دیدار نیوز ـ آرش راهبر: نمیدانیم از خوشحالی و سرمستی هواداران پرسپولیس بعد از برد مقابل حریف سنتی، چیزی باقی مانده یا هر آنچه شیرینی در پایان داربی به وجود آمد پس از شکست در برابر سپاهان در تهران از میان رفته است. در مورد هواداران استقلال که اوضاع از اولش هم خوب نبوده و تلخی کام دوستداران تیم آبی بعد از تساوی در برابر ذوب آهن مضاعف هم شده است اما در این وضعیت نامطلوب، اعلام احکام انضباطی درباره شهرآورد تهران موضوع تازهای است که ممکن است اوضاع را حتی پیچیدهتر از شرایط بد موجود کند.
اینکه کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال سعی کرده در فاصله کوتاهی بعد از داربی، با کسانی که تخلفاتی مرتکب شدند برخورد کند فی نفسه اتفاق ناگوار و ناحقی نیست، اما باید دید با صدور احکام قهرآمیز و محکم، آیا اوضاع بر روی سکوها یا رفتار بازیکنان در زمین، رو به اصلاح خواهد رفت یا نه؟ به هر حال مطابق آیین نامه انضباطی فدراسیون فوتبال هر گاه تخلفی در زمین فوتبال رخ میدهد باید با مسببان آن برخورد انضباطی شود اما در فوتبال ایران همچنان برخورد با هواداران یک تیم باشگاهی بسیار سخت است، به این دلیل که هنوز اهرمهای مناسب و دقیق برای شناسایی متخلفان واقعی وجود ندارد و گاهی جامعه هواداران یک باشگاه باید پاسوز رفتار نادرست و سوء یک تماشاگرنما شوند.
و اما احکام داغ کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال...
محروم کردن چند بازیکن از دو تیم و جریمههای نقدی برای باشگاه و بازیکنان خاطی، یک جور واکنش سریع و تند و تیز با پدیدهای است که از ماهها قبل به بلای جان فوتبال ایران بدل شده است. از بازیهای پایانی لیگ قبل تا ۵ هفته آغازین لیگ نوزدهم، فوتبال باشگاهی ایران دچار یک جور عصبانیت و خشونت حاد شده که مشخص نیست تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. این خشونت عریان البته در هر دو طرف معادله فوتبال یعنی هواداران و تیمها دیده میشود و به نظر میآید زدودن آن از ذهن همه، نیاز به زمان زیادی داشته باشد.
این روزها مسابقه شدیدی بین برخی بازیکنان و هواداران فوتبال برای دمیدن بر کوره عصبیت درگرفته و حتی غریبهها نیز وارد این چرخه معیوب شده اند. به طور مثال رفتار و گفتار استراماچونی و کالدرون را در دورانی که به محیط فوتبال ایران قدم گذاشته اند را ببینید؟ گاهی حرفها و عبارات این دو مربی به اندازه کافی برای هواداران مشتاق خشونت، منبع الهام و انگیزه است. در استقلال حتی بازیکنان نیز تحت تاثیر شورش سرمربی ایتالیایی شان هستند و به نظر میآید همین عصبیت جاری در تیم است که تمرکز بازیکنان را از بین برده و ۵ هفته بدون برد را برای آبیها رقم زده است. به گل اول استقلال به ذوب آهن توجه کنید. داریوش شجاعیان بعد از به ثمر رساندن گل چنان شادی کرد که انگار از فشاری خردکننده رهایی یافته است.
از آن سو در پرسپولیس نیز ماجراهای مشابهی رخ داده است. واکنش کنعانی زادگان نسبت به هواداران آبی و توپی که او عمدا به سوی سکوی هواداران حریف شوت کرد به نظر رفتاری فراتر از ماجراهای عادی و رقابتی فوتبال دارد و نشانگر نوعی روانپریشی در فوتبال ماست. انگار که تیم ها، بازیکنان، مدیران باشگاهها و تماشاگران ناخودآگاه دست به دست هم داده اند تا فوتبال را از بین ببرند. در چنین شرایطی حقیقتا صدور احکام انضباطی محکم و بدون ملاحظه، میتواند به صورت مقطعی منجر به تغییر رفتار متخلفان شود، اما به تنهایی کافی نیست و باید در سطحی بسیار وسیعتر تبدیل به کنشهای فرهنگی و اجتماعی شود تا محیط ورزشگاهها را به وضعیت امن تری بازگرداند.
کاش میشد برنامه فرهنگی قدرتمندی نوشت و حافظه افراد را درباره ماجراهای گذشته پاک کرد و روزگار را جوری ترتیب داد که بازیکنان و باشگاهها به فکر نمایش زیبا و جاندار از فوتبال باشند و زورشان را در دنیای تکنیک و تاکتیک به هم نشان دهند؛ نه اینکه جوری پیش برود که تماشاگر و فوتبالیست، بدل به بلای خانمانسوز فوتبال شوند و برای دوری این دو از هم، جوری تقویم نوشته شود که ورزشگاهها خالی بمانند. باید این احساس جعلی و خودساخته «بدبختی» در فوتبال را از روی سکوها و داخل زمین، کور کرد و هنر «خوشبختی» را به جای آن رواج داد. فوتبال ایران نیاز به روان درمانی دارد نه جریمه درمانی...