
شرایط پسا جنگ و اثرات روانی آن ما را برآن داشت تا با الهه شعبانی، روانشناس بالینی گفت و گو کنیم. او معتقد است که باید از قرارگیری مفرط در معرض اخبار فاصله بگیریم.
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: با شدت گرفتن حملات نظامی اسرائیل به ایران، شرایط زندگی میلیونها نفر در مناطق مختلف، بهویژه تهران، دستخوش تغییرات ناگهانی و پرتنشی شده است. بسیاری از خانوادهها از خانههای خود کوچ کردهاند، عدهای به شهرهای امنتر پناه بردهاند و برخی دیگر در دلِ پایتختِ نیمهخاموش، میان آژیر خطر و سکوت اضطرابآور شب، بهدنبال معنا و پایداری میگردند. در چنین شرایطی، یکی از مهمترین فشارهای روانی، نه صرفاً ترس از آسیب جسمی، بلکه ابهام درباره آینده است. اینکه «جنگ تا کی ادامه دارد؟»، «آیا دوباره باید خانه را ترک کنیم؟»، «بعد از این چه خواهد شد؟» سؤالاتی هستند که ذهن بسیاری را اشغال کردهاند و چرخه اضطراب را مدام باز تولید میکنند.
همه این موضوعات بهانه گفت و گوی ما با الهه شعبانی، روانشناس بالینی شد. او میگوید: در روانشناسی، وضعیتهایی از این دست با عنوان شرایط پرابهام (ambiguous situations) یا ابهام مزمن (chronic uncertainty) شناخته میشود؛ وضعیتی که در آن فرد نمیتواند آینده را پیشبینی کند و این ناتوانی در تصمیمگیری و کنترل، موجب اضطراب موقعیتی (situational anxiety)، تحریکپذیری عصبی و در مواردی، اختلال در عملکردهای پایهای روانی از جمله خواب، اشتها، تمرکز و روابط اجتماعی میشود.
او با اشاره به اینکه ابهام، برخلاف تهدید مستقیم، دشمن نامرئی است؛ میافزاید: ابهام بیچهره، بیزمان، و گاه فرسایندهتر از هر آسیب فیزیکی است.
شعبانی در پاسخ به این پرسش که آیا در چنین وضعیتی میتوان کاری کرد؟ میگوید: بله، اما با پذیرش واقعگرایانه شرایط و تمرکز بر عواملی که تحت کنترل ما هستند.
این روانشناس بالینی راهکارهای روانشناختی برای مدیریت ابهام در شرایط جنگی را اینطور توضیح داد: ذهن انسان در وضعیت تهدید، تمایل دارد بر مواردی تمرکز کند که تحت کنترل او نیستند. یکی از راهکارهای مؤثر، تمرکز بر آن دسته از فعالیتها و تصمیماتی است که قابل مدیریت و پیشبینی هستند؛ مانند تنظیم برنامه روزانه، مراقبت از سلامت جسمی و روانی، حفظ ارتباط با نزدیکان و تصمیمگیریهای کوچک، اما مستمر.
او ادامه میدهد: دومین کار این است که از قرارگیری مفرط در معرض اخبار پرهیز کنید، زیرا مواجهه مداوم با اطلاعاتی که نه دقیق هستند و نه کارکرد کنترلی دارند، موجب تشدید اضطراب اطلاعاتی میشود. تعیین بازه زمانی مشخص برای پیگیری اخبار از منابع موثق، از آسیبهای روانی قابلتوجه پیشگیری میکند.
شعبانی می افزاید: حفظ ساختار زندگی حتی در شرایط بحرانی، داشتن برنامهای ساده و منعطف برای خواب، غذا، فعالیت جسمی، ارتباطات و سرگرمی، حس تداوم و ایمنی روانی ایجاد میکند، زیرا بیساختاری، یکی از منابع تشدیدکننده احساس گمگشتگی است.
این روانشناس بالینی بیان احساسات و گفتوگو با دیگران درباره نگرانیها، حتی در فضای مجازی یا در تماسهای کوتاه، را سبب کاهش انزوای روانی میداند و میگوید: پنهانکاری هیجانی در بحرانها، ریسک بروز اختلالات خلقی مانند افسردگی و اضطراب را افزایش میدهد.
او معتقد است: قرار نیست همهچیز تحت کنترل ما باشد. تمرینهایی، چون تنفس عمیق، مراقبههای کوتاه، و بازگشت به «لحظه اکنون»، میتواند ذهن را از آیندهای ناشناخته به اکنون قابلزیست بازگرداند. در صورت شدت گرفتن علائم روانی، مانند بیخوابی پایدار، افکار منفی مکرر، حملات پانیک یا اختلال در عملکرد روزمره، کمک گرفتن از رواندرمانگر، حتی بهصورت آنلاین، میتواند بسیار راهگشا باشد.
شعبانی می گوید: روان انسان، برخلاف تصور رایج، در شرایط سخت نیز میتواند تابآور باشد؛ مشروط به اینکه یاد بگیرد چگونه در ابهام، زندگی را «زندگی» کند، نه صرفاً «تاب آوردن». تاریخ جوامع، بارها نشان داده که بازسازی از دل ویرانی، تنها با روحیه جمعی و مراقبت فردی ممکن است.