دیدارنیوز ـ
آرش راهبر: با آن پیراهن سرخابی خوشرنگ، بیشتر شبیه سیاوش است تا رستم. شاهین نصیری نیا با آن جوان قهرمان جهان در سال ۱۹۹۹ که نخستین طلای وزنه برداری بعد از انقلاب را به چنگ آورد، چندان فرقی نکرده و سیمای جذاب و چشمهای خندانش، همچنان خاطرات شیرینی را که برای مردم ایران ساخته، زنده میکند. مرد طلایی وزنه برداری ایران حالا ۱۳ سالی میشود که ساکن آمریکاست و در شهر «فینیکس» مربی گری میکند، اما تا فرصت پیدا میکند به ایران سری میزند و باتریهای وجودش را شارژ میکند. حالا او چند روزی است که از آریزونا به تهران آمده تا شاید هالتر آرزوهایش را در دست بگیرد و آن را بالای سر ببرد. گفت و گوی
دیدارنیوز با
شاهین نصیری نیا در یک عصر گرم و پرحرارت تابستانی اتفاق افتاد، در فاصله کمی که تا انتخابات داغ فدراسیون وزنه برداری باقی مانده است.
چه شد که سر از آمریکا درآوردی؟شاهین نصیری نیا: سال ۲۰۰۷ بود. بعد از یک دوره که در هیاهوی ورزش قهرمانی بودم تصمیم گرفتم مدتی دور باشم. البته یک سری بی مهریهایی هم شد. رفتم آنجا و حدود سه سالی از مسابقه و حواشی آن دور بودم. بعد که فهمیدند من در آمریکا هستم دعوتم کردند به کار. موقعی بود که خودم هم دلم تنگ شده بود. البته مدتی بود که رفته بودم سراغ تحقیق در مورد وزنه برداری. نوشتن تجربیات خودم. با دوستانم در جاهای مختلف دنیا ارتباط برقرار کردم و زبانم خوب شده بود. دوباره حس کردم که دوست دارم برگردم و تجربه ام را در اختیار دیگران بگذارم.
با ایرانیها در ارتباط بودی؟
شاهین نصیری نیا: نه، کار خودم را میکردم. در آن سه سال سعی کردم در کنار تحقیق درباره وزنه برداری، خستگی سالهای قهرمانی را هم از تنم بیرون کنم. به هر حال یک زمانی سلبریتی بودم و زندگی ام راحت نبود. در آمریکا با کسی که ایرانی باشد ارتباط نداشتم. شاید به این دلیل که کلا در شهر فینیکس، ایرانی نیست. در این مدت با یکی دو دوست آمریکایی در ارتباط با کاری که مشغول آن بودم مراوده داشتم. البته تعلق خاطرم به ایران شدید بود و گاهی میشد در یک روز ۴ ساعت با ایران حرف میزدم. زنگ میزدم با پدرم یا برادرم چند ساعت صحبت میکردم. اینجوری خلأ ذهنی ام پر میشد.
یک دفعه از کانون توجه به سکوت رفتی؟
شاهین نصیری نیا: خب در ذات وزنه برداری این گوشه گیری هست تا حدی. اما خب میخواستم از نظر ذهنی خستگی در کنم.
چه شد که سر از مسابقه درآوردی؟
شاهین نصیری نیا: یک دفعه به یک مسابقه دعوت شدم، آن هم توسط کسی که قبل از آن رئیس فدراسیون وزنه برداری آمریکا بود. اتفاقی فهمیدند که من کی هستم. آقای جیم اشمیت از طریق فیس بوک با من ارتباط برقرار کرد و خبر داد که در آریزونا و شهر فینیکس قرار است یک مسابقه برگزار شود. راستش خودم هم خیلی دوست داشتم بعد از مدتها در یک محیط مسابقهای حضور پیدا کنم. فکر کنم مسابقه پان آمریکن بود. رفتم و درب سالن را خیلی بی سر و صدا باز کردم و وارد شدم. دیدم مسابقه را نگه داشته اند تا من برسم. غیرمنتظره بود برای من. یک لحظه حس خیلی خوبی به من داد. انگار که بعد از مدتها به جمع خانواده برگشته بودم. من را معرفی کردند و حتی خواستند که چند دقیقه برای ورزشکاران صحبت کنم. حسابی تشویقم کردند. بعد هم مسئول وزنه برداری ایالت آریزونا خواست که به آنها کمک کنم. یکی از وزنه بردارهای جوان آنجا را به من سپردند که الان ۹ سال است زیر نظر من کار میکند. بعد هم شاگردان دیگری آمدند.
از جای دیگر؟
شاهین نصیری نیا: بله یکی دو ماه بعد دو وزنه بردار المپیکی مکزیک هم که متوجه شدند من در آریزونا هستند آمدند به ما اضافه شدند. مکزیک به آریزونا نزدیک است. کمی بعد یعنی قبل از المپیک ۲۰۱۲ فدراسیون وزنه برداری مکزیک از من خواست که با آن ها همکاری کنم. رفتم مکزیک و تا قبل از المپیک ماندم، اما بنا به دلایلی برگشتم. حدود یک سال در مکزیک همراه اردوی تیم ملی مکزیک بودم. هر دو وزنه برداری که با من کار میکردند رفتند المپیک و یکی از آن ها هم برنز گرفت.
برگشتی به آمریکا؟
شاهین نصیری نیا: بله، رفتیم سراغ تمرین با همان شاگردم. البته به مرور از ردههای سنی پایین آمدند به باشگاه ما. هم وزنه برداری داشتیم و هم کراس فیت. کارمان گسترش پیدا کرد و شدم مدرس رسمی وزنه برداری در آریزونا. یکی از شاگردانم در مسابقات جهانی ۲۰۱۵ جزء بهترینها شد و رفت المپیک. یکی دیگر هم همینطور. به همین خاطر بهترین مربی آمریکا در سال ۲۰۱۶ شناخته شدم و ماجراهای دیگر...
به ایران هم رفت و آمد داشتی؟
شاهین نصیری نیا:بله، من واقعا وابستگی شدیدی به ایران دارم و با همه مشکلات، باز هم وطن من است. باور کنید راضی ام در ایران در یک کلبه وسط بیابان هم زندگی کنم.
لقب هم داری؟
شاهین نصیری نیا: همان شاهین صدایم میکنند ولی در جمع مربیان به خاطر برنامه ریزی هایم به من میگویند «مِستر پِلَن» یعنی آقای برنامه ریزی. من برای همه شاگردانم برنامه دقیق تمرینی و زمان بندی خوراک دارم. صبح ساعت ۷ صبح بلند میشوم. ساعت ۸ میروم باشگاه خودم و تا حدود ۷ شب آنجا هستم و تمرین میکنیم. زندگی روزمره من این است.
چه تعداد شاگرد تا حالا تربیت کردی؟
شاهین نصیری نیا: شاید ۶۰ تا ۷۰ نفر شده باشند. البته ورزشکار کراس فیت زیاد داریم که تعدادی از وزنه بردارها را از بین آنها انتخاب کردم. کلا با حضور کراس فیت، تعداد وزنه بردارها هم خیلی بیشتر شده شاید هفت هشت برابر. کراس فیت و وزنه برداری شبیه هم هستند.
وزنه برداری در خانواده شما خیلی رایج هست. پدر شما آقا مدد از مربیان قدیمی و مهم ایران است. آیا خودت هم علاقه به مربیگری داشتی؟
شاهین نصیری نیا: اوایل به خاطر خستگی ناشی از دوران قهرمانی، چندان رغبتی به مربیگری نداشتم، اما وقتی رفتم سراغ تحقیق و پژوهش، ماجرا عوض شد و به مرور شوق زیادی برای مربیگری در من ایجاد کرد. به شدت علاقمند شدم. اگر اطلاعات و معلومات الان را قبلا داشتم دست کم سه تا المپیک حضور پیدا میکردم. برنامههای تمرینی متعددی را آزمایش کردم و همه را برای خودم ثبت و ضبط کردم. اطلاعاتم را روی وایت برد یا دفتر مینویسم و در تبلت حفظ میکنم. به خاطر همین به من لقب «مستر پِلَن» دادند.
