در نهمین گفتوگوی دیدار اندیشه با محمدرضا یوسفی استاد دانشگاه و حوزه، محقق و قرانپژوره به ادامه بحث در خصوص امکان یا امتناع اقتصاد اسلامی پرداخته شد و چندین موضوع مهم مورد توجه قرار گرفت که میبینید و میخوانید.
دیدارنیوز ـ حسینجعفری: در نهمین گفتوگوی دیدار اندیشه با محمدرضا یوسفی استاد دانشگاه و حوزه، محقق و قرانپژوره به ادامه بحث در خصوص امکان یا امتناع اقتصاد اسلامی پرداخته شد و چندین موضوع مهم مورد توجه قرار گرفت که میبینید و میخوانید.
ویدیوی این گفت و گو را می توانید، اینجا، یوتیوب و آپارات ببینید.
در گفتوگوی اول گفته شد که" گرچه انقلابیون آرمانگرا صادق بودند، اما از پیچیدگیهای دنیای واقعی بی اطلاع بودند و از اقتصاد هم چیزی نمیدانستند. آنها تصور میکردند برای پیشرفت و تامین رفاه مردم وجود منابع مالی کافی است در حالی بیش از اینها آنچه در اقتصاد اهمیت دارد مدیریت و برنامه ریزی منابع مالی است.
او از هم پاشیدن سازمانمدیریت و برنامه در ابتدای انقلاب و پاکسازیهای آن دوران را خسارت بار دانسته و تکرار وحشتناک آن در سالهای ۸۴ به بعد را فاجعه بارتر و موثر در اوضاع فعلی دانستند. معضل مهم کشور از منظر ایشان حاصل نگاه ساده انگارانه به اقتصاد و فقدان برنامه و تدبیر از سوی مدیران ارشد کشور است. این وضعیت به دلیل وجود ساختار دوگانه منابع قدرت در قانون اساسی است که در عالم واقع نیز در برابر دو قدرت، قدرت نهادهای انتصابی با اختیارات زیاد و بدون مسئولیت و پاسخگویی و نهادهای انتخابی با قدرت محدود و پاسخگویی حداکثری قرار داریم؛ و تا و تعادلی میان قدرت و اختیارات با مسئولیت برقرار نشود، اوضاع همینگونه خواهد بود. "
یوسفی ضمن تفکیک میان مفهوم مکتب اقتصادی، نظام اقتصادی با علم اقتصاد بیان میکند که علم اقتصاد در حوزه علوم تجربی است، علمی که عهده دار تبیین واقعیت خارجی است. در واقع علم اقتصاد باید قدرت تبیین داشته و با ابزار سنجش، قابل سنجش و آزمون پذیر بوده و میزان قدرت تبیینی آن نیز در آزمون پذیری مشخص شود. اما دین اساساً برای این هدف نیامده که مثلاً رابطه تورم با بیکاری را تبیبن و توضیح دهد.
وظیفه و هدف دین هدایت بشر (در جوامع مختلف با شرایط اقتصادی متفاوت است) نه تبیین واقعیتهای اقتصادی جامعه. وظیفه این تببین واقعیتهای اقتصادی بعهده عقل بشر گذارده شده لذا دین برای این هدف نیامده بلکه نمیتواند بیاید. بتعبیر دقیق شهید صدر در کتاب "اقتصادنا"، اقتصاد اسلامی، علم نیست!
این استاد اقتصاد بیان میکند که توصیههای اقتصادی دینی، در مکتب اقتصاد جای دارد نه در علم اقتصاد، بدین معنا که جهت گیریهای کلی اقتصادی دین برای تشکیل یک جامعه بر مبنای عدالت است تا در سایه آن جامعه عادلانه، هدایت و تعالی بشر به نحو احسن محقق گردد. اما اینکه چگونه باید به این جامعه عادلانه رسید را باید عقلاء بر مبنای یافتههای علمی بدان برسند.
یوسفی با اشاره وجود گروهی در قم که معتقدند که نه تنها اقتصاد که بلکه طب و شیمی و فیزیک و ... اسلامی داریم، اشارهای گذرا به فرهنگستان علوم اسلامی و نام پر صدای این روزها (میر باقری) کرده و میگوید اینگروه با اعتقادات شاذ هیچگاه حاضر به گفتگوی علمی نیستند، اما بدلیل ارتباط با قدرت و نهادهای انتصابی صدای شان بلند است.
پاسخ این استاد حوزه به این سوال که چرا فقهاء و علماء وقتی به تقلید از خودشان در فقه میرسد به اصل عقلایی رجوع جاهل به عالم استناد میکنند، اما خودشان در عین عدم صلاحیت علمی؛ در همهی موضوعات دیگر از جمله در اقتصاد وارد میشوند؟ خواندنی و قابل است.
او با اشاره به نظرات بزرگان حوزه قم از جمله آیت الله جوادی آملی که در دیدار با رئیسی هم بیان شد معتقد است که اکثریت علماء و عقها با دخالت در اقتصاد مخالفند، اما این مخالفتها در رسانه ملی و ... منعکس نمیشود و در مقابل آن صدای نادر بدلیل استفاده از قدرت پرصدا جلوه میکند.
پرسیده شد پس چرا این علماء در برابر این اتفاقات سکوت میکند؟ پاسخ این استاد حوزه بسیار قابل تامل است؛ مهجوریت و سکوت امروز بسیاری از علمای حوزه بدلیل عدم همراهی مردم در دهههای قبل با کسانی است که مخالفت کردند و بدلیل عدم همراهی دچار مشکل و هزینه زیاد شدند.
میشود خلاصه این گفتگو در موضوع اقتصاد اسلامی را چنین جمع بندی کرد که که چنین چیزی خدا هم نیافرید و اقتصاد اسلامی محصول جعل ناخدایانی است که کور میکنند، اما شفا نه! در واقع سر و صدای بلند ادعای گزاف اقتصاد اسلامی هیاهو برای هیچ است.
دکتر یوسفی در این گفتگو آمادگی خود را برای انجام مناظرهای علمی با معتقدان به اقتصاداسلامی اعلام نمود و دیدار اندیشه نیز آماده برگزاری آن خواهد بود.