جان لیونز، در شبکه ای بی سی نیوز نوشت: «به عقیده من، چین محتملترین گزینه برای میانجیگری پایان جنگ در اوکراین خواهد بود. آمریکا نمیتواند روسیه را به میز مذاکرات ببرد، لذا بعید است که میانجیگر پایان جنگ باشد.»
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: شبکه ای بی سی نیوز
نویسنده: جان لیونز، سردبیر امور بینالملل
مترجم: حمید رضا بابایی
به دنبال اغتشاشات شدید روسیه در هفتههای اخیر، گامهای احتمالی بعدی کدامند؟ و چه کسی در بهترین موقعیت قرار دارد تا به این جنگ پایان دهد؟ روسیه اکنون با بیثباتی داخلی دست به گریبان است و عملیات مقابله به مثل اوکراین انتظارات کییف را برآورده نکرده است. در این شرایط، بیشترین تمرکز بر تحولاتی است که در آینده رخ خواهد داد.
نگران کنندهترین ویژگی این جنگ آن است که ولادیمیر پوتین، مردی که جنگ را آغاز کرد و در آن دوام آورده است، حدود ۵ هزار و ۹۷۷ کلاهک هستهای – یعنی بیش از هر کشور دیگر- در اختیار دارد. (مرکز کنترل تسلیحات و منع تولید و تکثیر تسلیحات اتمی میگوید، تصور میشود در میان این تعداد کلاهک هستهای، هزار و ۵۸۸ مورد آن در مناطق مختلف مستقر و آماده استفاده هستند).
به دنبال چالشهای اخیر علیه اقتدار پوتین، وی اکنون مضطربانه در کرملین و یا یکی از "مناطق امن" زیرزمینی متعدد خود نشسته، ناظر پاکسازی افرادی است که به عقیده او با نمایش گروه واگنر به او بیاعتنایی و وی را تحقیر کردند. هدف کنونی او، افسران ارشد نظامی روسیه هستند که به عقیده پوتین در این حوادث دست داشتند.
هیچ کس قادر نیست با قاطعیت نتیجه جنگ روسیه-اوکراین را پیشبینی کند، اما میتوان به تمام فشارهای مختلف موجود نگاهی انداخت و با ارزیابی شرایط، اعلام کرد نتیجه آن چه خواهد شد.
نقش چین آشکار است
پکن تقریبا اطمینان دارد در سال آینده، یک بازیگر اصلی خواهد بود. به عقیده من، چین محتملترین گزینه برای میانجیگری پایان جنگ در اوکراین خواهد بود. آمریکا نمیتواند روسیه را به میز مذاکرات ببرد، لذا بعید است که میانجیگر پایان جنگ باشد.
با تماس تلفنی شی جینپینگ رئیس جمهور چین و ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در ۲۶ آوریل گذشته (۶ اردیبهشت)، پکن دست خود را در این مساله رو کرده است. هماکنون لی هیو، به عنوان نماینده چین ساعتها وقت خود را صرف مذاکره با کییف و مسکو میکند تا دوطرف را به نقطهای مشترک برساند، گرچه این مساله رسانهای نمیشود. لی، سفیر سابق چین در مسکو بود و ارتباطات خوبی در کرملین دارد.
این بخشی از اراده شی برای دخالت در مناقشههای بینالمللی است که زمانی حوزه نفوذ آمریکا بود.
در چند ماهی که از سال ۲۰۲۳ میگذرد، چین نماینده خود را به روسیه و اوکراین معرفی کرد، میان ایران و عربستان میانجیگری کرد و چندی پیش نیز با میزبانی از محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، علاقمندی خود را به نقش آفرینی در مناقشه اسرائیل-فلسطین نشان داد.
چالشگر پوتین
پیشبینی اوضاع کلی از جنگ میان روسیه و اوکراین دشوار است. اما داخل همان شرایط کلی هم عوامل و مشکلات متغیر فراوانی وجود دارد.
نمایش اخیر – یعنی شورش یووگنی پریگوژین و نیروهای تحت امرش در واگنر- اهمیت این مساله را بیشتر دوچندان کرده است. چه کسی فکر میکرد هیولایی به نام پریگوژین، علیه خالق خود - پوتین - شورش و او را بیدار کند؟ آنچه اکنون داخل روسیه رخ میدهد، شبیه جنگ میان فرقههای مختلف مافیا است. در این نبرد پدرخوانده، پوتین، نیز به چالش طلبیده میشود.
سه عنصر اصلی بحران یعنی پوتین، زلنسکی و پریگوژین هم نمیدانند این معضل چگونه پایان خواهد یافت چه رسد به این که جنگ چه سرنوشتی خواهد داشت.
عاملی به نام ترامپ
پوتین و زلنسکی هردو، انتخابات سال بعد آمریکا را ضربالاجلی مهم برای خود میپندارند. نتیجه سفرهایم به اوکراین و گفت و گوهایم با کارشناسان روسی نشان میدهد درباره یک نکته اطمینان خاطر وجود دارد: زلنسکی به شدت نگران است که دونالد ترامپ مجددا سال بعد به کاخ سفید بازگردد، در حالی که پوتین بسیار امیدوار است چنین اتفاقی رخ دهد.
ترامپ به تازگی به سی ان ان گفته است اگر بار دیگر رئیس جمهور شود، در مدت ۲۴ ساعت به جنگ اوکراین پایان خواهد داد. این سخنان به جای آن که خیال اوکراینیها را راحت کند، آنها را به وحشت انداخته است.
بر اساس چه شرایطی؟ با چه فشارهایی؟ آیا هر یک از طرفین جنگ، تمام مناطقی را که هماکنون در اختیار دارند، حفظ خواهند کرد؟ به عبارت دیگر، آیا اوکراینیها میپذیرند که روسیه ۲۰ درصد از سرزمینشان را در اختیار داشته باشد؟
این مساله برای اوکراینیها ویرانگر خواهد بود و آنها قطعا چنین چیزی را نخواهند پذیرفت. مفهومش آن است که اوکراین با روسیه در جنگ نظامی است و با آمریکا – بزرگترین حامی حالِ حاضر خود – در جنگ سیاسی؛ و نبرد همزمان در دو جبهه برای اوکراین دشوار خواهد بود. زلنسکی و تیم رهبریاش معتقدند ترامپ، در صورت پیروزی، به سرعت کمکهای مالی آمریکا را که از طریق ناتو در اختیار اوکراین قرار میدهد، قطع خواهد کرد.
ترامپ بارها از آرزوی خود برای کنار کشیدن آمریکا از جنگهای خارجی سخن گفته. با گذشت زمان، افکار عمومی آمریکا مانند بسیاری دیگر از ملتها، از حمایت از اوکراین در جنگ خسته خواهد شد به ویژه اگر آن طور که بسیاری پیشبینی میکنند، در آمریکا رکود اقتصادی رخ دهد.
در میدان جنگ عملا بنبست رخ داده و پیروزیهای اوکراین نیز محدود است؛ این شرایط به روسیه امکان میدهد سلطه خود را بر ۲۰ درصد از مناطق اوکراین که در اختیار دارد، تشدید و حتی مناطق بیشتری را اشغال کند. هر دو جناح در جنگ انتظار دارند ترامپ این گونه عمل کند و همزمان از پوتین و زلنسکی بخواهد درباره آتشبس مذاکره کنند. بدترین کابوس اوکراین آن است که به مذاکراتی تن دهد که بانی آن ترامپ است، یعنی مذاکره از موضع ضعف، آن هم در حالی که یک پنجم سرزمین آن در اشغال روسیه است.
چنین مذاکراتی عملا به معنای آن است که اوکراین بپذیرد چند درصد از خاکش همچنان در اختیار روسیه باقی بماند. به همین دلیل هر اوکراینی طرفِ صحبت من، درباره مذاکرات احتمالی، واکنشی بسیار بد نشان داده است. بعد از کشته شدن این همه از شهروندان اوکراینی، تجاوز به آنها و زندانی شدنشان به دست سربازان روسی، مردم اوکراین از این که بخشی از سرزمینشان به روسیه واگذار شود، خشمگین خواهند شد. چنین اقدامی، پاداش وحشیگری تلقی خواهد شد.
بعید است رهبری اوکراین چنین توافقی را امضا کند و دوام آورد، حتی اگر فردی با محبوبیت زلنسکی در راس آن باشد. با توجه به اظهارات مکرر و آشکار ترامپ در حمایت از پوتین، رهبری اوکراین مردد است که وی بتواند یک میانجی بیطرف باشد.
اگر آنها (اوکراینیها) قرار بود انتخاب کنند، روند صلحی را ترجیح میدادند که میانجی آن شی، رئیس جمهور چین باشد، نه ترامپ. آنها میدانند که شی قادر است مسکو را برای امتیازدهی تحت فشار قرار دهد، قابلیتی که نه ترامپ و نه هیچ یک از دیگر سیاستمداران آمریکایی از آن برخوردارند.
