محمد ذاکری در یادداشتی با عنوان «چینش کابینه و جای خالی احزاب» در اعتماد نوشت: یکی از خوش شانسیها یا بدشانسیهای پزشکیان و البته دیگر روسای جمهور اصلاحطلب و میانهرو در ایران آن است که آرای مردم و نخبگان به ایشان مشروط و مطالبهگرانه است و کسی چک سفید امضا به دست فرد منتخب نمیدهد. برخلاف دولتهای اصولگرا که حامیانشان معمولا رویکرد تعبدی و تسلیمی به آنها دارند.
دیدارنیوز _ محمد ذاکری: مسعود پزشکیان پس از انتخاب به عنوان نهمین رییسجمهور ایران، روزهای شلوغی را میگذراند. از یکسو تشریفات و ملاقاتهای روزهای آغازین با شخصیتهای مختلف و از سوی دیگر تکاپو برای چینش کابینه و مدیران ارشد دولت. طبیعی است که در این ایام با فشارهای متعددی از سوی مردم و جریانهای سیاسی نیز مواجه باشد.
جریانهای سیاسی و مراکز قدرت در تلاشند تا با رایزنیهای گسترده نیروهای موردنظر خود را به دولت معرفی کرده و با لابیهای سیاسی، برای ایشان جایگاهی در دولت تثبیت کنند. در سوی دیگر مردم نیز چشم انتظارند تا بروز عینی شعارهای رییسجمهور منتخب را در باب بهرهگیری از همه ظرفیتهای انسانی و مدیریتی کشور، شایستهسالاری و قطع چرخه بدسالاری و رویکرد فراجناحی را در همین گام اول و معرفی کابینه مشاهده کنند.
یکی از خوش شانسیها یا بدشانسیهای پزشکیان و البته دیگر روسای جمهور اصلاحطلب و میانهرو در ایران آن است که آرای مردم و نخبگان به ایشان مشروط و مطالبهگرانه است و کسی چک سفید امضا به دست فرد منتخب نمیدهد. برخلاف دولتهای اصولگرا که حامیانشان معمولا رویکرد تعبدی و تسلیمی به آنها دارند. البته پدیده سهمخواهی سیاسی در چینش کابینه و برخی مسوولیتهای اصلی دولت کمابیش در همه دولتها وجود دارد و همه روسای جمهور نیز تا حدی به این سهمخواهیها تن میدهند. از همین رو است که بسیاری از چهرههای سیاسی، اجتماعی و رسانهای طرفدار پزشکیان و حتی آنان که به او رای ندادهاند، او را از افتادن در دام طلبکاران و سهمخواهان و به تعبیر این روزها «مجاهدان شنبه» بر حذر میدارند. اما پرسش اصلی آن است که پزشکیان حتی اگر بخواهد بر عهد خود با مردم مبنی بر شایستهسالاری و بهرهگیری از همه ظرفیتهای کشور باقی بماند چه ابزارهایی برای وفای به این عهد دارد و آیا مقدورات و محدودیتهایش اجازه چنین کاری را به او میدهد یا خیر؟ به بیان دیگر اگر پزشکیان بخواهد همه ظرفیتهای انسانی و مدیریتی کشور را شناسایی کرده و مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد و از بین آنها شایستهترینها را برگزیند ابزار و امکانات آن را دراختیار دارد؟
آیا فهرستی از استعدادهای مدیریتی کشور در سطح مدیریت ارشد و مدیران سیاسی تهیه شده است؟ آیا ارزیابی از توانمندیها و شایستگیهای مدیریتی این استعدادها انجام شده است؟ آیا به فرض وجود چنین فهرستی، تیم مشاوران رییسجمهور فرصت ارزیابی همه آنها را دارد تا اطمینان حاصل کند شایستهترینها را برگزیده است؟
با اینکه طبق رویه مرسوم رییسجمهور منتخب نیز کارگروههایی برای ارزیابی نامزدهای تصدی پستهای وزارت و ریاست سازمانهای مستقل زیرنظر رییسجمهور و سازمانهای کلیدی کشور تشکیل داده است، اما نگارنده و احتمالا بسیاری از خوانندگان اطلاع ندارند این کارگروهها با چه ابزار و مدل و شاخصهایی داوطلبان تصدی این جایگاهها را ارزیابی و رتبهبندی میکنند؟ از آن مهمتر اینکه داوطلبان تصدی مدیریتهای ارشد با چه مکانیزمی توسط این کارگروهها انتخاب یا به آنها معرفی میشوند و اگر استعدادهای مدیریتی در اقصی نقاط ایران باشند که مشاوران و اعضای کارگروهها آنها را نشناسند چه مکانیزمی برای معرفی آنها وجود دارد به نحوی که در این فرصت کوتاه امکان پایش رزومهها و ارزیابی یا مصاحبه با داوطلبان برای کارگروه وجود داشته باشد. اینجاست که تصمیمگیرندگان ناگزیرند به واسطه کمبود اطلاعات یا کمبود زمان و منابع به سراغ روشهایی همچون عقلایی محدود یا ائتلافی در تصمیمگیری بروند، اما به هر حال خوب است سخنگوی ستاد یا دولت ایشان شاخصها و مکانیزمهای بررسی داوطلبان و انتخاب اعضای کابینه را شفاف با مردم مطرح کند.
لازم به توضیح است که در بسیاری از کشورهای جهان این وظایف برعهده احزاب است. بسته به اینکه نظام سیاسی ریاستی یا پارلمانی (اعم از اکثریتی یا تناسبی) باشد احزاب موظفند ضمن مطالعه و رصد دائم اوضاع کشور و سازمانهای دولتی از یکسو با تشکیل گروههای مطالعاتی در فرآیند خطمشیگذاری و اجرای خط مشی به پارلمان و دولت کمک کنند و از سوی دیگر با طراحی ساز و کارهای روشن و استاندارد نسبت به شناسایی همه استعدادهای مدیریتی و قرار دادن آنها در مسیر کارراهه رشد سیاسی و حزبی همواره فهرستی از افراد شایسته و مجهز به سیاستها و برنامههای مشخص برای تصدی جایگاههای مختلف داشته باشند و در صورت نیاز به دولتها معرفی کنند و البته در قبال عملکرد آن فرد نیز مسوولند. ساز و کاری که گمان نمیکنم حتی در احزاب قدیمی و شناسنامهدار کشور ما وجود داشته باشد. در واقع آنهایی که پس از انحلال حزب جمهوری اسلامی همواره برای تضعیف و تخریب احزاب و تحزب در ایران کوشیدهاند در بروز این شرایط و ناکارآمدی نظامهای شایستهسالاری مسوولند. صدالبته واضح است که چنین آشفتهبازاری راه را بر انتصابات محفلی و گعدهای میگشاید. به هر روی امیدواریم دکتر پزشکیان در انتخاب کابینهای شایسته، کارآمد، فراگیر و قوی موفق باشد که این مقدمه موفقیتهای آتی است که برای حل مسائل کشور از او انتظار میرود.