با حجتالاسلام محمدرضا یوسفی اقتصاددان و استاد دانشگاه و حوزه در هفتمین برنامه دیدار اندیشه در خصوص امکان یا امتناع اقتصاد اسلامی گفتوگو کردیم.
دیدارنیوز ـ حسینجعفری: هفتمین گفتوگوی دیدار اندیشه با دکتر یوسفی استاد دانشگاه و حوزه، محقق و قرانپژوره در خصوص امکان یا امتناع اقتصاد اسلامی بود؛ و چندین موضوع مهم مورد توجه قرار گرفت که میبینید و میخوانید.
ویدیوی کامل این برنامه را در اینجا، یوتیوب و آپارت دیدارنیوز ببینید و بشنوید
گفته شد که قم منشاء ادعاهای بزرگی، چون طب اسلامی، جامعه شناسی، روانشناسی اسلامی و حتی فیزیک و شیمی اسلامی و از همه خطیرتر اقتصاد اسلامی است. اگر اثرات مثبت/ منفی طب اسلامی دامنگیر افرادی میشود که با رضایت خاطر سلامت شان را در اختیار مدعیان طب اسلامی قرار میدهند، اما اثرات مخرب اقدامات مدعیان اقتصاد اسلامی زندگی امروز و فردای آحاد ایران را تحت شعاع قرار میدهد بلکه باعث تخریب آینده نسلهای فردای کشور میشود.
در ابتدای گفتوگو با اشاره به سخنان هاشمی رفسنجانی در ابتدای انقلاب ۵۷ (در حضور رهبر انقلاب) که گفته بود کشور را با بیش از ۱۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی و درآمد روزانه ۲۵۰ میلیون دلاری از فروش نفت تحویل گرفته اند و مردم نباید دل نگران اداره کشور بوده و مطمئن باشند که دنیای شان آباد آباد است؛ پرسیدیم با گذشت بیش از ۴ دهه وضع کشور چگونه است؛ بهتر شده و یا علاوه بر تخریب دنیا، آخرت مردم هم زیر سوال رفته است؟
پاسخ دکتر یوسفی به این سوال تامل برانگیز است: گرچه انقلابیون آرمانگرا صادق بودند، اما از پیچیدگیهای دنیای واقعی بی اطلاع بودند و از اقتصاد هم چیزی نمیدانستند. آنها تصور میکردند برای پیشرفت و تامین رفاه مردم وجود منابع مالی کافی است در حالی بیش از اینها آنچه در اقتصاد اهمیت دارد مدیریت و برنامه ریزی منابع مالی است.
دکتر یوسفی با اشاره به ارتباط افزایش قیمت نفت و کسب منابع مالی بیشتر با بیماری هلندی در اقتصاد، یادآور میشود که در اوج درامدهای بالای ارزی، هم شاه به نوعی مدیریت بر منابع را نپذیرفت و هم انقلابیون پنحاه و هفتی تصوری از مدیریت و اهمیت برنامه ریزی برای مصرف بهینه منابع نداشتند و شد آنچه که نباید میشد!
ایشان از هم پاشیدن سازمانمدیریت و برنامه در ابتدای انقلاب و پاکسازیهای آن دوران را خسارت بار دانسته و تکرار وحشتناک آن در سالهای ۸۴ به بعد را فاجعه بارتر و موثر در اوضاع فعلی دانستند. در واقع معضل مهم کشور از منظر ایشان حاصل نگاه ساده انگارانه به اقتصاد و فقدان برنامه و تدبیر از سوی مدیران ارشد کشور است.
یوسفی معتقد است علیرغم آن ناآگاهی ابتدای انقلاب، اما به مرور مجدداً سازمان مدیریت محل حضور کارشناسان خبره شد و بهترین دوره اقتصادی دوران دولت خاتمی/ اصلاحات بود، اما اوضاع نامناسب امروز نتیجهی تغییر ریلی است که از سال ۸۴ با انحلال سازمان مدیریت اتفاق افتاد. به گونهای که امروز حتی از فساد سیستماتیک هم عبور کرده ایم، گرچه بزرگان اعتقادی به فساد سیستمی ندارند! و روشن است تا وقتی در توصیف و تبیین دلایل وضع امروز درست عمل نکنیم انتظار تجویز درست و رسیدن به راه حل منطقی و علمی محال است. این وضعیت دلیل وجود ساختار دوگانه منابع قدرت در قانون اساسی است که در عالم واقع نیز در برابر دو قدرت، قدرت نهادهای انتصابی با اختیارات زیاد و بدون مسئولیت و پاسخگویی و نهادهای انتخابی با قدرت محدود و پاسخگویی حداکثری قرار داریم؛ و تا چنین است و تعادلی میان قدرت و اختیارات با مسئولیت برقرار نشود، اوضاع همینگونه خواهد بود.
در این گفتوگو گریزی هم به انتخابات و نقش مردم در مطالبه گری و نظارت بر دولت و دولتمردان زده شد و اینکه جامعه امروز به بلوغی از فرهنگ و کنش اجتماعی رسیده که به مشکلات ساختار دوگانه واقف شده و قصد دارد این مشکل را حل کند و میداند باید مطالبه گری اش را نه فقط در ایام رای دادن که به گونهای مستمر سامان دهد. خصوصاً تلاش میکند با تعامل کنترل شده و حسابگرانه با نهادهای انتصابی نقش دولت پنهان را شفاف و نظارت پذیر نماید. توضیحات دکتر یوسفی در این موارد خصوصاً با استفاده از رویکرد" رانت مولد" بسیار قابل تامل است.
به اعتقاد جناب یوسفی حضور پررنگ مردم برای پیگیری مطالبات و نظارت بر ارکان و منابع قدرت هم به نفع پزشکیان است و هم به نفع کلیت نظام، البته بشرط آنکه در این تعامل، از نقش فعالیتهای نهادهای انتصابی کاسته شده و نظارت پذیر شوند؛ و با این مقدمات است که به پزشکیان و دولتش توصیه میکند تلاش کنند نقش نظارتی مردم را در قالب تشکلهای سازمانی مردم نهاد (NGO) تقویت و پررنگکنند.
تصور میکنم دیدن اینگفتوگو خصوصاً تامل در مثالها و فکتهایی که دکتر یوسفی ارائه کرده بسیار آموزنده خواهد بود.