پیشتر قسمت اول میزگرد دکتر علی هاشمی و سردار مهدی ابویی را منتشر کردیم. اینک قسمت دوم و پایانی میزگرد ارزیابی سیاستهای کلی نظام در بحث قاچاق مواد مخدر و اعتیاد را پیش رو دارید.
دیدارنیوز - دکتر علی هاشمی و سردار مهدی ابویی دبیران کل سابق ستاد مبارزه با مواد مخدر در میزگرد دیدارنیوز به ارزیابی سیاستهای کلان جمهوری اسلامی در مواجهه با مواد مخدر پرداختند. قسمت اول آن را پیشتر منتشر کردیم و اکنون قسمت دوم و پایانی میزگرد ارزیابی سیاستهای کلی نظام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر و اعتیاد را پیش رو دارید.
ـ یک زمانی سیاست در مواجهه با مواد مخدر به سمت مبارزه با عرضه رفته بود، اما امروز بیشتر توجهها به سمت تقاضا است. به نظر میرسد زمانی از این ور بام میافتیم و زمانی هم از آن ور بام. زمانی روی بحث عرضه تمرکز کردیم و از تقاضا غافل شدیم، اما در بحث عرضه اصلا موفق نشدیم. عرضه همچنان بوده ما کانال حفر کردیم، سیم خاردار کشیدیم، اما قاچاقچی همچنان کار خود را انجام داد و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که با کار فرهنگی جلوی تقاضا را بگیریم. آیا در مبارزه بین عرضه و تقاضا به تعادلی دست پیدا کردهایم؟
دکتر علی هاشمی: سوال دقیقی پرسیدید؛ وضعیتی که الان داریم ناشی از دو وضعیت کلان است. یکی جذابیت اقتصادی این پدیده است. یک گرم هروئین در افغانستان یک دلار بود، این یک گرم وقتی به اروپا میرفت به ۱۲۰ دلار میرسید. از جذابیت اقتصادی سختتر، تقاضا است. جدی بودن تقاضا به عوامل متعددی ربط دارد؛ عوامل خرد و میانی و عوامل کلان. عوامل خرد و میانی نهایتا ۴۰ درصد است اما عمده مربوط به عوامل کلان است. عوامل کلان بسیار مؤثر است. یک برخورد غلط در مسائل فرهنگی بازخوردش در مسائل اجتماعی است. نگاه رسمی حاکمیت هنوز راجع به موسیقی و کنسرت مشخص نیست؛ هنوز راجع به حجاب مشخص نیست؛ ما با کارهایمان حجاب را سیاسی میکنیم. تمام کارهای اشتباهمان در حوزههای مختلف برمیگردد به حوزه اجتماعی و اعتیاد. هنوز هم برآیند من این نیست که کفه تلاش ما برای کاهش تقاضا بیشتر است. عمده تلاشها معطوف به سمت عرضه است. خانوادههای معتادها رها شدهاند و کار ندارند و نمیدانند چطور زندگی کنند.
به اعتقاد من باید جذابیت اقتصادی را از مواد مخدر بگیریم. یکی از بنیادیترین راههای گرفتن جذابیت اقتصادی که ساده نیست و باید با مافیای مواد مخدر بجنگیم، کشت خشخاش است. در واقع الان برای کاهش تقاضا، کار جدی انجام نمیشود. سیاستهای کلی از سال ۸۵ خوب شد، اما سیاستهای دهه اول و دوم انقلاب ما را به اینجا رساند. برای کشت شقایق هنوز نتوانستهایم مجوز از سازمان ملل بگیریم. اگر کشت خشخاش را نابود نمیکردیم خیلی وضعمان از شرایط فعلی بهتر بود. از اول انقلاب ۱۶ میلیون نفر را دستگیر کردهایم. تا دو دهه اول انقلاب معتادها را برای یک گرم مصرف زندان میکردیم. الان عاقل شدهایم و میدانیم زندانی کردن اینها معضلات بیشمار دیگری برای کشور دارد. از این ۱۶ میلیون ۶۸ تا ۶۹ درصد دستگیریها مستقیم و غیرمستقیم مربوط به مواد مخدر بود، پس باطل بود.
تکمیل میکنم سخنان سردار را، بله سیاستها خوب است اما از سال ۸۵ خوب شد. از سال ۸۳ که آیتالله شاهرودی را توجیه کردیم که معتاد باید بکشد و تزریق هم بکند، اما اجازه بدهید به اینها سرنگ بدهیم تا دیگران را به ایدز مبتلا نکند. در این مسیر متأسفانه خیلی از کارهای اشتباه را انجام دادیم که نابود کردیم و در مقابل خیلی از کارها را نکردیم. الان هم یک کارهایی به عنوان نمونه انجام میدهیم، مثلا اعلام کردیم معتادهایی که ترک کردند، برای اشتغالشان وام میدهیم. از این ۳ میلیون به چند نفر وام دادهایم؟ فکر نمیکنم به ۵ هزار نفر رسیده باشد. باید به یک باور ملی برسیم. رهبر انقلاب سال ۸۵ نامه میزند که من نگرانم که سران سه قوه تقسیم کار نکنند و این کار انباشته بشود؛ که همینطور هم شد.
ـ. دورهای بابت مواد مخدر معتادان را به زندان میفرستادیم؛ بعضا حبسها طولانیمدت بود و مکانهایی تحت عنوان جزیره و آب حیات داشتیم. زمانی که معتاد را به عنوان مجرم تلقی میکردند و به زندان میفرستادند، اگر زندان طولانی میشد، آیا فکری به حال آسیبهای بعدش شده بود؟ مثلا برای خانوادهاش.
سردار ابویی: اگر بخواهیم نگاه کلی در ۴۰ سال بکنیم، مهمترین ضعفمان در مدیریت و اجرا است. در حقیقت دولتها حتی اگر باور ملی داشته باشند؛ در عمل این باور تحقق پیدا نکرده؛ به اندازه تهدیدی که از این معضل داریم که بایستی مستمرا دولتها با تمام توان پای این موضوع میایستادند. مدیریت هم با تمام توان تعمیم پیدا میکرد و یک اجرای متناسب با معضل میداشتیم. ما در تمام این موارد مشکل داشتیم. من میخواهم زمان را تقسیمبندی کنم. در زمان جنگ سه اتفاق افتاد؛ یکی تنظیم مبانی سیاستها و نگاه جمهوری اسلامی به این پدیده است؛ دو تصویب قانون شورای انقلاب و سه، اقدام در مبارزه با پدیده قاچاق که این را تا سال۶۳ جمع کردیم. تا سال ۶۷ در سازمان ملل ایران را مبدأ تولید تریاک معرفی میکردند و بعد از آن دنیا پذیرفت که ایران در صف اول مبارزه است و در مبارزه با مواد مخدر جدی و صادق است. ما در سطح بینالمللی موفق بودیم.
ـ پس در مورد گزارش سازمان ملل که ایران را یکی از ۵ کشوری میداند که اولا بیشترین مصرف مواد مخدر صنعتی را دارد و ثانیا ایران را صادر کننده مواد مخدر صنعتی به آسیای جنوب شرقی معرفی میکند؛ چه باید کرد؟
سردار ابویی: اشکالی که شما مطرح کردید که ما شیشه صادر میکنیم؛ ادعای آنهاست و خیلی هم بازتاب ندارد.
ـ. ما بابت این موضوع چند هزار زندانی در آن کشورها داریم.
سردار ابویی: در جنوب شرق آسیا است و بازتابی ندارد، چون شیشهای که در ایران تولید میشود، جعلی است و اصلی نیست؛ شیشه واقعی در تایلند و ژاپن و هلند تولید میشود و اصلا به ایران نمیآید. شیشه ایران جعلی و تقلبی است و تخریب بسیار بدی دارد و به علت نامرغوب بودن، دیگر در خارج مشتری ندارد و به خاطر ارزان بودن، بازار پیدا کرده بود.
اما در اول انقلاب با تمام مشکلاتی که داشتیم، آن سه اتفاق از شاهکارهای انقلاب است. البته این با سیاست سازمانهای امنیتی دنیا و موضوع مواد مخدر در دنیا مدیریت میشود و نمیگذارند مرکز خشت خشخاش از آسیا به جای دیگری برود. میخواهند در جهان اسلام باشد. ۸۵ درصد مرفین دنیا را افغانستان تولید میکند و بعد از ایران، بلافاصله کشت در افغانستان شروع شد. عدهای از ایرانیها را خصوصا از ناحیه بلوچستان بردند آنجا و فعالشان کردند که به امر قاچاق بپردازند. هدف داشتند؛ در فاصله سالهای ۶۴ تا ۶۷ گروههایی را برای قاچاق مواد مخدر مسلح کردند. بخش اعظم خاک شرق ما در اختیار آنها بود؛ آنها ما را با یک جنگ فرسایشی مواجه کردند. وقتی جنگ تمام شد، بخش اعظمی از خاک شرق ما در اختیار آنها بود. حتی در روز روشن از ۴ بعدازظهر کرمان و بم را میبستند و امنیت نبود.
