تیتر امروز

صبر ایوب زمان صبر منه اگر تمام نشود
افاضات اضافه

صبر ایوب زمان صبر منه اگر تمام نشود

عوام‌الملک در نامه‌ای به حضرت مسعود بابت دستاوردهای شگفت‌انگیز اخیر به او تبریک گفته و به ماجرای یک روزنامه و صبر ایوب هم اشاره کرده است.
حمله آمریکا با بمب افکن B۲ به یمن/ لغو تمامی احکام انضباطی سال ۱۴۰۱/ ادعای اسرائیل در مورد مشخص شدن محل‌های حمله به ایران
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

حمله آمریکا با بمب افکن B۲ به یمن/ لغو تمامی احکام انضباطی سال ۱۴۰۱/ ادعای اسرائیل در مورد مشخص شدن محل‌های حمله به ایران

این سی‌ و هشتمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

چرا باید دائم غافلگیر شویم؟!

چرا خود را تافته جدا بافته از عالم دانسته و از تجارب جهان استفاده نمی‌کنیم؟ چرا تصور می‌کنیم خداوند و طبیعت نگاه متفاوتی به ما دارند و ما را از حوادث و بلایا و قحطی و کمبود بیمه نموده اند و هرچه بلا و بدبختی است مال دیگران است؟بدون توجه جدی و بنیادی به علم و دانش و تخصص، نمی‌توان بر زندگی مسلط شد و البته بعد از این تجهیز، توکل و معنویت هم به عنوان مکمل بکار ما خواهد آمد و نه بالعکس.

کد خبر: ۲۳۰۱۷
۱۳:۲۰ - ۰۷ فروردين ۱۳۹۸
دیدارنیوزـ امیر دبیری مهر: من هم مثل همه ایرانیان از اتفاقات ناشی از سیل و باران‌های سیل آسا در کشور بویژه گرگان و شیراز متاثر و ناراحتم و متاسفانه حوادث ناگوار دیگری هم در پیش است، اما در این اوضاع قمر در عقرب، دائم برخی جمله‌ها و گزاره‌ها از ذهنم عبور می‌کند که اگر این گزاره‌ها از ذهن عموم مردم و مدیران ارشد کشور هم عبور می‌کرد و به آن توجه می‌کردند دچار چنین اوضاع و احوالی نمی‌شدیم و بین خشکسالی و ترسالی معلق نمی‌ماندیم، از تشنگی نمی‌مردیم و از پرآبی سیل زده نمی‌شدیم. برخی از این گزاره‌ها عبارتند از:

١- چرا اینقدر با طبیعت نامهربان هستیم و ایمان نمی‌آوریم که طبیعت به هر کنش ما واکنشی شدیدتر نشان می‌دهد که خارج از تحمل انسان‌های ضعیف و پرمدعای دوران مدرن است؟ وقتی جنگل‌ها را برای ثروت بیشتر تخریب می‌کنیم، وقتی درختکاری را امری ضروری نمی‌دانیم پاسخ مادر زمین به ما سیل و طوفان است.

٢- چرا هشدار‌های علمی سازمان هواشناسی را جدی نمی‌گیریم و سرسری از کنار آن می‌گذریم؟ چرا اینقدر علم و دانش و بیش بینی علمی در ذهن ایرانی مسخره و شوخی می‌نماید و جدی گرفته نمی‌شود؟ چرا نمی‌دانیم که همه عالم برطبق قواعد و قوانینی لایتغیر می‌گردد و نمی‌توان آن‌ها را دور زد؟ چرا تصور می‌کنیم خیلی زرنگ و با هوش هستیم و می‌توانیم مانند اقتصاد و سیاست که دیمی و عوامانه مدیریت شده و نتایج آن را امروز می‌بینیم می‌توانیم قوانین تجربی و طبیعی را هم دور بزنیم؟

٣- چرا وقتی کشوری بحران خیز داریم ضعیف‌ترین افراد را بر اساس روابط قوم و خویشی بر مصادر سازمان‌های مدیریت بحران می‌گماریم و چند تجربه تلخ گذشته هم درس عبرت نشد و حتی یک نفر از مردم بخاطر نارسایی‌ها عذرخواهی نکرد و استعفا نکرد یا برکنار نشد؟

٤- چرا باید دائم غافلگیر شویم؟! هم در افزایش قیمت ارز؛ هم در سیل گلستان؛ هم در سیل دروازه قرآن شیراز؛ هم در خروج ترامپ از برجام؟ چرا در آینده پژوهی و پیش بینی رویداد‌ها متخصص نداریم و برای مواجهه با رخداد‌ها تدارک هوشمندانه نمی‌کنیم؟

٥- چرا خود را تافته جدا بافته از عالم دانسته و از تجارب جهان استفاده نمی‌کنیم؟ چرا تصور می‌کنیم خداوند و طبیعت نگاه متفاوتی به ما دارند و ما را از حوادث و بلایا و قحطی و کمبود بیمه نموده اند و هرچه بلا و بدبختی است مال دیگران است؟

٦- چرا وقتی بلا و مصیبتی بر کشور وارد می‌شود اولویت نهاد‌های دولتی، اعلام شماره حساب برای کمک‌های مردمی است و مردم هم به جای کمک و چاره جویی، دولت و حکومت را در معرض و آماج حمله و انتقاد قرار می‌دهند؟
 
حتما به این پرسش‌ها می‌توان پاسخ‌های متفاوتی داد و هر کدام در جای خود شایسته بررسی است، اما ذکر چند جمله‌ای را درباره آن‌ها ضروری می‌دانم.
 
مقصر نشان دادن یکسویه حکومت و مردم خطاست، در واقع از ماست که بر ماست. ما کشور و مردم و دولت متمایزی از جهان نیستیم و همان قواعدی که بر سیاست و اقتصاد و طبیعت مردم فیلیپین و اکوادور و کنیا و مصر و پاکستان و کره مسلط است بر مردم ایران هم مسلط است و راه شناخت این قواعد، علوم طبیعی و انسانی و اجتماعی است نه برخی توهمات و تخیلات اثبات نشده و تجربه نشده و خرافات ...
 
بدون توجه جدی و بنیادی به علم و دانش و تخصص، نمی‌توان بر زندگی مسلط شد و البته بعد از این تجهیز، توکل و معنویت هم به عنوان مکمل بکار ما خواهد آمد و نه بالعکس. اگر امروز کشور‌هایی مانند ژاپن و کره جنوبی و امریکا و کانادا و انگلستان و ایتالیا و آلمان علی رغم بلاخیز‌تر بودن ازما، کمتر دچار مشکلات می‌شوند هیچ دلیلی ندارد جز اینکه در مدیریت و حکمرانی و سبک زندگی و رفتار شهروندی و ... دستاور‌های علم و دانش بشری و تحقیقات و پژوهش‌های علمی را جدی گرفته و زندگی را سرسری و مضحکه نمی‌گیرند و دستاورد‌های تمدنی آن‌ها که ما را در تسخیر خود قرار داده نتیجه همین نگاه است. اگر می‌خواهیم مقهور رویداد‌ها و حوادث نباشیم باید در سطح حکومت و جامعه دست از خیره سری و لجبازی و حتی تقابل با عقل و خرد و اندیشه‌های درست و راهگشا برداریم، ما برای پیشرفت و آسایش نمی‌توانیم راهی متفاوت از جهان طی کنیم، البته با تکیه بر فرهنگ و باور‌ها و عقایدمان می‌توانیم راه بیشتر و کامل تری را طی کنیم یعنی پیشرفت مضاعف نه متفاوت. این نکته بسیار مهمی است که بسیاری برآن آگاه نیستند و فرق تفاوت و تکامل را در دنیای معاصر نمی‌دانند و جای تکامل به هرقیمتی در جستجوی تفاوت هستند.
 
داعشی‌ها اینچنین بودند و با همین نگاه علی رغم سواد دانشگاهی و دینی دست به هرجنایتی می‌زدند. خداوند متعال هم به انسان‌هایی وعده یاری ونصرت داده که با یاری او گام‌های استوار بردارند و آن نیست جز تکیه بر نیروی اندیشه و خرد و ایمان روشن بینانه.

زندگی در جهان معاصر مانند پرواز با هواپیماست، آسان و لذت بخش می‌نماید، اما این آسانی متکی بر میلیون‌ها قطعه فنی و علمی ودقیق است که با نقشه‌ای دقیق و هوشمندانه کنار هم قرارگرفته اند و راهبری آن نیز صرفا از عهده کادری متبحر و کاربلد بر می‌آید و این پرواز آسان و دلنشین با کوچکترین خطایی تبدیل به جهنمی سوزان می‌شود و به هنگام سقوط، داد و فریاد و استغاثه فایده‌ای ندارد.
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی