اوکراین مصمم است شبه جزیره کریمه را از روسیه بازپس بگیرد، اما چنین کاری دشوار خواهد بود؛ و در عین حال مسئله کریمه میتواند به ابزاری برای چانهزنی در مذاکرات آتی دیپلماتیک تبدیل شود.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا
نویسنده: استفان سستانوویچ
مترجم: حمید رضا بابایی
برای هر دولتی که علاقمند است نتایج ضدحمله آتی اوکراین را علیه روسیه دنبال کند، هیچ چیز به اندازه شبهجزیره کریمه به چشم نمیآید. رهبران کییف میگویند مصمم هستند تمام مناطقی را که روسیه در تهاجم سال گذشته خود اشغال کرد، مجددا به دست آورند. آنها همچنین بر بازپس گیری مناطقی نظیر شبه جزیره کریمه که «کوتولههای سبزپوش روسی»* در سال ۲۰۱۴ اشغال کردند، تاکید میکنند.
سیاستگذاران در واشنگتن اغلب تصریح کردهاند که تصمیمگیری درباره اهداف جنگی اوکراین برعهده خودِ این کشور است، با این حال معتقدند تحقق این اهداف عالی، فراتر از تواناییهای نظامی اوکراین است. آنها همچنین نگرانند مبادا ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه برای حفظ دستاوردهایش در شبهجزیره دریای سیاه – که بزرگترین جام کسب شده در سیاست خارجی او است- از سلاحهای هستهای استفاده کند.
این که شبهجزیره کریمه چگونه بهانه جنگ افروزیهای آتی در منطقه باشد، به این بستگی دارد که بازیگران اصلی این مناقشه، دورنمای گستردهتر نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و حتی جمعیتیِ منطقه را چگونه ارزیابی کنند.
تحقق چنین هدفی جاهطلبانه خواهد بود. اوکراین فقط از طریق دو مسیر به شبه جزیره کریمه متصل میشود. یک مسیر که از باریکهای کمعرض عبور میکند و دیگری نیز راهی است که با نابودی یک پُل غیرمستحکم در مسیر، به سادگی قطع میشود. تصاویر ماهوارهای که واشنگتن پست به تازگی منتشر کرده است، نشان میدهد نیروهای روسی استحکامات دفاعی خود را در کریمه، در یک سال گذشته به شدت تقویت کردهاند. این شرایط هرگونه اقدام رو به جلوی واحدهای نظامی اوکراینی را مختل کرده، مانع از دستیابی به راهحل سریع خواهد شد.
البته اهمیت نظامی کریمه صرفا به منزله یک جایزه نیست که هر طرف نسبت به آن ادعا داشته باشند. این شبهجزیره یک منطقه بارگیری نظامی برای عملیات ارتش روسیه در جبهه جنوب اوکراین نیز محسوب میشود و سرنوشت ضدعملیات کییف نیز در آن مشخص خواهد شد. با توجه به نبردهایی که هم اکنون بر سر منطقه سایه افکنده، رهبران نظامی اوکراین به دنبال تسلیحات دوربُردتری هستند تا مانع از آن شوند که شبهجزیره کریمه محل امنی برای نیروهای روسی باشد. چنین دستاوردی به ندرت بتواند بازپس گیری کریمه را تسهیل کند، اما میتواند در موفقیت ضدعملیات نیروهای اوکراینی برای خارج کردن نیروهای روسی از مناطق سرزمینی اوکراین نقشی مهم ایفا کند.
نتایج نظرسنجی نشان میدهد تقریبا همه اوکراینیها خواستار بازگشت مرزهای این کشور به دوران پیش از جنگ سال ۲۰۱۴ هستند. رهبران سیاسی به ندرت چنین حمایتی را به چالش میکشند به ویژه در دوران جنگ. با این وجود مقامات اوکراینی این را نیز میدانند که احیاء تمامیت ارضی کشور کار آسانی نخواهد بود. (به تازگی آندری زاگورودنیوک وزیر دفاع سابق اوکراین این مسئله را "قصهای نسبتا مشکل آفرین" خوانده است). کریمه پیش از آن که روسیه آن را به صورت غیرقانونی به خاک خود الحاق کند، همواره در عرصه سیاسی اوکراین بخشی جدا شده محسوب میشد. این شبهجزیره ده سال پس از استقلال اوکراین از شوروی، مرکزی برای بازماندگان کمونیست و آرای انتخاباتی آنها بود، و در دهه پس از آن نیز پایگاه حامیان "حزب مناطق" به رهبری ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور سابق اوکراین بود که در سال ۲۰۱۴ به روسیه گریخت.
تغییرات اخیر در ترکیب جمعیتی کریمه، جذب مجدد آن را به اوکراین پیچیدهتر خواهد کرد. در مدت ۹ سال اشغال شبه جزیره کریمه، صدها هزار شهروند روسی، ساکن این منطقه شدهاند. (منابع مطالعاتی دقیق در فنلاند این رقم را ۳۵۰ هزار نفر قید کردهاند و اوکراین آن را ۶۰۰ هزار نفر اعلام کرده، یعنی چیزی حدود یک سوم کل جمعیت کریمه). برخی مقامات اوکراین با اشاره به انتقال این تعداد از شهروندان روسی به منطقه، خواستار اخراج گسترده و "سمزدایی" از کریمه شدهاند، روندی که به معنای واقعی میتواند کییف را در مقابل دولتهای غربی قرار دهد.
لزوما خیر. بیان این سخنان هدفی را دنبال میکند و هزینههایی هم درپی خواهد داشت. وقتی روسیه به صورت گسترده در استحکامات کریمه سرمایه گذاری میکند و نیروهای چندانی را برای دفاع از شبه جزیره به خدمت نمیگیرد، این بدان معنا است که هزینههای مورد نظر را از منابع اختصاص یافته به دیگر برنامههای جنگی خود فراهم میکند و این شرایط به صورت مستقیم در دیگر مناطق جنگی به نفع اوکراین خواهد بود.
اگر حمایت مردمی درباره بازپس گیری کریمه به تحکیم وحدت ملی اوکراین کمک کند، این نیز تحولی مثبت است؛ و با توجه به تاکید رهبران اوکراین بر لزوم حفظ تمامیت ارضی این کشور که اکثر قریب به اتفاق دولتهای دنیا نیز آن را به رسمت میشناسند، مساله کریمه دستکم به ابزار مهم چانهزنی در هر مذاکراتی تبدیل خواهد شد. البته این که لفاظی درباره کریمه هدفی دارد، به این معنا نیست که عاری از خطر خواهد بود. اشاره بیش از حد به مساله اتحاد کامل، آشکارا دولتهای غربی را برای ارسال سلاحهای دوربُردتر به اوکراین، بیانگیزهتر کرده است. تبدیل کردن کریمه به محکی برای ملیگرایی، همچنین ممکن است انعطاف اوکراین را در مذاکرات آتی محدود کند. چنین اقدامی حتی ممکن است نفوذ روسهایی را که طرفدار جنگ برای نهایی کردن مسئله هستند، افزایش دهد.
ضدحمله اوکراین که تمرکز آن از بین بردن به اصطلاح "پُل سرزمینی" به سمت کریمه در امتداد دریای سیاه باشد و نه بازپس گیری این شبه جزیره، خطرات و هزینههای عملیات را کاهش خواهد داد. چنین اقدامی از طرف دیگر نگرانی غرب را در خصوص بروز جنگ هستهای کاهش خواهد داد. حامیان اوکراین بعید است با حمله به خطوط عقب جبهه در کریمه مخالفت کنند. آنها از منطق نظامی خود واقف هستند.
محدویتهای سیاسی در داخل کشور، هر رهبری را در اوکراین از موافقت با کنارگذاشتن ادعای حقوقی بر کریمه، بازخواهد داشت. از این منظر، لفاظیهای جاری قطعا دیپلماسی آینده را محدود خواهد کرد؛ و در عین حال فرصت زیادی برای مانور باقی خواهد گذاشت (شاید از طریق تاخیر در مذاکرات مربوط به وضعیت نهایی کریمه). ضدحمله موفق موجی از اعتماد ملی در اوکراین ایجاد کرده، در عین حال احساس فرسودگی را در سطح ملی کاهش خواهد داد. چالش فراروی رهبران اوکراین پیدا کردن راهی است تا این احساسات قوی را مهار و دستاوردی حاصل کنند که شبیه پیروزی است، اما تا حصول اهداف حداکثری کشور فاصله داشته باشد.
* نیروهای روسی که با صورت ماسک زده و حامل تجهیزات و سلاح در جنگ روسیه-اوکراین در سال ۲۰۱۴ مشارکت داشتند.