بعد از جنگ یک زمانی از سال ۶۷ تا ۷۰ در مجمع تشخیص مصلحت، قانون تکمیل و تصویب شد و ستاد مبارزه با مواد مخدر تشکیل شد که اختیارات زیادی دارد و ستادی با این اختیارات در نظام نداریم. در این ایام نظام در این حوزه موفق بود و شرق کشور را توانستیم پاکسازی کنیم و ورود مواد مخدر کاهش پیدا کرد. در این سالها تصمیم بر این شد معتاد، زندان نرود بلکه به اردوگاه برود تا سالمسازی انجام شود. ما سه اردوگاه داشتیم؛ اردوگاه سخت برای کسانی بود که بارها دستگیر میشدند اما اصلاح نمیشدند. در آن دوره اعتیاد همه جا را گرفته بود. من یک گزارش تحلیلی از وضعیت تهیه کردم؛ گزارش در آذر ۶۷ تهیه شد. به آقای سراج تحویل دادم که خدمت امام برساند. خدمت امام عرض کردم، کمیته توان مبارزه با این وضعیت را ندارد و نظام باید تمام قد وارد شود. این اردوگاهها ساخته شد. در اردوگاهها بنا شد معتادان همه حرفهها و صنعتها را یاد بگیرند. اردوگاه همدان و مشهد از آن جمله است. قرار شد آنجا هم کار بکنند و هم به سلامت زندگی کنند. اما بدترین مقطع زمانی دهه ۷۰ بود. از ۷۱ شروع شد تا سال ۸۰؛ این سالها بدترین دوران ماست. تمام اردوگاهها تعطیل شد، معتادها را بردند زندان و اشرار برگشتند.
مقطع دومی که ما توفیق داشتیم از ۸۰ تا ۸۴ است. در این دوره سیاستهای کلان تنظیم شد، به پیشگیری و درمان اولویت دادیم و اردوگاهها فعال شد که معتادها زندان نروند و مبارزه، عملیاتی شد. در شرق کشور اشرار و قاچاقچیها قدرتی شده بودند، خراسان دست اشرار افغانی بود و در ارتفاعات ایران اردوگاه داشتند و بخش کرمان و سیستان دست بلوچها بود و آنها نقشه داشتند که بلوچستان را از ایران جدا کنند. از سال ۸۵ به بعد هم دوباره بدترین دوران ما است.
ـ. گفتید ما جلوی کشت خشخاش را گرفتیم. شما این را موفقیت برای نظام میدانید. آن موفقیت را صرفا در آن مقطع زمانی میدانید یا همچنان موافقید که عدم کشت ادامه پیدا کند؟
سردار ابویی: ما باید پیشگیری کنیم که جامعه سالم، درگیر اعتیاد نشود و نکته دیگر بحث درمان معتادها است. در درمان میتوانیم موادی به آنها بدهیم که هم نرود به سمت مواد خطرناکتر و هم درمان شود. اگر به این نوع مواد نیاز پیدا کنیم، باید کشت کنیم؛ هم برای دارو و هم برای درمان. منتهی باید در نظام مصوب بشود که احتیاج به مواد داریم و اینها باید کشت شود.
ـ. جناب دکتر هاشمی در حال حاضر در چه وضعی به سر میبریم.
دکتر هاشمی: به جد میگویم؛ نظام توانایی مقابله با این تهدیدها را دارد. سالهای ۸۱ یا ۸۲ گزارشی از بازدید از زندانهای سیستان و بلوچستان آمد که البته برای من جای تعجب نداشت. حتی در زندانی در اسپانیا که بسیار مدرن بود و ما به آنجا رفته بودیم؛ پرسیدم در اینجا هم مواد وارد میشود؟ گفتند بله اینجا هم مواد میآید. در زندانهای ما که به ۳۵ روش مواد وارد زندان میشود. به دوستان گفتم به هر صورت جلوی ورود مواد را بگیرند و هفته بعد بررسی کنند؛ دیدند مواد نرفته، اما معتادان زندان در آن یک هفته به جای مواد، موکتها را کندند و چسب آن را آتش زدند تا از تینر آن استفاده کنند. ما دریافتیم که اگر مواد سنتی در اختیار معتاد قرار نگیرد، به سمت مواد صنعتی میرود.
اگر امروز بگویند که افغانستان کل موادش را به فلان کشور داده و سالانه ۲۰ میلیارد دلار میگیرد و نمیگذارد به جای دیگر برود بحث اعتیاد ما حل میشود؟ به هیچ عنوان؛ به مراتب وضعیت ما بدتر میشود. چون به سرعت به سمت مواد صنعتی میرود. حتی گران و ارزان شدن ضربه میزند؛ یعنی اگر تریاک را گران کنید فکر میکنید موفقیتی به دست آوردهاید؟ معتاد به سمت چند مصرفی میرود و کارتون خوابی تسریع پیدا میکند.
کشور ما یک درصد جمعیت دنیا را دارد، یک درصد خاک دنیا را دارد، ۵/۶ درصد منابع دنیا را دارد و در مجموع باید شاخصهای رفاهی ما ۶ برابر از میانگین شاخصهای دنیا بالاتر باشد. چرا نرسیدیم؟ چون ما به یک چیز مبتلا هستیم و آن بحران ناکارآمدی مدیریت است. فساد هم هست. در ۵ سال از ۷۸ تا ۸۲؛ فقط به دلیل همکاری با قاچاقچیان، ۶۷ هزار نفر از خودمان را دستگیر کردیم. آن را گزارش ویژه هم کردیم و برای مسئولان فرستادیم. تا راهکار مناسب پیدا نکنیم وضعیت همین است. در تمام دنیا همین حالت است. این تکملهای بود که لازم بود توضیح بدهم.
اما اینکه الان چه وضعیتی داریم؛ از بُعد اجرا وضعیت بسیار بدی داریم. مدیریت ستاد فشل است. این مسئله جزو اولویت اول جامعه است. جدیترین معضل مدیریت ستاد است. رحمانی فضلی در جایگاه رئیس دیوان محاسبات به حق به نجار وزیر کشور وقت میگوید تو دو شغله هستی یا ستاد یا وزارت کشور ولی الان خودش دوشغله است و همین خطا را دارد انجام میدهد.
ـ. یعنی فشل عمل کردن ستاد به خاطر این است که زیر نظر وزارت کشور است؟
دکتر هاشمی: قطعا یکی از دلایل همین است. باید خود ستاد آسیبشناسی شود. باید ببینیم بهصورت ستادی میتوان آن را اداره کرد یا نه. منظمترین دوره ستاد در دوره مهندس موسوی است. آخرین نمره را دکتر احمدینژاد گرفته است. البته الان ارزیابی جدید کردیم، دولت روحانی بدتر عمل کرده و در رده آخر قرار گرفته است.
- جناب سردار ابویی! شما هم جمعبندی خودتان را بفرمایید.
سردار ابویی: ما در تنظیم سیاستها خوب عمل کردیم؛ فقط سیاستها را با تاخیر مصوب کردیم. ما در واقع به هدفمان نرسیدیم. این توان از هر جهت هست. ما باید در دهه هفتاد به این مسئله میرسیدیم. اشکال اساسی در مدیریت و اجرا است. جز در مقاطع ۶۷ تا ۷۰ و ۸۰ تا ۸۵ ما ضعیف و فشل بودیم. در غیر از آن دو مقطع در حدفاصل ۶۰ تا ۶۳ دوره خلخالی؛ در حوزه مبارزه قوی و خوب عمل کردیم. در بقیه موارد ضعیف عمل کردیم و این اشکالات باعث شد ما به اهدافمان نرسیم. در حوزه اعدام و مجازاتها، تا حدودی در کنترل قاچاق تاثیرگذار بوده است، ولی نتوانسته ما را به اهدافمان برساند. در اعدام منظور عناصر اصلی بود. امام فرمود: اگر محقق شود کسی کارش پخش مواد است، مفسد فیالارض است و باید اعدام شود، اما عدهای نباید اعدام میشدند. اگر خوب عمل میشد مجازاتها در پیشگیری و کنترل تاثیر گذار میبود.
- از شرکت شما در این میزگرد متشکریم.