در یازدهمین گفتوگوی دیدار اندیشه با محمد حسن موحدی ساوجی استاد دانشگاه و حوزه، محقق و قرآنپژوه به ادامه بحث در خصوص "مناسبات انسانی در قران با نگاه به رویکرد حکومت دینی به موضوع کسب قدرت و مناصب حکومتی برای غیر مومنان و شیوههای حکمرانی در تعامل/ تقابل با دیگران" پرداخته شد.
دیدارنیوزـ حسینجعفری: در یازدهمین گفتوگوی دیدار اندیشه با محمدحسن موحدی ساوجی استاد دانشگاه و حوزه، محقق و قرآنپژوه به ادامه گفتوگو درباره "مناسبات انسانی در قران با نگاه به رویکرد حکومت دینی به موضوع کسب قدرت و مناصب حکومتی برای غیر مومنان و شیوههای حکمرانی در تعامل،تقابل با دیگران" پرداختیم و چندین موضوع مهم مورد توجه قرار گرفت که میبینید و میخوانید.
ویدیوی این گفت و گو را می توانید اینجا، یوتیوب و آپارات ببینید.
در گفتوگوی اول گفته شد که"حکومتی که رضایت اکثریت را ندارد اسلامی نیست. مقبولیت مردم شرط اساسی دین برای دینی بودن یک حکومت است و استمرار آن نیز منوط پذیرش مردم است. خداوند حتی به پیامبرش هم حق تحمیل حکومت را نداد. از کافران نیز نمیتوان حق حیات، حق آزادی اندیشه، حق تعیین سرنوشت، حق مالکیت و تحصیل را سلب کرد؛ و با اذعان به وجود حقوقی، چون حق حیات، حق آزادی اندیشه، حق تحصیل، حق اشتغال و حق مالکیت برای همه انسانها بر این مهم تاکید شد که نمیتوان جان کسی را بدلیل انتخاب مذهب و یا تغییر دین ستاند. "
در ادامه گفتوگو سوال شد اگر چنان باشد که پذیرش اکثریت مردم شرط حدوث و بقای یک حکومت مدعی دین است و مردم در زمانی به هر دلیل این حکومت را نخواهند، چگونه میتوانند عدم رضایت خود را اعلام کنند، آیا برای مردم حق مقاومت مدنی و مخالفت وجود دارد؟
به این موضوع پرداخته شد آیا مردم میتوانند اختیارات، ولی فقیه را منوط به شرایطی کنند تا اختیاراتش محدود به شرایطی در قانون اساسی باشد؟ و اگر حاکم از شروط بین خود و مردم تخطی کرد، آیا مردم هم حق نقض بیعت را دارند؟
گفته شد در کتاب ادعا شده احکام اجتماعی شرع تابع مصالح و مفاسد واقعی است و بسیاری از این مصالح و مفاسد هم تابع شرایط اجتماعی و فرهنگی و مناسبات خاص (هر) جامعه است. پرسیدیم اگر فرهنگ و مناسبات جامعه به گونهای تغییر کند که احکام گذشته متناسب با زمانه نباشد چرا باید بر اجرای این احکام نامتناسب اصرار شود؟
پاسخ حجت الاسلام موحدی به این سوال تامل برانگیز و شنیدنی است خصوصاً آنجا که صریحاً میگوید اگر حکمی باعث ایجاد نفرت در مردم و عامل فرار آنان از دین میشود یعنی انتساب آن حکم به دین و معصوم محل تردید است، زیرا یا فهم درستی از دین و سخنمعصوم نشده و یا حکم مربوط به زمان خاصی بوده است و نباید در زمانه حاضر اجرایش کرد.
بطور ویژه به حکم کنیزی گرفتن زنان در جنگ پرداختیم و پاسخ استاد بسیار جالب بود، گرچه با تحفظ زیاد و رعایت احتیاطاطاتِ حواشی محیطی همراه بود!
در عالمنظر ادعا میشود اگر، ولی فقیه مرتکب گناه و اعمالی شود حتی نیاز به عزل ندارد بلکه منعزل است، اما در عمل زمینه طرح و پیگیری اش کاملاً بسته است و با منتقدین برخورد میشود. پرسیدیم مردم در عالم واقع چگونه میتوانند این حق را پیگیری کنند؟
پایان این گفتوگو به حقوق مخالفان اختصاص داشت؛ حق آزادی بیان و اصلاح برنامهها و سیاستها و از آن مهمتر حق تغییر نظام سیاسی! از حق فعالیت تشکیلاتی برای مخالفان، حق تضمین کرامت انسانی، حق مصونیت جان و مال و آبروی مخالفان صحبت شد و بر حق مصونیت از تعرض قضایی و عدم سلب و ایجاد محدود اجتماعی و مدنی مخالفان تاکید گردید و گفته شد در دوران حکمرانی امام علی حتی یک زندانی سیاسی نداشتیم؛ و در حالی که منتقدان و مخالفان حضرت با تندترین گفتار و رفتار با، ولی امر برخورد میکردند، اما امام آنان را از حقوق اجتماعی وسیاسی و اقتصادی محروم نکرد.
تصور میکنم دیدن اینگفتوگو نیز، چون گفتوگوی قبل حاوی نکات بدیعی برای مخاطبان فرزانه دیدار اندیشه خواهد بود.