پس از حادثه مرگبار و تروریستی در مسکو که دهها غیرنظامی کشته و زخمی در یک سالن کنسرت برجای گذاشت، رسانهها و خبرنگاران روس چگونه به خبرنویسی پرداخته و چه چیزی به مخاطبان خود القا کردند؟ دکتر حسن بهشتیپور، کارشناس روابط بین الملل در یادداشت اختصاصی برای دیدارنیوز این موضوع را تحلیل کرده است.
دیدارنیوز _ سرویس بینالملل: در شبکههای اجتماعی درخصوص تاکتیکهای خبرنویسی خبرنگاران روسی در حادثه تروریستی مسکو مطلبی به قلم یکی از همکاران رسانهای منتشر شد که دکتر حسن بهشتیپور تحلیلی درباره این مطلب برای دیدار نیوز ارسال کرد.
ابتدا متن اصلی و سپس تحلیل آقای بهشتیپور آورده میشود؛
جدای از سیاستهای امنیتی، سیاسی و روانی دولت روسیه در نحوه اطلاع رسانی حادثه تروریستی اخیر مسکو، مطلب پیش رو به بخشی از تاکتیکهای خبرنویسی خبرنگاران روسی فعال در رسانههای اصلی این کشور، درباره این حادثه میپردازد.
۱- درباره فیلمهایی که در شبکههای اجتماعی از لحظات حادثه منتشر شد، مشاهده میشود که خبرنویسان روسی به جای انتشار خام این فیلمها، توصیف محتوای فیلمها را نیز در اخبار میآوردند؛ بنابراین توصیف محتوای فیلمهای منتشر شده بخشی از خبر بود و از انتشار خام فیلم بدون توضیحات اجتناب میکردند.
۲- گزارش صحنه حادثه و مشاهدات خبرنگاران حاضر در میدان خیلی جامع و با جزئیات همراه بود و برخلاف عمده رسانههای داخلی به گزارش مشاهدات کلی بسنده نکردند. هر جمله توصیفی از مشاهدات میدانی نیز هدفمند و یا با دادن اطلاعات جدید با تمرکز بر آنچه اتفاق افتاده و خدمات امنیتی یا درمانی که در صحنه در حال اتفاق است، همراه بود. خبرها تا حد امکان از تحلیل کردن سیاسی، احساسی و حتی نقدهای معمولی پرهیز داشت و فرامتن همه آنها کمک به مدیریت میدان حادثه بود.
۳- خبرنگاران روس از انتشار خبر رسمی پذیرفتن و یا نپذیرفتن مسئولیت حادثه توسط یک گروه تروریستی ابا داشتند. گرچه سیاست کلی روسیه نیز در این حادثه عبور از داعش و متهم کردن اوکراین تا این لحظه بوده، ولی از انتشار خبر به عهده گرفتن مسئولیت حادثه توسط داعش حتی به صورت یک خبر معمولی نیز پرهیز داشته و اطلاع رسانی این موضوع را در صلاحیت نهادهای مربوطه میدانستند.
۴- یکی از اصولی که خبرنگاران روسی در هنگام خبرنویسی این حادثه رعایت کردند، دادن اطلاعات بیشتر درباره مکان حادثه بود. در حالیکه عمده رسانههای ایران در هنگام خبرنویسی حادثه تروریستی سال قبل در کرمان، فقط به گفتن «مزار شهدای کرمان» اکتفا میکردند، ولی خبرنگاران روسی درباره مختصات مکان حادثه، تاریخچه آن، موقعیت جغرافیایی، اماکن و برنامههایی که در آنجا وجود دارد و حتی نوع گروهها و جمعیت مردم که به این منطقه مراجعه میکنند، اطلاعات جزیی و کامل ارائه دادند. طبیعی است که گفتن این جزئیات در بدست گرفتن روایت حادثه و همراه کردن مخاطب تا حد زیاد تاثیرگذار است.
تحلیل خبر، توسط حسن بهشتی پور:
«این متن هم اطلاع رسانی درباره شیوههای صحیح گزارش خبری در شرایط بحران است و هم تبلیغاتی به نفع روسها به شمار میرود البته جنبه آموزشی هم دارد؛ زیرا اغلب اصول گزارش نویسی صحیح را درباره یک حادثه با منطبق کردن به خبر حمله تروریستی داعش در تماشاخانه مسکو ردیف کرده و عکس آن را به رسانههای ایران نسبت داده است. در حالی که در واقعیت ماجرای انعکاس خبر نکات مهمی نادیده گرفته شده است که به شرح ذیل خلاصه میشود:
۱- رسانههای روسیه مثل همه رسانههای دیگر جهت گیری خاص خود را در انتشار خبر اقدام تروریستی اعمال کردند، یعنی آنها از همان ابتدا برای آنکه تهدید امنیت ملی را به فرصت تبدیل کنند اوکراین را مسئول این اقدام تروریستی معرفی کردند، بعد که روشن شد داعش مسئولیت این اقدام را برعهده گرفته و چهار نفر دستگیر شده تاجیک و وابسته به گروه داعش بودند؛ گفتند آنها در حالی که به سمت اوکراین در حال فرار بودند، دستگیر شدند. این رسانهها تلاش کردند به مخاطبان القا کنند آنها به دستور و هماهنگی با اوکراین این اقدام تروریستی را انجام دادند، چرا که میخواستند آن عدهای که در روسیه امروز مخالف جنگ در اوکراین هستند، متقاعد شوند که اگر روسیه در اوکراین جنگ را ادامه ندهد آنها به اقدامهای تروریستی خود در داخل روسیه ادامه خواهند داد و امنیت مردم روسیه به خطر میافتد.
۲- در مورد عملکرد رسانههای ایران در عملیات تروریستی کرمان این واقعیت را نباید نادیده گرفت که وقتی یک اقدام تروریستی در ایران اتفاق میافتد رسانههای ایران متکی به اطلاعاتی هستند که مراجع رسمی امنیتی و انتظامی منتشر میکنند، بنابراین کمتر رسانهای در ایران ریسک انتشار گزارش میدانی خبرنگار خود یا شاهدان عینی را میپذیرد چرا که اگر گزارش منتشر شده به هر دلیل خلاف واقع باشد هزینه گزافی برای آن رسانه در پی خواهد داشت. منابع امنیتی و انتظامی هم برای آنکه مانع جوسازیهای خبری شوند، اطلاعات را قطره چکانی و مرحلهای در اختیار رسانهها قرار میدهند گاهی هم این ملاحظه را دارند که اطلاعاتی منتشر نشود که تروریستهای پشت صحنه که پشتیبان بودند یا طراح بودند سو استفاده کنند؛ بنابراین نتیجه کار این میشود که افراد عادی که نه به ملاحظات امنیت ملی توجه دارند و نه منافع ملی را میشناسند و نه حتی اگر هم بشناسند مصداق آن را در جای دیگری میبییند، از امکانات موجود در شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و با پخش تصاویر حادثه تحلیلهای خود را به مخاطبان خود ارایه میدهند. حالا سئوال اصلی این است که چگونه میتوان در ایران در شرایط بحرانی یک گزارش حرفهای تهیه کرد که از یک طرف ملاحظات امنیتی مورد نظر مقامهای مسئول را که خودشان اغلب سلیقهای عمل میکنند، رعایت کند و از طرفی عطش نیاز به دانستن جزئیات برای مخاطبان را تامین کند که دیگر آنها برای تامین نیاز خود به شبکههای اجتماعی مراجعه نکنند و یا اگرهم مراجعه کردند، به قدر کافی اطلاعات داشته باشند که دیگر تحت القا آنها قرا نگیرند. پاسخ این سوال مهم را تلاش کردم در جلد دوم کتاب آموزش گام به گام روشهای تحلیل سیاسی چاپ انتشارات سروش ارایه بدهم تا چقدر موفق بودم باید از مخاطبان پرسید.»