم از ما گرفتند، به ما گفتند به صورت آزاد خود را بیمه کنید که من توان پرداخت آن را هم نداشتم. قانون جامع حمایت از معلولان در ماده ۲۷ میگوید که حداقل پرداختی کارگران را باید به معلولان بدهند. اما سالهاست که این قانون اجرا نمیشود. در حالیکه اگر این قانون اجرا شود ما دیگر به این کمکهای صدقهای و موقتی نیاز نداریم.
وی اضافه میکند: مسئولان ما با فلسفه کلمه معلولیت ناآشنا هستند. مددکارم به من میگوید مگر کار واجب داری که از خانه خارج بشوی و ویلچرت خراب شود. این نوع نگاه برخی از مسئولان بهزیستی به فرد دارای معلولیت است. رئیس سازمان بهزیستی با کدام تحصیلات رئیس این سازمان شده است. بهزیستی چرا باید ۲۳ هزار نفر پرسنل داشته باشد. در حالی که کار ۵۰ نفر را در این سازمان ۲ نفر هم میتوانند انجام دهند. مددکار من هنوز بسیاری از مسائل زندگی من را نمیداند.
آمار بالای بیکاری در جامعه افراد دارای معلولیت
مهدی صادقی فعال اجتماعی در حوزه معلولان، درباره اشتغال افراد دارای معلولیت میگوید: بر اساس قانون حمایت از معلولین سهم افراد دارای معلولیت از استخدامهای دولتی ۳ درصد است. البته این قانون بر موارد دیگری نیز تاکید کرده است به این معنا که برای استخدام معلولان در بخشهای تلفنخانه و کارهای دفتری هم سقفی را برای استخدام معلولان مشخص کرده است که این جدا از سهمیه ۳ درصدی استخدام در دستگاههاست.
وی با تاکید بر اینکه مجموعههای دولتی کمتر این روزها به سمت استخدام پیش رفتهاند و برای چابکسازی دولت بیشتر مشغول تعدیل نیروست، ادامه میدهد: ما امید زیادی به استخدام در دستگاههای دولتی نداریم. انتظار میرود که دولت و قانونگذاران بیشتر روی موضوع ارفاقات در بخش خصوصی تمرکز کنند تا این بخش را به استخدام افراد دارای معلولیت ترغیب کنند. مانند ارائه بستههای تشویقی برای پرداخت بیمه یا در حوزه مالیات.
این فعال اجتماعی با بیان اینکه آمار بیکاری در میان جامعه افراد دارای معلولیت بسیار بالاست، میافزاید: ۳ درصدی که در قانون مشخص است هرگز نمیتواند تبعیضی که از ابتدا برای استخدام این افراد وجود داشته جبران کند. ما به یک تبعیض مثبت نیازمندیم و باید گذشته را جبران کرده و اقدام به پیدا کردن راهکارهایی کنیم برای تشویق سیستمهای خصوصی. استخدام در سیستم دولتی کفاف این تعداد بیکار دارای معلولیت را نمیدهد.
وی با اشاره به اینکه مشکل اساسی ما آن است که به دلیل کمکاری مرکز آمار، اطلاع دقیقی از تعداد افراد معلول نداریم، عنوان میکند: آخرین سرشماری نفوس و مسکن کشور در سال ۹۵ انجام شد که در آن سرشماری به موضوع معلولیت پرداخته نشده است و ما انتظار داشتیم که در سال ۱۴۰۰ موضوع معلولیت به صورت جدی پیگیری شده و ما بتوانیم آمار دقیقی درباره افراد دارای معلولیت با تفکیک نوع معلولیت داشته باشیم. اما متاسفانه با ابلاغیهای که اخیرا آقای جهانگیری داشتهاند موضوع سرشماری در سال ۱۴۰۰ هم ملغی شده است که این مشکل جدیدی است که نه میتوانیم آمار دقیقی در این حوزه داشته باشیم و نه اینکه میتوانیم از وضعیت کار و اشتغال آنها آمار دقیقی داشته باشیم.
صادقی خاطرنشان میکند: از سوی دیگر بسیاری از سازمانها معمولا آمار دقیقی از افرادی که استخدام کردهاند بروز نمیدهند، زیرا در واقع با این کار مجبور میشوند اعتراف کنند برخی سالها این موضوع ۳ درصد سهمیه استخدامی معلولان را اجرا نکردهاند. بسیاری از افراد دارای معلولیتهای مختلف با مشکل بیکاری دست به گریبان بوده و آنقدر آمار بالاست که میتوان گفت در هیچ یک از انواع معلولیت به یک نرم منطقی نرسیدهایم که متوجه شویم آمار بیکاری در میان کدام نوع از معلولان کمتر است.
وی عنوان میکند: بسیاری از دوستان با وجود معلولیت در حوزه کاری بسیار توانمند بوده و به راحتی با افراد فاقد معلولیت میتوانند رقابت کنند، اما متاسفانه نگاه بسته برخی مدیران و عدم شناخت استعدادهای این افراد باعث شده که ترس داشته باشند که با استخدام این افراد ممکن است به نتیجه مطلوب نرسند که این مساله حتی به بخش خصوصی هم تسری یافته است.
او تصریح میکند: با توجه به اینکه در شرایط معمولی هم فضای کاری برای مردان فراهمتر است در موضوع معلولیت هم این مساله پررنگتر است. من با این شعار که معلولیت محدودیت نیست مخالف بوده و معتقدم که معلولیت محدودیت را به همراه دارد و ما با جایگزین کردن برخی امکانات و دسترسیها باید این محدودیت را از میان ببریم؛ بنابراین معلولیت باعث محدودیتهایی میشود و این فضا برای بانوان پررنگتر است. گرچه از این موضوع هم آمار دقیقی وجود ندارد، اما ما در گفتگوهایی که با دوستان معلول داریم به این نقطه میرسیم که پیدا کردن کار برای زنان دارای معلولیت مشکلتر از مردان است و یکی از دلایل آن است که حضور یک خانم دارای معلولیت با هر نوع معلولیتی به دلایل مختلف و بهویژه دلایل فرهنگی سختتر است و این باعث میشود که او محدودیت بیشتری برای ایجاد موقعیت شغلی برای خود دارد.
این فعال اجتماعی درباره تاثیرگذاری قانون جامع حمایت از حقوق معلولان بر بهبود شرایط آنها میگوید: قانون بستری مناسب است برای اینکه بتوانیم درباره آن مطالبهگری کنیم. وقتی قانون وجود ندارد ما یک قدم عقبتر هستیم و ناچاریم جامعه را با مطالبهگری به سمت قانونگذاری ببریم؛ لذا معتقدم که این قانون کمک کرده که بتوانیم از سیستم اجرایی کشور مطالبه کنیم.
وی اظهار میکند: شهرداری مدتی پیش مجموعهای را با عنوان دستیاران مدیران راهاندازی کرده بود. این پروژه برای استخدام ۲۵۶ نفر دستیار مدیر در شهرداری آزمونی برگزار شد و قرار بود این افراد به عنوان زیرمجموعه مدیران ارشد فعالیت کرده و یاد بگیرند و برنامه این بود که این افراد بعدها جایگزین مدیران شوند و از تجارب و آموزشهای آنها استفاده شود. اما در این استخدام هم سهمیه ۳ درصدی افراد دارای معلولیت اجرا نشد.
صادقی اضافه میکند: من با مسئولان برگزاری آزمون صحبت کردم و از آنها پرسیدم که چرا این قانون اجرا نشده است که پاسخ آن بود که ما مجری طرح این کار نبودیم و شهرداری باید این کار را انجام میداد. ما به شهرداری هم گله کردیم. جواب مثبتی دریافت نکردیم، اما حداقل شهرداری متوجه شد که در این زمینه مطالبه وجود دارد. این قانون توانست کمک کند برخی مدیران ارشد که کمی قانونمندتر بودند به سمت اجرای این قانون حرکت کنند. در حال حاضر هم با تبعیض مثبت به معنای ایجاد فضای بیشتر برای افراد دارای معلولیت، میتوان شرایطی ایجاد کرد که فضای اشتغال معلولان کمی منطقیتر شود.