نام سرطان برای همه ما وحشتآور است. اما دکتر محمدرضا سعیدی محقق سرطان در گفتگو با دیدار تاکید میکند که بسیاری از سرطانهای درمان قطعی دارند. او تاکید دارد که نباید از شیمیدرمانی ترسید چرا که این روند بخش مهمی از فرآیند درمان است.
دیدارنیوز– پرستو بهرامیراد: آنچه در ادامه می خوانید بخش دوم گفتگوی دیدارنیوز با دکتر محمدرضا سعیدی، پزشک و محقق سرطان است. این گفتگو در مورد ماهیت بیماری سرطان، روشهای درمان بیماری سرطان، تفاوت سرطان خوشخیم و سرطان بدخیم و نیز سرطانهایی است که میتوانند به خوبی درمان شوند.
بسیاری از سرطانها در حال حاضر درمان قطعی و ریشهای دارند. بسیاری از بیماران سرطان سینه، دستگاه گوارش، سیستم تنفسی، سیستم ادراری و ... در حال حاضر میتوانند به صورت کامل درمان شوند و زندگی خود را ادامه دهند. در مورد بسیاری از سرطانها هم امکان افزایش طول عمر بیمار با بهرهگیری از روشهای درمانی مختلف وجود دارد.
این در حالی است که سرطان همان بیماری است که اگر در خانوادهای کسی بگیرد همه با وحشت و ترس راجع به آن صحبت میکنند. سرطان همان بیماریای است که بسیاری از ترس این موضوع که بفهمند این بیماری در بدنشان است شاید هیچگاه به دنبال درمان نروند. شنیدن اسم سرطان برای بسیاری به معنای نقطه گذاشتن در انتهای زندگی به حساب میآید.
در جهان یک روز را به نام سرطان نام گذاری کردهاند تا برای بسیاری از افراد، یادآور بشود که سرطان فقط یک بیماری است. سرطان در بسیاری موارد قابل درمان است و میتوان با مراجعه به موقع، آن را از بین برد؛ اما این موضوع نیاز به آگاهیرسانی دارد.
بیماری سرطان یک لغت کلی است و به مجموعه بیماریهایی گفته میشود که در آن، سلولهای بدن به حالت آنارشی در میآیند. سلولهای بدن به خاطرداشتن اطلاعات ژنتیکی متفاوت از یکدیگر دارای وظایف متفاوتی از یکدیگر هستند (با وجود اینکه سلول به وجود آورنده تمام سلولهای بدن مشترک است و همان سلول بنیادی نام دارد).
سلولهای بنیادی در بدن ما مسئول تولید تمام سلولهای بدن هستند که خودشان وقتی به شاخههای مختلف تقسیم میشوند سلولهای مختلف بدن ساخته میشوند مثل سلولهای مغز (نورون ها) یا سلولهای تشکیل دهنده استخوانها یا عضلات.
بخشی از این سلولها که از ریشه سلولهای بنیادی جنینی هستند در مغزاستخوان ما باقی میمانند که مسئول ساخت سلولهای خونی هستند (گلبولهای سفید قرمز و پلاکت ها) هر کدام از این سلولهای بنیادی که دچار مشکل شوند سرطان در آن قسمت ایجاد میشود که جلوتر عرض میکنم.
شما در نظر بگیرید یک سلول مادر است که به انواع مختلف تقسیم میشود و در هر مرحله که تقسیم میشود، سلول دیگر تشکیل میشود. اگر سلول نارس در خون باشد، نشان دهنده یک نوع از سرطان است، اگر در مغز و استخوان، سلولهای بنیادی و مادر دچار جهش شوند انواع سلولهای سرطان خون را به وجود میآورند که بر اساس این که آن جهش در کدام مرحله تقسیم و در کدام شاخه این تقسیم باشد سرطان آن قسمت از سلولهای گلبول سفید یا قرمز را تشکیل میدهند. این کلیت ایجاد سرطان سلولهای خونی را درنظر داشته باشید.
حال در ادامه تعریف کلی سرطان، خدمتتان عرض کنم که داخل و روی سطح هر سلولی، یک سری رسپتور (گیرنده) است که به واسطه این رسپتورها، سلول فعالیتهای خاصی را انجام میدهد یا از انجام آن جلوگیری میکند. یکی از مهمترین این گیرندهها، گیرنده مخصوص فرمان تقسیم سلولی و مرگ سلولی است.
