
"چرا رسانههای غربی که به شدت اتهامات خود را علیه حماس در بوق و کرنا میکنند، مایل نیستند بر اقدامات خشونتبار اسرائیل تمرکز کنند؟ "
دیدارنیوز: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: میدل ایست آی
نویسنده: جاناتان کوک، نویسنده و خبرنگار انگلیسی (که مدتها ساکن اسرائیل بود)
مترجم: حمید رضا بابایی
شکنجه اسرا تا مرگ. اعدام والدین مقابل چشمان فرزندان. ضرب و جرح پزشکان. قتل کودکان. تجاوزات جنسی به عنوان ابزار تهدید.
نه، اینها جنایات حماس نیستند. اینها بخشی از فهرست جنایات روزافزون نظامیان اسرائیلی هستند که در پنج ماه گذشته و از هفتم اکتبر تاکنون مرتکب شدهاند و مستند هم شده است. علاوه بر اینها، بمب باران شدید اسرائیلیها علیه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار فلسطینی ساکن غزه، و قحطی تحمیل شده به آنها را نیز باید افزود، که نتیجه ممانعت اسرائیل از ارسال اقلام امدادی به این منطقه است.
هفته گذشته، تحقیقات مجله اسرائیلی هاآرتص نشان داد ۲۷ فلسطینی که از خیابانهای غزه جمع آوری شده و در پنج ماه گذشته به اسرائیل منتقل شده بودند، حین بازپرسی کشته شدهاند.
برخی، از خدمات پزشکی محروم شده بودند. اما احتمالا اغلب از شکنجه کشته شدهاند.
هاآرتص سه ماه پیش در سرمقالهای هشدار داده بود که زندانهای اسرائیل "نباید به مراکز اعدام فلسطینیها تبدیل شود. "
شبکههای تلویزیونی اسرائیلی با آب و تاب درحال نشان دادن تصاویری از اوضاع رقتبار فلسطینیها در بازداشتگاهها و همچنین شکنجههای شدید روحی و جسمی آنها هستند.
به تازگی یک قاضی اسرائیلی گفته است، قفسهایی که فلسطینیها در آن نگه داشته میشوند، "مناسب انسانها نیستند. "
به خاطر داشته باشید، بخش زیادی از ۴ هزار فلسطینی که از هفتم اکتبر تاکنون به دست نیروهای اسرائیلی اسیر شدهاند- احتمالا اکثر آنها- غیرنظامی هستند. مانند مردان و پسران فلسطینی که در خیابانهای غزه گردانده و یا در یک ورزشگاه نگه داشته میشوند، آن هم برهنه، تا این که کشان کشان به سلولی تاریک در اسرائیل منتقل بشوند.
سوء استفاده از زنان
به گزارش رسانههای اسرائیلی، دهها زن فلسطینی از جمله زنان باردار، نیز ربوده شدهاند، اما تصاویری از آنها منتشر نشده است.
اسرائیل مدعی است که تنها حماس از خشونت علیه زنان به عنوان ابزار تهدید استفاده میکند و احتمالا با اِعمال سکوت خبری درباره بازداشت زنان فلسطینی، قصد داشته است همچنان این ادعا را در بوق و کرنا کند.
اما به گزارش کارشناسان حقوقی سازمان ملل، زنان فلسطینی در معرض توهین آمیزترین نوع سوء استفاده به دست ارتش اسرائیل قرار دارند.
کارشناسان مشاهده کردند که زنان و دختران فلسطینی در بازداشتگاههای اسرائیل هدف "اشکال فراوان سوء استفاده جنسی قرار میگیرند، نظیر برهنگی و تفتیش از جانب سربازان مرد اسرائیلی."
"دستکم دو زندانی زن فلسطینی هدف تجاوز جنسی قرار گرفتند و گزارشها نیز حاکی است، سایر زندانیان نیز تهدید به تجاوز و خشونت جنسی شدهاند."
گفته میشود سربازان اسرائیل از زندانیان زن در شرایطی تحقیرآمیز عکس گرفته و تصاویر آنها را در فضای برخط منتشر کردهاند.
خانوادههای فلسطینی همچنین از ناپدید شدن زنان و دختران فلسطینی پس از ارتباط با ارتش اسرائیل خبر میهند.