عملیات مقابله به مثل همراه با ضربالاجل
موافقت سریع زلنسکی با پیشنهاد شی برای معرفی یک نماینده، که در مذاکرات تلفنی دوطرف در ۲۶ آوریل صورت گرفت، نشان میدهد اوکراین چقدر مشتاق است چین برای پایان دادن به جنگ کمک کند. اوکراین به عملیات مقابله به مثل علیه روسیه که به تدریج درحال نتیجه دادن است، بسیار امید بسته و در عین حال ضربالاجل انتخابات آمریکا در نوامبر سال آینده را نیز در ذهن دارد.
نکتهای که مقامات اطلاعاتی و نظامی اوکراین بارها بیان میکنند آن است که آنها به پیروزی نظامیِ ملموس علیه روسیه نیاز دارند تا قادر باشند در هر مذاکرهای، در موضع قدرت قرار گیرند.
آنها همچنین یک نگاهشان به زندگی پس از جنگ است. اوکراینیها میخواهند اطمینان داشته باشند که اگر پوتین یا هر رهبر دیگری در روسیه حتی فکر حملات نظامی بیشتر در سالهای آتی به ذهنشان خطور کرد، آنها درس خود را به خوبی آموختهاند و میدانند که قرار است در ۱۲ ماه آینده چه اتفاقاتی رخ دهد. اینجا است که پای عملیات مقابله به مثل علیه روسیه به میان میآید، البته نه به آن شدت که اوکراین و یا متحدان آن در ناتو انتظار داشتند. زیرا همان طور که در شش ماه گذشته انتظارات از چنین عملیاتی زیاد شده، روسیه نیز برای مقابله با آن برنامه ریزی کرده است.
تصاویر ماهوارهای نشان میدهد صدها کیلومتر از جبهههای جنگ شاهد تجمع گسترده نیروها و تجهیزات نظامی است. روسیه همچنین مناطق گستردهای را مینکاری و در بخشهایی دیگر شیارهای مخفی حفر کرده است. این یعنی عملیات مقابله به مثل زمینی عملا غیرممکن است. در چنین عملیاتی، اوکراین بدون آن که هیچ منطقهای را از آنِ خود کند، متحمل تلفات گسترده خواهد شد.
اوکراین حتی با استفاده از تمام تانکهای کاملا پیشرفته که دراختیار گرفته، نظیر Leopard و Challenger، قادر نخواهد بود پیشروی زیادی حاصل کند. برتری هوایی روسیه، بسیاری از این تانکها را نابود خواهد کرد. به همین دلیل است که اوکراین اکنون تمام قوای خود را بر تهاجم هوایی متمرکز کرده است، اما در حال حاضر، تجهیزات هوایی روسیه از اوکراین بسیار پیشرفتهتر است.
به این دلیل زلنسکی با سفر به کشورهای مختلف، درخواست دریافت جنگندههای F-۱۶ را در اولویت برنامههای خود قرار داده است. زمانی که آمریکا این جنگندهها را بفروشد، خریدار باید از آنها فقط برای امور دفاعی خود استفاده کند، و صدور جنگندهها به دیگر کشورها بدون مجوز آمریکا ممکن نخواهد بود.
در سال گذشته، آمریکا تقریبا از این موضع کوتاه نیامده، به این معنا که اوکراین قادر نبوده است آنها را از سایر کشورهای عضو ناتو دریافت کند. آمریکا سرانجام در این خصوص تسلیم شده، اما در حقیقت این که تغییر موضع آمریکا اینقدر طول کشیده به این معنا است که اوکراین آن طور که باید و شاید، آماده عملیات متقابل علیه روسیه نیست. خودداری آمریکا از این نگرانی ناشی شده است که تحویل این جتها به کییف به تشدید جدی جنگ منجر خواهد شد، یعنی تنها یک حادثه که در آن F-۱۶ آمریکایی منطقهای را در روسیه هدف قرار دهد کافی است تا پوتین جنگ را تشدید کند. واشنگتن همواره به یاد دارد که کنترل آن ۵ هزار و ۹۷۷ کلاهک هستهای – که تعدادشان بیشتر از سلاحهای اتمی آمریکا است- در اختیار پوتین قرار دارد.
اوکراین برای استفاده بهینه از تاخیر در تحویل جنگندههای F-۱۶ اطمینان داده است که اکنون دهها خلبان آموزش دیده در اختیار دارد که قادرند F-۱۶ و سایر جنگندهها را به پرواز درآورند. (اوکراین بسیار علاقمند است که جنگندههای F/A-۱۸ Hornets استرالیایی که از رده خارج شدهاند، دراختیار داشته باشد.) جنگندههای F-۱۶ در ماههای آتی تحویل اوکراین خواهد شد، اما این تاخیر یعنی روسیه همچنان برتری هوایی خواهد داشت.
