
بدون شک فرمول لیورپول برای کاهش خشونت در فوتبال و افزایش لذت آن میتواند برای فوتبال ما نیز مثمر ثمر باشد. فوتبال در ایران طرفداران بسیاری دارد که جرات حضور در ورزشگاهها را از دست داده اند. اینکه فوتبال ما چرا پس از این همه مدت، دچار چنین خشونتهای عریانی شده، پرسشی است که شاید در ذهن بسیاری از طرفداران ایرانی پس از تماشای بازی لیورپول و تاتنهام ایجاد شده باشد. چرا ما مصادف با روزهای لذت بخش فوتبال در دنیا، چنین در چنبره هولیگانیسم و اوباشیگری گرفتار شده ایم؟ آیا اتفاقاتی که در ورزشگاه نقش جهان رخ داد و در دیگر ورزشگاهها نیز کم و بیش رخ میدهد لذت فوتبال را نمیکشد و تماشاگران را فراری نمیدهد؟
دیدارنیوزـ آرش راهبر: فینال لیگ قهرمانان اروپا در شرایطی به پایان رسید که انگار قهرمانی لیورپول سرنوشت محتوم این دوره از مسابقات بود. چه در ورزشگاه واندا متروپولیتانو و چه در بقیه اروپا چنین به نظر میرسید که خواسته قلبی اکثریت طرفداران فوتبال، قهرمانی لیورپول بود. مقایسه تعداد هواداران دو تیم در مادرید نیز نشان میداد که باشگاه «مرسی ساید» با تمام وجود برای به دست آوردن ششمین قهرمانی اش در اروپا به میدان آمده است.
حتی در ایران نیز مثل بسیاری از نقاط دنیا، طرفداران غولهای دیگر سالهای اخیر مثل بارسلونا، رئال مادرید یا منچستر یونایتد هم از تمایل شان برای قهرمانی لیورپول در فضای مجازی نوشتند. خیلیها حتی احتیاط را کنار گذاشتند و لیورپول را عشق دوران نوجوانی و جوانی خود خواندند. هر چه بود شنبه شب در مادرید، لیورپول و هوادارانش ققنوس وار از میان خاکستر خود برخاستند و با این قهرمانی، تعداد زیادی به جمع طرفداران خود افزودند. باشگاهی که حدود ۳۵ سال قبل به خاطر خشونت و اوباشیگری هوادارانش از فهرست تیمهای محبوب خارج شد و محرومیت سخت و طولانی مدتی را پشت سر گذاشت و تاوان سنگینی به خاطر فاجعه ورزشگاه هیسل در سال ۱۹۸۵ پرداخت. پس از آن، سالها طول کشید تا لیورپول دوباره قطب فوتبال اروپا شود.
فینال شنبه شب، اما لیورپول را به صدر فوتبال و جذابیتهای همه جانبه اش بازگرداند، جایی که گل دقیقه دوم «صلاح» نشانه شتاب و اشتیاق لیورپولیها برای قهرمانی بود و در دیگر سو نیز تاتنهام هیبت لازم برای بازگشت و جبران نتیجه را نداشت. گر چه هر دو تیم نمایشی در حد و اندازههای فینال لیگ قهرمانان از خود به نمایش نگذاشتند، اما طرفداران تا پیش از دیدار نهایی، لذت کاملی از فوتبال این دو تیم برده بودند و کسی حرف از اوباشیگری انگلیسیها نزد. ظاهرا طرفداران لیورپول نیز دوران تکامل را به همراه تیمشان طی کرده و باور کردند که فوتبال بدون خشونت بسیار جذابتر است.
تماشای فینال لیگ قهرمانان اروپا البته میتواند برای فوتبال ما درس بزرگی باشد از آن جهت که همین چند روز پیش در اصفهان صحنههای زیادی از فوتبال زشت و مشمئزکننده به نمایش درآمد و هواداران فوتبال در نقش منفی خود تا عمق زیادی سقوط کردند. مسابقهای که میتوانست سطح اول رقابت را در فوتبال ایران به نمایش بگذارد بدل به صحنهای از درگیریهای زشت و کریه و خونبار شد و علاوه بر خسارتهای مالی بسیار، جراحات شدیدی را به تن برخی از تماشاگران و روح طرفداران فوتبال در همه ایران وارد ساخت.
اینکه فوتبال ما چرا پس از این همه مدت، دچار چنین خشونتهای عریانی شده، پرسشی است که شاید در ذهن بسیاری از طرفداران ایرانی پس از تماشای بازی لیورپول و تاتنهام ایجاد شده باشد. چرا ما مصادف با روزهای لذت بخش فوتبال در دنیا، چنین در چنبره هولیگانیسم و اوباشیگری گرفتار شده ایم؟ آیا اتفاقاتی که در ورزشگاه نقش جهان رخ داد و در دیگر ورزشگاهها نیز کم و بیش رخ میدهد لذت فوتبال را نمیکشد و تماشاگران را فراری نمیدهد؟
اینطور که بررسی ماجراهای ورزشگاه هیسل بروکسل در سال ۱۹۸۵ نشان میدهد لیورپولیها بعد از آن درگیری با هواداران یووه به مدت ۶ سال از حضور در رقابتهای اروپایی محروم شدند و در این مدت چه باشگاه و چه دولت انگلستان نیز ریشههای این خشونت را جست و جو کردند و طی سالها تلاش کردند فرهنگ تماشاگران فوتبال را تغییر دهند. لیورپول در تمام مدتی که حسرت حضور در رقابتهای اروپایی را داشت تلاش کرد راه ورود طرفداران سرکش و دردسرساز را به ورزشگاهها محدود کند. نوشیدن الکل در ورزشگاه ممنوع شد و حتی بلیت بازی، قیمت بیشتری گرفت تا سکوها در اختیار هواداران واقعی قرار گیرد و نه کسانی که طبقه اجتماعی و فرهنگ نامناسبی داشتند.
برخورد مناسب با برهم زنندگان نظم و قاتلان لذت فوتبال باعث شد که هواداران فوتبال در انگلستان که عموما به اوباشیگری شناخته میشدند تغییر شکل داده و تبدیل به طرفداران و تماشاگرانی شوند که مادرید را در آرامش و بدون خونریزی فتح کردند. بدون شک فرمول لیورپول برای کاهش خشونت در فوتبال و افزایش لذت آن میتواند برای فوتبال ما نیز مثمر ثمر باشد. فوتبال در ایران طرفداران بسیاری دارد که جرات حضور در ورزشگاهها را از دست داده اند. بیایید به خاطر عدهای محدود از افراطی ها، راه ورود را بر هواداران پرتعداد و بافرهنگی که با استادیومها قهر کرده اند نبندیم.