ما معتقدیم کودک کار محصول دوقطبی بودن جامعه در ارتباط با مسائل مالی است. وقتی ثروت در یک جا جمع میشود و فقر در جای دیگری جمع میشود با پدیدهای به اسم کودک کار مواجه خواهیم شد. هدف اصلی ما، حذف کار کودک است. ما برای تحقق این هدف، در ابتدا بچه را به محیط آموزش و بازی و شادی میبریم.
دیدارنیوز - بنا به اظهارات مقامات شهرداری تهران، از سال ۱۳۹۳ به بعد تعداد ۱۷ مرکز پرتو در تهران فعال هستند و در زمینه ارائه خدمات اجتماعی و حمایتی به کودکان در معرض آسیب و آسیبدیده اجتماعی تلاش میکنند.
پرتو، سرواژه کلمات «پیشگیری»، «روانشناسی» و «توانمندسازی» است. در فهرستی که سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران منتشر کرده است، «کانون فرهنگی- حمایتی کوشا»، یکی از این مراکز ۱۷گانه و موسسه غیردولتی همکار این سازمان است.
قصد ما این بود که با مریم پناهی مدیر عامل کانون فرهنگی- حمایتی کودکان کار(کوشا)، درباره فعالیت مرکز پرتو تحت مدیریت او صحبت کنیم. اما او با قاطعیت مرکز پرتو بودن موسسه تحت مدیریت خود را انکار کرد. به هر رو، گفتوگویی که پیش رو دارید درباره خدمات حمایتی و اجتماعی ارائه شده این کانون است.
پناهی، در سالهای قبل از انقلاب در مقطع لیسانس رشته ریاضی به تحصیل پرداخت و با وقوع انقلاب، تحصیل او ناتمام ماند. او در دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ در رشتههای روزنامهنگاری و مدیریت، در مقطع لیسانس به تحصیل پرداخت و فارغالتحصیل شد.
دیدارنیوز: سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران، لیستی از مراکز پرتو را در سایت اینترنتی خود درج کرده و کانون فرهنگی- حمایتی کوشا را به عنوان یکی از این مراکز معرفی کرده است.
بار اول که خواستیم وقتی تعیین کنید تا با شما به عنوان مدیرعامل این کانون، درباره خدمات ارائه شده این مرکز پرتو در حوزه کودکان کار مصاحبهای داشته باشیم گفتید این موسسه، جزو مراکز پرتو نیست. چگونه است که سازمان خدمات اجتماعی، موسسه شما را جزو مراکز پرتو میداند اما شما خودتان چنین اعتقادی ندارید؟
- موسسه ما، مرکز پرتو نیست. اگر قرار باشد این موسسه را اسناداً، جزو مراکز پرتو قلمداد کنند، ما از این سازمان شکایت میکنیم. ما در تمام سالهای گذشته با شهرداری منطقه 12 رابطه خوبی داشتهایم ولی این طور نبوده که ما یکی از مراکز پرتو باشیم.
ما تقریباً از سال ۱۳۸۰ با کودکان بازمانده از تحصیل چه افغان و چه ایرانی، کار کرده و برای آنها مدرسه تاسیس کرده بودیم. از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۹۱ هم، یونیسف[صندوق کودکان سازمان ملل متحد/UNICEF ] حامی مالی این موسسه بود.
یونیسف در ازای کارهایی که ما انجام میدادیم به ما بودجه میداد ولی ما هرگز و هرگز و هرگز، جزو مراکز پرتو نبودیم.
دیدارنیوز: سایت این سازمان لیست مددسراها، سامانسراها، مراکز کارآفرینی، مرکز پرتو و طرح حامی را درج کرده است و یکی از مراکز پرتو، همین کانونی است که شما اخیراً نام آن را به موسسه نوید زندگی کوشا تغییر دادهاید.
حتی آدرس کانون کوشا به عنوان یک مرکز پرتو واقع در کوچه قوامالحضور منطقه ۱۲ شهرداری تهران آمده و نام مدیر عامل آن منتشر شده است.
- ممنون که این موضوع را مطرح کردید. ما حتماً این موضوع را پیگیری میکنیم. ما نه تنها مرکز پرتو نیستیم بلکه حتی نمیخواهیم باشیم. چون ما این مدارس پرتو شهرداری را، چیزی فرمالیته و بی سر و ته میدانیم.
هدف ما از آموزش، این نیست که یک مدرسه برای بچهها تاسیس کنیم. هدف این است که بچهها، مهارتها را در کنار آموزش یاد بگیرند.
دیدارنیوز: مرکز پرتو، صرفاً مدرسه نیست. کلمه «پرتو» از حروف اول کلمات پیشگیری، روانشناسی و توانمندسازی تشکیل شده. مرکز پرتو، این نوع خدمات را به کودکان کار ارائه میدهد.
- در تمام این سالها نقطه قوت ما این بوده که هرگز از هیچ سازمان دولتی، نه بودجه گرفتهایم و نه میخواستیم بودجه بگیریم.
دیدارنیوز: بر اساس اطلاعات موجود در سال ۱۳۸۷ از سازمان بهزیستی مجوز فعالیت رسمی و قانونی گرفتهاید. از سازمان بهزیستی هم خدمات یا مبالغی دریافت نکردهاید؟
- ما از بهزیستی تا حالا پول نگرفتهایم. ما آدمهایی نبودیم که بخواهیم به این سازمان و آن سازمان دولتی برویم و بودجه بگیریم. ما اصلاً چنین روحیهای نداشتیم.
دیدارنیوز: برخی دیگر از این موسسههای خیریه و حمایتی که تحت عنوان مراکز پرتو فعالیت دارند و اسم آنها در لیست سازمان خدمات اجتماعی درج شده، قراردادهایی با شهرداری دارند و مبالغی هم از بهزیستی دریافت میکنند. دریافت این بودجه منعی ندارد. بهزیستی از بودجه کشور، مبالغ توافق شده را به مرکز پرتو تخصیص میدهد.
- ما چنین بودجهای نگرفته و مایل هم نبودهایم که چنین بودجهای دریافت کنیم. برخی مواقع، وضع مالی ما خیلی بد بود ولی نمیخواستیم بگیریم.
هر آدمی برای خودش اعتقاداتی دارد. احساس ما این بود که وقتی میگوییم «غیردولتی»، خُب باید غیردولتی بمانیم. وقتی آن بودجه به موسسه و سازمان من بیاید، من نمیتوانم موسسه خودم را غیردولتی بدانم.
دیدارنیوز: کانون و موسسهای که شما تاسیس کردید در حوزه ارائه خدمت به کودکان کار فعالیت دارد. اگر اجازه بدهید فعالیتهای این موسسه را مرور کنیم و خدمات اجتماعی ارائه شده در این موسسه بیان شود. شما از سال ۱۳۷۴ برای ارائه خدمات اجتماعی به کودکان کار شروع به فعالیت کرده و در سال ۱۳۸۷ مجوز از بهزیستی دریافت کردهاید. الان چه تعداد خانه کودک یا واحد تحت پوشش این کانون یا موسسه فعالیت دارند؟
- ما معتقدیم کودک کار محصول دوقطبی بودن جامعه در ارتباط با مسائل مالی است. وقتی ثروت در یک جا جمع میشود و فقر در جای دیگری جمع میشود با پدیدهای به اسم کودک کار مواجه خواهیم شد.
هدف اصلی ما، حذف کار کودک است. ما برای تحقق این هدف، در ابتدا بچه را به محیط آموزش و بازی و شادی میبریم.
ما الان سه مرکز فعال در تهران داریم. ما برای این که بچه را از فضای کار بیرون بکشیم، مادر او را هم دعوت میکنیم و با آموزش حرفهای به این مادر، آن بچه از فضای کار بیرون میآید.
ما یک مرکز کارآفرینی برای مادران این نوع بچهها داریم و یک مرکز بازی، شادی و آموزش برای بچهها. ما به این نتیجه رسیدیم که یک فضا برای بچههای کوچکتر این خانوادهها نیز داشته باشیم. مادری که بچه بغلی دارد در ساعتهایی که میخواهد در مرکز کارآفرینی ما، آموزش ببیند این بچه بغلی را به مهد کودک ما تحویل میدهد.
