دیدارنیوزـ
مرضیه حسینی: در متروی صادقیه بودم. چون دیر به قطار رسیدم مجبور شدم سمت مردها سوارشوم. هفت شب بود و مترو چندان شلوغ نبود. چشمانم را بسته بودم که ناگهان با بالا گرفتن صدای ناسزاگویی و همهمه چند مسافر به خود آمدم و دیدم فردی که نه کاملا زن بود و نه شباهت زیادی به مردها داشت در حالی که لباسی تنگ و بدن نما پوشیده بود و آرایشی بسیار غلیظ داشت با شال سفید و چکمههای پاشنه بلند در راهروی قطار با حالتی از ناز و ادای زیاد راه میرفت و با هر قدمی که برمیداشت آماج فحش و توهین مسافرین قرار میگرفت. چند مرد جوان او را با الفاظی همچون فاحشه خطاب کردند و میخواستند به او حمله کنند. چند مرد دیگر که مسنتر بودن گفتند این زن خراب، بیصاحب است و جامعه را همینها به فساد کشاندهاند. زنها هم با تکان دادن سر ابراز تاسف کردند و از او خواستند که قطار را ترک کند.
او به ظاهر به حرفهای آنها توجه نمیکرد اما از آشفتگی و دستپاچگیش و اینکه به صورت هیچ کس نگاه نمیکرد معلوم بود چه حالی دارد. سعی کردم به مردی که کنارم بود و از شدت عصبانیت قرمز شده بود در مورد ترنس بودن توضیح دهم اما با تندی گفت « ول کن خانم این حرفای خارجکی چیه اینا دور از جون شما خرابن»
این مساله باعث شد به سراغ یکی از زنانی که آشنایی دوری با من داشت بروم. دوستان مشترکمان میگفتند که او «دو جنسه است، زن نیست یعنی به ظاهر زن است اما مرد است» اسمش پریسا است هر چند خودش را بیشتر پیمان میداند. نوشتار زیر، چکیده صحبت های پریسا/ پیمان با دیدارنیوز در رابطه با مشکلاتی که با هویت جنسیتی خود دارد می باشد.
ترنس ها چه کسانی هستند؟
ترنس، فراجنس، تراجنس، دگرجنسگونه یا ترنسجِندِر، تعریفی است برای کسانی که هویت جنسیتی خود را نپذیرفته و سعی دارند آن را به طرق مختلف تغییر دهند. آنها هویت جنسی فعلی خود را دوست ندارند و میکوشند خود را شبیه آن جنسی که تمایل بیشتری به آن دارند دربیاورند. بعضی از افراد این گروه، میان جنس هستند یعنی نه زناند و نه مرد، و اساسا درکی از زن بودن یا مرد بودن ندارند.
ترنسها در ایران چه مشکلاتی دارند؟
ترنس بودن در ایران و از دیدگاه رسمی و قانونی، هویتی تقریبا پذیرفته شده است؛ البته به شکل مشروط، برخلاف همجنسگرایی که در گفتمان غالب، به عنوان فساد، عیب، بدی، انحراف و گناه به شمار میآید. در ایران حد و مرز روشنی میان آنانی که به دنبال تطبیق هویت جنسیتی خود هستند یعنی ترنس هستند و آنهایی که به همجنس خود گرایش دارند وجود ندارد. اغلب مردم بین ترنسها و هم جنسگرایان تمایزی قائل نمیشوند.
این عدم شناخت مردم و فرهنگ عمومی از وضعیت ترنسها سبب شده که عامه مردم از آنها ابراز انزجار کنند و به محض دیدنشان به آنها خیره شده و یا زیر لب بدوبیراه بگویند یا با بغل دستی شان در مورد اینکه چقد مردی که آرایش میکند حال بهم زن است صحبت کنند. همچنین از آنجا که اغلب بین ترنسها و هم جنسگرایان تمایزی قائل نمیشوند، آنها را افرادی گناه کار و فاسد با تمایلات بیمارگونه تصور می کنند.
