تیتر امروز

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود
نگاهی به آنچه که در دهمین سالگرد تأسیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران گذشت

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

آیین دهمین سال تأسیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران، همراه با تجلیل از مؤسس این انجمن، مجتبی مقصودی به همت انجمن علمی مطالعات صلح ایران، خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری جمعی از انجمن‌های...
اسماعیل کهرم: مدیریت آب را از دست سیاسیون بگیرید/ زاینده رود را ما کشتیم/ من ۱۰ سال پیش گفتم تا سال ۱۴۰۴ آب تهران تمام می‌شود، کسی توجه نکرد/ با فروش میوه به کشورهای عربی حتی پول آب مصرف شده برنگشت
گفت و گوی دیدار در برنامه «تیتر» با یک کارشناس برجسته محیط زیست

اسماعیل کهرم: مدیریت آب را از دست سیاسیون بگیرید/ زاینده رود را ما کشتیم/ من ۱۰ سال پیش گفتم تا سال ۱۴۰۴ آب تهران تمام می‌شود، کسی توجه نکرد/ با فروش میوه به کشورهای عربی حتی پول آب مصرف شده برنگشت

«تیتر» در یکی دیگر از سلسله برنامه های خود میزبان دکتر اسماعیل کهرم بوم شناس و فعال محیط زیست بود؛ او در این گفت و گو تاکید داشت که برای گذار از وضعیت بحران کنونی باید مدیریت را از دست سیاسیون...
خود تحریمی ایران در تجارت بین‌الملل/ بخش خصوصی نامحرم نیست
در گفت‌وگوی دیدار با محمد هاشمی‌فرد، فعال و تحلیلگر تجارت بین‌الملل مطرح شد

خود تحریمی ایران در تجارت بین‌الملل/ بخش خصوصی نامحرم نیست

در برنامه «اقتصاد پلاس» با حضور محمد هاشمی‌فرد، فعال و تحلیلگر تجارت بین‌الملل، چالش‌های ساختاری اقتصاد ایران و دلایل کاهش سهم کشور در بازار‌های جهانی بررسی شد. این کارشناس معتقد است ریشه اصلی...
نگاهی به آنچه که در دهمین سالگرد تأسیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران گذشت

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

آیین دهمین سال تأسیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران، همراه با تجلیل از مؤسس این انجمن، مجتبی مقصودی به همت انجمن علمی مطالعات صلح ایران، خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری جمعی از انجمن‌های علمی و نهاد‌های مدنی و مؤسسات فرهنگی در محل موزه ملی ایران برگزار شد.

کد خبر: ۱۹۱۷۷۳
۱۳:۰۹ - ۰۲ آذر ۱۴۰۴

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

دیدارنیوزـ مسعود پیوسته: این مراسم مفصل چهار ساعته، ۳۲ سخنران داشت که قرار بود هرکدام به مدت کمتر از ده دقیقه سخن بگویند. در بین سخنوران، نام دو تن برایم جالب‌تر آمد، اولی نام محمود دولت آبادی، از یادگاران ادبیات معاصر ایران؛ و دومی نام علیرضا نامور حقیقی‌ سیاست خوانده‌ ساکن خارج از کشور بود که پیام ویدئویی اش در باب دهمین سالگرد تأسیس انجمن صلح ایران برای میهمانان حاضر در سالن پخش نشد و امروز، به شکل تصادفی پیامش را در شبکه‌های اجتماعی دیدم.

شاید بخاطر طولانی بودن مراسم، مجریان متنوع و سیالی در طی چهار ساعت برگزاری آیین برگزاری تجلیل از مجتبی مقصودی، مؤسس انجمن و پاسداشت تأسیس ده سالگی این انجمن داشت. نشستی که اگر اغلب سخنرانان در طول نگاه یکدیگر، به نطق پرداختند، از بین این همه، دو سه سخنور هم بودند که هم به نقد دیگر سخنرانان پرداختند و هم به نقد فرمی‌ انجمن علمی مطالعات صلح.

این گزارش، شرح کم و کیف برگزاری این نشستِ دو منظوره است. هم پاسداشت سالگرد تأسیس انجمن صلح؛ و هم تجلیل و بزرگداشتِ مؤسسِ این انجمن،  مجتبی مقصودی.

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

درآغاز، جواد رنجبر درخشیلر، نائب رئیس انجمن علمی مطالعات صلح، به عنوان دبیر اجرایی این مراسم و مدیر و مجری نشست، خطاب به جمعیت حاضر در سالن گفت: «ده سال برای یک انجمن، عمر زیادی نیست. اما در شرایطی که انجمن‌ها روزگار می‌گذرانند و انجمن صلح هم گذرانده، زمان زیادی است و من امروز به عنوان عضو کوچکی از انجمن صلح، این افتخار را دارم که پیشینه‌ی انجمن را براحتی و با افتخار بگویم و به رو بیاورم که این انجمن در ده سال گذشته، در شش سالی که آقای دکتر مقصودی رئیسش بودند، در سه سالی که خانم دکتر تیشه یار رئیسش بودند و در تقریبا یک سالی که آقای دکتر فاضلی رئیسش هستند، قریب به هزار نشست برگزار کرده. هزار نشست علمی که از تک تک شان (البته با کمی تسامح) می‌شود دفاع کرد و در ادبیات صلح (حالا اینجا استفاده از کلمه‌ی ادبیات با کمی تسامح است، ولی در آفرینش ادبیات صلح، در افزایش منابع صلح) انجمن، نقش مهمی داشته. این را از این جهت عرض نمی‌کنم که انجمنِ ماست، از این رو عرض می‌کنم که بگویم از این کار‌ها هم می‌شود کرد و باید کرد و راهی هم جز این نیست. انجمن، هشت همایش بزرگ برگزار کرده و ده سال دیگر هم پیشِ رو داریم و امیدواریم در این ده سال هم بتوانیم کار‌هایی بکنیم.»

سپس نعمت الله فاضلی، رئیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران، پشت تریبون رفت و خطاب به حاضران گفت: «من که سخنرانی هایم اغلب سه ساعته است، قرار است اینجا در سه دقیقه به شما خیرمقدم بگویم و این فرصتِ نهایتا سه دقیقه، (بالبخند) می‌توانم بگویم یک اعجاز است!

در همین سالن، نگهبانِ

اینجا که مرا نمی‌شناخت، از من پرسید، آقا این تابلو نوشته انجمن صلح ایران، مگر ما در ایران صلح داریم؟

گفتم نه. گفت پس می‌خواهید چکار کنید؟ گفتم به همین دلیل که صلح نداریم به انجمن احتیاج داریم. اگر صلح بود که به انجمن نیازی نبود. چون جهل هست، به علم احتیاج داریم. چون خشونت هست، به مهربانی احتیاج داریم و الی آخر که دیگر ادامه نمی‌دهم، چون ادامه دهم خاموش نمی‌شود ذهنم!»

محمدحسین پاپلی یزدی، جغرافیدان، محقق و نویسنده‌ی آثاری، چون شازده حمام و مذهب عشق، سخنران بعدی بود که کلامش را با بیتی از نظامی آغاز کرد و گفت: «می‌گویند به رایی لشکری را بشکنی پشت/ به شمشیری یکی تا ده توان کشت»

خب، این بر مبنای این است که آخرِ هر جنگی صلح است، بروید مذاکره کنید و به دنبال صلح باشید.

خب، اگر ما بگوییم انجمن صلح برود در خاورمیانه صلح ایجاد کند، این یک کار بزرگ نشدنی است. می‌تواند از نظر تئوری و نظری، سال‌های سال بنویسد. ولی حتما انجمن در نشست‌ها و کارهایش یکسری خطوط عملی را هدف قرار داده و دارد انجام می‌دهد. من هم امروز تأکید بر همین خطوط عملی انجمن را دارم و می‌خواهم در برنامه‌های شان، به دیپلماسی آب هم توجه کنند. صلح ممکن است داخل خانواده باشد، داخل خانواده که ماشاءالله این همه دعوا و طلاق هست، ممکن است داخل یک محله یا شهر باشد و یا ممکن است ملی باشد بین اقوام مختلف، همسایه‌های ما بخصوص افغانستان که هنوز کشور قومی است. وقتی که شناسنامه صادر می‌کند، می‌نویسد قوم هزاره، قوم تاجیک و قوم ... اقوامی که با هم کنار نمی‌آیند.

خدا بیامرزد پدر کسانی را که از دو هزارسال پیش، ملی گرایی و ملت را در این مملکت ایجاد کردند.»

وی ضمن قرائت قسمتی از کتاب «دیپلماسی آب» ش، به نسبت صلح و دیپلماسی آب پرداخت و گفت: «ما الان در یک شرایط بحران آبی هستیم در کل منطقه. ما کنوانسیون ۱۹۹۷ را امضاء نکردیم. هی به افغانستان می‌گوییم چرا سد می‌سازید؟ او هم می‌گوید خب شما چرا سد می‌سازید به طرف عراق؟ خب وضع دریاچه ارومیه را هم دیدیم؛ بنابراین اینها عواملی‌اند که یک عده می‌گویند جنگ آینده بر سر آب است. خواهش می‌کنم که این انجمن صلح، یکی از دستورکارهایش این باشد که با وزارت امور خارجه با وزارت نیرو با جهاد کشاورزی و دیگران وارد مذاکره شود، هزاران مطالعه و کار تحقیقاتی در باره آب، از ۱۹۵۰ انجام شده، حالا کاری نداریم که سه هزارسال آب، مال ملت بوده و خودشان مدیریت می‌کردند، در سال ۱۳۴۷ پس از سه هزارسال گفتند آب ملی است، یعنی مال دولت است. ده سال بعد، یعنی در سال ۱۳۵۷ طبق اصل ۴۵ قانون اساسی، گفتند آب، جزءِ انفال است. بعدش طبق ماده یک و دوی قانون توزیع عادلانه آب، سال ۶۱ گفتند که آب جزء مشترک هاست؛ بنابراین دولت در همه‌ی امور آب دخالت کرده و وضع این جوری شده. حکومت هم تویش مانده و آقای پزشکیان هم می‌آید می‌گوید من چکار کنم!

بهتر است که آقای رئیس جمهور، همین انجمن صلح را مرکز قرار دهد با یک شصت هفتاد نفری که آدم‌ها و شرکت‌های مؤثری هستند، دور خودش جمع کند در یک نشست سه روزه، سازمان برنامه هم تمام نظریات را سر جمع کند و ببیند راه حل آب چیست. ما تنها کشور دنیا هستیم که آب را برمی داریم می‌آوریم وسط خشکی! همه‌ی دنیا جمعیت شان را می‌برند کنار آب، ما آب را می‌خواهیم هزار و ششصد کیلومتر از دریای عمان بیاوریم به مشهد! یا آب را بیاوریم در بیابان‌های یزد که آنجا فولاد درست کنیم! خب، اینها منجر به جنگ خواهدشد. الان دعواست بین اصفهانی و بختیاری، بین اصفهان و یزد و ... بنابراین تا کی قرار است حکومت و دولت بتواند صلح داخلی را نگهداری کند! از آن طرف هم همسایه‌های ما که دنبال منافع ملی شان هستند و راست هم می‌گویند، ما اینجا مسائل داخلی خودمان را نتوانستیم حل کنیم حالا چه برسیم به مسائل بین المللی. این را قبلا هم گفته‌ام و بار دیگر می‌گویم، همه قدرت مداران باید بدانند ما پرچم مان شیر است. شیر و خورشید، ولی ما ملت موشیم. هربار شیربازی درآوردیم، شکست خوردیم. هربار قدرت مداری، گردن کلفتی خارجی یا داخلی فشار آورد به ما، ما موش شدیم و پایه‌های قدرت را جویدیم و جویدیم تا آن قدرت سقوط کرد. سر مغول همین را آوردیم، سر اعراب همین را آوردیم، سر تیمور همین را آوردیم، سر قاجار همین را آوردیم، سر پهلوی هم همین را آوردیم، سر حال هم همین را می‌آوریم، سر آینده هم همین را خواهیم آورد! بنابراین انجمن صلح، وظایف بسیار بزرگی دارد، صد‌ها شاخه می‌تواند کار کند. شاخه‌ای که می‌خواهم مطرح کنم و حالت اورژانسی دارد، روی آب تکیه کنید و با رئیس جمهور وارد مذاکره شوید، تا با ارتباط گیری‌های تان برسید به پیوست صلح آب در منطقه.»

