تیتر امروز

رضا نامجو: جامعه احساس می‌کند دو طرف ترازو تعادل ندارد/ با توقیف ماشین حق شهروندی تضییع می‌شود/ اگر طرح نور خواست مردم است، اثبات شود
گفت و گوی ویژه جامعه پلاس با یک وکیل پایه یک درباره طرح نور

رضا نامجو: جامعه احساس می‌کند دو طرف ترازو تعادل ندارد/ با توقیف ماشین حق شهروندی تضییع می‌شود/ اگر طرح نور خواست مردم است، اثبات شود

جامعه پلاس در یک گفت و گوی ویژه به سراغ موضوع طرح نور رفته و سوالاتی را با دکتر رضا نامجو، وکیل پایه یک دادگستری مطرح کرده که می‌خوانید.
محمد حسن موحدی ساوجی:حکومتی که رضایت اکثریت را ندارد اسلامی نیست/خداوند به پیامبرش هم‌حق تحمیل حکومت را نداد
در دهمین برنامه دیدار اندیشه گفت‌وگو با یک استاد دانشگاه و حوزه مطرح شد:

محمد حسن موحدی ساوجی:حکومتی که رضایت اکثریت را ندارد اسلامی نیست/خداوند به پیامبرش هم‌حق تحمیل حکومت را نداد

دیدار اندیشه در دهمین برنامه خود میزبان محمد حسن موحدی ساوجی، استاد دانشگاه و حوزه بود، او معتقد است: از کافران نیز نمی‌توان حق حیات، حق آزادی اندیشه، حق تعیین سرنوشت، حق مالکیت و تحصیل را سلب...
المپیک پاریس؛ ناکامی هانیه رستمیان و شمشیربازان/ عذرخواهی کمیته بین‌المللی المپیک از کره‌جنوبی
این گزارش بروز رسانی می‌شود

المپیک پاریس؛ ناکامی هانیه رستمیان و شمشیربازان/ عذرخواهی کمیته بین‌المللی المپیک از کره‌جنوبی

بازی‌های المپیک پاریس ۲۰۲۴ از امروز (شنبه) رسما آغاز شده و نمایندگان پرامید ایران در چند رشته از جمله قایقرانی، شمشیربازی، ژیمناستیک و تنیس روی میز به میدان خواهند رفت و در تیراندازی هم هانیه...
یادداشتی از محمد مهاجری

دفع این خطر فقط کار پزشکیان است

محمد مهاجری در روزنامه اعتماد نوشت: انتخاب پزشکیان در فضای امروز سیاسی کشور یک نعمت و برکت است. حتی تندترین اصولگرا‌ها (مثلا سعید جلیلی) نسبت به شخص و شخصیت او بد حرف نمی‌زنند و همین می‌تواند گمشده امروز ما یعنی «وفاق ملی» را پیدا کند. پزشکیان با روابط حسنه‌ای که با بزرگان هر دو جناح دارد، می‌تواند دست‌کم دیدار و گفت‌وگوی بزرگان را با هدف جلوگیری از شکاف اجتماعی بیشتر ملت-حاکمیت تدارک ببیند.

کد خبر: ۱۶۹۳۴۷
۱۰:۴۵ - ۰۶ مرداد ۱۴۰۳

مهاجری

دیدارنیوز _ محمد مهاجری*: چند سال قبل یکی از چهره‌های سیاسی مشهور که در دولت‌های خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی مسوولیت داشت و پیش از آن نیز در دوران دفاع مقدس، منشا خدماتی بود، پیشنهاد کرد در مقاله‌ای این پرسش را مطرح کنم که چه کسانی و با چه هدفی، رابطه خاتمی با مقام معظم رهبری را تخریب کردند و سودش را چه افرادی بردند؟ پیشنهاد آن دوست را شاید از روی محافظه‌کاری نپذیرفتم، اما پرسشی که او مطرح کرد همچنان به جای خود باقی و حتی قابل تعمیم است به شخصیت‌های دیگر از جمله مرحوم هاشمی‌رفسنجانی و... رجال سیاسی فرهنگی سرمایه‌های اجتماعی کشورند؛ چه بر سر کار باشند یا در حاشیه قرار گیرند تجربیاتی دارند که به درد می‌خورد.