مشکل دیگری که برای این گروه وجود دارد این است که بسیاری از همجنسگرایان، دوجنسگرایان، تراجنسیتیها و یا به طور کلی گروه دگرباشان جنسی در ایران، با مسایل جنسی و جنسیتی خود چندان آشنایی ندارند. محدودیت و تنگناهایی که وجود دارد مانع از آموزش دیدن این افراد میشود، در نتیجه بسیاری از آنان از سر ناآگاهی در دنیایی ازابهام و آشفتگی سیر میکنند و هرگز به تصور روشن و دقیقی از هویت جنسیتی و یا گرایش جنسی خود دست نمییابند.
تراجنسها همچنان که از جامعه و از خانواده طرد میشوند، به بازار کار و اشتغال نیز راهی ندارند. بنابراین بسیاری از آنها برای تامین هزینههای خود وادار به تنفروشی میشوند. هزینه عمل تطبیق جنسیت در ایران و جهان بسیار بالاست و بسیاری از تراجنسها توان تامین آن را ندارند. در ایران، سازمان بهزیستی در حدود ۵ میلیون تومان برای انجام عمل تطبیق کمک میکرد که بسیار مختصر بود و البته همین کمک کم نیز ادامه نیافت. برای انجام این عمل اجازه فقه شیعه، تاییدیه پزشکی قانونی، حکم قاضی و نظر جامعه پزشکی برای انجام جراحی و هورمون درمانی لازم است.
ترنس ها در تمام جهان به ویژه در ایران مشکلات زیادی دارند، آنها افرادی هستند که در هنجارهای فیزیکی و رفتاریِ زن یا مرد بودن نمیگنجند، به همین دلیل ابتدا با خانواده دچار مشکل میشوند، سپس در مدرسه مورد آزار قرار میگیرند، در جامعه تحقیر میشوند، به آنها کار و مسکن داده نمیشود و از سایر حقوق فردی و انسانیشان نیز محروم میشوند.
این حاشیهای بودن و عدم توجه به دوجنسیتیها را حتی در قوانین سازمان بهداشت جهانی هم میتوان دید. تا قبل از سال ۱۹۹۰ هم ترنس بودن و هم همجنسگرایی در ردیف بیماری و حتی اختلال روانی محسوب میشد. از این سال به بعد، همجنسگرایی از ردیف بیماری خارج شد اما تراجنس بودن همچنان در نگاه سازمان بهداشت جهانی بیماری محسوب میشود و این بیمار انگاشتن ترنس ها (که تازه بهترین حالت قضاوت در ایران نسبت به آنان است) رنجی بیپایان برای آنهاست زیرا مردم با غیرطبیعی خواندن آنها، یا ازسر نفرت و یا از جانب ترحم با آنها برخورد میکنند. در پارکها و خیابان ها، و در همه جا چشمهای مردم به دنبال آنهاست وحتی هم جنسبازها به آنها پیشنهاد رابطه میدهند.
ترنسها در عین اینکه از حیث روحی بسیار تحت فشارند، در اماکن عمومی نیز به دلیل هویت جنسی خود دچار مشکل میشوند. مثلا هنگامی که به دستشوییهای عمومی زنانه میروند یا برای خرید لوازم آرایش و لباس زنانه به فروشگاه مراجعه میکنند مورد تمسخر و تحقیر قرار میگیرند، بنابراین پریشانی روانی، اضطراب و افسردگی که بسیاری از افراد تراجنسی و تراجنسیتی حس میکنند بیشتر مرتبط با خشونتهای اجتماعی و خانوادگی است و ربطی به بیمار بودن آنها ندارد.
لزوم آگاهی بخشی در شناخت دگرجنسباشها
مهمترین راهکاری که میتوان در زمینه آگاه کردن مردم نسبت به هویت دگرجنس باشها ارائه داد، آموزش و معرفی این گروه سوم جنسیتی است. صنعت سینما و فیلمسازی در این راه گام نهاده، فیلمهایی مانند آتش بس یک و اخیرا ممنوعه سعی میکند با شخصیتپردازی از ترنسها این گروه را بیشتر معرفی کند و بر قضاوت عامه نسبت به آنها تاثیر بگذارد.
بخش های از این دو فیلم را ببینید: