تیتر امروز

عباس شیری: اگر توقفِ آسیب، جبران، التیام و ترمیم را به عنوان یک اصل بپذیری، با هر کسی می توانی صلح کنی، حتی با ابوسفیان!
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران مطرح کرد

عباس شیری: اگر توقفِ آسیب، جبران، التیام و ترمیم را به عنوان یک اصل بپذیری، با هر کسی می توانی صلح کنی، حتی با ابوسفیان!

نگاهی به آئین اختتامیه ششمین همایش بین المللی صلح و حل منازعه، همراه با رونمایی کتاب «عدالت، به مثابه دوستی»، نوشته؛ سیو هان تان، ترجمه محمد هادی طلعتی که در محل دانشکده مطالعات جهانِ دانشگاه...
اعتصاب چرخ‌های جاده؛ صدای کامیون‌داران شنیده می‌شود؟/ پشت پرده قاچاق سوخت در ایران/ میوه‌خوردن هم تبدیل به یک چالش شد 
مجله اقتصادی دیدارنیوز با اجرای لیلا قصاب‌زاده

اعتصاب چرخ‌های جاده؛ صدای کامیون‌داران شنیده می‌شود؟/ پشت پرده قاچاق سوخت در ایران/ میوه‌خوردن هم تبدیل به یک چالش شد 

این شانزدهمین برنامه مجله اقتصادی دیدارنیوز است که با اجرای لیلا قصاب‌زاده به بررسی آخرین اخبار اقتصادی ایران و جهان در هفته گذشته می‌پردازد و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم شما مخاطبان...
یادداشتی از امیر جدیدی، درباره شعارهای مرگ بر این و آن در شورای شهر تهران

درباره شعار مرگ در صحن شورا؛ درد شهر را دوا کنید

امیر جدیدی در روزنامه هم‌مهین نوشت: اعضای شورای شهر، که در جلسه شورای شهر می‌نشینید و مشت گره می‌کنید و بر اسراییل و آمریکا مرگ می‌فرستید. باور بفرمایید وظیفه اصلی شما کار دیگری است. چهار سال است که بر صندلی شورای شهر تهران تکیه زدید و اوضاع محله‌های جنوب تهران اگر نگویم بدتر، بهتر نشده است.

کد خبر: ۱۸۳۲۵۵
۱۱:۲۰ - ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۴

درباره شعار مرگ در صحن شورا؛ درد شهر را دوا کنید

دیدارنیوز _ امیر جدیدی*:

همین اول نوشته بگویم که نگارنده از آن ضدآمریکایی‌ها و ضداسرائیلی‌های دوآتشه است؛ بنابراین آنچه در ادامه می‌خوانید ابداً به معنای حمایت یا وادادگی نسبت به این دو دولت نیست.

القصه، پنجشنبه بعدازظهر برای خرید موکت به خیابان مولوی رفتم. در این سال‌ها زیاد به آن‌طرف‌های شهر سر زدم و اساساً با اتفاقاتی که در جنوب شهر می‌افتد بیگانه نیستم.

خدا رحمت کند رفتگانتان را، خانه مادربزرگم در شهر ری بود و تا بود، تقریباً هفته‌ای یک‌بار خودم را به سرازیری تهران می‌سپردم. بعد از آن هم سالی یکی دو بار برای عکاسی از دروازه غار، پاسگاه نعمت‌آباد، خزانه، مولوی، سر قبرآقا، سیداسماعیل، بی‌سیم، کوره‌های آجرپزی، اوراقی‌ها، خلازیل، تره‌بار، لب خط و چه و چه به جنوب تهران رفتم.

یعنی خوب می‌دانم همین که از چهارراه شاپور رد می‌شوی شهر رنگ دیگری می‌گیرد و چهره عوض می‌کند. اما چهره عوض کردن داریم تا چهره عوض کردن. یک چیز می‌گویم و یک چیز می‌شنوید.

از آنچه دیدم ظاهراً هیچ‌کس عین خیالش نیست که در کوچه پس‌کوچه‌های جنوب این شهر چه می‌گذرد یا اگر هست اینقدر موضوع پیچیده است که همه وا داده‌اند.

همین پنجشنبه‌ای که اول نوشته خدمت‌تان عرض کردم دو ساعت تمام در کوچه پس‌کوچه‌های مولوی در میان حجم انبوهی زن، مرد، پیر و جوانِ گرفتار اعتیاد بودم. به چشم دیدم که جماعت گرفتار رسماً در ملأ عام پایپ دست به دست می‌کنند و دوا روی زرورق می‌غلتانند. آنها نه برای پلیس تره خرد می‌کردند، نه مامور شهرداری، نه حتی حرف‌های مشفقانه روزنامه‌نگاری یک لاقبا آنها را بیخیال می‌کرد.

جوانی دیدم که ۱۹ سالش بود و جای سوزن انداختن روی بدنش نمانده بود. جوان برای آنکه جای خالی مواد خونش را پر کند چند خطی دوا به منخرین وجود فرستاد و با آه سوزناکی جوانی اش را به آسمان تهران فوت کرد.

اعضای محترم شورای شهر، که در جلسه شورای شهر می‌نشینید و مشت گره می‌کنید و بر اسراییل و آمریکا مرگ می‌فرستید. باور بفرمایید وظیفه اصلی شما کار دیگری است.

چهار سال است که بر صندلی شورای شهر تهران تکیه زدید و اوضاع محله‌های جنوب تهران اگر نگویم بدتر، بهتر نشده است.

در خیلی از محل‌های جنوب تهران کار از فیلتر و سیگار و دوا و شیشه و سرنگ گذشته. به جای نشستن روی صندلی‌ها، گره کردن مشت، شعار و خط و نشان کشیدن سری به این محله‌ها بزنید. درد این شهر را دوا کنید.

*روزنامه‌نگار و عکاس

ارسال نظرات
امروز يکشنبه ۱۱ خرداد
امروز يکشنبه ۱۱ خرداد
امروز يکشنبه ۱۱ خرداد
امروز يکشنبه ۱۱ خرداد
پرطرفدارترین ها