"دیدارنیوز" به انتشار تحلیل کامبیز نوروزی از دلایل فساد دولتی در ایران میپردازد؛
دیدارنیوزـ هرچند که تعریف مشخصی از یقه سفیدها و اینکه چه طیفی را مشخصا دربرمیگیرند وجود ندارد، اما به صورت کلی، یقه سفیدها به اعضای نظام بروکراسی و کارمندان دولت در بخشها و سطوح مختلف اطلاق میشود.
کامبیز نوروزی، جرم شناس در خصوص فساد نظام بروکراسی در ایران توضیح میدهد که ساخت قدرت در ایران و تمرکز تمام منابع در دست دولت، چطور به تولید فساد سیستماتیک منجر میشود.
کامبیز نوروزی در ابتدا به تفاوت میان جرائم یقه سفیدها و یقه آبیها (کارگرانی که کارهای بدنی و سخت انجام می دهند و از سطح درآمد و سواد بالایی برخوردار نیستند) اشاره کرد و گفت: یقه آبیها و یقه چرکینها، متعلق به طبقه فرودستاند و در صورت انجام جرم، عملا مرتکب جرم آشکار میشوند، جرم آنها ضمن اینکه محرز و مشخص است ممکن است توام با خشونت باشد اما جرائم یقه سفیدان را به سهولت یقه آبیها نمیتوان تشخیص داد و بسیار پیچیده و پنهان است.
نوروزی در خصوص فساد نظام بروکراسی گفت: فساد ساختار قدرت، چیزی است که مانند موریانه عمل میکند. فساد ساخت اداری در کشور با شکاف فزایندهای در حال گسترش است. تعبیر جرائم یقه سفیدها دلالت بر بخشی از مفهوم فساد اداری دارد یعنی به جرائمیاطلاق میشود که صاحب منسبان حکومتی به اعتبار حدود اختیاراتی که دارند و با سوء استفاده از قدرت مرتکب میشوند. آنها از دیوار خانه کسی بالا نمیروند و بانکی را سرقت نمیکنند، جنس جرائم یقه سفیدها منطبق بر مفهوم قدرت و سوء استفاده از آن است. مقامهای حکومتی هر یک حدود اختیاراتی دارند که این اختیارات را به شکل غیر قانونی به سمت منافع شخصی سوق میدهند و در اینجا است که بستر جرم فراهم میشود.
نوروزی در مصداق تعریف خود ادامه داد: به عنوان مثال مسئولی باید مجوزی برای وارد کردن کالایی در مقیاس معین صادر کند، این مجوز را برای کسی که شرایطش را ندارد، صادر کرده و از او سودی طلب میکند، مسئولی دیگر رشوه دریافت میکند که کاری را انجام دهد و یا آن را متوقف کند. دریافت پورسانت یا مال نامشروع برای بستن قرار داد از دیگر جرائم یقه سفیدان است.
این جرم شناس در توضیح فساد سیستماتیک در کشور گفت: وضعیت به گونهای است که گویی اداره کشور بدون فساد امکان پذیر نیست، به عنوان مثال شما اگر به ردیفهای بودجه شهرداری نگاه کنید یک ردیف بودجه درآمد حاصل از تخلف است. بنیاد این ردیف، غیر قانونی است، یعنی در واقع شهرداری بخشی از درآمدش را از محل رفتار غیر قانونی مردم کسب میکند. نتیجه منطقی این امر این است که اگر مردم قانونی رفتار کنند شهرداری بی پول میماند و این یعنی فساد سیستماتیک!
کامبیز نوروزی در بیان مثالی دیگر به بحران اقتصادی سال جاری و سیاستهای دولت اشاره کرد و گفت: بعد از آنکه در اواخر سال ۹۶ قیمت ارز رو به افزایش گذاشت، دولت در تصمیمیکه اکثریت اقتصاددانان موافق آن نبودند، قیمت ۴۲۰۰ تومان را برای دلار تعیین کرد. همزمان، سهمیههای کلانی برای واردات به شرکتهای مختلف با دلار ۴۲۰۰ تومان اختصاص داد. بعد از مدت کوتاهی مشخص شد که ۵ میلیارد دلار گم شده است.
نوروزی افزود: یکی از این شرکتها را به طور نمونه خود من پیگیری کردم، این شرکت برای واردات موبایل ۲۰ میلیون دلار گرفته بود؛ شرکتی که حدود هفت یا هشت روز پیش از این تصمیم دولت، موضوع فعالیت خود را به واردات موبایل اختصاص داده بود.
وی ادامه داد: در همان زمان، بحث ثبت سفارش غیر قانونی خودروهای لوکس مطرح شد. چند هزار خودروی لوکس ثبت سفارش غیر قانونی شدند. ثبت سفارش کار ساده ای نیست که با امضای یک نفر صورت پذیرد و کسی هم متوجه آن نشود، بلکه یک خط و یک فرایند است. با یک برآورد سر انگشتی، همین دو مورد چیزی حدود ده تا یازده میلیارد دلار ارزش مالی داشت، سرنوشت این همه پول چه شد؟ جز اینکه چندنفر اعدام شدند!
این جرم شناس با اشاره به ظهور سلاطین متعدد در بازار گفت: وجود این افراد یعنی فساد سیستماتیک. در فساد سیستماتیک، مقصود این است که حرکت سیستم بر مبنای قانون امکان پذیر نیست. دوم اینکه منافعی تولید میشود و این منافع به گونهای نیست که فقط با عمل غیر قانونی یک نفر انجام شود. هنگامیکه کسی وامی کلانی از بانک میگیرد و وثیقه بانکی که در اختیار بانک قرار میدهد ارزشی به مراتب کمتر از اصل مبلغ وام دارد، چندین نفر در جریان این پروسه قرار میگیرند که از بانک و شعبه و کارشناس و کارمندان شعبه و رئیس شعبه شروع شده و در نهایت به هیئت مدیره ختم می شود. تمام این اتفاقات میافتد اما آب از آب تکان نمیخورد. یک خط تولید فاسد ایجاد میکند و زمانی هم که کشف میشود مقابله ای با آن صورت نمیگیرد.
نوروزی در توضیح مصداقی دیگر از فساد سیستماتیک به بحث مدارس غیر انتفاعی اشاره کرد و گفت: از سال ۶۹ یا ۷۰ بود که قانون تأسیس مدارس غیر انتفاعی تصویب شد. اکثریت بزرگی از مدیران آموزش و پرورش مجوز مدرسه غیر انتفاعی گرفتند یا زمانی که مقررات مربوط به تأسیس دانشگاههای غیر انتفاعی تصویب شد تعداد زیادی از مدیران وزارت علوم مجوز گرفتند. این امر در تحلیل جامعه شناختی به معنای بستر فساد است. وقتی وزیر و معاون وزیر و مدیر منطقه، مدرسه غیر انتفاعی دارند شما چه انتظاری دارید.
نوروزی در ادامه صحبت خود به دلیل اصلی تولید فساد اشاره کرد و افزود: عامل اصلی تولید فساد، ساختار قدرت است زیرا در ایران این ساختار قویاً یک موقعیت جرم زا است. موقعیت جرمزا به وضعیتی گفته میشود که احتمال وقوع جرم افزایش پیدا میکند و دایره کسانی که ممکن است در معرض ارتکاب جرم قرار بگیرند زیاد میشود.
وی افزود: ساختار قدرت در ایران، اولا منابع سرشار قدرت از جمله پول، اطلاعات و انواع مجوزها را در اختیار دارد، همچنین به این دلیل که درآمد کشور از طریق فروش نفت است، دولت ثروتمندترین شخصیت حقوقی ایران است و تمام منابع مالی از طریق دولت تأمین میشود و سهم درآمدهای مالیاتی یا سود شرکت های دولتی بسیار ناچیز است. دوم اینکه دولت در ایران تمامیت خواه است.هر کاری در کشور باید با مداخله دولت و مجوز او انجام گیرد. سوم اینکه همه اطلاعات در اختیار دولت است.
نوروزی ادامه داد: دولت با دارا بودن این امکانات، فضای پنهانی پیدا میکند یعنی کلیت نظام تصمیم گیری دولت بدون هیچ استثنایی در فضای بسته اتفاق میافتد. شما هیچگاه نمیتوانید متوجه شوید که چرا و چگونه و با چه مکانیزمیقیمت ارز ۴۲۰۰ تومان تعیین شده و تحت هیچ عنوان نمیتوانید متوجه شوید که چرا بودجه به این شکل تنظیم شده است یعنی همه تصمیمات مهم کشور در فضایی بسته و پنهانی انجام میشود.
کامبیز نوروزی با اشاره به فسادزایی در چنین مکانیزمیگفت:یکی از شخصیتهایی که در سال گذشته وزیر یا معاون وزیر بود در سال ۹۲ که ثروت وزراء را اعلام میکردند، گفت که ثروتش ۸۰۰ میلیارد تومان است. این شخص از سال ۱۳۵۷ کارمند دولت بوده و با توجه به زندگی نامهاش هم از خانواده ثروتمندی نبوده است. این ۸۰۰ میلیارد تومان در چه مکانیزمیبه ثروت این شخص در سال ۹۲ تبدیل شده است؟
این جرم شناس در توضیح اینکه یک شبکه فساد چگونه ایجاد میشود گفت: یکی از مفاهیمیکه به چنین سازوکاری کمک کرد، اصطلاح مدیر دلسوز، مدیر انقلابی و مدیر متعهد است که از اوایل دهه ۷۰ و در دولت آقای هاشمیرفسنجانی مطرح شد. مدیر دلسوز یعنی کسی که ایثار میکند و با بدبختی و زحمت کار را انجام میدهد. این کلمه خود به خود این فرد را در حاشیه امن قرار میدهد و هر کاری هم که انجام دهد قابل بازخواست نیست. این زنجیره خود درگیر یک نظام بده بستان میشود، بدین معنی که فردی در یک جایی منافع دارد و فرد دیگر در جای دیگری منافعی دارد و این منافع را مبادله میکنند و با هم کنار میآیند.
کامبیز نوروزی در ارائه مثالی با موضوع رانت و فساد گفت: گفته شد که دولت ۳۰ هزار میلیارد تومان برای صندوقهای اعتباری ورشکسته خرج کرده و اخیراً هم در رسانهها خبری اعلام شد که هزار میلیارد تومان پول شرکت شاندیز را به سهامدارانش دادند. چرا؟ مجوز قانونی این امر کجا است؟ مؤسسههای اعتباری که ورشکسته شدند به بخشی از حاکمیت متعلق هستند که بیرون از ساختار قوه مجریه است. آیا در اینجا یک بده بستانی اتفاق نیفتاده است؟ این ۳۰ هزار میلیارد تومان نقش بسیار مهمیدر فجایع اقتصادی سال اخیر داشته است.