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

مجری نشست، رنجبر درخشیلر، شاهنامه پژوه، در واکنش به صحبت‌های پاپلی یزدی گفت: «استاد، از شیر و خورشید گفتند البته تعبیری هم هست که شیر، آن وجهه‌ی خردمندانه را هم دارد، به همین خاطر است که به آن سلطان جنگل می‌گویند.»

پاپلی یزدی هم مصرانه از نگاه و موضعش دفاع کرد و گفت: «البته وقتی هم آن شیر افتاد داخل تور، موش بود که نجاتش داد!» پاسخ این محققِ آب، موجبِ کف و تشویق حاضران در نشست شد.

رنجبر، در تأیید نگاه پاپلی یزدی در باره‌ی شاخه‌های متنوع داشتن انجمن صلح گفت: «انجمن، ۲۴ گروه فعال دارد. از ادبیات و دین و کودک بگیرید تا محیط زیست و گردشگری و حوزه‌های دیگر؛ و ما آماده‌ی همکاری هستیم با همه وزارتخانه‌ها اگر آنها بخواهند همکاری کنند، (خطاب به پاپلی یزدی) همکاری نمی‌کنند استاد! خانم دکتر تیشه یار، یک چیز بسیار ارزشمندی را پایه گذاری کردند به نام «توصیه نامه‌ی سیاستی». ما نتایج نشست‌های مان را به صورت توصیه نامه‌ی سیاستی، خدمت وزارتخانه‌ها مفت و مجانی می‌فرستیم، ولی ظاهرا توجهی نمی‌شود، نمی‌دانیم چرا!»

سپس کلیپی شش هفت دقیقه‌ای درباره عملکرد ده ساله‌ی انجمن علمی مطالعات صلح ایران در سالن پخش شد.

ماندانا تیشه یار، رئیس پیشین انجمن صلح، سخنران بعدی این نشست بود که یادداشتش را به این شرح قرائت کرد: «شاید من قدیمی‌ترین دانشجوی دکتر مقصودی باشم و رکورد دانشجوبودن در محضر یک استاد را داشته باشم. چنانچه از مهر ۱۳۷۴ تا امروز همچنان دانشجوی ایشان هستم و از درس گفتار‌ها و درس رفتار‌های شان می‌آموزم.»

در قسمت پایانی یادداشت، تیشه یار گفت: «ما در این انجمن، درحال پیمودن یک سفر قهرمانی دسته جمعی هستیم؛ و در این سفر، با همه‌ی ناملایماتی که در پیش رو داریم بر این باوریم که در پایان راه، اگرچه هرکدام از ما به سر جای نخست خود خواهیم رسید، اما جان و جهان ما تازه‌تر و بهتر از امروز خواهد بود. هر که اهل سفر است، با ما همراه شود.»

در ادامه، مهتاب حاجی محمدی، مدیرگروه صلح و کودک انجمن صلح ایران، مدیریت برنامه‌ی پاسداشت دهمین سالگرد تأسیس انجمن صلح و تجلیل از دکتر مقصودی، مؤسس این انجمن را بر عهده گرفت و مراقب زمان بندی‌های تعرفه شده برای سخنرانان کثیر این محفل بود. وی ابتدا یاد کرد از دو چهره‌ی پیشین انجمن که این سال‌ها در بین ما نیستند. زنده یاد داوود هرمیداس باوند و هم چنین زنده یاد محمد امین قانعی راد.

سخنران بعدی، عبدالامیر نبوی، بازرس انجمن بود که پشت میکروفون ظاهر شد و هم از انجمن گفت و هم از مؤسس انجمن، مقصودی. وی درباره مجتبی مقصودی گفت: «آقای دکتر مقصودی، یک شخصیت چندوجهی دارد. هم به لحاظ علمی، هم اخلاقی و هم کنشگری مدنی، اما آن چیزی که این دو رویداد امشب، یعنی پاسداشت انجمن و بزرگداشت مؤسس این انجمن را به هم گره می‌زند و مشترک می‌کند، دومفهوم کلیدی است. یکی صلح است و دیگری ایران.»

علی اصغر قاسمی، رئیس خانه اندیشمندان علوم انسانی، از دیگر سخنرانان و همواره همراه و همدل با انجمن صلح ایران بود که پشت تریبون رفت.

او که داشت آماده می‌شد برای سخنرانی، به یاد حرف‌های مقصود فراستخواه، جامعه شناس افتادم که ماه‌های گذشته در روز‌های آخر مقاومتِ خانه اندیشمندان علوم انسانی و در آستانه‌ بی خانمانی‌ اندیشمندان علوم انسانی در محلِ همان خانه گفته بود، اندیشمندان ما در طی تاریخ، همواره «بی درکجا» بوده‌اند!

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

قاسمی لب به سخن گشود و در مقدمات بود که دید استاد محمود دولت آبادی، وارد سالن شد و همانجا ورودشان به این محفل صلح را اعلام کرد و جمعیت، متوجه حضور دولت آبادی و گام‌های آرام او در سالن شدند و سالن موزه ملی ایران، یکپارچه کف و ابراز شادمانی و ادب و احترام شد.

رئیس خانه اندیشمندان علوم انسانی، ضمن تقدیر و تجلیل از مجتبی مقصودی، مؤسس انجمن صلح، به امروزِ انجمن علمی مطالعات صلح ایران پرداخت و گفت: «خوشبختانه امروز پس از گذشت ده سال، این انجمن از نهالی نورس به درختی تنومند تبدیل شده که همه‌ی مردم ایران از ثمرات آن بهره مندند.» وی سپس به تفصیل به دستاورد‌های انجمن، طی ده سال پرداخت و هم چنین از کیستی و کیفیت فعالیت‌های مؤسس این انجمن، مجتبی مقصودی گفت.

خالق کلیدر، محمود دولت آبادی، سخنران بعدی مراسم بود. در آغاز سخن، اشاره‌ای به خانه اندیشمندان علوم انسانی کرد و مایل بود از لفظ «اندیشوران» به جای اندیشمندان استفاده کند. وی ضمن عذرخواهی از گردانندگان خانه اندیشمندان که نتوانسته بود در مراسمی در آن خانه شرکت کند، گفت: «اندیشمند، در لفظ کهن ما یعنی مضطرب. می‌گویند فلانی اندیشمند شد، یعنی دچار اضطراب شد و گرفتار در فکری که می‌خواهد راه حل پیدا کند؛ بنابراین من ترجیحا، غالبا به جای اندیشمند، «اندیشور» را به کار می‌برم. به هرحال عذر مرا بپذیرید که نتوانستم بیایم آنجا. این از سر بدقولی نبوده.»

دولت آبادی در نگاهی به رفتار انجمن علمی مطالعات صلح ایران، با بیتی از حافظ شروع کرد، همراه با تغییری در ضمیر بیت و گفت: «فرمود از خلاف آمدِ عادت بطلب کام که ما/ کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردیم/ در جهانی که همدیگر را می‌کشند، قتل عام می‌کنند، در جهانی که هر روز، بیش از روز پیش، خونریزی می‌کنند، فراهم آمدنِ معدودی از آدم‌های کشور ما برای صلح، واقعا که خلاف آمدِ عادت است. امیدوارم امکان صلح، صلح با عزت پدید بیاید با حفظ همه‌ی آن هنجار‌هایی که به آن باور داریم.

کشور ما ملک طلق هیچ لایه‌ی اجتماعی نیست. کشور ایران متعلق به همه مردم ایران است؛ بنابراین در صلح یا در جنگ، همیشه این مردم ما هستند که تاوانش را می‌دهند؛ و یادتان باشد در صلح هم می‌شود مملکت را باخت. چنانچه در جنگ هم می‌شود باخت یا نباخت.»

دولت آبادی، این یادگار ادبیات معاصر ایران، لحظاتی هنگام نطق، به سکوت گذراند و برای اینکه تصویری از خستگی اش را عرضه کند، به جای «یادش بخیر جوانی»، شاهد مثالی از حافظ آورد و گفت: «چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون شو/ رندی و نظربازی در عهد شباب اولی/

سپس ادامه داد: «الان دو کلمه حرف حساب می‌خواهم بزنم برایم خستگی می‌آورد. صرف نظر از تعارفات، ترجیح می‌دهم برای تان قصه بخوانم ولی به چند نکته اشاره می‌کنم که ممکن است امیدبخش باشد. اتفاقی در کشور ما افتاده که بسیار خجسته است.

آنچه که در پایان مرا امیدوار می‌کند این است: که ایران پویی، ایران جویی، ایران یابی و ایران گرایی عمیق در جامعه دارد پدید می‌آید که امیدوارم راهزنان جدید، جلویش نایستند و ما این ویرانی را به حساب این دزدان آینده نریزیم! (تشویق حضار)

استاد دولت آبادی برای ورود به نکته‌ی دیگرش باز سراغ بیتی از حافظ رفت و گفت: «ما قصه سکندر و دارا نخوانده‌ایم/ از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس/

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

نوجوان بودم و کارگر، به خود گفتم چه نیرویی هست که ما مردم را از هم جدا می‌کند؟ متوجه شدم. یک سیاست سنجیده‌ای وجود دارد و عمل می‌کند که ما مردم اینجا جمع نشویم که هروقت همدیگر را می‌بینیم روی مان را برگردانیم. پس من به نسبت توان و بضاعت خودم فکر کردم کاری که من در پیش دارم این است که مردم مان را با خودشان آشنا کنم. تمام نویسندگی من و عمری که گذاشتم، آن جوانی شهلایی که من داشتم، با افتخار تقدیم کردم فقط برای همین بوده. همه جای ایران سرای من است را برای هر یک از ایرانی‌ها خیلی دوست دارم. آقای رئیس جمهور ما پا می‌شود می‌رود امریکا، می‌گوید اول امریکایی‌ها ما را آدم حساب بکنند! آقای محترم! آقای تک کتابی!‌ای مرد تک نسخه! شما آن چهار طاقی را در ورودی سازمان ملل ندیدی؟! شما نفهمیدی آنها مبانی رنسانس در دنیا بودند؟! این را نفهمیدی، شما چهل سال در مجلس بودی. مدام گفتی مرگ بر این و مرگ بر آن، می‌گویند تب تند، عرق می‌کند زود! خب گفتی، حالا درِ گوشت گفتند آقا حالا کمی ملایم باش! بله در سیاست، انعطاف اصلا هنر است. ولی شما می‌روی آنجا می‌گویی که حالا امریکایی‌ها اول ما را آدم حساب بکنند! آقا منِ پنجاه کیلو استخوان، رفته‌ام آنجا‌ها و گفتم که ما آدم بوده‌ایم، هستیم و خواهیم بود. آدمِ یک کتابه هیچ چیز یاد نمی‌گیرد. دو تا شخصیت برایم مورد احترام‌اند در کشور. اولی اش آقای خامنه‌ای است، به رغم همه‌ی تبلیغات؛ و دومی اش هم احترامی است که برای آقای خاتمی قائلم.»

پایان بخش سخنان دولت آبادی، قرائت یک قصه‌ی عهد ناصری از متن یک کتاب قصه بود. حسن ختام کلامش هم پس از قصه، این بود: «خب، خیلی خسته نباشید به مجتبی مقصودی و همکاران شان و همه کسانی که دل در گروی این آب و خاکِ تیپا خورده دارند!»

برنامه‌ی بعدی، پخش کلیپی از زندگی علمی بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران، دکتر مجتبی مقصودی بود.

دوباره مجری نشست تغییر می‌کند و از این پس، محمد اسدی، مدیر گروه حقوق انجمن صلح، عهده دار مدیریت مراسم است و از قدیر نصری، رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه دعوت می‌کند پای تریبون بیاید.

نصری در همان ابتدا، از کیفیت سخنرانی دو سه تن از مدعوین گفت که، چون در سالن حضور ندارند، تمایل به طرح موضوع مربوطه را ندارد. استاد دولت آبادی، پاپلی یزدی و محمودی.

تلاش افرادی مثل مقصودی در انجمن صلح، در انجمن علوم سیاسی، در انجمن ایران شناسی، افراد دیگری دکتر قاسمی در خانه اندیشمندان علوم انسانی و دیگر دوستان در این راستاست که اگر روزی خرفتی، دشمنی به کشور ایران حمله کرد، نهاد مدنی باشد که دور هم بنشینیم، همبستگی افقی هم با هم داشته باشیم. همبستگی عمودی هنر نیست که خودمان را به لایه‌ها و کانون‌های قدرت نزدیک کنیم و با مجیزگویی جامعه را معامله کنیم. آخرین نکته هم اینکه وقتش است که به نظرم خودمان را هم نقد کنیم. قبول کنیم که صِرف هزاران سخنرانی لازم هست ولی هرگز کافی نیست. آقای پاپلی یزدی، آن مواردی را که فرمودید، در وزارت خارجه و جا‌های دیگر، از لسان خود شما خیلی شنیده‌ام. اسناد را دارند. راهش را هم بلدند. اطلاعات شان را هم باور کنید کم نیست. اما اتفاقات دیگری دارد می‌افتد و کشور در آستانه‌ی پرتگاه بسیار بزرگی است، شاید هم اکنون دارید آرزوی دوران احمدی نژاد را می‌کنید! شاید سه سال دیگر آرزوی همین امروز را خواهیم کرد. اوضاع بسیار بد است. همچین نهاد‌هایی مثل انجمن صلح و انجمن‌های مشابه، بیایند یک تشکیلات فرزتر و چابک تری، انجمن عالی را داشته باشند، اینها به پزشکیان بگویند اینگونه حرف بزن. اگر ما این توصیه را نکنیم، ایشان هم می‌روند یک حرفی را می‌زند و استاد دولت آبادی هم اینجا می‌خواهد با نفرت پراکنی صلح ایجاد کند! این جوری نیست. تک نسخه‌ای و این صحبت ها، واقعا این طوری نیست. باید برویم سراغ موضوعات و مسأله‌های دیگر. راه خیلی پیچیده است. با دو داستان و با دو تا تشر، واقعا نمی‌شود ایران را پاسبانی کرد. یکی از راه‌ها این است که به صلح میسر فکر کنیم. کار را با تربیت می‌شود پیش برد که مقصودی از پیشتازان این تربیت است. تربیت برای صلح دوستی و صلح آفرینی. یک بخش هم با الزام و با اجبار است که این کار مربوط به حاکمیت است. اگر حاکمیت ملزم کند و جامعه مدنی را مجاب و تربیت کند، می‌شود به صلح امیدوار بود.»

علی اکبر علیخانی، استاد علوم سیاسی و نویسنده‌ کتاب در آستانه‌ی انتشار «صلح گرم»، سخنران بعدی بود که در نعت و تکریمِ سوژه‌ی مجلس، دکتر مجتبی مقصودی گفت.

رئوف آذری از دیگر سخنرانان مراسم بود که از جریان صلح در زادگاهش سردشت گزارشی ارائه کرد و نگاه صلح جویانه اش پس از عبور از سردشت، با بذر‌های مهربانی بلوط که همراهش آورده بود، تقدیم اعضاء انجمن کرد و بلوطِ کاشته در گلدان را هم تقدیم مؤسس انجمن صلح، مجتبی مقصودی.

اما سخنان کوتاه محمد منصورنژاد، مدیر گروه دین پژوهی انجمن صلح ایران، در مراسم تجلیل از مقصودی و انجمن صلح، کمی متفاوت بود و بیشتر به درونیات پرداخت. او در مراسم بزرگداشت دکتر مقصودی، اشاره کرد که نقدی به ایشان (مجتبی مقصودی) داشتم که به خودشان دادم و منتشر هم شد، ولی حتی از عنوان یادداشتش چیزی نگفت، اما از گفتار دکتر نصری استقبال کرد و گفت: «آقای دکتر نصری، کار خوبی کرد که باب نقد را در این نشست باز کرد. اولین نقد هم اینجا به خودمان وارد است و سبک مدیریت این برنامه. اگر قرار باشد باز نشستی برگزار کنیم دیگر ۳۲ تا سخنرانی نمی‌گذاریم!

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

نکته‌ی دیگر اینکه ما انجمن صلح داریم که ده سال، سابقه و پیشینه دارد و به قول جناب رنجبر، هزار نشست برگزار کرده، ولی «مکان» ندارد! خانه ندارد. کمی فکر کنید. جناب دکتر قاسمی، رئیس خانه اندیشمندان علوم انسانی، اینجا حضور دارند، ایشان را با تیم شان و همه‌ی ما‌ها را بیرون انداختند از خانه اندیشمندان! یعنی یک شهردار در این مملکت، می‌تواند کل علوم انسانی ایران را یک تیپا بزند و بیندازد بیرون! آقای قدیر نصری می‌آید یقه‌ی که را می‌گیرد، یقه‌ی ما‌ها را می‌گیرد که چرا شما حاکمیت را نقد کردید! خب اگر قرار است نقد کنیم باید نقد قدرت بکنیم دیگر.»

منصورنژاد، در همین اندازه به نقد در مراسم گرامیداشت، بسنده کرد و با آرزوی برقراری پرچم صلح در ایران، به سخنانش پایان داد.

موسی اکرمی، مدیر گروه صلح و هنر، دقایقی در باره انجمن صلح و دکتر مقصودی صحبت کرد.

حمیدرضا رحمانی زاده دهکردی، عضو هیئت مدیره انجمن صلح، این رباعی را در مدح مجتبی مقصودی سرود و خواند: «رؤیای زمانه مجتبی مقصودی/ وان مرد یگانه مجتبی مقصودی/ عیارِ کنشگری به میدان خوانند/ آید به میانه مجتبی مقصودی/

آخرین سخنران، سوژه‌ی مجلس، مجتبی مقصودی، مؤسس انجمن علمی مطالعات صلح ایران بود که گفت: «واقعیت این است که برگزاری این مراسم باشکوه؛ و در کنار آن، لطف دوستان به بنده، نوعی همذات پنداری هست در متن و بطن خویش! حکایت از یک روح در دو جسم، داستان مشترک من و انجمن. یک انسان و یک نهاد. یک انسان و یک امر اخلاقی.»

مقصودی پس از طرح این مقدمه کوتاه؛ و با ملاحظه‌ی خستگی حاضرین در طی چهار ساعت حضورشان در سالن گفت: «دو بحث دارم که کوتاه می‌گویم. یکی اینکه می‌خواهم فکت ها، گزاره‌ها و مستنداتی بیاورم که انجمن موفق بوده. خوشبختانه در این کار، از این قسمت باید فارغ باشم. در واقع فارغ شدم که دوستان به طور مبسوط و مستوفا اشاره کردند.

دومین نکته‌ای که در دستور کارم داشتم، بیان راز و رمز این موفقیت است. اگر بپذیریم که این نهاد موفق بود، البته اذعان دارم که کار تأسیسش مشکل بود. راه اندازی اش، فعال سازی اش، هویت بخشی اش، مرجعیت بخشی اش، گسترشش کار بسیار مشکلی بود ولی باز یک نکته‌ای را اذعان می‌کنم، بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود. رو به صلح بودیم. در طی کار نشیب ندیدم. وقتی در کنار هم، همدلانه حرکت کردیم، برایم همواره فراز بود. جا دارد که همه‌ی دوستانی که در انجمن، بانی حرکتی شدند، تشکر کنم. هم چنین تشکر کنم از خانواده‌ام، از فرزندانم، از همسر فداکارم که چه در تأسیس انجمن علوم سیاسی و چه در تأسیس انجمن مطالعات صلح، همراه و همپای من و گاهی جلوتر از من بود. (تشویق حضار) مداراگری را من از ایشان آموختم. نکته دیگر اینکه الان دیگر در ایران، موضوع صلح، یک مطالبه اجتماعی است. یکی دیگر از راز و رمز‌های موفقیت انجمن را می‌توانیم خستگی جامعه از جنگ و منازعه و تنش بگوییم؛ و سومین راز و رمز موفقیت انجمن، باور، عشق و اعتقاد به صلح است. برای ما عشق به صلح، هم تاکتیک است، هم استراتژی.

مجتبی مقصودی: انجمن علمی مطالعات صلح، از تأسیس تا گسترش، برای مان بیش از آنکه نشیب باشد، فراز بود

چهارمین نکته، ما یک تیم بودیم، فقط منِ مقصودی نبودم. یک تیم خستگی ناپذیر. یک تیم هماهنگ مثل دوندگان دوی امدادی که چوب امدادی را به هم تیمی بعدی خودمان دادیم؛ و بعدش همراه هم تیمی‌ها دویدیم.

به امید اینکه آموزه‌های این انجمن، راه‌های رفته و نرفته‌ی انجمن، شرایطی را فراهم بیاورد که ما وضعیت بهتری را در کشور تجربه کنیم.»

ارسال نظرات
امروز يکشنبه ۰۲ آذر
امروز يکشنبه ۰۲ آذر
امروز يکشنبه ۰۲ آذر
امروز يکشنبه ۰۲ آذر