برخی حقایق، معادلات، ملاحظات، مراودات و هماهنگیهای خاص بینالمللی در میانههای آتش بین ایران و اسرائیل، جان مایه یادداشت اسفندیار عبداللهی است که آینده روابط ایران با آمریکا و اسرائیل را تصویر کرده است.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: بعد از جنگ داخلی سوریه و ظهور داعش و گسترش «دولت اسلامی عراق و شام» از سوریه به عراق و تصرف سرزمینهای زیادی از دو کشور سوریه و عراق توسط این گروه تروریستیِ سلفی-تکفیری، جهان برای مقابله با این پدیده هم قسم شد. ظهور «داعش» زنگ خطری بود به همه جهان. چون آمده بود که نظم جهان را به هم بریزد و پایبند به هیچ قانون و اخلاق و نظمی نبود.
یکی از اولین ماموریتهای داعش دشمنی آشکار با تشیع بود و این دشمنی را در همان بدو کار نشان داد. جمهوری اسلامی ایران شاید اولین حکومتی بود که خطر داعش را دریافت کرده بود و زودتر و پیشتر از دیگر کشورهای جهان در سوریه یعنی جایی که این گروه عملا سربرآورد، حضور چند لایه پیدا کرد.
تا زمانی که داعش جان و مکان داشت، سوریه مرکز ائتلاف و اجتماع و به نوعی اتحاد نانوشته دشمنان قدیمی هم شده بود. ایران، آمریکا، روسیه و کشورهای عربی خلیج فارس و اطراف مدیترانه، همه در این مهم که داعش دشمن مشترک آنها است، هم نظر بودند و آشکار و پنهان با هم در برابر داعش همکاری میکردند. ایران-آمریکا و روسیه-آمریکا در این کارزار هر کدام در سوریه و عراق زمین بازی خود را داشتند. یا زیرپوستی به هم کمک میکردند یا زیر سبیلی هم دیگر را نادیده میگرفتند. ایران به عنوان دشمن داعش و البته حامی دولت مرکزی سوریه یک دشمن دیگر هم داشت و آن رژیم اسرائیل بود.
این دشمن تاریخی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران تا زمانی که داعش شکست نخورده بود، کاری به کار ایران نداشت. اما درست زمانی که بساط داعش توسط ائتلاف جهانی و البته ایران و روسیه و مردم سوریه و عراق برچیده شد، متوجه ایران شد و از آن زمان بود که به صورت مرتب مراکز و پایگاههای ایران را مورد حمله و هجمه قرار داد. در واقع این دو کشور گویی بعد از پایان ظاهری داعش فرصت یافتند که به تنظیمات کارخانه برگردند که به دشمنی خود مشغول شوند.
ایران بیش از هر زمانی از نظر بعد مسافت و جغرافیا به دشمن قسم خورده خود نزدیک شده بود و این موضوع از دید رژیم اسرائیل پنهان نبود. حملات اسرائیل به منافع ایران در سوریه ادامه یافت، به گونهای که همه به آن عادت کرده بودند، تا روزی که رژیم اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق حمله کرد و چندین نیروی نظامی ایران را به شهادت رساند. این موضوع با واکنش شدید مردم ایران مواجه شد و بازخورد جهانی یافت، اما برای ایران تبدیل به مسئله شد و موضوع تحقیر ایران در میان بود.
به نظر ایران باید پاسخ این حمله اسرائیل را میداد، چون این موضوع به مطالبه عمومی تبدیل شده بود. ایران با بیش از ۳۰۰ پرتابه به چند مرکز نظامی اسرائیل حمله کرد، حملهای که کسی انتظار آن را نداشت. ایران متحورانه، دقیق و حساب شده به نقاطی حمله کرد که کار و برنامهریزی بسیار دقیقی را میطلبید.
حمله وسیع جمهوری اسلامی ایران به مراکز نظامی اسرائیل حاوی پیامهای دقیقی بود:
۱. ما توانستیم امنترین و دور دستترین و حساسترین محوطه نظامی اسرائیل را مورد حمله قرار دهیم. پایگاه یا مرکزی که از آنجا حمله به سفارتخانه ایران برنامه ریزی شده بود.
۲. این پیام نیز به جهان و اسرائیل داده شد، که ما میتوانیم امنترین نقاط حفاظت شده و مجهز به سیستمهای دفاع موشکی شما را هدف قرار دهیم، پس هیچ نقطهای در اسرائیل غیر قابل دسترسی نیست، از بیایان و پادگان تا شهرها.
۳. موشکهای ایران از چند لایه سیستمهای ضد هوایی آمریکا، اروپا و چند کشور منطقه عبور کردند و در خاک اسرائیل نشستند، پیام این است که ایران توان دفاعی قابل احترامی دارد و به نظر این پیام به خوبی دریافت شد.
۴. ایران قصد ندارد اسرائیل یا هیچ کشور دیگری را نابود کند.
۵. حتی ایران تمایلی به کشته شدن هیچ انسانی در اسرائیل ندارد که اگر چنین نیت یا دکترینی میداشت به جای مراکز نظامی، ساختمانی را در حیفا یا تلاویو هدف قرار میداد.
۶. ایران و آمریکا دارای منافع مشترک ذاتی هستند. اگرچه آمریکا در چالشهای اخیر در کنار اسرائیل ایستاد، اما از تمام ظرفیتها و نفوذ خود برای کنترل ایران و اسرائیل استفاده کرد و البته ایران هم در همه مراحل در ارتباط تنگاتنگ با آمریکاییها بود که وزیر خارجه ایران به صراحت بر آن صحه گذاشت.
پس از گمانهزنیها، تحلیلها و پیشبینیهای فراوان در خصوص حمله تلافیجویانه اسرائیل، نهایتا در ساعات اولیه روز جمعه به یک مرکز در اصفهان حملهای صورت گرفت. حملهای که ابعاد، کیفیت و محدودهی آن، نگاه نگارنده در سطور بالا را تایید میکند. به تعبیر دیگر به نظر میرسد مجموعههای فکری و عقلی در ایران، آمریکا و اسرائیل به دنبال یک جنگ تمام عیار و مخرب و یا کشتار نیستند.
شایان توجه و دقت است که از مجموع کنشها، واکنشها و واقعیات این دریافت دور از ذهن نیست که دکترین جمهوری اسلامی ایران در آینده نزدیک در مورد آمریکا و در سطح دیگری نسبت به اسرائیل دچار تحولاتی شود. حتی بسیاری موضوع صلح بین ایران و آمریکا و در مرحله بعدی بین ایران و اسرائیل را هم مطرح کردهاند. تبدیل دشمنیها به دوستی هرگز عجیب و دور از انتظار نیست و چه بسا از میان زبانههای آتش خاورمیانه، شاخههای زیتون روید.