ارتشهای خصوصی داخل روسیه
درباره یک چیز اطمینان قطعی وجود دارد، آن هم این که با ورود جنگندههای F-۱۶، دورهای جدید از تشدید جنگ آغاز خواهد شد. شاید عملیات واقعی مقابله به مثل علیه روسیه نیز همان زمان آغاز شود. در روسیه، اگر پوتین بر پریگوژین و تمام اولیگارشها و ژنرالهای بدخواه خود غلبه کند، نگاهش به "ساعت انتخابات در واشنگتن" دوخته خواهد شد، به امید این که اوضاع کنونی تغییر کند.
از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه سال گذشته، بسیاری از اولیگارشهای روسی به آرامی درحال ایجاد ارتشهای خصوصی هستند تا در صورت بروز جنگ داخلی در روسیه، از آنها بهره ببرند. آنها در حوادث اخیر، پس از آن که نیروهای واگنر آماده شدند به سمت مسکو حرکت کنند، قطعا دریافتند سرمایه گذاری خوبی کردهاند.
در ماههای آتی، اولیگارشهای مختلف احتمالا به ارزیابی توان "ارتشهایی" خواهند پرداخت که در صورت ائتلاف با دیگر اولیگارشها، قادرند آنها را بسیج کنند. در چنین شرایط متشنجی، پریگوژین یک بازیگر مهم خواهد بود – او ارتشی متشکل از حدود ۲۵ هزار مبارز در اختیار دارد و مساله مهمتر از تعداد نفرات، این است که این نیروها تجربه جنگی دارند.
در سفرهایم به اوکراین و مصاحبههایی که با سربازان اوکراینی انجام دادم، مشخص بود که آنها از توانایی رزمی نیروهای واگنر وحشت دارند و حتی برای آن احترام توام با تنفر قائلند. آنها خاطرنشان میکردند این مساله مهم است که میان مبارزان واگنر تفاوت قائل شد. برخی از این نیروها، از زندانهای روسیه به واگنر پیوستهاند، که اوکراینیها آنها را زندانی مینامند. این افراد برای حضور در میدان جنگ، از آمفتامین و سایر داروها استفاده میکنند تا بر ترس ناشی از پیشروی به سمت مناطق اوکراینی، غلبه کنند.
اما سایر مبارزان واگنر – یعنی "حرفهایها" – همانهایی هستند که بیش از دیگران از آنها وحشت دارند. بسیاری از این نیروهای مزدور، از بدترین میادین جنگ در سوریه جان به دربردهاند. اینها سربازان کاملا آموزش دیدهای بودند که اغلب در میادین جنگ به یک باره از صحنه ناپدید میشدند.
هماکنون پیروزی در جنگ برای تصرف باخموت، در راس برنامههای سازمان واگنر قرار دارد. در هر مذاکره درخصوص ارتشهای خصوصی، این مبارزان واگنر باارزشترین مهرههای چانهزنی برای پریگوژین محسوب میشوند. وی قادر است در عوض، از پوتین و یا از اولیگارشهای مختلف عواید زیادی حاصل کند. (البته پریگوژین، خود یک میلیاردرِ اولیگارش است) در حالی که هنوز مشخص نیست پریگوژین کجا مخفی شده، یک چیز کاملا قطعی است: در ماههای آتی، پریگوژین در آینده روسیه و لذا در جنگ اوکراین یک بازیگر مهم خواهد بود.
در اوکراین، اولویتها مشخص است
در همین حال زلنسکی، سنگینی ۴۴ میلیون اوکراینی را بر شانههایش حس میکند. در حالی که عرصه سیاست در روسیه با هرج و مرج همراه شده، از منظر رهبر اوکراین ورود جنگندههای F-۱۶ بر وزن سلاحهای قوی به ویژه موشکهای دوربرد انگلیسی، میافزاید. اینها مهم هستند، زیرا به اوکراین این امکان را میهند تا به سنگرهای کاملا غیرقابل نفوذ روسیه برسند، به ویژه در شبه جزیره کریمه که بازپس گیری آن همچنان برای اوکراین در اولویت قرار دارد.
تقویت ملموسِ اوکراین در میدان جنگ، موقعیت آن را در مذاکرات نیز بهبود خواهد داد. سپس باید شاهد باشیم که چین چگونه تلاش میکند کنترل اوضاع را در دست گیرد. شی جیپینگ با معرفی نماینده ویژه خود، لی هوی، چنین اطمینانی حاصل کرده است. اگر اوکراین قوی به نظر برسد و روسیه تحت فشارِ ناشی از ارتشِ در حال عقب نشینی و هرج و مرج داخلی، به تلوتلو بیفتد، احتمالا شی تلاش خواهد کرد با میانجیگری میان طرفین، کاسبی کند. نتیجه آن است که چین بیش از هر زمان دیگر مقتدر خواهد شد.