حضورت در ایران مصادف میشود با انتخابات فدراسیون، این موضوع اتفاقی شد یا برنامه ریزی کردی که باشی؟
شاهین نصیری نیا: دقیقا طوری برنامه ریزی کردم که موقع انتخابات اینجا باشم، چون بالاخره من عضوی از خانواده وزنه برداری هستم و دغدغه ام این بود که بدانم آینده این ورزش چه میشود. من کشورهای مختلفی را رفتم و دیدم. باور کنید انرژی و پتانسیل در مملکت ما ۱۰۰ است و استفاده مان یک، در حالی که در کشورهای دیگر برعکس است. در کشورهای پیشرفته، ورزش خصوصی است و دولت ورود نمیکند. اما در مملکت ما دولت هزینه و مدیریت میکند و همین باعث میشود که یک سری حساسیتهایی ایجاد شود. به هر حال وزنه برداری ایران در دنیا صاحب سبک است و مسابقهای در آن که تیم ایران نباشد اعتبار زیادی نخواهد داشت و ارزش دیدن ندارد. به همین خاطر ما باید جوری برنامه ریزی کنیم که این اعتبار از بین نرود. الان امکانات ما بسیار فرسوده شده و پشتوانه سازی هم نداریم. از نظر سخت افزار و کسب درآمد و اختصاص بودجه به هیاتهای مان، فقر شدیدی داریم. به شما قول میدهم که با یک برنامه ریزی خوب میتوانیم ۱۰ تا تیم ملی قوی داشته باشیم که همه هم ردیف باشند. متاسفانه وزنه برداری ما به صورت گلخانهای شده و روی چهار پنج نفر سرمایه گذاری میشود که اگر همانها هم چیزی نشوند زندگی شان هم تباه شده است. حق وزنه برداری ما این نیست.
اگر امکان رای دادن داشتی به چه جور آدمی رای میدادی؟
شاهین نصیری نیا: در درجه اول باید یک مدیر بالاسر کار بیاید. حتی اگر خیلی هم ورزشکار نبوده باشد باید مدیر خوبی باشد. مدیری که توانایی جذب مالی برای وزنه برداری داشته باشد. وزنه برداری ایران یک برند است و میشود ازش پول درآورد. در مرحله بعدی رئیس فدراسیون باید با فدراسیون جهانی ارتباط خوبی برقرار کند و تعامل ایجاد کند. ما به اندازه وزنه برداری مان ارتباط و کرسی بین المللی نداریم. الان من با پیروس دیماس که عضو هیات رئیسه فدراسیون جهانی است ارتباط خوبی دارم. او سرپرست تیم ما در آمریکاست و با هم کار میکنیم. باید از این جور روابط در فدراسیون جهانی و آسیایی ایجاد کنیم تا ما را به عنوان بچه سرراهی خانواده بزرگ وزنه برداری در تمام دنیا حساب نکنند. دست اندرکاران فدراسیون باید متخصص در کارشان باشند و هر کسی باید کار خودش را بکند نه اینکه رئیس فدراسیون در همه کارها دخالت داشته باشد و مثلا اعضای تیم ملی را هم خودش انتخاب کند. باید تقسیم کار شود و افراد فنی بروند دنبال کار خودشان و افراد اقتصادی هم همینطور.
روند انتخابات را چطور دیدی؟
شاهین نصیری نیا: راستش حتی یک درصد هم پیش بینی نمیکردم که ۹ نفر برای ریاست فدراسیون کاندیدا شوند. این اتفاق باعث شده که انتخابات پیش رو متمایز از همه انتخاباتهای برگزار شده تا به حال باشد. این نشان میدهد که وضعیت وزنه برداری، خوشایند نیست که این همه آدم احساس مسئولیت کرده اند. به هر حال قهرمانهای بزرگی آمدند در این انتخابات، کارهای خوبی هم شده، اما یک سری بداخلاقیها هم بوده متاسفانه. امیدوارم فضای انتخابات را سالم نگه دارند تا رقابت خوبی باشد. از آنهایی که حق رای دارند انتظار داریم که با دید باز به افراد رای دهند، چون مسئولیت دارند. به هر حال همه این کاندیداها صلاحیت دارند، اما نهایتا یک نفر رئیس خواهد شد و بقیه هم باید به کمک او بیایند. تمام حرف من با جامعه وزنه برداری این است که از فردای انتخابات، همه بیایند پای کار و کمک کنند. آنقدر کار روی زمین مانده که وقت سر خاراندن هم نداریم. شبانه روزی هم بدویم باز هم وقت کم میآوریم. به نظرم فقط باید به برنامه کاندیداها توجه داشته باشیم. ببینیم که آیا نیازهای ما تامین میشود؟ این دوره، افراد هوشمندی در انتخابات شرکت کرده اند و برنامهها حرف اول و آخر را خواهد زد. در نهایت آرزو میکنم فرد اصلح به ریاست برسد.