متاسفانه دعوا‌های سیاسی که غالبا نه توسط آن‌ها که از سوی دیگران کلید می‌خورد، اوضاع را آشفته و جایگاه چهره‌ها را در حد منازعات دم‌دستی تنزل می‌دهد. در این میان خناسانی هم هستند که با آتش بیاری معرکه، دعوا را داغ می‌کنند و اتفاقاتی که نباید بیفتد، می‌افتد. اولین اتفاق، ایجاد دلخوری و دومین آن قهر و سپس قطع هرگونه ارتباط و نهایتا پایان گفتگو است. حال آنکه معجزه حرف زدن با یکدیگر می‌تواند، چون ریختن آب بر آتش عمل کند. نمی‌توان انکار کرد که گاه شکاف‌ها بزرگ و فاصله‌ها زیاد است، اما در فضایی که گفتگو شکل نمی‌گیرد، هیچ اراده‌ای برای پر کردن شکاف‌های احتمالی نیز به وجود نمی‌آید. ممکن است گفته شود بعضی از اختلافات، ریشه‌های مبنایی و فکری دارد. مثلا یک طرف فکر کند در صورت پذیرفتن دیدگاه مقابل باید انقلاب و نظام و حتی دین را بوسید و کنار گذاشت! نمونه چنین دعوایی در زمان حیات حضرت امام (ره) اتفاق افتاد. جریان چپ آن روز، جناح راست را طرفدار «اسلام امریکایی» (که بزرگ‌ترین ناسزای سیاسی آن روزگار و دیوار به دیوار کفر محسوب می‌شد) خواند و متقابلا جناح راست، چپ‌ها را کمونیست معرفی کرد. اما واقعیت چه بود؟ این طرفی‌ها امریکایی بودند و آن طرفی‌ها کمونیست؟ قطعا نه.

امام نیز در بیانی، هر دو گروه را انقلابی خواندند و آن‌ها را به همگرایی فراخواندند. همان اتهام‌ها الان به الفاظی دیگر تغییر نام داده. یک طرف فکر می‌کند طرف مقابل متحجر و ضد رای مردم است و سوی دیگر چنین گمانی دارد که جناح روبه‌رو بی‌دین و غربگرا و غربزده و فتنه‌گر است. نمی‌توان انکار کرد که بخشی از این اتهامات، مصادیقی هم دارد، اما تا به حال کدام یک از بزرگان دو طرف (نه آدم‌های کوتاه قد) با هم در فضای صمیمی خصوصی و عمومی گفتگو کرده‌اند؟ این بحث‌ها جایش در فصل انتخابات و رقابت سیاسی نیست، زیرا آن فضا اقتضائاتی دارد که مختص زمان خودش است. حتی نتیجه گفتگو الزاما این نیست که دو طرف دعوا روی همدیگر را ببوسند و از آن پس دور یک سفره قدرت بنشینند. نه. هر وقت اصولگرایان پیروز شدند تیم خود را بیاورند و برعکس. آنچه مهم است اینکه بساط دشمنی برچیده شود.

انتخاب پزشکیان در فضای امروز سیاسی کشور یک نعمت و برکت است. حتی تندترین اصولگرا‌ها (مثلا سعید جلیلی) نسبت به شخص و شخصیت او بد حرف نمی‌زنند و همین می‌تواند گمشده امروز ما یعنی «وفاق ملی» را پیدا کند. پزشکیان با روابط حسنه‌ای که با بزرگان هر دو جناح دارد، می‌تواند دست‌کم دیدار و گفت‌وگوی بزرگان را با هدف جلوگیری از شکاف اجتماعی بیشتر ملت-حاکمیت تدارک ببیند. این نقش پزشکیان که فعلا به صورت منحصربه‌فرد در او وجود دارد، بسیار مهم‌تر از جایگاه او به عنوان ریاست‌جمهوری است؛ هر چند که موقعیت اداری‌اش به عنوان شخص دوم کشور، موفقیتش در ایجاد آشتی ملی را صدچندان می‌کند.

ادامه اختلافات کنونی که نتیجه‌اش از دست دادن سرمایه اجتماعی نظام و کاهش هولناک مشارکت در انتخابات است، قطعا راهی است که اسراییلی‌ها و امریکایی‌ها دنبالش هستند. اگر نیک بنگریم نه فقط ردپای اسراییل که حتی آدم‌های‌شان در سیستم سیاسی را می‌توان پیدا کرد.

*فعال سیاسی اصولگرا

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی