تیتر امروز

خلخالی و ربانی شیرازی با نخست وزیری بختیار مخالف بودند اما آیت‌الله خمینی نه/ پشیمانم که به بازرگان گفتم استعفا بدهد/ نسخه اولیه استعفای بنی صدر را امیر انتظام نوشت
گفت‌وگوی دیدارنیوز در برنامه تنگنا با محمدحسین بنی اسدی،دبیرکل نهضت آزادی ایران

خلخالی و ربانی شیرازی با نخست وزیری بختیار مخالف بودند اما آیت‌الله خمینی نه/ پشیمانم که به بازرگان گفتم استعفا بدهد/ نسخه اولیه استعفای بنی صدر را امیر انتظام نوشت

محمدحسین بنی اسدی، دبیرکل نهضت آزادی مهمان یکی دیگر از برنامه‌های تنگنا بود. او تاکید می‌کند که آیت الله خمینی با نخست وزیری بنی‌صدر مشکلی نداشت، اما خلخالی و ربانی شیرازی مخالفت کردند.
کوروش احمدی: اگر قرار بر حضور ظریف در مذاکرات بود، فشار خون عده‌ای بالا می‌رفت! / به نتیجه نرسیدن این مذاکرات، هزینه‌های سنگینی به دنبال دارد/ احتمال جنگ بالاست/ دیپلماسی پنهان یا درِ پشتی با ترامپ اصلا ممکن نیست
در گفتگوی دیدارنیوز با دیپلمات پیشین ایران در نیویورک مطرح شد

کوروش احمدی: اگر قرار بر حضور ظریف در مذاکرات بود، فشار خون عده‌ای بالا می‌رفت! / به نتیجه نرسیدن این مذاکرات، هزینه‌های سنگینی به دنبال دارد/ احتمال جنگ بالاست/ دیپلماسی پنهان یا درِ پشتی با ترامپ اصلا ممکن نیست

باید ابتکار عمل رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی مذاکرات را در دست بگیریم. نکته‌ای که مقامات ما باید به آن توجه داشته باشند، این است که دیپلماسی پنهان با ترامپ، معنی نخواهد داشت.
مذاکره فقط غیر مستقیم/ حمله به ایران؛ آغاز جنگ جهانی سوم/ سفر به تهران برای جلوگیری از وقوع جنگ
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

مذاکره فقط غیر مستقیم/ حمله به ایران؛ آغاز جنگ جهانی سوم/ سفر به تهران برای جلوگیری از وقوع جنگ

این هشتاد و سومین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

سندی که چشم اندازی نداشت!

محمد منصورنژاد، تحلیلگر مسایل سیاسی یادداشتی را با عنوان سندی که چپشم اندازی نداشت برای دیدارنیوز ارسال کرده است که می‌خوانید.

کد خبر: ۱۸۲۳۰۶
۱۶:۵۳ - ۱۳ فروردين ۱۴۰۴

سندی که چشم اندازی نداشت!

 

دیدارنیوزـ*محمدمنصورنژاد: ممکن است گفته شود اگر سند چشم اندازی نداشت که بدین نام خوانده نمی‌شد! بله، مطلب درستی است. چشم اندازی فرضی داشت، اما چشم اندازی تخیلی و رویایی! که ربطی با واقعیات نداشت. سناریوی مطلوب نظام از نگاه مقامات بود و نه سناریوی ممکن بر اساس امکانات و مقدورات.

پرسش اساسی، اما آن است که چرا چنین نشد؟ چرا مفاد سند پس از ۲۰ سال اجرایی نشد و تنها در حد الفاظ و نوشته‌ها ماند؟ در این زمینه نکات چندی می‌توان گفت:

۱. مهمترین دلیل آن است که آن سند، ایدئولژیک بود و نه سند علمی. این سند بدنبال آن بود تا ایران در سطح منطقه جایگاه اول را بدست آورد. عین تعبیر سند اینگونه است: «دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فن آوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشور‌های های همسایه)». اما یکی از این پرفسور‌ها نپرسید، از کی آسیای میانه و قفقاز، جزو آسیای جنوب غربی محسوب می‌گردند؟ اگر آسیای میانه، در جنوب است پس شمال کجاست؟ خطای روشنی که نه مقامات فهمیدند و نه دانشگاهیانی که مشورت می‌دادند به عقلشان رسید! همین غلط فاحش در یک متن چند صفحه‌ای فوق العاده مهم، می‌رساند که چقدر دقت علمی در تدوین سند وجود داشت!

۲. اگر کسی می‌خواهد آقای منطقه شود، آیا نباید به کسانی دیگر توجه کند که آنان نیز چنین سودایی بر سر دارند؟ (که اتفاقا در سند چم انداز ۲۰۳۰ عربستان آمده که می‌خواهد در پایان زمان تحقق سند «قلب جهان اسلام» باشد. هیچ دقت داشتیم که سند قبلی عربستان که دقیقا همزمان با ما بود، چرا از سوی «بن سلمان» مورد بازنگری قرار گرفت و ۵ سال به زمان آن افزوده شد (با تغییر جهات جدی)؟ آیا هرگز به ذهن مقامات ایرانی خطور نکرد که سند چشم انداز نیاز به بازنگری دارد، با اینکه بار‌ها مورد پایش قرار گرفته و عدم مطلوبیت مسیر تحقق سند آشکار بود؟ آیا حکمرانی، جای لجبازی و استمرار سیاست غلط است؟

۳. به نظرم رسانه‌ها باید نویسندگان سند و متولیان اصلی این سند را به پرسش بگیرند و دلیل اجرایی نشدنش را بپرسند و توضیح بخواهند. فکر می‌کنم معدود دانشگاهیانی که سال‌ها ردیف بودجه مردم را خوردند و در تدوین اینگونه سند‌ها همکاری داشتند، امروزه لازم است تا مورد بازخواست رسانه‌ای قرار گیرند!

۴. ممکن است آکادمیسین‌های مرتبط با سیستم، برای دفاع از خود بگویند، ما برابر آمار‌های جهانی و استاندارد‌های بین المللی می‌گفتیم اوضاع مساعد نیست؛ اما کسی به حرفمان توجه نمی‌کرد. اگر کسی چنین بگوید، که اتفاقا سخن حقی هم هست، آنگاه به همان مدعای نگارنده می‌رسیم که پشتوانه سند به جای علم، انبوهی از «توهم» کسانی بود که علم را قبول نداشته و می‌خواستند و می‌خواهند «چرخ را از نو بسازند» و مفهوما و مصداقا به یافته‌های بشری بی اعتنایند. زمان می‌برد، اما هذیان گویی، بالاخره جایی به بن بست می‌رسد. مثل سند چشم انداز زمانش به سرانجام می‌رسد و آنگاه می‌بینید که اول هستید، ولی شاید از ردیف‌های پایین!

۵. در نهایت، اما تطورات سریع و وحشتناک جهان حکایت از آن دارد که دیگر زمانه نگارش سندچشم انداز ۲۰ ساله، سپری شده است. باید «آن به آن» وضعیت را پایش کرد و برای زمان‌های محدودتری برنامه توسعه داشت و برنامه را نیز حتما باید منعطف نوشت که با پایش و لحاظ بازخوران کار، بتوان سریع به روز شد.

*تحلیلگر مسایل سیاسی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی