
«نمیتوان آمار دقیقی از درآمد نفتی دولت به دست آورد، اما همین که رییس سازمان برنامه و بودجه به کسری درآمد دولت به خاطر عدم تحقق درآمدهای نفتی اذعان کرده، نشاندهنده این است که وضعیت درآمد نفتی دولت چندان هم مساعد نبوده است.»
دیدارنیوز: سخنان اخیر داود منظور، رییس سازمان برنامه و بودجه که کسری بودجه حاصل از فروش نفت را به گردن مجلس انداخت، با واکنش برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی مواجه شده است. اما ماجرا فراتر از پیشبینی قیمت نفت در بودجه است.
چندی پیش رییس سازمان برنامه و بودجه دلیل کاهش درآمد دولت از راه فروش نفت نسبت به پیشبینیهای صورت گرفته را افزایش قیمت نفت در بودجه تا ۸۵ دلار برای هر بشکه توسط مجلس شورای اسلامی ذکر کرد و گفت که در پنج ماهه ابتدایی امسال نیمی از درآمدهای نفتی دولت تحقق پیدا کرده است. این در حالی است که اخیرا و با تحولات جدید خاورمیانه، قیمت نفت رشد بالایی داشته و همین امر امیدهایی را برای افزایش درآمد نفتی دولت در نیمه دوم سال ایجاد کرده است.
هماکنون قیمت نفت از مرز ۹۵ دلار برای هر بشکه عبور کرده و این فرصت مناسبی برای دولت ابراهیم رئیسی است تا کسری بودجه حاصل از نفت در نیمه نخست امسال را جبران کند؛ بهویژه از این جهت که دولت مدعی است فروش نفت را افزایش داده است. البته به آمارهایی که از افزایش مقطعی فروش نفت ایران ارایه میشود، نمیتوان بسنده کرد، چراکه این آمارها حاصل صادرات پایدار نفت نیست.
به عنوان مثال به تازگی اعلام شده که میانگین صادرات نفت ایران به چین روزانه به یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسیده، اما باید توجه کنیم که تولید نفت ایران هماکنون کمتر از آن است که چنین صادراتی را عملیاتی کند. بخشی از این آمار صادراتی، مربوط به صادرات نفت ذخیره شده ایران روی دریاهاست و به همین دلیل صادرات نفت ایران رشد کرده است.
چندی پیش در همین روزنامه نوشتم که افزایش صادرات نفت و بهتبع آن رشد اقتصادی بالای بخش نفت – حدود ۱۶ درصد – موجب افزایش رقم رشد اقتصادی کشور شده است و به همین دلیل این فرصت را باید غنیمت شمرد. اما نباید این موضوع را نادیده گرفت که همچنان رقم دقیقی از صادرات نفت و بهویژه درآمدهای نفتی دولت نمیتوان ارایه داد و به همین دلیل وقتی سخن از کسری بودجه حاصل از کاهش درآمدهای نفتی نسبت به پیشبینیهای ابتدای سال به میان میآید، میتوان آن را باور کرد. دلیل این امر یکی، فروش نفت با تخفیف است و دیگری، فروش نفت به صورت تهاتری. در واقع از یک سو، دولت به دلیل تحریم، مجبور است نفت را با تحریم بفروشد تا هم خریداران، ریسک خرید نفت ایران را راحتتر بپذیرند و هم ایران، از رقیب مهمی مثل روسیه که خودش هم گرفتار تحریم است و نفت را با تخفیف میفروشد، سبقت بگیرد و از سوی دیگر به دلیل برخی قراردادهایی که بین ایران و چین وجود دارد، ایران مجبور است نفت را در قبال تهاتر کالا یا خدمات به چین صادر کند که طی یکی، دو سال اخیر خبرهای متعددی درباره آن خواندیم و شنیدیم؛ مثل تهاتر نفت برای حضور و سرمایهگذاری چین در بخش راه و ساختمان ایران.
در مجموع به دلیل ارایه تخفیف توسط ایران برای فروش هر بشکه نفت که رقم دقیقی از آن اعلام نمیشود، اما بعید است کمتر از ۱۰ دلار باشد و همچنین فروش بخشی از نفت ایران به صورت تهاتری، نمیتوان آمار دقیقی از درآمد نفتی دولت به دست آورد، اما همین که رییس سازمان برنامه و بودجه به کسری درآمد دولت به خاطر عدم تحقق درآمدهای نفتی اذعان کرده، نشاندهنده این است که وضعیت درآمد نفتی دولت چندان هم مساعد نبوده است.
با این حال میتوان امیدوار بود که در نیمه دوم سال با افزایش قیمت نفت شاهد بهبود درآمدهای نفتی و احتمالا جبران بخشی از کسری بودجه نیمه نخست سال، حتی در صورت فروش نفت با تخفیف ۱۰ دلار برای هر بشکه باشیم.
خاطره میرزا - روزنامه اعتماد