به گفته این منابع، "گزارشهایی نگران کننده وجود دارد که حاکی است ارتش اسرائیل دست کم یک کودک دختر را به زور به مناطق اشغالی منتقل کردهاند و همچنین گزارشهایی از جدا شدن اجباری کودکان از والدینشان وجود دارد، که محل اختفای آنها نامشخص است. "
ضرب و جرح، القاء خفکی با آب
سازمان ملل هفته گذشته گزارشی منتشر کرد که حاکی است ۲۱ نفر از کارکنان آن – که نیروهای امداد بودند – به دست نظامیان اسرائیلی ربوده شدهاند. آنها شکنجه شدند تا بالاجبار اعتراف کنند در حملات هفتم اکتبر حماس به اسرائیل دخالت داشتهاند. شکنجه آنها شامل ضرب و جرح، القاء خفگی در آب و تهدید اعضای خانواده میشد.
به گفته متحدان غربی اسرائیل، همین اعترافات زمینه، و البته تنها مبنا، برای قطع کمکهای مالی به سازمان امداد ملل متحد در امور فلسطین (آنروا) بود، نهادی که آخرین شاهراه حیاتی ملت گرسنه غزه محسوب میشد. همین ادعاهای برآمده از شکنجه بود که به اسرائیل کمک کرد تحمیل قحطی به غزه را توجیه کند.
در میان هزار نفری که متعاقبا آزاد شدند، ۲۹ نفر کودک شش ساله و ۸۰ نفر زن بودند. گزارشها نیز حاکی است برخی مبتلا به سرطان و بیماریهای بالینی نظیر آلزایمر بودند.
تحقیقات سازمان ملل حاکی است، فلسطینیها از ضرب جرح شدید، قرار گرفتن با سگهای وحشی در قفس و حملات جنسی خبر دادهاند. علایم ظاهری نظیر شکستگی دندهها، کتفهای دررفته، علایم گازگرفتگی و سوختگی، همپنان پس از هفتهها قابل مشاهده بود.
اعدام، سپرهای انسانی
البته این اقدامات وحشت آفرین تنها در سلولها و اتاقهای بازجویی در اسرائیل رخ نمیدهد. غزه، در سطحی شگفتآور صحنه اقدامات سادیسمی سربازان اسرائیلی است، بمبباران گسترده و قحطی اجباری غیرنظامیان به کنار.
تک تیراندازن اسرائیلی با حمله به بیمارستانهای غزه، کارکنان و بیماران را به قتل رساندهاند.
ارتش اسرائیل از فلسطینیها به عنوان سپر انسانی استفاده کردهاند، از جمله یک مرد فلسطینی دست بسته که به داخل یک بیمارستان فرستاده شده بود تا دستور اسرائیل را برای تخلیه آن محل اعلام کند. نیروهای اسرائیلی، وی را پس از بازگشت، اعدام کردند.
آنهایی هم که به این دستورات عمل کرده و پرچم سفید در دست داشتهاند نیز هدف تیراندازی نظامیان اسرائیلی قرار گرفتهاند.ارتش اسرائیل بارها با نقض آشکار قوانین بینالمللی، به مراکز درمانی هجوم بردهاند. کسانی هم که قادر به خروج از آن مراکز نبودهاند، نظیر کودکان زودرس، در همان محل بدون مراقب رها شدهاند، حتی در شرایطی که نظامیان اسرائیلی در حال اشغال آن مراکز بودند.
بی بی سی، همین هفته بود که با برخی کارکنان بیمارستان ناصر در خان یونس، پس از حمله اسرائیل به آن مصاحبه کرد. این افراد از شکنجه، ضرب و جرح وحشیانه و حضور سگهای وحشی در داخل بیمارستان خبر دادهاند.
دکتر احمد ابوسبها یکی از این افراد است که دستانش در این حملات شکسته شد. وی به بی بی سی گفت: "آنها مرا به روی یک صندلی قرار دادند که شبیه چوبه دار بود. من صدای طناب را میشنیدم، و فکر کردم قرار است اعدام شوم. "
در جایی دیگر، او و همراهانش در پشت یک کامیون، ضرب و جرح شدند، در حالی که فقط لباس زیر برتن داشتند. آنها به گودالی از شن منتقل و مجبور شدند، با چشمان بسته زانو بزنند. تصور میکردند که قراراست به زودی اعدام شوند.
سبها در هشت روز اسارات هرگز بازجویی نشد. دهها نفر از دیگر کارکنان مراکز بهداشتی همچنان ناپدید هستند و احتمال میرود دراسارت اسرائیل باشند.
تصاویر منتشر شده بی بی سی همچنین بیمارانی را نشان میدهد که در تختهای بیمارستان ناصر قرار دارند در حالی که دستانشان بالای سرشان محکم به هم بسته شده است.
سربازان اسرائیلی، بیمارانی را هم که فوت شده بودند، به حال خود رها کردند تا تا بدنشان بپوسد. دکتر حاتم رباع از جمله دیگر افراد در آن بیمارستان بود. وی به بی بی سی گفته است: " بیماران فریاد میکشیدند لطفا اجساد را از اینجا ببرید. من هم میگفتم این مساله دست من نیست. "
موارد دیگر از جنایات سبعانه اسرائیل به صورت روزانه ثبت میشود. فلسطینیهای غیرمسلح از جمله کسانی که پرچم سفید در دست داشتند، به ضرب گلوله سربازان اسرائیلی کشته شدهاند. والدین فلسطینی با بیرحمی مقابل چشمان فرزندانشان اعدام شدهاند. تصاویر متعددی نیز وجود دارد که حاکی است، تعداد زیادی از فلسطینیهای بیپناه که به دنبال کمک هستند، به ضرب گلوله نیروهای اسرائیلی کشته شدهاند، که یک مورد آن همین هفته رخ داد؛ و حتی گروگانهای اسرائیلی که تلاش میکردند از گروگانگیرها فرار کنند و تسلیم شوند نیز به دست نظامیان اسرائیلی کشته شدهاند.
اینها تنها برخی موارد از اقدامات سادیسمی و وحشیگری اسرائیل است که رسانههای غربی آن را مختصرا پوشش دادهاند، جنایاتی که به زودی فراموش خواهند شد.
محو غزه از نقشه
معیارهای دوگانه چندش آور را نمیتوان فراموش کرد.
رسانههای نظام غرب پُر شده است از اتهامات پوچ وحشیگری علیه حماس، که در برخی موارد برای اثبات آن هیچ سند و شواهدی هم ارائه نشده است. ادعاهایی نظیر این که حماس سر کودکان اسرائیلی را بریده یا این که آنها را داخل تنور انداخته است. اینها مواردی هستند که با آب و تاب در صفحات نخست این رسانهها منتشر شده و متعقبا مشخص شد که مزخرفاتی بیش نبودهاند.
این اتهامات بیشمار بارها علیه حماس با شدت و حدت در رسانهها منتشر شده است تا از آن یک گروه جنگ طلب بسیار وحشی و خطرناک در اذهان تداعی شود. تا به این ترتیب بمببارانهای شدید غزه و تحمیل گرسنگی به ساکنان آن را، به عنوان تروریستهایی که "باید از صحنه روزگارمحو شوند"، توجیه کنند.
اما از نظر همین رسانهها، بیرحمیهای وحشیانه اسرائیل – که نه در بحبوحه جنگ بلکه در خونسردی کامل صورت گرفته – مواردی نادر و تاسف برانگیز تلقی میشوند "که نمیتوان آنها را به کل نظامیان اسرائیلی تعمیم داد، که تصویری از واقعیات ارتش اسرائیل ارائه نمیکنند و اصلا ارزش پرداختن ندارند. "
اگر جنایات حماس آنقدر وحشیانه و سادیسمی بوده که همچنان پس از چند ماه باید در رسانهها منعکس شود، پس چرا رسانههای اصلی غرب هرگز تصور نمیکنند که باید نسبت به اقدامات وحشیانه اسرائیل علیه غزه به همان نسبت احساس وحشت و خشم کنند؟ آن هم نه جنایاتی که پنج ماه پیش صورت گرفته، بلکه همین لحظه در حال رخ دادن است.
این بخشی از الگوی رفتاری رسانههای غربی است که تنها یک نتیجه گیری احتمالی را درپی دارد: حملات اسرائیل به غزه در پنج ماه گذشته، در رسانهها پوشش داده نمیشود. بلکه به صورت گزینشی روایت میشود، آن هم با اهدافی بسیار چندش آور.
رسانههای اصلی غرب از بی بی سی گرفته تا سی ان ان، گاردین و نیویورک تایمز، که انتظار میرود رویکردی لیبرال داشته باشند، آشکارا از پوشش تحولات غزه خودداری میکنند تا به این ترتیب اسرائیل به راحتی کشتار جمعی مردم غزه را ادامه دهد، اقدامی که دیوان ببینالمللی آن را نسل کشی احتمالی خوانده است.
این رسانهها در اطلاع رسانی ما مخاطبان، از یکی از گستردهترین جنایات دوران کنونی، نقش خود را ایفا نکردهاند. بلکه زمینه را برای جو بایدن رئیس جمهور آمریکا فراهم کردهاند تا با خریدن وقت، به تسلیح مفیدترین مشتری خود در خاورمیانه نفت خیز ادامه دهد، و به این ترتیب، دورنمای احتمال پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر آمریکا خدشهدار نشود.
اگر آن گونه که تمام رسانههای اصلی غرب میگویند، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به خاطر حمله به اوکراین یک دیوانه و جنایتکار جنگی وحشی است، به مقامات اسرائیلی چه باید گفت که همگی از سبعانهترین اقدامات در غزه آن هم علیه غیرنظامیان حمایت میکنند؟
و نکته مهمتر این که به بایدن و طبقه سیاسی آمریکا که از اسرائیل تا سرحد امکان حمایت میکنند، چه باید گفت؟: ارسال بمب، وتوی قطعنامههای سازمان ملل برای آتش بس در غزه و متوقف کردن اقلام امدادی که به شدت مورد نیاز مردم غزه هستند؟
بایدن که از رویکرد مردمی نسبت به تحولات غزه نگران بوده، از این تحولات ابراز ناخوشایندی کرده است، اما همچنان به حمایتهای خود از اسرائیل ادامه میدهد.
سیاستمداران و تحلیلگران غربی از تهدید خیالی تحولات مختصر پنج ماه پیش علیه اسرائیلِ مجهز به سلاحهای هستهای نگرانند، و اسرائیل نیز بدون هرگونه دغدغه با خیالی آسوده عملا به صورت روزانه در حال حذف غزه از نقشه جهان است.
حماس "آغازگر آن بود"
غربیها در توجیه این رویکرد کاملا نامتوازن، دو استدلال عمدتا ضمنی بیان میکنند که البته بررسی دقیق تحولات، با هیچ یک از اینها توجیهات سرسری همخوانی ندارد.
یک مورد این که حماس "آغازگر آن" بود، یعنی ادامه همان ادعاهای بیپایان که اسرائیل برای نابود کردن غزه، "در حال پاسخ دادن" به حملات هفتم اکتبر بوده و یا به "اقدام تلافی جویانه" روی آورده است.
این توجیهی است برای کشتار دهها هزار فلسطینی و گرسنگی دادن به بیش از دو میلیون انسانی که هرگز نباید به آنها اجازه خروج از معرکه داده میشد. اما بدتر از آن، این که این ادعا آشکارا بیپایه است. حماس در هفتم اکتبر آغازگر هیچ چیز نبود مگر این که به اسرائیل بهانه داد تا غزه را ویران کند.
باریکه غزه از ۱۷ سال پیش در محاصره زمینی، دریایی و هوایی اسرائیل بوده، و اسرائیلیها مدام در این حدود گشتزنی میکردند. ساکنین غزه از بدیهیترین حقوق برای زندگی محروم بودهاند. آنها هیچ گونه آزادی تردد نداشتند، مگر در قفس خود.
مدتها پیش از قحطی کنونی که اسرائیل به غزه تحمیل کرده است، محدودیتهای تجاری اسرائیل به بروز سوء تغذیه گسترده میان کودکان غزه منجر شده بود. حملات دائم و گسترده اسرائیل به غزه، به بروز ترومای شدید روانی میان ساکنان آن منجر شده بود که زخمهای آن کاملا مشهود بوده است.
بایدن درباره ایجاد "بندر موقت" برای انتقال اقلام امدادی به غزه سر و صدا به راه انداخته است، مسالهای که تحقق آن هفتهها یا شاید ماهها زمان میبرد درحالی که غزه اکنون شدیدا به کمک نیاز دارد. اما این که چراغزه فاقد هرگونه فرودگاه و یا بندر است، نیزدلیل دارد. اسرائیل در سال ۲۰۰۱ تنها فرودگاه غزه را بمبباران کرد، مدتها پیش از آن که حماس کنترل غزه را در دست بگیرد. چندین سال است که به ماهیگیران غزه در سواحل آن حمله کرده و آنها را میکشد.
از آن زمان تاکنون، اسرائیل به غزه اجازه نداده است تا با جهان خارج مرتبط و از کنترل اسرائیل خارج شد.
حماس آغازگر چیزی درهفتم اکتبرنبود. آن چه رخ داد، تنها مرحلهای جدید و احتمالا دهشتبار از چندین دهه مقاومت در برابر اشغال خشونتبار غزه بوده است.
روایت جعلی
نظامهای غربی مدام از " وحشیگری حماس علیه اسرائیل" صحبت میکنند، و برداشت دیگری که ازاین ادعا حاصل میشود آن است که ماهیت خشونتها کاملا متفاوت است، البته در قالب حرفهای کوچه بازاری.
گفته میشود حماس در حملات هفتم اکتبر به اسرائیل قدری رفتار سادیسمی نمایان کرد و این بهانهای شد تا اسرائیل به کشتار غزه مبادرت کند، واکنشی که هیچ تناسبی با اقدام حماس نداشت.
این سنگ بنای همه رسانهها برای هرگونه مصاحبه است که میهمانان را مجبور میکند پیش از بیان نگرانی از کشتار گسترده فلسطینیها در غزه، ابتدا حماس را "محکوم" کنند. از هیچ کس خواسته نمیشود تا اسرائیل را محکوم کند.
بر اساس همین رویکرد است که سخنگویان اسرائیلی اجازه دارند بدون هیچ گونه چالشی، ادعا کنند اسرائیل تنها حماس را هدف حملات خود قرار میدهد نه غیرنظامیان، در حالی که سه چهارم کشته شدگان غزه را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
کلایو مایری مجری برنامه خبری شبانگاه بی بی سی چند روز پیش ادعایی خندهدار مطرح کرده و گفته بود که از هفتم اکتبر تاکنون "اسرائیل بمببارانی بیوقفه را علیه اعضای حماس در غزه آغاز کرده است. ".
اما آشکار شدن قتل ۲۷ فلسطینی در شکنجه گاههای اسرائیل و توضیحات کارکنان پزشکی ضرب و جرح شده در بیمارستان ناصر غزه ثابت میکند این روایت سازی رسانههای غربی چقدر جعلی است که هدف آن گمراه کردن مخاطبان و ارائه اطلاعات نادرست به آنها است.
اسرائیل مدعی است که حماس را هدف حملات خود قرار میدهد، اما اقدامات آن کاملا داستانی متفاوت است. قحطی، پیش از آن که سراغ مبارزان حماس برود، افراد ضعیف و آسیبپذیر را میکشد. واقعیت آن است که هدف اصلی اسرائیل نابودی حماس نیست. بلکه در حال از بین بردن غزه است. جنایات آن شبیه اقدام حماس در هفتم اکتبر است، اما اقدامات سبعانه آن بسیار گستردهتر و عمیقتر است.
نظامهای غربی و رسانههای آنها در پنج ماه گذشته، پویشی گسترده از عوامفریبی را به انداختهاند، همان طور که در سالها و دهههای گذشته علیه فلسطینیها این گونه عمل کرده بودند. افکار عمومی غرب تشویق شدهاند تا نگاهشان را به سمت و سوی اشتباه سوق دهند.
تا زمانی که این رویکرد اصلاح نشود، زنان و کودکان غزه همچنان سنگینترین بهای عملکرد ارتش کینهتوز و سادیستی اسرائیل را خواهند پرداخت.