محسن اسماعیلی، چهره میانه رو مجلس خبرگان پنجم با بیان اینکه نظارت بر رهبری یعنی «حمایت» نه تضعیف، گفت: بعضیها هستند که اصولا اظهارنظر برخلاف اظهارنظر رهبری را قبول ندارند و عدم التزام به رهبری میدانند در حالی که خود رهبری فرمودند هیچ نظر کارشناسی برخلاف نظر رهبری، تخلف از ولایتپذیری و مخالف ولایت فقیه نیست. حتی نقد!
دیدارنیوز: محسن اسماعیلی، نماینده فعلی مجلس خبرگان و کاندیدای لیست جامعه روحانیت مبارز در انتخابات اسفند ماه میگوید: این غیرقابل انکار است که واگذار شدن تایید صلاحیت خبرگان و مجتهدان به شورای نگهبان باعث شده بعضیها شرکت نکنند.
محسن اسماعیلی، چهره میانه رو مجلس خبرگان پنجم و کاندیدای انتخابات خبرگان ششم و عضو لیست جامعه روحانیت مبارز، علنی شدن جلسات مجلس خبرگان را یک ضرورت میداند و از جریان ضعیف اطلاع رسانی این مجلس گلایه دارد.
او تاکید دارد نظارت بر رهبری به معنای مخالفت یا تضعیف ولی فقیه نیست بلکه صیانت و کمک به رهبری است. اسماعیلی معتقد است مجلس خبرگان باید «مجمع نخبگان» از علوم مختلف باشد نه فقط مجمع فقها.
اسماعیلی که ۱۸ سال عضو حقوقدان شورای نگهبان بوده است خاطراتی جالب از نحوه بررسی صلاحیتها دارد و با تکیه بر همان تجربیات معتقد است باید معیارها و شاخصهای بررسی صلاحیت از حالت ذهنی خارج شده و کمی شود. محسن اسماعیلی، تنها کاندیدای غیرروحانی انتخابات خبرگان ششم در نهایت میگوید؛ «من ناامید نیستم که حتی نفر اول انتخابات باشم»
در ادامه بخشهایی از گفتگوی اسماعیلی با خبرآنلاین را میخوانید:
*ما برای انتخاب رهبری تنها به شناخت ابعاد فقهی و فکری او نیاز نداریم که فقط فقها بیایند و نظر بدهند، ابعاد و صفات دیگری در قانون اساسی ذکر شده است، از جمله مهمترین آنها مدیر و مدبّر بودن است که معلوم نیست لزوماً مجتهدان علوم حوزوی بتوانند آن را تشخیص دهند.
*من خاطرم است در همان جلسات اولی که مجلس خبرگان تشکیل میشد، خیلیها اصرار داشتند که خوب نیست که شما با لباس غیرروحانیت حاضر میشوید. حتی در دیدار با رهبری این را مطرح کردند که و از رهبری خواستند که این نکته را به من بگویند، ولی ایشان محبت کردند فرمودند که نه! فلانی تکلیف خودش را تشخیص میدهد.
*بعضی از دوستان ما اصولاً با بردن نام نظارت مسئله دارند و آن را نمیپذیرند و خیال میکنند اگر سخن از نظارت بر رهبری پیش بیاید، این تضعیف رهبری است در حالی که نظارت به معنای واقعیاش میتواند بهترین حمایت و صیانت از رهبری باشد.
*آنطور که من در این دوره، از سوابق دورههای قبل آگاه شدم و مذاکرات قبلی را خواندم و با بعضی از اعضا صحبت کردم، این تفکر از گذشته ریشهدار بوده و خیلیها هستند که اصولاً ورود در قلمرو نظارت را نمیپسندند چه برسد به مسئله تعیین!
*اما به هر حال این وظیفهای است که قانون اساسی به عهده خبرگان گذاشته و اگر انجام نشود در حقیقت به بخش مهمی از مسئولیتهای خودشان عمل نکردهاند. نظارت به معنای این است که بادقت و امانت، روند کلی امور در کشور مورد رصد قرار بگیرد و با دلسوزی، آنچه که به عنوان نارسایی یا ناکامی دیده میشود، همراه با راه حل به رهبری ارائه شود و مشورت داده شود و این علاوه بر اینکه مصرّح در قانون اساسی است، مورد تمایل، قبول و تشویق رهبری هم هست.
*یک چیزی هم مرسوم شده که این مجلس، فقط برای یک روز مبادا است که مثلاً خدایی نکرده نیاز به تعیین رهبری باشد، در حالی که اگر این طور بود نیازی نبود نهاد خاصی به نام خبرگان رهبری تشکیل شود و به طور مستمر وظیفه داشته باشد و قانون اساسی برایش تعیین تکلیف کرده باشد.
*رهبری یک جریان مستمر است و لذا خبرگان رهبری هم باید یک جریان مستمر باشند، پا به پای رهبری باید در زندگی مردم حضور داشته باشند. بله این طبیعی است که کسی از نمایندگان مجلس خبرگان رهبری انتظار ندارد مثلاً راجع به بیکاری یا کنترل تورم صحبت کند. آنها مستقیماً در این زمینه مسئولیتی ندارند و کسی از آنها سوال نمیکند، ولی به هر حال به عنوان مشاوران امین رهبری که میتوانند در این زمینه ایفای نقش کنند و میکنند.
*بعضیها هستند که اصولاً اظهارنظر برخلاف اظهارنظر رهبری را قبول ندارند و عدم التزام به رهبری میدانند در حالی که خود رهبری فرمودند هیچ نظر کارشناسی برخلاف نظر رهبری، تخلف از ولایتپذیری و مخالف ولایت فقیه نیست. حتی نقد!
*اگر مثلاً کسی نقدی داشت، این نقد مخالفت است؟ این نقد میتواند نشانه دلسوزی و علاقهمندی باشد. کسی که یک ایرادی میبیند و بیتفاوت نیست یعنی دلسوزتر است تا کسی که ایرادی را میبیند و سکوت میکند.