تیتر امروز

زهرا نژادبهرام: تصمیم گیران دوباره دارند راه را اشتباه می‌روند/ دارویی برای مقابله با بی حجابی کشف شده که ما نمی‌دانیم؟
گفت و گوی دیدار با یک فعال سیاسی اصلاح طلب درباره کلینیک ترک بی حجابی

زهرا نژادبهرام: تصمیم گیران دوباره دارند راه را اشتباه می‌روند/ دارویی برای مقابله با بی حجابی کشف شده که ما نمی‌دانیم؟

خبر راه اندازی کلینیک ترک بی حجابی دلیل گفت و گوی دیدارنیوز با زهرا نژاد بهرام فعال سیاسی اصلاح طلب شد. او معتقد است: راه‌اندازی کلینیک برای درمان جسم انسان است نه روح و اعتقادات مردم.
محمد قوچانی: با این قانون اساسی به توسعه نمی‌رسیم/ یک جریان معتقد است که توسعه خلاف شرع است/ تا یک جامعه مدنی شکل نگیرد، توسعه محقق نمی‌شود
واکاوی چرائی عدم توسعه در ایران در گفت‌وگوی دیدار با مدیر مسئول ماهنامه آگاهی نو

محمد قوچانی: با این قانون اساسی به توسعه نمی‌رسیم/ یک جریان معتقد است که توسعه خلاف شرع است/ تا یک جامعه مدنی شکل نگیرد، توسعه محقق نمی‌شود

اهمیت موضوع عدم توسعه در ایران بهانه گفت و گو با محمد قوچانی، روزنامه نگار شد؛ او معتقد است: در هر کشوری تا یک جامعه مدنی شکل نگیرد، توسعه محقق نمی شود.
لازم نیست خواص جایی بروند
افاضات اضافه

لازم نیست خواص جایی بروند

عوام الملک در نامه‌ای به حضرت مسعود نوشت: بر خلاف تبلیغات برخی از این رسانه‌های بیگانه وابسته، لازم هم نیست خواص جایی بروند. ما عوام خودمان داریم می‌رویم. داریم کم می‌شویم. داریم خودمان را می‌کشیم...
نگاهی به سقوط دیکتاتور سودان

از این دیکتاتور به آن دیکتاتور فرج است!

وقتی آن زن جوان سودانی بر بلندی رفت و آواز آزادی و شادی خواند همگان می‌دانستیم این خوشحالی موقت است. الساعه دیکتاتوری دیگر سر بر می‌آورد تا چند صباحی در آشکارا و پنهان، خون جوانان آن سرزمین را همچون ضحاک مار بردوش می‌ریزد و ملت هم در سکوت و روزمرگی به زندگی خود ادامه دهند تا سقوط دیکتاتور بعدی و شادی کوتاه و دوباره دیکتاتوری دیگر.  

کد خبر: ۲۴۴۵۸
۱۴:۰۳ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۸
دیدارنیوز- سعید معدنی: با سقوط حکومت ۳۰ ساله (۱۹۸۹ - ۲۰۱۹) عمر البشیر مستبد سودان و دستگیری وی و اعضای دولت و اعوان و انصارش، چهره‌های ستمدیده سیاه سودانی با دندان‌های سپید لبخند می‌زنند و بانویی جوان بر بلندی می‌ایستد و سرود آزادی و رهایی می‌خواند و مردمان تهییج می‌شوند و دست می‌زنند و می‌رقصند اما غافل از اینکه دیری نمی‌پاید و دیکتاتوری دیگر سر بر می آورد. این داستان تلخ بسیاری از کشور‌های آفریقایی و شرق است که دیکتاتوری جایگزین دیکتاتوری شود.

البته میان این ظهور‌ها و سقوط‌ها فضایی برای تنفس و تخلیه عقده‌های فرو خورده و برآوردن بانگ و فریاد بر علیه استبداد و حتی فرصتی برای شکوفایی برخی ابتکارات، خلاقیت‌ها و ظهور اندیشه‌ها و نحله‌های فکری پیش می‌آید.

مثلا در کشاکش سقوط حکوت استبدادی امویان و به روی کار آمدن عباسیان، فرصتی دست می‌دهد تا مخالفان این دو حکومت در فضای آزاد، تنفسی کرده و به فعالیت‌های فکری و اجتماعی بپردازند. نمونه بارز آن امام صادق (ع) است که تفکر شیعی را انسجام بخشید و شاگردان بسیاری تربیت کرد. یا با کناره گیری رضاشاه (۱۳۲۰) تا کودتای ۲۸ مرداد (۱۳۳۲) فضای مناسبی در تاریخ معاصر ایران بود تا احزاب، تشکل‌ها و اندیشه‌ها و ادبیات غنی، تولید شود.

وقتی تاریخ را نگاه می‌کنیم گویا سرنوشت تلخ محتوم اکثریت جهان سومی‌ها از دیر باز چنین رقم خورده است:
دیکتاتوری - آزادی - دیکتاتوری - آزادی - دیکتاتوری - آزادی - دیکتاتوری...

در داستان سمبلیک (قلعه حیوانات) نوشته جرج اورول، وقتی حیوانات به رهبری خوک‌ها علیه استبداد انسان‌ها قیام می کنند و پیروز می‌شوند همه شادمانند الا الاغ قصه با نام بنیامین که فردی آگاه و ظاهرا دنیا دیده است. او شادمانی حیوانات (مردمان) را موقتی وبیهوده می‌داند زیرا می داند همین خوک‌ها که شعار‌های برابری و برادری می‌دهند خودشان در آینده، حکومت استبدادی تشکیل خواهند داد. چنین نیز می‌شود. در آخر داستان، خوک‌ها به حاکمان دیکتاتوری تبدیل می‌شوند و در رفاه بسر می برند و سعی می‌کنند مثل انسان‌ها (اربابان سابق شان) ایستاده راه بروند و ادای ارباب‌ها را در بیاورند و مردمان (در اینجا سایر حیوانات مزرعه) همچنان تحت ظلم هستند و وضعیت شان مثل قبل است و فرقی نمی‌کند. فقط حاکمان عوض شده اند.

وقتی شادی مردم استبداد زده سودان را از سقوط عمر البشیر می‌بینیم و بعد، آن یک ژنرال چند ستاره در صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود و وعده انتخابات دو سال دیگر را می‌دهد! لبخند آزادی در گوشه لب مردمانش می‌ماسد و در می‌یابند دیکتاتوری را پایانی نیست و سرنوشت شوم شان این است که این آزادی، موقتی و این شادی بی سبب بوده و باید خود را برای تحت سیطره بودن دیکتاتور بعدی آماده کنند.

خاک سرزمین‌ها و سرنوشت شوم سودان، آفریقا و اکثریت جهان سوم را با دیکتاتوری آمیخته اند و فعلا استبداد، پای ثابت حاکمیت این سرزمین هاست زیرا بیش از این پافشاری بر آزادی ممکن است امنیت شان را به خطر بیندازد! وجهان سومی‌ها بین آزادی خواهی و حفظ حداقل امنیت در زندگی روز مره درمانده اند.

مردم لیبی دیکتاتوری افسار گسیخته ۴۰ ساله قذافی را سرنگون کردند و در خیابان او را گرفتند و به شکل رقت باری کشتند و انتقام دهه‌ها عقده و غصه فرو خورده را از دیکتاتور گرفتند اما حاصلش شد یک کشور جنگ زده که هشت سال است که دیگر روی خوش امنیت را به خود ندیده است. سرنوشت مصر و عراق و یمن و سوریه را هم که می‌بینیم که هر کدام یا به دیکتاتور جدید بر خورده اند و یا دچار ناامنی بی پایان شده اند.

ظاهرا سرنوشت محتوم و غمبار مردمان محروم و فقیر است که تن به دیکتاتوری بدهند که حداقل امنیت را داشته باشند. در بسیاری از کشور‌های جهان سوم، نسل‌های بیشماری می‌بایست در حسرت آزادی و دمکراسی پیر شوند و سرود آزادی را برای نسل‌های بعدی بخوانند و برای حفظ امنیت ظاهری جامعه، تن به دیکتاتوری بدهند.

وقتی آن زن جوان سودانی بر بلندی رفت و آواز آزادی و شادی خواند همگان می‌دانستیم این خوشحالی موقت است. الساعه دیکتاتوری دیگر سر بر می‌آورد تا چند صباحی در آشکارا و پنهان، خون جوانان آن سرزمین را همچون ضحاک مار بردوش می‌ریزد و ملت هم در سکوت و روزمرگی به زندگی خود ادامه دهند تا سقوط دیکتاتور بعدی و شادی کوتاه و دوباره دیکتاتوری دیگر.

واین سرنوشت شوم همچنان تکرار و تکرار و تکرار می‌شود.

اما در این میان باز هم، از دیکتاتوری به دیکتاتور دیگر فرجی است!
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی