تیتر امروز

لازم نیست خواص جایی بروند
افاضات اضافه

لازم نیست خواص جایی بروند

عوام الملک در نامه‌ای به حضرت مسعود نوشت: بر خلاف تبلیغات برخی از این رسانه‌های بیگانه وابسته، لازم هم نیست خواص جایی بروند. ما عوام خودمان داریم می‌رویم. داریم کم می‌شویم. داریم خودمان را می‌کشیم...
«کلینیک ترک بی‌حجابی» بازی با اعصاب جامعه!/ تابوی مذاکره تهران و واشنگتن شکسته می‌شود؟/ کادر درمان و دیوار کوتاه ناامنی!
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

«کلینیک ترک بی‌حجابی» بازی با اعصاب جامعه!/ تابوی مذاکره تهران و واشنگتن شکسته می‌شود؟/ کادر درمان و دیوار کوتاه ناامنی!

این چهل و ششمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
زیباکلام: بین مسئولان و واقعیات، دیوار وجود دارد!/ بخارایی: می‌خواهی به آمریکا احترام بگذاری؟! پس به تبع آن، باید به اسرائیل هم احترام بگذاری!
بررسی عواقب جنگ ایران با اسرائیل در بستر ریاست جمهوری ترامپ در نشست اندیشکده سیمرغ باریخ

زیباکلام: بین مسئولان و واقعیات، دیوار وجود دارد!/ بخارایی: می‌خواهی به آمریکا احترام بگذاری؟! پس به تبع آن، باید به اسرائیل هم احترام بگذاری!

روز یکشنبه ۲۰ آبان ماه، نشست اندیشکده سیمرغ باریخ با موضوع عواقب جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل در بستر ریاست جمهوری ترامپ، برگزار شد و نام‌های آشنا از جمله صادق زیباکلام، احمد بخارایی و مهدی مطهرنیا...
گزارش یک قتل مشکوک

سالگرد قتل مهرجویی و همسرش/ وکیل اولیای دم: پای شخص دیگری در میان‌ است

روزنامه اعتماد در سالگرد قتل فجیع داریوش مهرجویی کارگردان مطرح سینمای ایران و همسرش وحیده محمدی‌فر به نقل از «مانوش منوچهری»، وکیل اولیای دم نوشت: انگیزه متهمان برای جنایت کافی نبوده و آن‌ها اجراکننده اوامر بوده‌اند.

کد خبر: ۱۷۳۷۴۳
۱۸:۲۹ - ۲۱ مهر ۱۴۰۳

قتل مهرجویی و همسرش/ وکیل اولیای دم: پای شخص دیگری در میان‌ است

دیدارنیوز: روزنامه اعتماد در سالگرد قتل وحشتناک داریوش مهرجویی و همسرش گزارشی از ابهامات این پرونده قتل دارد.

یک‌سال از آن شبی که یک زوج هنری سرشناس را بدون انگیزه مشخص با ضربات متعدد چاقو کشتند و عکس خون‌آلود جسدشان در فضای مجازی منتشر شد، گذشته است. فردا سالگرد به قتل رسیدن آنهاست.

۲۲ مهر‌ماه ۱۴۰۲، داریوش مهرجویی؛ کارگردان مشهور ایرانی و همسرش، وحیده محمدی‌فر در ویلای شخصی‌شان در شهرک زیبادشت کرج به قتل رسیدند. ۱۵ مهر‌ماه سال گذشته؛ یک هفته قبل از جنایت، وحیده محمدی‌فر در صفحه شخصی اینستاگرام خود پستی منتشر کرد و از تهدید فردی ناشناس با لهجه غیرایرانی خبر داد. پس از انتشار این پست سعی کردم با او ارتباط تلفنی برقرار کنم، اما این ارتباط حدود یک هفته زمان برد. او درمدت مصاحبه چندین‌روزه با تردید خاصی که در صحبت‌هایش وجود داشت هر روز به موضوع جدیدی اشاره می‌کرد، اما اولین صحبت‌هایش به من این بود: «راستش نمی‌خواستم موضوع را رسانه‌ای کنم. دیشب (۱۵ مهر‌ماه) خیلی ناراحت بودم برای همین پستی گذاشتم. فعلا هنوز در شوک هستم و حال مناسبی ندارم. دوستان عزیز هم خیلی نگران شدند برای همین پست را برداشتم. شما اطلاع ندارید مشکل ما خیلی پیچیده است. ۹ ماه اروپا بودیم و وقتی برگشتیم اتفاقات زیادی افتاد. راستش نمی‌دانم چه بگویم! از دو ناحیه مورد دستبرد قرار گرفتیم؛ یکی کارگران اینجا (شهرک زیبادشت)، یکی هم خودی که خیانت در امانت کرد؛ مثل فیلم بانو.»

او در روز بعدی مصاحبه به من گفت: «ما هر چه کشیدیم نصف آن از کارگران اینجا بود. قبلا باغبانی داشتیم که از ما خیلی سرقت کرد، اما بعدا متوجه شدیم هم باغبان ما بود و هم باغبان همسایه. او را تحویل پلیس دادیم، اما این‌ها (همسایه) باغبان رابخشیدند. برادر باغبان دزد و همدستش بود. دیشب (۱۶ مهرماه) به ما گفتند باید او را به ما تحویل دهید، شاید کار او بوده. ما اینجا خیلی از دست این‌ها مصیبت کشیدیم، اما جریان سنتور‌ها و یکسری وسایلی که فقط یک هنرمند می‌تواند ارزش آن را متوجه شود، کار خودی بود که وکیل‌مان آقای سروری قرار است پیگیری کند، اما به ما گفت به طرف نگویید، چون قرار است بازجویی شود. دو شب پیش احساساتی شدم و افشا کردم.»

محمدی‌فر برایم توضیح داد: «الان باغبان ما خیلی آدم خوبی است، اما باغبان قبلی ما که به همسایه‌مان هم دستبرد زد همسایه‌مان مجبور شد خانه‌اش را بفروشد، اینقدر که عذاب کشید. پسر آن‌ها با او درگیر شد. بعد ما آنقدر سر و صدا کردیم که مجبور شدند باغبان را بیرون کنند، اما من هنوز دارم می‌بینم برادر همان باغبان قبلی که همدستش هم بود در شهرک است. واقعاخیلی در فشار عجیبی هستم، ولی می‌خواهم این موضوع راکامل حل کنم. الان نمی‌دانم چه بگویم. شما فکر کن به خاطرپستی که گذاشتم از شهرک به من زنگ زدند و گفتند این چیز‌هایی که نوشتید درست نیست. کارخودی‌های‌تان است که رفت و آمد دارید. ما با کسی رفت و آمدی نداریم. جریان خیلی پیچیده است.»

همسر داریوش مهرجویی در ادامه به من گفت که می‌خواهید مصاحبه کتبی باشد؟ بعد برایم نوشت: «شب حادثه حدود ساعت ۸ در حالی که خانه در آرامش کامل بود ناگهان متوجه سر وصدای سگ‌مان در حیاط خانه شدم. سریع در ورودی آشپزخانه را قفل کردم تا اینکه متوجه شدم مقابل در ورودی ساختمان یک نفر با چاقو به شیشه‌های مات پنجره چسبیده است. هر چه از او خواستم خودش را معرفی کند هیچی نگفت. موبایلم نزدیکم نبود، ولی سعی کردم سرعت عمل داشته باشم. با صدای بلندگفتم؛ الان به ۱۱۰ زنگ می‌زنم. او هم در پاسخ به این حرف من گفت خب زنگ بزن. ترسیده بودم تا گفتم الو ۱۱۰، سارق فرار کرد. وقتی او در جواب به من گفت خب زنگ بزن، متوجه شدم؛ لهجه ایرانی ندارد. بعد از فرار سارق با نگهبانی شهرک تماس گرفتم. آن‌ها هم سریع خودشان را به حیاط خانه ما رساندند و شروع به گشتن حیاط و کوچه‌های اطراف کردند، اما کسی را ندیدند. البته مدتی پیش هم یکسری وسایل از جمله سنتور مربوط به فیلم سنتوری را از خانه ما سرقت کردند که در حال حاضر وکیل همسرم پیگیر کار‌های قانونی این موضوع است.»

بعد از مصاحبه با وحیده محمدی‌فر گزارشی تحت عنوان «دزدان، سنتور علی‌سنتوری را دزدیدند» تنظیم کردم که بنا به دلایلی فقط بخشی از صحبت‌های همسر داریوش مهرجویی منتشر شد. همزمان با انتشار آن گزارش خبر قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش با چاقو در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر شد. بعد ازاین ماجرا نیمی از افکار عمومی بر این باور بود ماموران با استناد به همان گزارش (دزدان، سنتور علی‌سنتوری را دزدیدند) مظنونان پرونده را دستگیر کردند، اما نیمی دیگر از افکارعمومی معتقد بود از آن گزارش به نحوی سوءاستفاده شده است...

چند روز بعد از جنایت، پلیس بیش از ۲۰ مظنون را دستگیر و یک هفته بعد چهار نفر از اتباع (کریم، میرویس، اسکندر و داوود) را عاملان این جنایت معرفی و انگیزه اصلی آن‌ها را سرقت اعلام کرد. در حالی که بررسی پرونده قتل مهرجویی و همسرش نشان می‌دهد؛ انگیزه متهمان برای قتل کافی نبوده وپرونده ابهامات زیادی دارد. متهم ردیف اول (کریم) نیز که به قصاص محکوم شده بار‌ها درجلسات دادگاه منکر حضورش در صحنه جرم بوده است.

طبق اطلاعاتی که در این یک‌سال از پرونده به دست آورده‌ام؛ «هیچ وسیله ارزشمندی از جمله لپ‌تاپ، ماشین، گوشی و... ازخانه مهرجویی سرقت نشده است. طبق ایراداتی که درپرونده وجود دارد، هیچ مدرکی مبنی بر حضورمتهمان در صحنه جرم کشف نشده و تنها رد یکی از متهمان (داوود) که زیر ۱۸ سال دارد در محل جرم مشاهده شده که آن هم با ابهاماتی روبه‌رو است.»

انگیزه متهمان برای جنایت کافی نبوده و آن‌ها اجراکننده اوامر بوده‌اند

«مانوش منوچهری»، وکیل اولیای دم در مورد روند پرونده به «اعتماد» می‌گوید: «دور دوم رسیدگی به جلسات دادگاه متهمان قتل مرحوم مهرجویی و همسرش در حالی برگزار شد که به موجب رای دیوان عالی کشور تحقیقات در سه مورد ناقص بود وتقاضای تکمیل تحقیقات شد؛ در مورد نقص اول؛ عدم ابلاغ رای قرار منع تعقیب سه متهم دیگر پرونده در مشارکت قتل عمدی بودکه ما اعتراض کردیم. دومین نقص؛ موارد ماهیتی بود که به تعیین میزان مشارکت هر یک از طرفین و نقش آن‌ها در ضرب وجرح عمدی در سرقت مسلحانه در شب و در قتل نفس مرحوم مهرجویی و وحیده محمدی‌فر اشاره داشت و سومین نقص؛ تقاضای اینجانب مبنی بر این بود که متهمان انگیزه کافی برای جنایت علیه این دو نفر نداشتند؛ بنابراین حتما پای یک آمر دیگری به میان است که این چهار متهم فقط اجراکننده اوامرآن آمر بوده‌اند. دیوان عالی کشور بر اساس این ایرادات پرونده را مجدد به دادگاه یک کیفری ارجاع داد. نکته‌ای که قابل توجه است اینکه پرونده در دادسرا به شعبه قبلی ارجاع نشد و به شعبه دیگری ارجاع شد؛ آن هم به دلیل اینکه بازپرس تغییرمکان داده بود. در صورتی که نباید این اتفاق می‌افتاد. درنهایت نیز دور دوم رسیدگی دادگاه طی دو جلسه آن هم به صورت غیرعلنی برگزار شد. در حالی که ما تقاضای غیرعلنی بودن دادگاه را نداشتیم. در این دو جلسه نیز دادگاه نظری برانجام تحقیقات بیشتر یا توجه به ایرادات وکلای اولیای دم به جهت شناسایی معاون یا معاونان احتمالی را نداشت و به احتمال زیاد همان حکم مجدد تایید می‌شود. با توجه به اینکه قاضی ودادستان باید کمک به کشف حقیقت کنند.»

اثری از عنصر معنوی جرم (سرقت) در پرونده مشهود نیست

منوچهری درباره مشکوک‌ترین موارد پرونده می‌گوید: «غیر ازانگیزه متهمان و انکار شدید یکی از متهمان (کریم، متهم ردیف اول) مواردی که بسیار ابهام‌برانگیز است؛ ۱) پیدانکردن آلت قتاله‌ای که مرحوم مهرجویی با آن به قتل رسیده است. ۲) عدم وجود رد خون مرحوم مهرجویی روی آلت‌قتاله کشف شده. ۳) پاک کردن اپلیکیشن‌های گوشی به‌طوری که خود اداره آگاهی هم نتوانست اپلیکیشن‌ها را بازگرداند؛ چرا کارگران باید فقط گوشی‌های خانم محمدی‌فر را سرقت و اپلیکیشن‌های گوشی راپاک کنند و هیچ چیز ارزشمندی را سرقت نکنند! ۴) ساعت مراجعه متهمان به خانه مرحوم مهرجویی و اقدام ناگواری که باضربات متعدد چاقو انجام شده، نشان می‌دهد یک انگیزه بسیارقوی پشت این جنایت وجود دارد. ۵) عنصر معنوی جرم در پرونده مشهود نیست و برای ما قابل پذیرش نبوده است؛ مواردی که برخی رسانه‌ها در ابتدا به آن اشاره کردند از جمله طلب ۳۰ میلیون تومانی و سرقت جارو‌برقی هیچ کدام صحت ندارد و درپرونده موجود نیست. با این حال عدم رعایت بسیاری از موارد در پرونده موجب شده افکار عمومی تصور کند قتل با انگیزه سرقت درست بوده است. حتی اگر قتل به دلیل سرقت نیز رخ داده باشد، باعث نمی‌شود که چنین قتلی آن هم به شیوه فجیع رخ دهد. موارد دیگری نیز وجود دارد که قبلا به آن اشاره کرده بودم.» «اعتماد» در شماره ۵۶۸۵ گزارشی با عنوان «راز‌های ناگشوده قتل داریوش مهرجویی و همسرش» منتشر و به ۱۰ ایرادپرونده اشاره کرده است.

یکی از آلات قتاله ضبط نشد و مدت‌ها داخل خانه مهرجویی افتاده بود

مانوش منوچهری در ادامه می‌گوید: «آن‌طور که خود متهمان اقرارکردند؛ آن‌ها قبلا هم به خانه مرحوم مهرجویی مراجعه کرده بودند تاکار را تمام کنند، اما نتوانستند. حالا چه عاملی باعث شد که متهمان بار اول نتوانند این اقدام را مرتکب شوند و بار دوم برای اجرای نقشه‌شان به آنجا مراجعه کنند، مشخص نیست. متهمان اگر قصد قتل مرحوم مهرجویی را داشتند، می‌توانستند در ساعتی که ایشان در خانه تنها بوده، مراجعه کنند یا برعکس؛ اگر قصدقتل خانم محمدی‌فر را داشتند، می‌توانستند در ساعتی که او درخانه تنها بوده به آنجا مراجعه کنند، اما متهمان در ساعتی به خانه مرحوم مهرجویی مراجعه کردند که هر دو آن‌ها در خانه حضور داشتند و بیدار بودند. به هر حال تمام این موارد سوال‌برانگیزاست. متاسفانه اثر انگشت متهمان بررسی نشده است. همچنین یکی از آلات قتاله؛ چوبی که متهم ردیف دوم (میرویس) با آن برسر مرحوم مهرجویی ضربه وارد کرده به عنوان یکی از آلات جرم تا مدت‌ها ضبط نشده بود. به‌طوری که وقتی ماه‌ها بعد به خانه مرحوم مهرجویی مراجعه کردیم آن چوب داخل خانه افتاده بود. هیچ مدرکی دال بر حضور متهمان در صحنه جرم وجود ندارد؛ جز رد یکی از متهمان که او هم زیر ۱۸ سال دارد؛ متهم ردیف چهارم (داوود) وقتی گردن خانم محمدی‌فر را گرفته تا متهم ردیف سوم (اسکندر) با چاقو به گردن ایشان ضربه وارد کند، چاقو به دست متهم ردیف چهارم برخورد کرده و دست او را بریده است. متهم ردیف چهارم گفته آن روز دستکش به دست داشته، اما بر اثرضربه چاقو دستکش پاره شده و دست او بریده و یک لکه خون روی ز‌مین ریخته است. سپس متهم ردیف چهارم (داوود) به سمت ظرفشویی رفته تا دست خود را بشوید. با این حال متهم ردیف چهارم هنگام شستن دست خود باید دستکش‌هایش را درمی‌آورده، اما اثر انگشت او روی ظرفشویی بررسی نشده است.»

بهاره شبانکارئیان - اعتماد

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی