تیتر امروز

فاتح برائی: ناترازی ۱۲ میلیون لیتری در تولید بنزین/ زیان دو میلیارد دلاری از صادرات گاز مایع؛ چه کسی پاسخگوست؟
گفت و گوی دیدار در برنامه دیدار اقتصادی با کارشناس حوزه انرژی

فاتح برائی: ناترازی ۱۲ میلیون لیتری در تولید بنزین/ زیان دو میلیارد دلاری از صادرات گاز مایع؛ چه کسی پاسخگوست؟

دیدار اقتصادی در یکی دیگر از برنامه‌ها به سراغ فاتح برائی، کارشناس حوزه انرژی رفت. او در این گفت‌و‌گو تاکید کرد: تفاوت نرخ صادراتی گاز مایع با نرخ واردات بنزین، کشور را متحمل زیان ۲ میلیارد دلار...
افشار سلیمانی: اگر مستقیما با آمریکا مذاکره می‌کردیم، شاید جنگ ۱۲ روزه هم اتفاق نمی‌افتاد/ کار به جایی رسیده که امیرحسین ثابتی کوچک هم به رئیس‌جمهور گستاخی می‌کند! / باید مشکلات‌مان با آمریکا را قبل از هفتم اکتبر حل می‌کردیم/ پکن و مسکو، هیچ‌گاه سمت ما نایستاده و نخواهند ایستاد
در گفتگوی دیدارنیوز با سفیر پیشین ایران در باکو مطرح شد

افشار سلیمانی: اگر مستقیما با آمریکا مذاکره می‌کردیم، شاید جنگ ۱۲ روزه هم اتفاق نمی‌افتاد/ کار به جایی رسیده که امیرحسین ثابتی کوچک هم به رئیس‌جمهور گستاخی می‌کند! / باید مشکلات‌مان با آمریکا را قبل از هفتم اکتبر حل می‌کردیم/ پکن و مسکو، هیچ‌گاه سمت ما نایستاده و نخواهند ایستاد

ما باید با آمریکا به صورت مستقیم مذاکره کنیم. باید همه مسائل را روی میز گذاشته و به سمت حل همه مسائل با آن حرکت کنیم. پکن و مسکو هیچ‌گاه سمت ما نایستاده و نخواهند ایستاد. آنها به دنبال منافع...
ترامپ و نتانیاهو صلح می‌خواهند یا جنگ؟/ جای خالی دوستان راهبردی پشت خاکریز جنگ/ تورم خوراکی‌ها در حال پیشرفت
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

ترامپ و نتانیاهو صلح می‌خواهند یا جنگ؟/ جای خالی دوستان راهبردی پشت خاکریز جنگ/ تورم خوراکی‌ها در حال پیشرفت

این صد و ششمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
گزارشی از سیاست جدید آمریکا در قبال ایران پس از جنگ ۱۲ روزه

برزخ ترامپ‌

آینده روابط آمریکا و ایران به تصمیم ترامپ برای انتخاب صلح یا ادامه تنش بستگی دارد، اما تجربه نشان می‌دهد که خاورمیانه همواره و به‌ویژه در برهه فعلی در برزخی شکننده میان دیپلماسی و تهدید نظامی گرفتار است؛ جایی که هر حرکت نسنجیده، از حمله‌ای محدود در لبنان تا عملیاتی هدفمند در سوریه، اتفاقات پیش‌بینی‌نشده در غزه و... می‌تواند جرقه‌ای برای شعله‌ورشدن جنگی گسترده‌تر باشد.

کد خبر: ۱۸۶۹۰۳
۱۴:۱۸ - ۱۸ تير ۱۴۰۴

برزخ ترامپ‌

دیدارنیوز: به دنبال سفر نتانیاهو به آمریکا، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، اعلام کرد که گفت‌و‌گو‌هایی با ایران برنامه‌ریزی شده و ایران خواستار مذاکره برای برقراری صلح است. او ابراز امیدواری کرد جنگ با ایران پایان یابد و تمایل دارد تحریم‌های سنگین علیه ایران را در زمان مناسب بردارد تا این کشور به صورت مسالمت‌آمیز بازسازی شود. استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا نیز از احتمال برگزاری این مذاکرات در هفته آینده خبر داد.

