تاکنون شمار تلفات پرندگان در تالاب میانکاله به ۲۷ هزار بال رسیده است. بیش از یک ماه از تلفات دردناک پرندگان در میانکاله میگذرد و علیرغم اعلام پایان یافتن این تلفات، اما داستان، همچنان ادامه دارد. به تازگی متنی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن شکارچیان شهرستان گلوگاه و بهشهر با صراحت به کشتار بی رحمانه هزاران پرنده مهاجر در تالاب میانکاله با ریختن سم، اعتراف نموده و محیط زیست را به ادامه این جنایت تهدید کردهاند. بسیاری از کارشناسان، نامه منتشره با نام شکارچیان را کذب میدانند و معتقد هستند که غیر ممکن است شکارچیان بتوانند عامل این کشتار باشند. علیرضا هاشمی پرندهشناس و کارشناس محیطزیست در گفتگو با دیدارنیوز معتقد است که این نامه، کذب است و میگوید: بخش دولتی از این پاس کاریها بدش نمیآید تا همه مسائل، شلوغ و آشفته بشود و پیگیری نشود؛ مثل کشتار پرندگان در فریدونکنار. در حقیقت این مسائل لاینحل میماند و انگار بیشتر از اینکه دوست داشته باشند حل شود، هم سازمان محیط زیست و هم سازمان دامپزشکی میخواهند آن را به صورت استخوانی لای زخم نگه دارند.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامی راد: ماجرای مرگ پرندگان در میانکاله وارد مرحله جدیدی شده است. گروهی از شکارچیان مدعی شدهاند آنها با ریختن سم در این تالاب، قصد انتقام داشتهاند. بیش از یک ماه از تلفات دردناک پرندگان در میانکاله میگذرد و علیرغم اعلام پایان یافتن این تلفات اما داستان، همچنان ادامه دارد.
بنابر آمارهای غیر رسمی، تاکنون شمار تلفات پرندگان در تالاب میانکاله به ۲۷ هزار بال رسیده است. هزار پرنده مهاجر که برای زمستانگذرانی، تالاب میانکاله در شرق استان مازندران را انتخاب کرده بودند، تلف شدهاند و این در حالی است که بررسی و نمونهگیری از لاشه پرندگان، بیانگر وجود سم بوتولیسم بهعنوان علت اصلی این مرگ و میرهای دستهجمعی بوده است. با این حال به تازگی متنی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن شکارچیان شهرستان گلوگاه و بهشهر با صراحت به کشتار بی رحمانه هزاران پرنده مهاجر در تالاب میانکاله با ریختن سم، اعتراف نموده و محیط زیست را به ادامه این جنایت تهدید کردهاند. بسیاری از کارشناسان، نامه منتشره با نام شکارچیان را کذب میدانند و معتقد هستند که غیر ممکن است شکارچیان بتوانند عامل این کشتار باشند.
با توجه به اینکه مسائل محیطزیستی کشور به دلیل بازداشت و صدور احکام سنگین برای تعدادی از فعالان محیط زیست به یک مسئله امنیتی تبدیل شده و دیگر ورود به این مسائل و پیگیری علمی در این حوزه به کار سختی تبدیل شده است اما دیدارنیوز برای بررسی وضعیت این پرندگان و نامه منتسب به شکارچیان با علیرضا هاشمی پرندهشناس و کارشناس محیطزیست به گفتوگو پرداخته است.
علیرضا هاشمی در مورد علت کشته شدن پرندگان در تالاب میانکاله میگوید: «ما خیلی نمیدانیم علت چیست. همانقدر که به مواردی که سازمان دامپزشکی ذکر کرده، شک داریم که درست باشد، همانقدر هم به ادعای شکارچیان شک داریم، چون در هر دو مورد، تناقضات زیادی وجود دارد. با این حال اجازه نمیدهند افراد متخصص دیگری نیز به موضوع ورود کنند. حتی سازمان حفاظت محیطزیست که این قضایا در منطقه تحت نظارت آن رخ داده است نمیتواند اظهار نظر کند و همه میگویند سازمان دامپزشکی باید نظر دهد. اما ادعای سازمان دامپزشکی، بوتولیسم است که با این وضع درجه حرارت هوا و با این مشکلات و با نحوه مواردی که ما میبینیم مثل تعداد و نوع پرندگان و منطقهای بودن آنها، عجیب به نظر می رسد. همچنین وقتی شکارچیان میگویند با سم، پرندگان را کشتیم نیز عجیب است، چراکه در استان گلستان هم به شدت تلفات داریم، درحالیکه در گلستان، منطقهای نیست که شکارچی بتواند برود و سم بریزد و مثل میانکاله نیست که دید نداشته باشد و از ۱۰ الی ۲۰ کیلومتری قابل دیدن است».