دیدارنیوز: بر اساس اطلاعاتی که منتشر کردهاید یک خانه کودک در زاهدان و دو خانه کودک سراوان استان سیستان و بلوچستان دارید. درست است؟
- ما به همان شکل که در تهران سه مرکز داریم، سه مرکز در شیرآباد زاهدان [منطقه محروم در حاشیه شمالی زاهدان] و باز سه مرکز به همین صورت در سراوان داریم.
دیدارنیوز: یعنی در استان سیستان و بلوچستان تعداد ۶ واحد در حال فعالیت دارید؟
- بله. اما از سال ۱۳۸۰ به بعد کارهای دیگری هم انجام د ادیم. برای مثال در قزوین، همین حرکت را شروع کردیم و هفت سال فعال بود اما فعالیت آن ادامه پیدا نکرد. چون ما این واحدها را به محلیها واگذار میکنیم.
در محله جعفرآباد کرمانشاه هم این حرکت را راه انداختیم. چهار سال فعالیت کرد و بعد ادامه ادامه پیدا نکرد.
دیدارنیوز: پس این خانههای کودک دایر شده نیاز به حمایت کمالی برای ادامه فعالیت دارند.
- قصد ما بیشتر این بوده که به اصطلاح حرکت را راه بیندازیم ولی با حمایت مالی محلیهای خودشان. ما در سیستان و بلوچستان، تقریباً ۶ سال است که فعالیت خودمان را شروع کردهایم. در این مدت، فقط ما حامی مالی نبودیم.
در موضوع تغذیه توانستیم حمایت مالی اهالی آنجا را جذب کنیم. همین مادرانی را که توانمند میکنیم مربی کانون میشوند. وقتی مراکز ما، بتوانند مستقل شوند برای ارائه خدمت به جای دیگر میرویم.
دیدارنیوز: گزارشهایی درباره فعالیت خانههای کودک وابسته به موسسه نوید زندگی کوشا منتشر کردهاید. در گزارش مربوط به خانه کودک زاهدان، اعلام شده که تعداد ۵۳۹ کودک، مهارتهای زندگی را آموزش دیده و به استخر شنا برده شده اند و تعداد مربیان ۵۴ نفر اعلام شده. آیا همه این مربیان، داوطلب هستند یا به اصطلاح حقوقبگیر هم دارید؟
- در تهران، بالای ۸۵ درصد مربیان، داوطلب هستند و بقیه، حقوقبگیرند.
دیدارنیوز: بله اما مربیان چگونه همکاری میکنند و آیا با انگیزه کار میکنند؟
- مبلغی در حد ۴۰۰ هزار تومان به مادران بچهها که آموزش دیده و مربی ما شدهاند، پرداخت میکنیم. برای مثال یک نفر آشپزی میکند و یکی هم دفترداری میکند و به تلفن جواب میدهند. اما ما خودمان به صورت داوطلب فعالیت میکنیم. ما حقوق زیادی به مربیان پرداخت نمیکنیم اما مجموع این پرداختیها برای ما رقم بزرگی میشود.
دیدارنیوز: یعنی مربیانی که روانشناس و مشاور هستند و خدمات اجتماعی از این نوع را ارائه میکنند، داوطلب هستند؟
- بله. همه داوطلب هستند. ما تعداد زیادی پزشک و روانشناس داریم و برخی از آنها از تهران به استان سیستان و بلوچستان میروند. اما بالاخره پول بلیت آن فردی که به سیستان و بلوچستان میرود یا پس از زلزله به کرمانشاه میرفتند، به عهده کانون است.
دکتر نادری، هفته به هفته به سیستان و بلوچستان میرود و از ایرانشهر، روستا به روستا معاینه میکند تا چابهار. حتی پول دارو را از جیب خودش میدهد.
دیدارنیوز: این دکتر نادری چه نوع تخصص پزشکی دارد؟
- پزشک عمومی است و در حوزه ترک اعتیاد، فعال است.
دیدارنیوز: مراکز وابسته به موسسه کوشا فقط در منطقه ۱۲ شهرداری تهران فعال هستند. چرا بر این منطقه برای راهاندازی خانه کودک تمرکز کردهاید؟
- ما از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۹ به مدت پنج سال، در منطقه ۱۲ فعال بودیم. سر چهارراهها میرفتیم و از آموزش تا نقاشی و کتاب خواندن با این کودکان، کار میکردیم.
