در نوشتههای قبل در مورد ارث و قصاص نکاتی تقدیم شد و در این نوشته و نوشته بعد به مساله بردهداری و کنیزی گرفتن در جنگ توجه میشود.
دیدارنیوز _ حسین جعفری: در نوشته قبل گفته شد حتی با فرض اینکه این احکام را بعنوان یک پروژه عادلانه سازی تلقی کنیم (و نه آغاز یک پروسهی اصلاحی) میتوان پرسید، آیا از آیات قرآن و سیره قطعی اینگونه فهمیده میشود که اجرای احکام مذکور "کف" و "حداقل"های عدالت در روابط را بوجود میآورد و در مورد سقف عادلانه بودن ساکت است؟ و یا آیات مذکور، اول و آخر حدود را تعیین کرده است؟
پاسخ نگارنده این است که آنچه در قرآن آمده "کف"ِ مناسبات انسانیِ عادلانه است و پس از بیان این حداقل ها؛ افق نهایی و جهت حرکت مناسبات نیز در قران قابل اشاره است که میباید در آن جهت، حرکت اصلاحی و به روز کردن احکام را دنبال کرد.
از این اجمال نتیجه میشود چه احکام اسلام مدنی را شروع یک پروسه برای اصلاح روابط اجتماعی و ارتقاء فرهنگ عمومی جامعه تلقی کنیم و چه پروژهای که کف مناسبات عدالتجویانه زمان عصر نزول را تعیین کرده نه سقف آن را، اصلاح احکام بر مبنای حدود تعیین شده در اسلام مکی را ضروری میشود.
در نوشتههای قبل در مورد ارث و قصاص نکاتی تقدیم شد و در این نوشته و نوشته بعد به مساله برده داری و کنیزی گرفتن در جنگ توجه میشود.
یادآور میشوم در سالهای قبل استفتاء و مکاتبهای با مراجع گرانقدر و مقام رهبری در خصوص کنیزی گرفتن در عصر حاضر، تلاش برای احیاء احکام برده داری و کنیزی گرفتن و تفاوت میان فقه داعشی با فقه مورد قبول شیعه انجام شد. توجه به پاسخهای داده شده بدونهیچ توضیح اضافی روشنگر دو رویکرد در حوزه احکام اسلام مدنی است.
در این نوشته به پاسخ حضرات مراجع عظام صافی و صانعی و مقام رهبری اشاره شده و در نوشته بعد مکاتبه مبسوط با حضرت آیت الله گرامی تقدیم میگردد.
متن استفتاء
محضر مبارک حضرت آیت الله
همانگونه که مستحضرید، فعالیتهای گروه داعش با عنوان"دولت اسلامی عراق و شام" در بخشی از بلاد مسلمین، موجب وهن اسلام و آبروی ریزی از مسلمین شده و با تبلیغات گستردهی رسانهای غرب به گونهای نشان داده میشود که این گروه، نماینده و سمبل اسلام راستینی است که در صدد ایجاد حکومت اسلامی منطبق بر دستورات شرع مقدس و بر اساس سنت سلف صالح (صدر اسلام) است.
در آخرین اخبار منتشره در مورد این گروه، میتوان به موضوع "برده داری و روابط جنسی با کنیز" اشاره کرد که مزید استحضار بخشی از فتاوی آنان را در ذیل تقدیم میدارم:
"شورای فتوای داعش که قرار است پاسخگوی سئوالات حقوقی و شرعی اعضای «دولت اسلامی» باشد، در این دستورالعمل، تنها قواعد مربوط به نوع رفتار با اسیران و بردگان داعش را اعلام کرده است:
آیا با هر زن بیایمانی میتوان به عنوان کنیز رفتار کرد؟
ج:علما توافق دارند که همه زنان بیدین را میتوان به بردگی گرفت، اما زنان یهودی و مسیحیهم در زمره آنها هستند. در مورد بردگی زنان از دین برگشته، اختلاف نظر وجود دارد و اکثریت آن را ممنوع کردهاند.
آیا روابط جنسی با یک کنیز مجاز است؟
ج: بله. خداوند میفرماید مومنانی رستگار میشوند که پاکدامنند و به زوجه خود وفادار میمانند مگر با کنیزان خود بروند که در این صورت حرجی بر آنها نیست.
آیا میتوان مستقیما پس از اسیر کردن فردی با او رابطه جنسی برقرار کرد؟
ج:اگر کنیز شما هنوز باکره باشد، ارتباط جنسی مجاز است، اما اگر دوشیزه نباشد باید عده نگاه دارد و معلوم شود که باردار نیست.
آیا میتوان با کنیزی که هنوز بالغ نشده، روابط جنسی برقرار کرد؟
ج:بله؛ به این شرط که کنیز آماده این موضوع باشد. در عین حال میتوان از رابطه کامل جنسی هم لذت برد.
آیا کتک زدن کنیزان جایز است؟
ج:بردهها را به دلایل انضباطی و تربیتی میتوان کتک زد، اما شکنجه و آزار آنها به این منظور جایز نیست. این هم مجاز نیست که برای تنبیه به صورت آنها ضربه زده شود. " (پایان نقل قول)
بررسی خط تبلیغاتی غرب نشان میدهد که هدف آنان در بزرگنمایی از داعش، تقویت این تلقی در اذهان عمومی دنیاست که میان داعشیان و سایر فرق مسلمین تفاوتی از بابت اصلِ وجودِ احکام مربوط به برده داری و ... نیست و منحصراً اختلاف در حوزهی تشخیص مصادیق است. بعبارت دیگر، مردم دنیا را از این طریق از اسلام منزجر و دور میکنند که نشان دهند؛ همهی فرق اسلامی از جمله فقیهان شیعه، فتوا داده اند که میتوان به هنگام جنگ، زنان کفار را به اسارت گرفت و به تملک خود درآورد و یکی از نتایج این تملک را برقراری ارتباط جنسی با زنان کنیز اعلام کرده اند لذا اختلاف داعش با سایر مذاهب اسلامی در این است که داعشیان گروهی را مصداق اجرای این احکام میدانند و فقهاء سایر فرق، گروهی دیگر را مصداق این نوع از تملک.
۱-نظر حضرتعالی در خصوص ادعاهای مذکور چیست؟
۲- فتوای جنابعالی در خصوص سوالاتی که از شورای فتوای داعش در مورد برده داری شده است، چیست؟
با احترام -حسینجعفری
پاسخ اول رهبری و سوالات دور دوم بنده و پاسخ دوم ایشان به سوالات تقدیم شده!
حضرت آیت الله خامنه ای؛ با سلام و احترام مجدد
از اینکه سوالات و دغدغهی بنده را در کوتاهترین زمان ممکنه مورد توجه قرار داده اید تشکر و امتنان ویژه دارم. به سوالم در سایت معظم له پاسخی بدین شرح داده شد:
"سلام علیکم و رحمة الله و برکاته در حال حاضر کنیز موضوعاً منتفی است"
آنگونه که بنده از این پاسخ میفهمم این است که بدلیل آنکه در عصر حاضر؛ در مناسبات، قوانین و عرف مربوط به جنگ و اسارت گرفتن دشمن، موضوعی بنام کنیزگرفتن وجود ندارد و موضوعاً منتفی است لذا احکام مربوط به آن نیز سالبه به انتفاع موضوع است و ضرورت و زمینهای برای طرح آن نیست.
اگر چنین باشد که عرض شد و همانگونه که مستحضرید یکی از ادعاهای گروههای مذکور، احیاء احکام عمل نشده در سنت سلف از جمله برده داری در ز مان حاضر است.
سوال قابل طرح آن است که؛ تلاش مسلمین برای ایجاد موضوعیت دادن به مساله کنیزی چه حکمی دارد؟
آیا مسلمانان مجازند (و یا واجب است) که در صورت وجود قدرت، برای احیاء احکام برده داری و از جمله احکام مربوط به کنیزی گرفتن اسراء، تلاش و مجاهده نمایند؟ و یا اینکه، چون جهت گیری اسلام عزیز برای حذف چنین فرهنگی در دنیا بوده و آنچه در سنت سلف صالحه بوده به قدر ضرورت و از باب مقابله به مثل صورت گرفته و در شرایط حاضر که موضوعاً بحث کنیزی در دنیا وجود ندارد؛ لذا تلاش برای احیاء آن از سوی هرکس با هر مذهب و عقیدهای نادرست و حرام است؟
پاسخ دوم رهبری:"سوال شما پاسخ ندارد. "
پاسخ حضرت آیت الله العظمی صانعی
باعرض سلام.
برده داری قبل از ظهور اسلام، در سرزمین حجاز و غیر آن رایج بوده، و با ظهور اسلام به دلیل رواج آن و عدم امکان محو سریع آن و لزوم مقابله به مثل در جنگها، احکام و قوانینی از جانب خداوند متعال به مردم ارسال شد که در نهایت به آزادی بردگان میانجامید؛ از جمله ثواب زیاد برای آزاد کردن برده و قرار دادن آزادی برده به عنوان یکی از کفارات، و...؛ و تمام دستورات دینی در باره بردگان و کینزان؛ مربوط به همان زمانهایی است که رواج داشته و مقابله به مثل بوده است؛ و، امّا در این زمان و حتی زمانهای بسیار قبل، که به کلّی از فرهنگ و زندگی مردم خارج گشته و هیچ فرد حر و آزادی را نمیتوان به بردگی و کنیزی گرفت، بناءً علی هذا، اصل برده داری در اسلام، یک حکم مشروط به مقابله به مثل و فرهنگ زمان و افراد است که با آن خصوصیات، لازم است نه یک حکم مطلق و غیرمشروط و برای همیشه؛ به علاوه در همان شرایط هم اسلام راههای فراوان برای آزادی آنها قرار داده که خود گویای این است که برده داری در اسلام حکم و قانون مقطعی و تابع جبر تاریخ و فرهنگ است و اساساً در قرآن به حکومتها اختیار لغو آن عملاً داده شد. (فاما مناً بعد و، امّا فداءً حتی تضع الحرب) سوره محمد آیه ۴.
پاسخ آیت الله العظمی صافی
به طور کلی گروه مزبور از اسلام حقیقی که همان دستورات قرآن و اهل بیت علیهم السلام است دور هستند و اینها جنایت کاران تاریخ هستند و به سخنان آنان نباید توجه کرد و برای اطلاع از احکام اسلام درباره برده و کنیز که موضوع احکام مختلف فقهی هستند از قبیل خرید و فروش و ازدواج و سایراحکام شرعی باید به کتب مفصله فقهیه مراجعه کرد و فعلا موضوع برده و کنیز منتفی است.
ملاحظه: جمله "فعلاً" در این پاسخ بسیار پر معناست!
ملاحظه اجمالی این سه پاسخ روشن میسازد نگاه دقیق و محققانه حضرت آیت الله العظمی صانعی (خصوصا با توجه به رویکرد عقلگرایانه معظم له به جایگاه ویژه دو مقوله عقل و عدالت در استنباط احکام) موید نگرش پروسهای دیدن احکام اجتماعی اسلام است.
ان شاالله در نوشته بعد پاسخهای قابل تامل آیت الله گرامی تقدیم میگردد.