در بدن انسان بعضی سلولها به عنوان سلول نگهبان فعایت میکنند. آنها به وارسی سلولهای بدن میپردازند تا ببینند کارشان را درست انجام میدهند یا نه. اگر ببینند سن سلول، بالا رفته و کارآیی قبل را ندارد یا به خاطر جهش ژنتیکی - که ممکن است روزانه در بدن ما هزاران بار و حتی میلیونها بار رخ میدهد- آیا این جهش موجب خارج شدن از مسیر اصلی کار سلول شده یا نه، آنگاه اگر این اتفاق رخ داده باشد و سلول نگهبان تصمیم بگیرد یک سلول باید نابود شود روی آن یک مارکر میزند یعنی از سیستم خارج است که توسط سلولهای دیگر کشته میشوند یا توسط ماکروفاژها خورده میشوند.
حالا ممکن است آن سلول قبول نکند کشته شود و شروع به تکثیر میکند. سلولهای اطراف را هم میگیرد و آنها را مثل خود یاغی میکند. این آغاز بافت سرطانی است و همان شروع آنارشی سلولی است. ممکن است در بدن این اتفاق در روز صد بار رخ دهد و بدن در مقابل آن قرار گیرد، اما بعضی وقتها این جهش در ژنوم سلول اینقدر زیاد اتفاق میافتد و قوی است که بدن قابلیت مقابله با آن را ندارد.
این تعریف کلی مسئله است. در به وجود آمدن سرطان، یک سری موارد ژنتیکی است مثل جهشها و موارد محیطی که در هر مورد موثر، هزاران نکته نهفته است. به عنوان مثال در قسمت جهشهای ژنتیکی، جهشهای نقطهای باعث ایجاد یک سری بیماری میشوند، جهشهای ترانسلوکاسیون باعث یک سری بیماری دیگر و یا به عنوان مثال، عامل محیطی سیگار و وابستگی آن به سرطانهایی مانند ریه، مثانه و... ثابت شده است.
حال در یک سری از موارد، بدن فرد در یک سن خاص، تنظیم شده که سرطان بگیرد، آن مقوله ژنتیکی کامل است که کاملاً خانوادگی است، ولی تمام بخش ژنتیک بر پایه احتمالات است و ما همیشه احتمالات را در نظر میگیریم. مثلاً گفته میشود اگر از یک خانواده، مادر و خاله شخص یا مادر یا مادربزرگ و یا خواهر به سرطان سینه مبتلا باشند یا شده باشند، احتمال مبتلا شدن دختر خانواده بالای ۵۰ درصد است (البته با در نظر کرفتن سن ابتلای آن افراد از خانواده) و این افراد باید غربالگری کنند و همین طور هم احتمال دارد بیماری را نگیرند. در مورد سرطان سینه، خانمها اگر یک سری فاکتور داشته باشند از سن سی سال باید برای غربالگری و پیشگیری اقدام کنند.
دلایل متفاوتی وجود دارد، از افزایش جمعیت و به نسیت آن افزایش تعداد بیماران تا تغییر شرایط زیست محیطی و افزایش مواجهه با مواد اکسیدان (سرطان زا) را می توان نام برد. یکی دیگر از دلایل افزایش ابتلا به سرطان را می توان تغییر سبک زندگی مردم دانست. این وضعیت نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا رخ داده است.
از دیگر دلایل می توان به بهم ریختگی ساعتهای خواب و بیداری، تغدیه نامناسب و استفاده از مواد غذایی نیترات دار و کنسروی به دفعات زیاد، سیگار و دخانیات اشاره کرد.
در حالت کلی میتوان گفت: یک سری سرطانها قابل پیشگیری هستند، اما یک سری نیستند. در یک سری سرطانها میتوان از همان مرحله اول، آن را تشخیص داد و جلوی پیشرفت آن را گرفت. یکی سری سرطانها خیلی زود در بدن منتشر میشوند (بعضیها از راه سیستم لنفاوی منتشر میشوند و یک سری از راه خون انتشار مییابند و یک بافت خاص را مورد تهاجم قرار میدهند و یک سری هم دنبال بافت خاص نیستند)، اما اینکه آیا واقعاً این بیماری، قابل پیشیگری هست یا نه، باید گفت: با یک زندگی سالم میتوان تا حدود زیادی از آن پیشگیری کرد. اما با تمامی این احوال، باز هم صد در صد نیست، ما نمیتوانیم در هیچ موردی ۱۰۰% مطمئن باشیم که یک شخص به سرطان مبتلا میشود یا خیر.
به عنوان مثال میدانیم که سیگار، ریز فاکتور اصلی سرطان ریه است، اما آیا همه سیگاریها سرطان ریه میگیرند؟ خیر و در عین حال یک نوع سرطان ریه در افراد غیر سیگاری شایعتر است. صرفاً دوری از این عوامل، موجب دور شدن از سرطان نیست که بخشی از آن مربوط به جهشها و اطلاعات ژنتیکی افراد است. جهشهای تکی که رخ میدهد موجب میشود فرد به سرطان مبتلا شود، حتی اگر سبک زندگی سالم باشد؛ بنابراین جواب این سوال هم بله است و هم خیر. میتوان شرایط را بدتر نکرد. ما به خاطر زندگی ماشینی، کمبود فعالیت و تغذیه اشتباه و نخوردن فیبر و سیزیجات به میزان کافی، میوه و لبنیات و آنتی اکسیدانها با مشکلات زیادی مواجه میشویم.
خیلی از سرطانها درمان قطعی دارند و به اصطلاح Cure Rate یا رفع کامل بیماری بدون عود دارند و در بعضی موارد سعی میکنیم با درمان، طول عمر بیمار را بالا ببریم. یک سری بیماریها بعد از تشخیص به درمان کامل میرسند و بیماری ریشه کن میشود. مثلی خیلی از سرطانهای سینه، دستگاه گوارش و خون. متاسفانه بعضی از انواع سرطان به خاطر تهاجم سریعی که دارند و یا تشخیص دیرهنگام در اثر مراجعه دیر بیمار و متاستازی که در بدن دارند میزان تخریب بافتی که ایجاد میکنند بسیار زیاد است و فقط میتوان کاری کرد که سیر بیماری قابل تحملتر شود. این موارد زیاد نیست.
اکنون خیلی از بیماران سرطان سینه، دستگاه گوارش، سیستم تنفسی، سیستم ادراری و... به درمان کامل رسیده اند و در مواردی هم تحت کنترل قرار گرفته اند. سرطانهایی که به درمان کامل میرسند، بعد از آن زندگی عادی دارند وحتی شاید از یک فرد عادی بهتر زندگی کند، چون یک بار بدن با سرطان مواجه شده و آن را شکست داده، ممکن است بدن فرد دیگر با سرطان درگیر نشود. یک سری هستند که بیماری فقط از حالت اکتیو و تهاجمی اولیه فروکش میکند و با شیمی درمانی آن را محدود میکنند. اگر توده قابل جراحی باشد آن را خارج میکنند یا کار پیوند انجام میدهند.
مثلاً در یک مورد، بیماری با علائم اولیه تب، بیقراری، تعریق شبانه و کاهش وزن شدید مراجعه میکند. در اسکن بدن میبینند غدد لنفاوی شکمی او درگیر شده است. تشخیص سرطان قطعی میشود. در نمونهبرداری مغز استخوان، نوع آن مشخص میشود و شیمی درمانی انجام میدهد و بعد از آن، بیماری فروکش میکند و سلولهای سرطانی در خون دیده نمیشود.
دور آن غده لنفاوی، بافت فیبروزه و کلسیفیه تشکیل میشود و نشان میدهد آن بافت فعال نیست. بعد با اسکن مطمئن میشود یک سلول هم فعال نیست. آن موقع تصمیم گرفته میشود که آن را خارج کنند یا نه. اگر در سیر درمانی به این نتیجه برسند که هنوزاحتمال ایجاد سلول سرطانی وجود دارد پیوند مغز استخوان انجام میدهند.
تمام این موارد را عرض کردم که بگویم درمان و راه حل برای هر قسمت وجود دارد. در عین حال و متأسفانه به خاطر ماهیت داروهای ضد سرطان، ممکن است بیمار به عوارض جانبی این داروها مبتلا شود. مثلاً استفاده از داروی ضد سرطان، سیستم ایمنی را تضعیف میکند و ریزش مو وجود دارد، ولی بعد از قطع داروها، علائم از بین میروند (موها دوباره رشد میکنند و سیستم ایمنی، دوباره به حالت عادی باز میگردد).
همه سرطانها بدخیم نیستند و یک محدوده خیلی کمی از آنها بدخیم هستند. بعضی از بافتها خوش خیم ندارند و به عنوان مثال در سرطان پانکراس، بسیار دیر خودش را نشان میدهد و وقتی هم خودش را نشان میدهد بسیار عمیق است و جمع کردن آن بسیار سخت خواهد بود و در بعضی موارد تشخیص نوع بدخیم آن از خوش خیم آن در زیر میکروسکوپ هم بسیار سخت است. جالب است بدانید استیو جابز هم در اثر این بیماری فوت کرد، البته بهتر است بگوییم از عوارض آن که باعث نارسایی تنفسی شده بود فوت کرد.
حتی با بهترین شرایط از نظر پیگیری درمان و تشخیص و ... لذا سرطان در بعضی از ارگانها به خودی خود بدخیم است، ولی در بعضی از بافتهای بدن، درمان غده بدخیم آن راحت است. مثلاً تودههای کلیه از نوع بدخیم آن هم قابل مدیریت کردن است.
در نوع بدخیم، میزان طول عمر کاهش مییابد، اما بعضی از سرطانهای خوشخیم هم که زمان زیادی از تشکیل آنها میگذرد ممکن است تغییر ماهیت دهند و بدخیم شوند و به حالت تهاجمی دربیایند وجاهای دیگر بدن را بگیرند. زمانی میگوییم یک توده بدخیم است که شروع به پخش شدن کند و بافتهای اطراف را بگیرد و رفتار تهاجمی داشته باشد و این نشانه بدخیم بودن آن است. به طور واضحتر این میل به تهاجم و درگیر کردن بافتهای دیگر، مشخصه اصلی سرطان بدخیم است.
یکی دیگر از معیارهای بدخیمی و در عین حال از عوامل تاثیر گذار در نوع درمان و میزان طول عمر بیمار، بر میگردد به این که در زمان تشخیص، اگر ببینید به غیر از آن بافت درگیر، در بافت دورتری این نوع سلول دیده میشود (در نگاه تخصصیتر در دیگر سمت دیافراگم و سیستم لنفاوی یا خونی) این نشانه تهاجم سیستمیک و متاستاز است و در میزان عمر بیمار تاثیرگذار است.
بخوانید: فرهنگ سازی در مقوله سرطان بلندمدت و ریشهای است (بخش اول گفتگو با دکتر محمدرضا سعیدی)
درمان مبتنی بر درمان خوراکی، درمان تزریقی، عمل جراحی و اشعه درمانی است که هر کدام، زیر نظر متخصصان محترم آن قسمت انجام میشود که متشکل از همکاران متخصص خون و انکولوژی، متخصصین رادیوانکولوژیست، جراحان سرطان، متخصصین پزشکی هستهای، رادیولوژیستها و دیگر همکاران انجام میشود. متخصصین خون و انکولوژی برای بیماران، رژیم شیمی درمانی میگذارند و زیر نظر همکاران رادیوتراپی، اشعه درمانی یا پرتو درمانی انجام میشود که آن تکه سلول را با اشعه از بین میبرند. براساس نوع توده، مکان توده، ماهیت سلول و بافت اطراف و نظر همکاران محترم در زمان شروع رژیم درمان، ممکن است ترتیب هر کدام از این مراحل متفاوت باشد.
به عنوان مثال بعضی از انواع سرطان سینه در ابتدا باید جراحی شوند سپس شیمی درمانی و اشعه درمانی و در بعضی دیگر برعکس، ابتدا شیمی درمانی انجام میشود، سپس جراحی. خیلی سرطانها سریع درمان میشود خیلیها طول میکشند، اما باز هم درمان میشود. اینکه گفته میشود سرطان، درمان ندارد، درست نیست.
فقط طول درمان و شکل درمان تفاوت دارد. خود لغت شیمی درمانی برای مردم ترسناک است. همه از شیمی درمانی میترسند و اینگونه ترسیم شده که شیمی درمانی هیچ تأثیری ندارد و بهتر است بدون درمان و درد کشیدن حاصل از درمان این چند صباح آخر را بگذرانیم، اما واقعا این باور بسیار غلط است و انجام شیمی درمانی بخش مهمی از درمان و بهبودی است.