نشست روز جمعه در مسکو نخستین مذاکرات بین المللی نمایندگان طالبان پس از تصمیم دونالد ترامپ برای توقف مذاکرات صلح میان آمریکا و این گروه شبه نظامی به شمار میآید. رفتن نمایندگان طالبان به روسیه دقیقا در واکنش به لغو نشست کمپ دیوید از سوی دونالد ترامپ بود، اما خبر سفر نمایندگانی از گروه طالبان به ایران در نوع خود جالب بود و این فرضیه را که طالبان سوراخ دعا را پیدا کرده است و به سبک «کیم جون اون» رهبر کره شمالی در قبال رییس جمهور ترامپ عمل میکند و با دست پیش کشیده و با پا پس میکشد را در اذهان متبلور ساخت.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: پس از اولین دیدار ترامپ و کیم جون اون، دیدار دومی در روزهای ۲۷ و ۲۸ فوریه ۲۰۱۹ در هانوی، پایتخت ویتنام برگزار شد. پس از این دیدارها با توجه به اینکه ظاهرا رهبر کره شمالی به آنچه با آمریکا توافق شده بود دست نیافت برای پیگیری اهداف خود و بالابردن قیمت و اصطلاحا ناز کردن برای ترامپ، با قطار راهی شهر مرزی ولادیوستوک روسیه شد و با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری این کشور دیدار کرد. پس از این سفر بود که ترامپ در راه برگشت از چین وارد کره جنوبی شد و سر مرز دو کره با کیم جون اون دیدار کرد. این دیدار در مرز دو کره را شاید بتوان نتیجه آن ناز کردن برای ترامپ دانست.
تا همین اواخر، مذاکرات صلح بین نمایندگان طالبان و آمریکاییها در دوحه قطر در جریان بود که البته بعد از آخرین حمله انتحاری گروه طالبان در کابل و کشته شدن یک سرباز آمریکایی در آن حمله، روند مذاکرات با وقفه مواجه شد. قرار بود دولتهای افغانستان و آمریکا با گروه طالبان در کمپ دیوید با هم دیدار کنند و این امید میرفت که در این دیدار مواضع دولت افغانستان و طالبان به هم نزدیک شود ولی با اعلام ترامپ مبنی بر پس گرفتن دعوت از دفتر سیاسی طالبان، این اجلاس منتفی شد و تا آیندهای نامعلوم مذاکرات طالبان و آمریکا؛ چه در قطر و چه در هر نقطه دیگری، متوقف شده است.
جمعه گذشته گزارشهایی از حضور هیاتی از دفتر سیاسی طالبان در مسکو جهت گفتگو با مقامات روسیه منتشر شد. مسکو پیش از این برای دو دور میزبان مذاکرات میان طالبان و سیاستمداران شاخص افغانستان در سال جاری بوده است. اما نشست روز جمعه در مسکو نخستین مذاکرات بین المللی نمایندگان طالبان پس از تصمیم دونالد ترامپ برای توقف مذاکرات صلح میان آمریکا و این گروه شبه نظامی به شمار میآید. رفتن نمایندگان طالبان به روسیه دقیقا در واکنش به لغو نشست کمپ دیوید از سوی دونالد ترامپ بود به طوری که زلمی خلیلزاد، نماینده آمریکا در مذاکرات با طالبان نیز جهت ارائه توضیحات پیرامون این مذاکرات به کنگره ایالات متحده فراخوانده شده است.
اما خبر سفر نمایندگانی از گروه طالبان به ایران در نوع خود جالب بود و این فرضیه را که طالبان سوراخ دعا را پیدا کرده است و به سبک «کیم جون اون» رهبر کره شمالی در قبال رییس جمهور ترامپ عمل می کند و با دست پیش کشیده و با پا پس میکشد را در اذهان متبلور ساخت. گروه طالبان اعلام کرده که دو روز قبل، یک هیئت سیاسی به تهران ارسال کرده که این هیئت با مقامهایی از وزارت خارجه ایران دیدار نموده است. سهیل شاهین، سخنگوی دفتر طالبان در قطر در صفحۀ رسمی توییتر خود نوشت که این هیئت روز دوشنبه به ریاست عبدالسلام حنفی از اعضای دفتر سیاسی طالبان در قطر به ایران سفر کرده است.
دیروز «سیدعباس موسوی» سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در پاسخ به پرسش خبرنگاران درخصوص سفر هیئتی از گروه طالبان افغانستان به ایران، ضمن تایید این خبر گفت: اخیرا و در چهارچوب رایزنیهای فراگیر جمهوری اسلامی ایران با همه طرفها در افغانستان، هیئتی سیاسی از گروه طالبان با سفر به کشورمان درخصوص آخرین تحولات جاری در افغانستان با مقامات ذیربط ایرانی گفتگو و تبادل نظر کردند.
اما سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان در واکنش به سفر هیئتی از گروه طالبان به تهران اعلام کرده است: «طالبان افغانها را میکشند و با افتخار، مسئولیت آن را هم به عهده میگیرند.» صدیق صدیقی، در صفحه رسمی توییتر خود، طالبان را یک خطر جدی برای امنیت منطقه و جهان دانسته و افزوده است که «میزبانی از این گروه، خلاف تمام اصول و روابط میان کشورها است».
طالبان؛ گروکشی یا استراتژی؟
با توجه به مباحثی که مطرح شد، می توان دو برداشت را مدنظر قرار داد. برداشت اول این است که گروه طالبان ضمن اینکه بازوی نظامی و تروریستی خود را به صورت فعال حفظ کرده و گاه و بی گاه در گوشهای از افغانستان، عملیات انتحاری و بمب گذاری انجام میدهد و عدهای را به کام مرگ میکشاند، موازی با آن، استراتژی بهره مندی از دیپلماسی را هم مدنظر قرار داده است و به صورت فعال در حال رایزنی با کشورهای مختلف است و از قضا به خوبی می داند چه زمانی باید در کجا باشد و با چه کسی گفتگو کند که این مورد را در گروکشی اخیری که برای دونالد ترامپ انجام داده می توان مشاهده کرد.
موضوع مهمی که از این کنش سیاسی ـ دیپلماتیک مورد توجه قرار می گیرد که البته قابل تامل هم هست، سفر هیات سیاسی گروه طالبان به تهران بدون هماهنگی با دولت افغانستان است. در این فقره شاید دولت افغانستان تصور نمیکرد ایران به صورت رسمی و در سطح مدیران وزارت خارجه، میزبان گروه تروریستی طالبانی باشد که تا همین دیروز به ظاهر دشمن مشترک دولتهای افغانستان و ایران بود. البته در دی ماه سال ۹۷ نیز هیئتی از طالبان وارد ایران شد و با شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئولان دستگاه دیپلماسی ایران دیدار و گفتگو کرد بنابراین برای اولین بار نیست که این گروه به طور علنی با مقامات ایران دیدار میکنند اما در سال ۹۷ سخنگوی وزارت خارجه ایران ضمن تایید سفر هیات طالبان به تهران گفته بود این دیدارها با تمایل و طرح موضوع با «دولت اشرف غنی» و با اطلاع دولت افغانستان انجام شده است و هدف اصلی آن یافتن راهکار و زمینههایی برای کمک به گفتگوهای بین گروه های افغانستانی و پیشبرد روند صلح بوده است.
پس در برداشت دوم از رفتار اخیر دیپلماتیک گروه طالبان، یک تفاوت با گذشته وجود دارد و آن بی اطلاعی یا حداقل عدم رغبت دولت افغانستان در مذاکره ایران با این گروه است؛ بنابراین این سوال را میتوان مطرح کرد که ایران و طالبان هر کدام از دیگری چه میخواهند و طرف ایرانی از این ملاقات و مذاکره، چه هدفی را دنبال میکند؟
یقینا جمهوری اسلامی ایران هرگز با سبک و رفتار و کیفیت کار طالبان در افغانستان موافق نبوده و نیست و اصولا از منظر و نگاه ایدئولوژیک در تضاد کامل با آنهاست. در این رهگذر تنها میتوان به این نتیجه رسید که با توجه به وجه اشتراک طالبان و ایران در دشمنی با آمریکا، جمهوری اسلامی نیز مانند طالبان نوعی از گروکشی برای آمریکا را در دستور کار قرار داده است و عملا استراتژی و تعریف بلند مدتی پشت این رفتار نیست.
به نظر میرسد اگر مجددا رییس جمهور آمریکا چراغ سبز خود را برای گروه طالبان نشان دهد، آنها ادامه مذاکره با آمریکا را به مذاکره با هر کشور دیگری ترجیح میدهند. با این تحلیل سفرهای شبه هیجانی و نازفروشانه طالبان به روسیه و سپس به ایران در معادلات حاکم بر سرزمین خراسان قدیم تغییری ایجاد نمیکند. دلیلش هم این است که اولا به شکل ساختاری و تاریخی ایران نمیتواند متحدی به نام طالبان داشته باشد، و ثانیا دولت افغانستان زیر بلیط ایالات متحده آمریکا است و اساسا مادامی که آمریکا در حوزه افغانستان موافق با رویکرد و رهیافتی نباشد به نتیجه نخواهد رسید. با این وجود به نظر میرسد در شرایط کنونی ایران بیش از پیش باید عزم خود را برای تقویت هر چه بیشتر دولت افغانستان در مقابل طالبان و داعش مستقر در افغانستان، جزم کند تا نگاه عموما منفی که مردم افغانستان نسبت به رویکرد پاکستان دارند نسبت به ایران پیدا نکنند.