"دیدارنیوز" به مناسبت سالگرد جنگ ۵۱ روزه بررسی میکند؛
نگاهی به جنگ سال ۲۰۱۴ و سومین شکست نظامی اسرائیل از مقاومت فلسطین
کارشناسان معتقدند در جنگ سال ۲۰۱۴ شکستی دیگر در کارنامه اسرائیل وارد شد. کارشناسان نظامی اسرائیل معتقدند ارتش صهیونیستی در این جنگ، فاقد هرگونه خلاقیت و ابتکار و نوع آوری بود و تنها مانند گذشته به آتشباری کور علیه اهدافی مانند پلها و بیمارستانها و مدارس و دانشگاهها و مساجد و منازل فلسطین پرداخت و تنها تفاوت آن با جنگهای پیشین، افزایش حجم آتشباری بوده است. علت آن را باید در عدم آمادگی ارتش صهیونیستی و نبود برنامه برای ورود به این جنگ خصوصا در ابعاد اطلاعاتی دانست. در سوی دیگر، اما مقاومت فلسطینی در کمال آمادگی قرار داشت و با تکامل بخشی به الگوی جنگ نامتقارن، توانست توان بازدارندگی و چهره تازهای را از خود جلوه دهد.
دیدارنیوز ـ احمدرضا روح الله زاد: هفتم جولای، سالروز شروع جنگی میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی است که به جنگ ۵۱ روزه مشهور شده است. پنج سال پیش (۲۰۱۴ میلادی) در چنین روزی جنگندههای رژیم صهیونیستی مناطقی را در باریکه غزه بمباران کردند. گروههای مقاومت فلسطینی نیز با پرتاب ۱۰۰ موشک به مواضعی در عمق مواضع صهیونیستی به پاسخ برخاستند و به این ترتیب، کلید یک جنگ همه جانبه میان غزه و صهیونیستها زده شد. جنگی که تا چهارم شهریور (۲۶جولای) به مدت ۵۱ روز ادامه یافت و به طولانیترین جنگ میان فلسطین و اسرائیل مشهور شده است.
اسرائیل که در بعد داخلی با بن بستهای متعددی روبرو بود به دنبال بهانهای بود تا با امنیتی کردن جامعه، خود را از بن بست بغرنج سیاسی خارج سازد. مفقود شدن ۳ نظامی جوان اسرائیل و پیدا شدن جسد آنها در یک منطقه متروک در کرانه باختری، بهانه لازم را مهیا کرد. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وقت، پس از اعلام مفقودی این سه افسر اسرائیلی، بلافاصله جنبش حماس را متهم به ربایش آنها کرد؛ بدون اینکه سندی و یا مدرکی در این ارتباط ارائه کند و پس از کشف اجساد این نظامیان که ـ تعمدا برای تحریک احساسات، آنها را نوجوان معرفی میکردند ـ به یک سری اقدامات جنایتکارانه علیه فلسطینیان در کرانه باختری دست زد. تا پیش از اقدام نظامی علیه غزه، نیروهای امنیتی و ارتش اسرائیل، بیش از ۱۰ نوجوان فلسطینی را در کرانه باختری شهید کردند. یکی از مشهورترین این شهدای خردسال، شهید محمد ابو خضیر است که به هنگام رفتن برای اقامه نماز صبح به مسجد الاقصی توسط صهیونیستها ربوده شده و پس از مجروح کردن، با ریختن بنزین در دهان، وی را آتش زده و به شهادت میرسانند. همچنین صهیونیستها دست به بازداشتهای گستردهای زدند و تقریبا همه اعضاء حماس را در کرانه باختری بازداشت کردند و نهایتا با حمله جنگندههای اسرائیلی به غزه، سومین جنگ تمام عیار را بر این باریکه تحت محاصره آغاز کردند.
مرکز بهداشت غزه اعلام کرد در این جنگ حدود ۲۰۴۰ فلسطینی شهید شدند و ۱۰۱۹۶ نفر نیز مجروح شدند که فقط %۲۰ آنها نظامی بودند و ۸۰% شهدا و مجروحین را غیرنظامیان تشکیل میدادند که البته سهم زنان و کودکان در این میان بسیار بالا بود.
رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد تلفاتش در این جنگ ۶۸ کشته و ۵۳۰ مجروح بوده است. البته با توجه به سانسور شدید وقایع جنگ، کارشناسان معتقدند آمار کشتهها و مجروحین اسرائیلی بسیار بیشتر بوده است و رهبران اسرائیل با هدف حفظ آرامش جامعه صهیونیستی از ارائه آمار واقعی تلفات خود در این جنگ خودداری میکنند.
کارشناسان معتقدند در جنگ سال ۲۰۱۴ شکستی دیگر در کارنامه اسرائیل وارد شد. کارشناسان نظامی اسرائیل معتقدند ارتش صهیونیستی در این جنگ، فاقد هرگونه خلاقیت و ابتکار و نوع آوری بود و تنها مانند گذشته به آتشباری کور علیه اهدافی مانند پلها و بیمارستانها و مدارس و دانشگاهها و مساجد و منازل فلسطین پرداخت و تنها تفاوت آن با جنگهای پیشین، افزایش حجم آتشباری بوده است. علت آن را باید در عدم آمادگی ارتش صهیونیستی و نبود برنامه برای ورود به این جنگ خصوصا در ابعاد اطلاعاتی دانست.
در سوی دیگر، اما مقاومت فلسطینی در کمال آمادگی قرار داشت و با تکامل بخشی به الگوی جنگ نامتقارن، توانست توان بازدارندگی و چهره تازهای را از خود جلوه دهد.
مقاومت فلسطینی در این جنگ از حوزه دفاع صرف به دفاع و تهاجم منتقل شد. مقاومت با ایجاد تونلهای متعدد، خود را برای این جنگ آماده کرده بود و از طریق این تونلها بارها توانست به عمق جبهه دشمن نفوذ کرده عملیات انجام دهد. عملیات علیه مقر فرماندهی تیپ ویژه گولانی از طریق تونل و قتل ژنرال غسان فرمانده این تیپ و کشته شدن ۱۵ نظامی ارشد صهیونیستی موجب شد تا این تیپ از منطقه درگیری، عقب نشینی کند و تیپ ایگوز جایگزین شود، اما فرمانده این تیپ نیز در عملیات مشابهی مجروح شد و ارتش اسرائیل زمین گیر شد.
مقاومت فلسطین در این جنگ از طریق دریا نیز به پشت جبهه دشمن نفوذ کرده و عملیاتهایی را انجام داد. در کنار این نوع آوریهای جنگی، فلسطینیان با به کارگیری متنوع موشکها نشان دادند هم در ابعاد کمی و هم در ابعاد کیفی در این حوزه رشد چشمگیری داشته اند. حجم موشک باران مقاومت به حدی بود که برای نخستین بار دولت صهیونیستی ناگزیر از جابجایی جمعیت از اطراف غزه شد و بیش از ۳۰۰ هزار نفر را از اطراف غزه دور کرد.
هر چند کارشناسان، کودتای السیسی در مصر و تلاشهای رژیمهای عربی مانند مصر و امارات علیه بیداری را یک فرصت طلایی اسرائیل برای حمله به غزه با هدف یکسره سازی مقاومت در آن میدانند که این موضوع را میتوان در سخن نتانیاهو در ارتباط با روابط پنهان اسرائیل با این رژیمها آشکارا مشاهده کرد که از این روابط به عنوان گنج پنهان استراتژیک یاد میکند اما اسرائیل هم در بعد نظامی، متحمل سومین شکست خود در غره ظرف ۶ سال شد و هم اینکه در عرصه افکار عمومی با گسترش مخالفتها در سطح بین المللی روبرو شد.
در بعد اقتصادی هم اسرائیل متحمل خسارات سنگینی شد و با کسری بودجه هنگفتی روبرو شد که برای جبران این خسارات، ناگزیر از کم کردن بودجه وزارتخانهها خصوصا در ابعاد رفاه عمومی شد که تبعات آن تا هنوز رهبران سیاسی این رژیم را گرفتار ساخته است که یکی از دلایل اعتراضات جلیقه زردها در شهرهای صهیونیستی و نیز اعتراضات اخیر یهودیان سیاه پوست از تبعات آن شمرده میشود. خصوصا که رهبران این رژیم مذاکراتی را با دولتهای سوئد و نروژ برای انتقال مهاجران سیاه پوست به آن کشورها داشته اند.