
بولیوی از جمله کشورهایی بود که در چهارچوب نگاه سوسیالیستی و در تضاد با منافع آمریکا حرکت میکرد و شریکی استراتژیک برای ونزوئلا، روسیه و چین بود. از طرفی برنامهها و اهداف غرب نسبت به سوسیالیسم از سالهای بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته و همچنان ادامه دارد. بزرگترین پیروزی غرب، فروپاشی شوروی و رام کردن چین کمونیست بود. این استراتژی غرب، طی سالهای نزدیک، به سمت آمریکای لاتین معطوف شد که بزرگترین خروجی آن ایجاد رابطه نسبی بین آمریکا و کوبا در دوره باراک اوباما بود و جدیدترین آن فرار مورالس است. البته به نظر میرسد فازهای دیگری نیز در دست اقدام است که آن را باید در کاراکاس جستجو کرد، بنابراین گویا بازیگران غربی، پازل آمریکای جنوبی را این دفعه از وسط شروع کرده اند.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: جز تعدادی از کشورهای عربی غرب آسیا و شمال آفریقا که سیستم حکومتی آنها مبتنی بر ایدئولوژی مذهبی، ملی یا پادشاهی است و تعدادی از کشورهای آفریقایی که به صورت قبیلهای اداره میشوند، ما بقی رژیمهای استبدادی یا شبیه به آن، از جنس مارکسیسم-سوسیالیسم هستند. بدون شک و پس از فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی و بعد از چین، خانه دوم مارکسیسم-سوسیالیسم در آمریکای جنوبی است. کوبا شاید پرچم دار این نوع از رژیمها باشد و به دنبال آن ونزوئلا، بولیوی، مکزیک و نیکاراگوئه هستند و حتی کشورهایی چون کلمبیا و آرژانتین هنوز از دست این خوانش رهایی نیافته اند و همچنان نشانههای زندگی رفاقتی در صدر کنشهای سیاسی ظهور و بروز مییابد.
اعتراضات و مبارزات مردم ونزوئلا فعلا عقیم مانده است، ولی بولیوی کشوری در مرکز آمریکای جنوبی، طی هفته گذشته آبستن تحولاتی بود که ارزش پرداختن دارد.
بولیوی با نام رسمی جمهوری بولیوی کشوری محصور در خشکی، در مرکز آمریکای جنوبی است. پایتخت آن بهطور رسمی و در قانون اساسی شهر «سوکره» ذکر شده، اما دولت این کشور در شهر «لاپاز» مستقر است. پیش از استعمار اروپاییان منطقه کنونی بولیوی بخشی از امپراتوری سرخپوستان اینکا بود. امپراتوری اسپانیا در سده شانزدهم این منطقه را تسخیر کرد و در خلال دوران استعماری اسپانیا، این سرزمین «پروی علیا» نام داشت. پس از اعلام استقلال این منطقه در سال ۱۸۰۹، این منطقه با ۱۶ سال جنگ روبهرو شد و این جنگها در ۶ اوت ۱۸۲۵ به تشکیل جمهوری بولیوی انجامید که که از نام سیمون بولیوار، رهبر انقلابی گرفته شدهاست. قریب به ۲۰۰ کودتا و ۲۰۰ ضد کودتا در تاریخ این کشور رخ داده اند. پس از سالها نزاع سیاسی بر سر قدرت در سالهای دهه ۱۹۸۰ برای اولین بار دولتهای غیرنظامی حاکمیت خویش را بر بولیوی تثبیت کردند.
انتخابات ریاست جمهوری بولیوی در سال ۲۰۰۵ در تاریخ ۱۸ دسامبر برگزار شد. دو کاندیدای اصلی «خوان اوو مورالس آیما» از حزب حرکت به سوی سوسیالیسم (MAS) و «جورج گوئیروگا»، رهبر حزب نیروی اجتماعی و دمکراتیک(PODEMOS) و رهبر سابق حزب فعالان دمکراتیک ملیگرا (ADN) بودند. مورالس با کسب ۵۴ درصد آرا پیروز شد و در ۲۲ ژانویه ۲۰۰۶ برای یک دوره چهار ساله سوگند یاد کرد.
در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۹، مورالس با ۴۷.۱ درصد آرا در دور اول انتخابات ۲۰۱۹ بولیوی پیروز شد. این نتایج اعلامشده بلافاصله اعتراضبرانگیز شد و به تظاهرات گسترده در کشور منجر شد. مورالس گفت انتخابات جدیدی برگزار میشود اما پلیس به معترضان پیوست و در ۱۰ نوامبر، به گزارش نیویورکتایمز ژنرال ویلیامز کالیمن، فرمانده نیروهای نظامی بولیوی گفت که سران ارتش معتقد اند که مورالس باید به خاطر مصلحت بولیوی کنار برود تا آرامش و ثبات در کشور دوباره برقرار شود.
اوو مورالس حالا پس از کش مکشهای زیاد با مردم کشورش و به دنبال آخرین انتخاباتی که او را رئیس جمهور میکرد، استعفا و از کشور خارج شد. او پس از استعفا از ریاست جمهوری بولیوی پیشنهاد پناهندگی مکزیک را پذیرفت. مورالس پس از پایین آمدن از هواپیما در یک کنفرانس خبری گفت که به این دلیل از بولیوی فرار کرده است که جانش در خطر بوده است و همچنین افزود که او قربانی کودتای راستگرایان شده است و از دولت مکزیک به خاطر نجات جانش تشکر کرد.
اما آیا این آغاز پایان رژیمهای مارکسیستی-سوسیالیستی از این جنس است؟ برخی از کارشناسان معتقدند اتفاقات آمریکایی لاتین که از ونزوئلا شروع شد و فعلا در بولیوی نتیجه داده است از جمله برگهای برنده است که دونالد ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایالات متحده آمریکا کنار گذاشته است که فعلا نسخه مورالس آن رونمایی شده است.
میرقاسم مومنی کارشناس مسائل آمریکای جنوبی در گفتگو با دیدارنیوز و در پاسخ به این سوال که آیا سقوط مورالس میتواند دومینویی برای رهبران چپ آمریکای لاتین باشد، اظهار کرد: به دنبال سیاستهایی که آمریکا در ونزوئلا داشته است و با توجه به نگاه خاص ترامپ نسبت به کشورهای آمریکای جنوبی، دومینوی تغییرات دولت در دولتهای سوسیالیستی در حال انجام است. در آرژانتین و برزیل شاهد تغییرات اساسی سیاسی و حزبی بودیم که دولتهای این کشورها در اختیار احزاب لیبرل، دموکرات و هم پیمان آمریکا قرار گرفت.
وی افزود: بولیوی از جمله کشورهایی بود که در چهارچوب نگاه سوسیالیستی و در تضاد با منافع آمریکا حرکت میکرد و شریکی استراتژیک برای ونزوئلا، روسیه و چین بود. از طرفی برنامهها و اهداف غرب نسبت به سوسیالیسم از سالهای بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته و همچنان ادامه دارد. بزرگترین پیروزی غرب، فروپاشی شوروی و رام کردن چین کمونیست بود. این استراتژی غرب، طی سالهای نزدیک، به سمت آمریکای لاتین معطوف شد که بزرگترین خروجی آن ایجاد رابطه نسبی بین آمریکا و کوبا در دوره باراک اوباما بود و جدیدترین آن فرار مورالس است. البته به نظر می رسد فازهای دیگری نیز در دست اقدام است که آن را باید در کاراکاس جستجو کرد، بنابراین گویا بازیگران غربی، پازل آمریکای جنوبی را این دفعه از وسط شروع کرده اند.
مومنی با بیان اینکه تجمع کشورهای سوسیالیسی در آمریکای جنوبی باعث میدان داری روسیه در حیاط خلوت ایالات متحده شده است، اضافه کرد: در تنش بین آمریکا و ونزوئلا روسها حضور فعال داشتند به طوری که پایگاه نظامی درست کردند و نیروی نظامی فرستادند. آمریکا از این موضوع که بولیوی هم میتواند چنین میدانی برای روسیه فراهم کند هراس داشته و دارد؛ لذا آمریکا توانسته با راضی کردن ارتش بولیوی و تعدادی از مقامات آن کشور این کودتای آرام و بدون خونریزی را به نتیجه برساند. رئیس جمهور و رئیس کنگره از کار برکنار شدند و مورالس به مکزیک تبعید شد و به نظرم فرار او واژه درستی نیست بلکه آمریکاییها اجازه دادند به مکزیک برود.
این کارشناس مسائل آمریکای جنوبی با تاکید بر اینکه تغییرات اینچنینی ادامه خواهد یافت، یادآور شد: نیکاراگوئه نیز آبستن تغییرات است. دولت جدید در برزیل خیلی به دونالد ترامپ نزدیک است و تکلیف کاراکاس و مادورو نیز به زودی روشن و یکسره خواهد شد. نگاه سرمایه داری و احزاب لیبرال دموکرات در آمریکای لاتین به شدت در حال رشد و توسعه است و این سیاستی است که ادامه خواهد داشت.
وی با مقایسه کشورهای آمریکای لاتین با برخی کشورهای خاورمیانه و آسیای میانه گفت: در منطقه خود ما نظامهای پادشاهی و ریاست جمهوری دائمی وجود دارد. در آمریکای لاتین نیز فقط شکل ظاهری رژیمها متفاوت است، درحالیکه آنجا نیز دموکراسی واقعی وجود ندارد. انتخابات در آنجا واقعی نیست و مدیریت شده است. احزاب سیاسی کشورهای مختلف آمریکای لاتین، در نحوه ورود به حاکمیت دچار سردرگمی هستند و از طرفی احزابی در آنجا وجود دارد که در افکار عمومی پایگاهی ندارند، ولی حکومت را در اختیار دارند. در شیلی اعتراضات اوج گرفته است، بنابراین دومینوی کمرنگ شدن سوسیالیسم در آمریکای لاتین حرکت کرده است که امتیازی برای دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۰ خواهد بود.
مومنی ادامه داد: تغییرات در آمریکای لاتین، خاورمیانه و مذاکره با ایران سه گزینهای هستند که ترامپ به عنوان برگ برنده در برابر دموکراتها برای خود تعریف کرده است. آمریکا در حال حاضر در حال ارتباط نزدیک و مذاکره با ارتش ونزوئلاست به طوری که باید گفت همه شرایط برای اعلام پیروزی ترامپ در این کشور در حال آماده شدن است، ولی نزدیک به انتخابات از آن رونمایی خواهد کرد. آمریکا به شدت قصد دارد در رقابت با روسیه، منطقه آمریکای لاتین را به حیاط خلوت تام و تمام خود تبدیل کند. آمریکا تا زمانی که تغییرات مد نظر خود در کوبا و ونزوئلا را انجام ندهد آرام نمیگیرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: کوبا و ونزوئلا آمادگی تغییر رژیم را دارند و شرایط اقتصادی و منطقهای ایجاب میکند از رقابتهای ایدئولوژیک چند دهه گذشته خود دست بکشند. در بولیوی قدرت در دست ارتش است و اینکه به این زودیها نظامیها انتخابات کاملا آزاد در آن کشور برگزار کنند دور از ذهن و تجربهای است که از این جنس از کشورها میشناسیم. ولی از طرفی هم فکر نمیکنم نظامیان بخواهند به عنوان حاکم دائمی باشند، ولی میتونند دولتی را حاکم کنند که تحت حمایت ارتش باشد و سیستمی شبیه به پاکستان را تعبیه کنند، این پیشبینی در کوتاه مدت است. احزاب نزدیک به مورالس و نیروهای نظامی وابسته با او همچنان در کشور هستند و هم فعالیت سیاسی میکنند و هم ممکن است در رژیم بعدی سهم داشته باشند، با این وجود باید پذیرفت نگاه چپ سوسیالیسی در بولیوی از این به بعد حاکم نخواهد بود.
بازم همچی افتاد گردن آمریکا و روسیه و...
یاد اون حکایت ژاپنی افتادم.
میگه اسب پادشاه رو دزد برد یکی گفت مقصر نگبان و اون یکی گفت اصطبل دار و...
پادشه گفت پس دزد چی مقصر نیست؟
حالا هم آمریکا و روسیه دنبال منافع خودشون هستند پس من و شمایی که تن به این نظامها می دهیم و از روی نادانی و کج فهمی آب در استین این جماعت می کنیم مقصر نیستیم؟
ما نباید پیگیر اجرای قوانین باشیم؟
نباید یادبگیریم مانند نروژ و سوئد و... از دولت بخواتیم تا همه دربرابر قانون مساوی و برابر هستند.