جمعهها در پارک خواجوی کرمانی واقع در خیابان هرندی تهران(محدوده خیابان شوش)، آموزش میدادیم. آن موقع شهرداری منطقه متوجه فعالیت ما شد و ساختمان خانه کودک ناصرخسرو را در اختیار ما گذاشت. من برگه مربوطه را امضا کردم. آن موقع عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان بودم.
الان هم وقتی من از خیابان ناصرخسرو عبور میکنم یک دفعه مردی که چهار برابر هیکل من است از آن طرف خیابان داد میزند و میگوید چاکریم خانم پناهی!
دیدارنیوز: شما در آن محله به دنیا آمده و در همان جا زندگی کردهاید؟
- خیر. با همین کارهایی که انجام دادیم، ما را شناختند و به نوعی مادر بچههای آن منطقه شدیم.
دیدارنیوز: حالا که فقط در منطقه ۱۲ شهرداری تهران در چارچوب کانون و موسسه کوشا خدمات اجتماعی و حمایتی ارائه میکنید، کودکان مناطق دیگر از این خدمات محروم میشوند.
- اصلاً به منطقه ۱۲ حساسیت نداریم. موسسهای که در منطقه ۹ شهرداری تهران در حوزه کودکان اعتیاد فعالیت دارد، از من دعوت به همکاری کرده است. حدود دو ماه پیش نیز هر روز در یکی دیگر از مناطق تهران حضور پیدا میکردیم. به دلیل این که یک حامی مالی پیدا کرده بودیم و میخواستیم یک خانه کودک در آنجا راه بینداریم.
حتی اگر الان به من بگویند در محله یافت آباد تهران، خانه کودک راهاندازی کنید، فوراً قبول میکنم. اما باید حامی مالی پیدا شود و واحد مسکونی اجاره کند و امکاناتی تهیه کند.
دیدارنیوز: خانه کودکی که در کوچه قوامالحضور تهران تاسیس کردهاید ساختمان آن را شهرداری به شما واگذار کرده است؟
- خیر. در ابتدا، ما یک اتاق برای انجام فعالیتهای خودمان داشتیم. اجاره کردن خانه برای ما مشکل بود. من هم بازنشسته هستم. یک روز، فردی به نام دکتر جمشیدیراد به صورت تلفنی از آمریکا با من صحبت کرد. ایشان در سال ۱۳۵۰ به آمریکا مهاجرت کرده است. به من گفت میخواهد یک خانه برای خانه کودک ما بخرد.
در سال ۱۳۸۸ شهردار منطقه ۱۲ تهران، ساختمان دبیرالملک[واقع در کوچه فخرالملک] را در اختیار ما گذاشت. ماجرا از این قرار بود که من عمارت بزرگ و قدیمی دبیرالملک[منشی میرزاتقی خان فراهانی صدراعظم که خودش وزیر داخله شد] را دیده بودم و به شهردار گفتم آقای شهردار این خانه فقط به درد این میخورد که کودکان کار در داخل آن بدوند و بازی کنند.
آقای کرمی شهردار منطقه ۱۲ گفت خُب این خانه در اختیار شما باشد. ما چندین سال، آن خانه را علاوه بر خانههای دیگر خودمان در اختیار داشتیم. در سال ۱۳۹۳ یا ۱۳۹۴ بود که آن خانه را در اختیار آقای رامبد جوان [رامبد جوان رئیس هیأت مدیره انجمن اوقات فراغت] قرار دادند.
دیدارنیوز: شما سه مرکز فعال در حوزه کودکان کار در تهران دارید و شهرداری اعلام کرده است یکی از آنها مرکز پرتو است. از سال ۱۳۹۳ که ایده تاسیس مراکز پرتو اجرایی شده است شهرداری موظف شده ساختمان مرکز پرتو را تامین کند و در اختیار موسسه غیردولتی همکار بگذارد. برای سه مرکز فعلی شما در تهران، در سالهای اخیر شهرداری هیچ ساختمانی را تامین و در اختیار شما نگذاشته است؟
- شهرداری، این ساختمانها را تامین نکرده است. افراد خیّر، این ساختمانها را به اسم خودشان خریده و در اختیار ما گذاشتهاند تا در آنجا فعالیت کنیم.
دیدارنیوز: پس شهرداری ساختمان خانه کودک کوچه قوامالحضور را در اختیار شما نگذاشته است اما شهرداری عمارت دبیرالملک را در اختیار شما گذاشته بود؟
- بله. اما چند سال پیش شهردار قبلی منطقه ۱۲ آن خانه را در اختیار آقای رامبد جوان قرار داد[تبدیل به خانه فراغت]. آنجا به محل کارهای انتفاعی تبدیل شده است. من شنیدهام که بلیتهای آن در حد ۸۰ هزار تومان است.
دیدارنیوز: در ارتباط با فعالیتهای شما، سایت موسسه کوشا تعداد ۴ چارت در خصوص توانمندسازی کودکان کار منتشر کردهاید. در چارت اول، هدف نهایی را بهبود شرایط کودکی کودک عنوان کرده و در چارت دوم بحث آموزش مهارتهای مرتبط با توانمندسازی کودکان کار از جمله آموزش کامپیوتر را مطرح کردهاید. در مجموع با فعالیتهایی که انجام دادهاید نتیجه کار چطور بوده و آیا توانمندسازی محقق شده است؟
- تعداد زیادی از همین کودکانی که ما آموزش دادهایم پزشک و مهندس و استاد دانشگاه شدهاند. همین طور آموزش نقاشی به بچههایی ارائه کردیم و همان افراد، الان در اتریش زندگی میکنند.
موضوع سلامت روان این کودکان برای ما اهمیت دارد. در سال ۱۳۸۶ یک روانشناس از تعداد ۸۰ نفر از کودکان تحت پوشش ما، تست روانشناسی گرفت و با ۸۰ بچه مناطق انقلاب و قلهک تهران مقایسه کرد.
بر اساس تست انجام شده به این نتیجه رسید بچههای تحت پوشش ما با وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی وحشتناک و خانوادههای داغان، سلامت روانیشان از بچههای مناطق انقلاب و قلهک، بهتر است.
دلیل آن هم، این است که این بچهها خانه امنی به نام کانون دارند و برای مثال وقتی پدر و مادرشان به خاطر اعتیاد و فروش مواد مخدر دستگیر میشوند این بچهها به خانه کودک پناه میآورند. وقتی کودک تحت پوشش ما از یک معلم یا مدیر مدرسه کتک بخورد، اولین فردی که جلوی آن معلم و مدیر میایستد، مدیر داخلی این خانه کودک است.
دیدارنیوز: کودکان کار با هدف کسب درآمد کار میکنند و معمولاً پدر و مادرها آن پول را از بچهها میگیرند. ساعتهایی که این بچهها در خانهها کودک تحت مدیریت شما حضور پیدا میکنند به آنها مبلغی بابت حضورشان در خانه کودک و جبران کار نکردن داده میشود؟
- ما اصلاً پولی نداریم که پرداخت کنیم. در ابتدا، اعضای خانواده این بچهها مخالفت میکنند و به ما میگویند شما حق ندارید بچه ما را ببرید. اما وقتی به مرور و آرام آرام فعالیت میکنیم و تغییر را در بچه میبیند با ما همراه میشوند.
دیدارنیوز: دقیقاً آماری دارید که چه تعداد از این کودکانی که به خانههای کودک میآیند ایرانی هستند و چه تعداد غیر ایرانی؟
- یک موقع ۸۰ درصد بچههای تحت پوشش ما، ایرانی بودند. الان و در حال حاضر تعداد بچهای افغان، بیشتر است و تعداد بچههای ایرانی کمتر است.
در سیستان و بلوچستان، وضعیت برعکس است و ۹۳ درصد بچهها ایرانی و ۷ درصد افغان هستند. در حالی که شیرآباد زاهدان نزدیک مرز پاکستان و افغانستان است. در سراوان، حدود ۳۵ درصد مهاجر و نزدیک ۶۵ درصد ایرانی هستند.