با این حال، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، ادعا‌های ترامپ را رد کرد و گفت: «ایران هیچ درخواست ملاقاتی به آمریکا ارائه نکرده است». در این بین هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، خبر داد در حاشیه اجلاس بریکس در برزیل، موضع آمریکا درباره ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای را به عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، منتقل کرده است. او افزود: «ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای ایران مرحله بعدی خواهد بود. در حال حاضر در این زمینه عدم قطعیت وجود دارد. چندین موضع وجود دارد. چهار روز پیش با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا، گفت‌و‌گو‌هایی داشتم». وزیر امور خارجه ترکیه مدعی شد: «طرف آمریکایی در این مورد چندین موضع دارد. ما موفق شدیم این مواضع را هم در اجلاس سازمان همکاری اقتصادی در خانکندی و هم در حاشیه اجلاس بریکس به طرف ایرانی منتقل کنیم». اما تأکید مجدد ترامپ برای آغاز مذاکره پس از حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران چگونه قابل تحلیل است؟

نظریه «مرد دیوانه» و مدل مذاکراتی ترامپ

حمله بامداد ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵ آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران که دونالد ترامپ آن را «موفقیت نظامی باشکوه» توصیف کرد، نقطه عطفی در سیاست خارجی ایالات متحده در دوره دوم ریاست‌جمهوری او بود. این اقدام، که به دنبال جنگ ۱۲روزه تحمیلی اسرائیل رخ داد، نه‌تنها بازار‌های جهانی انرژی را متلاطم کرد، بلکه بار دیگر جایگاه ایران به عنوان بازیگری کلیدی در معادلات ژئوپلیتیک و انرژی را برجسته ساخت.

در این بین همواره تأکید شده رویکرد ترامپ که ریشه در نظریه «مرد دیوانه» نیکسون دارد، با ترکیبی از شوک، تشدید تنش و چانه‌زنی، به دنبال بازتعریف نظم جهانی از موضع قدرت است. اما در معادلات جدید پس از جنگ اخیر این استراتژی وارد فضای متفاوتی شده است. رئیس‌جمهور آمریکا در مذاکرات با کره شمالی، نوع مواجهه با ناتو، جنگ تعرفه‌ها و حتی تنش‌های سرزمینی با کانادا رفتاری توأم با دیپلماسی و فشار هم‌زمان را پی گرفته بود، اما این راهکار در قبال ایران به مداخله نظامی محدود منجر شد که با آتش‌بس ۲۴ ژوئن پایان یافت. حال سؤال اینجاست که این اقدام نشانه تولد یک دکترین جدید در سیاست خارجی آمریکا‌ست؟ دکترینی که بر مداخله محدود، فشار اقتصادی و خودیاری متحدان تأکید دارد یا صرفا ادامه الگوی غیرقابل پیش‌بینی ترامپ برای کسب دستاورد‌های تاکتیکی است؟ در این بین ناظران باور دارند که رویکرد جدید ترامپ، اگرچه در کوتاه‌مدت امتیازاتی به دست آورده، اما در بلندمدت با چالش‌های اعتمادسازی و ثبات منطقه‌ای مواجه است، به‌ویژه در برابر وضعیت ژئواستراتژیک غرب آسیا که میان جنگ و صلح در نوسان است. از همان دولت اول ترامپ، همواره برای تحلیل شخصیت سیاسی او از نظریه «مرد دیوانه» استفاده می‌شد.

نظریه مذکور که ریشه در استراتژی ریچارد نیکسون در جنگ ویتنام دارد، بر القای غیرقابل پیش‌بینی بودن و آمادگی برای اقدامات مخرب استوار است تا دشمن را به عقب‌نشینی یا امتیازدهی وادار کند. به نظر می‌رسد طیفی از تحلیلگران در دولت دوم ترامپ کماکان به همین نظریه استناد می‌کنند که رئیس‌جمهور ایالات متحده همچنان این رویکرد را پیش می‌برد. البته تفاوت دولت دوم او در این است که ترامپ نظریه مرد دیوانه را نه به عنوان یک بازیگری آگاهانه، بلکه به عنوان بخشی از شخصیت سیاسی خود به کار گرفته است.

او از همان آغاز حضورش در صحنه سیاسی، با اظهارات جنجالی و تهدید‌های صریح، تصویری از خود به عنوان رهبری غیرمنطقی و معامله‌گر ترسیم کرد. الجزیره طی مطلبی به سخنرانی خشمگینانه ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۷ رجوع می‌کند که کره شمالی را به «نابودی کامل» تهدید کرد که نمونه‌ای از این رویکرد بود. با این حال، دیدار بعدی او با کیم جونگ اون و تمجید از او نشان داد که این تهدید‌ها بخشی از استراتژی شوک، تنش و چانه‌زنی است. در مورد ایران، این مدل در خروج از برجام در سال ۲۰۱۸، اعمال فشار حداکثری، و نهایتا حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در ژوئن ۲۰۲۵ نمود یافت. ترامپ ابتدا خواستار توقف کامل برنامه هسته‌ای ایران شد، سپس مذاکرات غیرمستقیم را پیش برد و در نهایت اقدام نظامی محدودی را پس از ضرب‌الاجل دوماهه اجرا کرد که به آتش‌بس منجر شد. این رویکرد که به قول دنیل درزنر، استاد دانشگاه تافتس، بیشتر به «خوردن مهره‌های شطرنج» شبیه است تا بازی استراتژیک، نشان‌دهنده تمایل ترامپ به ایجاد آشوب کنترل‌شده برای کسب دست برتر در مذاکرات است. با این حال، همان‌طورکه روزان مک‌مانوس، پژوهشگر دانشگاه پن‌استیت، اشاره می‌کند، موفقیت این نظریه نیازمند ایجاد اطمینان در کنار تهدید است؛ چیزی که به دلیل غیرقابل پیش‌بینی بودن ذاتی ترامپ، اغلب محقق نمی‌شود.

دکترین نوظهور؛ از مداخله محدود تا خودیاری متحدان

در ادامه واکاوی سیاست ترامپ، فارن‌پالیسی هم طی گزارشی تأکید دارد که آتش‌بس ۲۴ ژوئن میان ایران و اسرائیل، که با میانجیگری ترامپ به دست آمد، نشانه‌ای از شکل‌گیری دکترین جدیدی در سیاست خارجی آمریکاست که مداخله محدود همراه با تأکید بر مسئولیت‌پذیری متحدان را به دنبال دارد. مایک پنس، معاون سابق رئیس‌جمهور، این دکترین را در سه اصل خلاصه کرده بود: «تعریف روشن منافع ملی آمریکا، استفاده از دیپلماسی برای حل بحران و در صورت ناکامی، اقدام نظامی قاطع بدون درگیری طولانی». این رویکرد در قبال ایران با حمله هدفمند به تأسیسات هسته‌ای و سپس مذاکره برای آتش‌بس نمود یافت که به‌گفته آدرین کاراتنیکی، پژوهشگر شورای آتلانتیک، نشان‌دهنده کاربرد هوشمندانه قدرت برای مدیریت بحران است. این دکترین برخلاف انزواگرایی مورد انتظار از جناح ماگا، نشان‌دهنده چرخشی به سوی سیاست خارجی فعال‌تر است. در نشست ناتو در لاهه، ترامپ با تأکید بر افزایش بودجه دفاعی اعضا، حمایت قاطع خود از این اتحاد را نشان داد و تهدیدات روسیه علیه اروپا را به رسمیت شناخت. این تغییر موضع، که با موفقیت تاکتیکی در ایران تقویت شد، انزواگرایان جناح ماگا مانند جی‌دی ونس، معاون اول و تاکر کارلسون، مجری سرشناس را به حاشیه راند و پایگاه رأی جمهوری‌خواهان را که خواستار اقتدار نظامی بدون درگیری مستقیم هستند، راضی کرد.

تأثیر جنگ ۱۲روزه بر سیاست آمریکا در قبال ایران

جنگ ۱۲روزه اگرچه به تخریب بخش‌هایی از زیرساخت‌های هسته‌ای ایران منجر شد، اما نتوانست برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای تهران را متوقف کند. اظهارات مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، در مصاحبه با تاکر کارلسون، مبنی بر آمادگی برای مذاکره مشروط به اعتمادسازی، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری ایران است. با این حال، ایران گام‌هایی برای کاهش تعهدات هسته‌ای و خروج احتمالی از پیمان منع گسترش هسته‌ای (NPT) برداشت که نشان‌دهنده واکنش قاطع تهران به سیاست‌های تهاجمی است. ترامپ با بهره‌گیری از مدل «مرد دیوانه»، ابتدا با حمله نظامی، شوک ایجاد کرد و سپس با میانجیگری برای آتش‌بس، خود را به عنوان رهبری معامله‌گر معرفی کرد. این اقدام، با وجود آنکه در کوتاه‌مدت به کاهش تنش‌ها منجر شد، اما اعتماد ایران به مذاکرات را تضعیف کرد. پزشکیان در مصاحبه خود با کارلسون تأکید کرد حمله اسرائیل در میانه مذاکرات، دیپلماسی را «نابود» کرد و خواستار مهار نتانیاهو شد. این موضع، چالش اصلی دکترین ترامپ را نشان می‌دهد: «ناتوانی در ایجاد ثبات بلندمدت به دلیل فقدان اعتماد». همان‌طورکه پیش‌تر عنوان شد، رویکرد ترامپ در قبال ایران، ترکیبی از فشار نظامی و مذاکره غیرمستقیم است. اما این رویکرد در منطقه نیز بازتاب‌هایی داشته است. تحرکات اخیر، از جمله برگزاری نشست سازمان همکاری‌های اسلامی در ترکیه، حمایت کشور‌های بریکس از ایران در برابر تجاوزات صورت‌گرفته و تغییر پاردایم کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس به‌ویژه عربستان، قطر و امارات متحده عربی، همگی نشان‌دهنده بروز و ظهور یک دیپلماسی نوین در منطقه است. این تحرکات، توانایی ایران در تبدیل بحران به فرصت را برجسته می‌کند، برخلاف سیاست‌های اسرائیل که به بی‌ثباتی منطقه منجر شده است.

ترامپ با تأکید بر خودیاری متحدان، از اسرائیل خواسته تا بار بیشتری از دفاع خود را بر عهده بگیرد. این رویکرد که در حمایت از ناتو نیز دیده شد، نشان‌دهنده تلاش آمریکا برای کاهش هزینه‌های مستقیم نظامی و انتقال آن به متحدان است. با این حال، حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل، به‌ویژه پس از اتهامات پزشکیان مبنی بر تلاش تل‌آویو برای ترور او، تناقض‌هایی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد کرده است. رسانه‌های غربی مانند گاردین و رویترز این اتهامات را برجسته کرده و از عقب‌نشینی ترامپ از موضع تغییر رژیم در ایران خبر داده‌اند که نشانه‌ای از چرخش به سوی مذاکره است.

دکترین نوظهور ترامپ، با چالش‌های جدی مواجه است؛ نخست، غیرقابل پیش‌بینی بودن ترامپ است اعتماد لازم برای توافقات بلندمدت را تضعیف می‌کند. در مورد ایران، حمله به تأسیسات هسته‌ای و عدم محکومیت اقدامات اسرائیل توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بی‌اعتمادی تهران را تشدید کرده است و تناقض‌گویی‌های ترامپ درباره مذاکره و جنگ با ایران بر این بی‌اعتمادی به شکل بی‌سابقه‌ای دامن زده است. چالش دیگر ناظر به تأکید بر مداخله محدود است که یقینا خطر تشدید غیرکنترل‌شده تنش‌ها را افزایش می‌دهد، به‌ویژه در منطقه‌ای مانند خاورمیانه که بازیگران متعددی در آن فعال هستند.

ایران در برابر دکترین ترامپ

در پیوست آنچه گفته شد، سؤال کلیدی اینجاست که در برابر دکترین ترامپ چه باید کرد؟ طیفی معتقدند تهران با اتکا به عقلانیت استراتژیک و دیپلماسی چندجانبه، در برابر دکترین جدید ترامپ موضعی مقاوم، اما انعطاف‌پذیر اتخاذ کند. در همین باره، اظهارات پزشکیان با تاکر کارلسون مبنی بر آمادگی برای مذاکره مشروط به توقف اقدامات اسرائیل، نشان‌دهنده تمایل تهران به حفظ ثبات منطقه‌ای است. ایران با تقویت روابط با همسایگان، مانند توافق مارس ۲۰۲۳ با عربستان و حمایت از محور مقاومت، توانسته جایگاه خود را به عنوان ستون ثبات منطقه‌ای حفظ کند.

این رویکرد، در تضاد با سیاست‌های تهاجمی اسرائیل و غیرقابل پیش‌بینی بودن ترامپ، ایران را به عنوان بازیگری مسئول در معادلات جهانی معرفی می‌کند. در مقابل، دکترین ترامپ، با تأکید بر مداخله محدود و فشار اقتصادی، در کوتاه‌مدت امتیازاتی به دست آورده، اما در بلندمدت با خطر بی‌اعتمادی متحدان و تشدید تنش‌ها مواجه است. بنابراین، موفقیت دکترین ترامپ در قبال ایران به توانایی او در مهار نتانیاهو و بازسازی اعتماد در مذاکرات بستگی دارد. بدون این تغییرات، سیاست خارجی آمریکا ممکن است به‌جای صلح، به جنگ‌های بی‌پایان منجر شود، همان‌طورکه پزشکیان هشدار داده است.

با این حال فقدان اعتماد به سیاست‌های آمریکا، حمایت از اسرائیل و تناقض‌گویی‌های مداوم ترامپ، چشم‌انداز هرگونه دیپلماسی را در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تهدید می‌کند. آینده روابط آمریکا و ایران به تصمیم ترامپ برای انتخاب صلح یا ادامه تنش بستگی دارد، اما تجربه نشان می‌دهد که خاورمیانه همواره و به‌ویژه در برهه فعلی در برزخی شکننده میان دیپلماسی و تهدید نظامی گرفتار است؛ جایی که هر حرکت نسنجیده، از حمله‌ای محدود در لبنان تا عملیاتی هدفمند در سوریه، اتفاقات پیش‌بینی‌نشده در غزه و... می‌تواند جرقه‌ای برای شعله‌ورشدن جنگی گسترده‌تر باشد.

ایالات متحده، با وجود نقش میانجیگرانه در برقراری آتش‌بس ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ پس از جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، در تناقضی آشکار گرفتار شده است؛ از یک سو، با حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل که با اقدامات جنگ‌طلبانه‌اش مانند تلاش برای ترور مقامات ایرانی و بمباران تأسیسات هسته‌ای، منطقه را بی‌ثبات کرده و از سوی دیگر به دنبال بازگرداندن ایران به میز مذاکره است. اظهارات دوپهلوی دونالد ترامپ که گاه از صلح و همکاری سخن می‌گوید و گاه بر اقدام نظامی تأکید می‌کند، به این فضای بی‌اعتمادی و عدم قطعیت دامن زده است. با این حال، فقدان یک توافق الزام‌آور و شفاف، آتش‌بس کنونی را به یک وقفه موقت تبدیل کرده که هر لحظه در معرض فروپاشی است. دستیابی به صلح پایدار، نیازمند شجاعت در پیشبرد گفت‌و‌گو‌های مبتنی بر احترام متقابل، به‌رسمیت‌شناختن حقوق مشروع ایران در برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز و مهار سیاست‌های تهاجمی اسرائیل است که بی‌ثباتی را به منطقه تحمیل می‌کند.

ارسال نظرات
امروز پنجشنبه ۱۹ تير
امروز پنجشنبه ۱۹ تير
امروز پنجشنبه ۱۹ تير
امروز پنجشنبه ۱۹ تير