وی در ادامه بیان میکند: «من فکر میکنم قضیه چیز دیگری است و همه این وسط دارند سوءاستفاده میکنند. واقعیت هم این است که نامه شکارچیان از یک جای ناشناس است، یعنی کدام شکارچی اعلام میکند این کار را کرده و یا کدامین جمع شکارچیان ثبت شده هستند که اعلام کردند؟ در حقیقت هر کسی میتواند چنین نامهای را تایپ کند و زیر آن چیزی بنویسد و اعلام کند. من فکر نمیکنم این قضیه درست باشد، همچنین فکر هم نمیکنم آن چیزی که سازمان دامپزشکی اعلام کرده درست باشد. بیشتر لازم میدانم علت مشخص شود تا اینکه چه کسی مقصر است و لذا باید بررسی شود. من به عنوان یک فارغالتحصیل رشته محیطزیست میخواهم به موضوع حفاظت برسم. امروز اولویت دوم من این است که پیدا کنیم تقصیر با چه کسی بوده است. اولویت اول من این است که چرا این شرایط ایجاد شد و در ادامه، کاری کنیم که دوباره تکرار نشود. به نظر میرسد بخش دولتی هم از این پاس کاریها بدش نمیآید تا همه مسائل، شلوغ و آشفته بشود و پیگیری نشود؛ مثل کشتار پرندگان در فریدونکنار و مواردی از این دست در محیطزیست کشور که اتفاق افتاده است. در حقیقت این مسائل لاینحل میماند و انگار بیشتر از اینکه دوست داشته باشند حل شود، هم سازمان محیط زیست و هم سازمان دامپزشکی می خواهند آن را به صورت استخوانی لای زخم نگه دارند».
هاشمی در مورد ادعای شکارچیان ادامه می دهد: «به نظر نمی آید ادعای شکارچیان درست باشد؛ چون اگر سم ریخته باشند، باید همه آبزیان هم از بین میرفتند. بعد هم اگر کشتار به خاطر سم بود، سازمان دامپزشکی در آزمایشهایی که انجام داده بود باید میدید که ندیدند. در حقیقت وقتی آب گلآلود میشود همه ماهی میگیرند و هر خبر و شایعهای بیاید نباید تعجب کرد. وقتی اجازه بررسی به کسی نمیدهند، نمیتوان علت را پیشبینی کرد. به نظر می رسد شاید یک بیماری یا باکتری و حتی یک سم خاص در طبیعت، عامل این کشتارها باشد. بهتر بود به جای اینکه به این میزان، بحث را امنیتی بکنند و شاهد اظهار نظرهای ضد و نقیض باشیم، محیط را باز میگذاشتند تا همه بررسی کنند و نتایج را اعلام کنند. اگر واقعاً از سر دلسوزی بود سعی میکردند این اتفاق جمع بشود و دیگر ما این اتفاق را مجدداً نداشته باشیم. اما اگر به دنبال این هستیم که چیزی را مخفی کنیم و به دنبال این هستیم که به گردن بخش دیگر بیاندازیم و فعالیتها به صورت سیاسی، جناحی و امنیتی جلو برود، هیچ وقت نمیتوانیم حافظان خوبی برای محیط زیستمان باشیم. این سخنان فقط خطاب به بخش دولتی نیست، من فکر میکنم بخش دولتی و غیر دولتی باید این مسائل را غیر سیاسی، غیر جناحی و غیر امنیتی ببینند و اجازه بدهند همه نظر بدهند و فعالیت کنند. علتها خیلی واضح و شفاف بیان شود تا در آینده بهتر بتوانیم از محیطزیست حفاظت کنیم. من تصور میکنم خیلی وقتها مسائل آنقدر پیچیده نیست و با بگیر و ببندها فقط پیچیدهتر میشود. همه جای دنیا ممکن است چنین تلفاتی رخ دهد، اما خیلی شفاف به دنبال علت حادثه میگردند و پیدا میکنند و بعد جلوگیری صورت میگیرد. امروز تعدادی پرنده مردند و دیگر کاری نمیتوان کرد، اما باید بگردیم ببینیم علت چه چیزی بوده است و اگر تخلفی صورت گرفته برخورد شود و موأخذه صورت گیرد. ولی در اصل قضیه، مهم این است که ما بقیه پرندگانمان را حفظ کنیم و ببینیم چه چیزی علتش بوده و دیگر تکرار نشود، یعنی ضامنی برای عدم تکرارش داشته باشیم».
این کارشناس محیطزیست در پایان اظهار میکند: «تعداد پرندگان کشته شده در تالاب میانکاله زیر ۵۰ هزار تا بوده که در اثر سم یا ویروس یا ضد و نقیضی که میگویند کشته شدند؛ اما هر ساله یک میلیون پرنده غیر قانونی در فریدونکنار صید میشوند، چرا این قضیه را کسی پیگیری نمیکند؟ سازمان محیطزیست باید کامل به این قضیه نگاه کند. من نمیگویم این قضیه میانکاله مهم نیست، اما میگویم معضل، خیلی بزرگتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم، آن هم این است که سازمان متولی، چندان به فکر نیست، یعنی اولویتهای سازمان متولی با اولویتهای حفاظتهای جهانی و اولویتهایی که باید داشته باشد، همخوانی ندارد، به همین دلیل چنین وضعیتی پیش میآید. مثلاً بحث شکارچیان را در نظر بگیرید، یک ساماندهی درستی برای شکارچیان قانونی وجود ندارد. شکار قانونی قدغن شده و در خیلی جاهای کشور اجرا نمیشود؛ در عین حال متخلفین دهها هزار پرنده را شکار میکنند و با گردن کلفتی، راست راست راه میروند و دستگیر نمیشوند. چرا در خطه مازندران شایعه شود شکارچیان، میانکاله را آلوده کردند؛ در حالی که همزمان صیاد غیر مجاز سالی ۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون پرنده را غیرمجاز از جیب مردم ایران غارت میکند؟ این بخشی است که من دوست دارم به آن پرداخته شود که سازمان متولی چرا به فکر حفاظت نیست و بیشتر به فکر فرافکنی است؟»