
روز جمعه ایران و عربستان، دو رقیب دیرینه منطقهای در خبری تکاندهنده اعلام کردند روابط دیپلماتیک خود را ازسر خواهند گرفت. این خبر به دنبال توافقی اعلام شد که با میانجیگری چین حاصل شده است.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: تارنمای شورای آتلانتیک
ترجمه: حمید رضا بابایی
آیا اختلافات شدید در خلیج فارس سرانجام رفع خواهد شد؟ روز جمعه ایران و عربستان، دو رقیب دیرینه منطقهای در خبری تکاندهنده اعلام کردند روابط دیپلماتیک خود را ازسر خواهند گرفت. این خبر به دنبال توافقی اعلام شد که با میانجیگری چین حاصل شده است.
ویلیام اف. دکسلر، معاون سابق دستیار وزیر دفاع آمریکا در امور عملیات ویژه و مقابله با تروریسم:
اگر کشورهای خلیج فارس برای تنش زدایی اقدام کنند، منافع آمریکا در منطقه بهتر تامین خواهد شد. نظیر توافق امنیتی سال ۲۰۰۱ میان ایران و عربستان، که با وجود اختلافات عمیق میان دو کشور، به مدت ده سال از بروز جنگ جلوگیری کرد. امروز نیز اوضاع همین گونه است؛ لذا باید از خبر از سرگیری روابط دیپلماتیک میان دو کشور استقبال کنیم به ویژه که این مسئله به دنبال مبادله سفیر میران ایران و امارات عربی متحده در سال گذشته صورت گرفته است.
البته این بار، دو نکته قابل توجه وجود دارد که هر یک سوالات مهم استراتژیک را برای آمریکا برمیانگیزد. نخست و مهمترین مورد این که این توافق با وساطت چین حاصل شد و اعلام آن نیز با آغاز سومین دور ریاست جمهوری شی جینپینگ صورت گرفت. چین سالها مدعی بود که در خاورمیانه به دنبال نفوذ سیاسی نیست بلکه در پی روابط اقتصادی با کشورهای منطقه است. در حقیقت چین از دو دهه گذشته تاکنون به دنبال افزایش نفوذ سیاسی در منطقه بوده، و نقطه اوج آن سفر شی به ریاض در دسامبر گذشته و دیدار ابراهیم رئیسی از چین در ماه گذشته بود.
چین دیروز میگفت به دنبال منافع اقتصادی است و بازیگر سیاسی در منطقه نخواهد بود؛ و امروز نیز وعده میدهد که فقط به دنبال نفوذ سیاسی است و نه حضور نظامی. جهان نباید هرگز وعدههای دیروز و امروز چین را باور کند.
دوم این که اعلام این خبر زمانی صورت گرفت که آمریکا و اسرائیل از نزدیک به دنبال هماهنگی مواضع برای دادن پاسخ به برنامه هستهای ایران هستند. مانور مشترک نظامی دو طرف و سفر مشاور امنیت ملی اسرائیل به کاخ سفید، پیش از دیدار بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به آمریکا، در همین راستا ارزیابی میشود. آمریکا احتمالا از تنش زدایی استقبال میکند، اما اسرائیل خیر...
تعجب آور نیست که اگر اعلام بعدی، مربوط به مذاکرات جدید ایران- آمریکا در خصوص توافق هستهای (برجام) باشد، آن هم با میانجیگری چین...
جاناتان پانیکف، معاون سابق مسئول اطلاعاتی امور خاور نزدیک در شورای امنیت ملی آمریکا:
تصمیم به ازسرگیری روابط میان ایران و عربستان، صحفهای جدید از تعاملات مخفی دو کشور برای افزایش چشمگیر تجارت میان آنها است که در سال ۲۰۲۲ آغاز شد. این مساله بیش از هرچیز نشان میدهد که عربستان به دنبال کاهش تنش با ایران است. تمرکز اصلی و استراتژیک عربستان ایجاد تنوع در منافع اقتصادی و دور کردن اقتصاد از درآمدهای نفتی است؛ لذا ریاض امنیت خود را در گروه تضمین این مساله میبیند که حفاریهای نفتی، حمل و نقل و فروش این محصولات در درازمدت دچار اختلال نشود تا عربستان محلی امن برای سرمایه گذاری خارجی باشد. اما اینها مواردی هستند که ایران یا گروههای نیابتی آن قادرند به راحتی آن را برهم زنند.
ضمنا این آشتی درحالی صورت گرفته است که اوضاع در ایران به خاطر مواضع آمریکا و اسرائیل متشنج میشود. وجود ذرات اورانیوم با غنای ۸۳.۷ درصد که تا سطح غنی سازی ۹۰ درصدی برای تولید سلاح فاصله چندانی ندارد، نگرانی شدید سیاست گذران آمریکایی و اسرائیلی را برانگیخته است.
ایران به این توافق احتمالا به عنوان فرصتی مینگرد تا از گسترش آرام روابط عربستان و اسرائیل جلوگیری کند. ریاض احتمالا به همکاریهای اطلاعاتی با اسرائیل ادامه خواهد داد، اما از نظر ایران، عربستان تمایل زیادی ندارد تا آمریکا و یا اسرائیل علیه تهران وارد عمل شوند.
شاید مهمترین نکته این تحول، نقشی باشد که چین در حصول توافق ایفا کرده است. بسیاری در خاورمیانه و آمریکا معتقدند که چین در منطقه منافع منفعل اقتصادی دارد...، ولی اکنون چین به عنوان یک قدرت سیاسی در منطقه ظهور کرده و این باید هشداری برای آمریکا باشد: خاورمیانه را ترک کنید، روابط خود را با متحدان قدیمی که برخی مواقع از شما مایوس شده اند، و حتی رویکردی نامناسب داشته اند، رها کنید تا چین به راحتی جای شما را پُر کند. اشتباه نکنید، خاورمیانهای که چین بر آن تسلط داشته باشد، امنیت ملی آمریکا و منافع آن را در امور تجاری و انرژی تضعیف خواهد کرد.
توماس واریک، کارشناس ارشد امور امنیت خاورمیانه در شورای آتلانتیک:
در خصوص نقش چین در از سرگیری روابط ایران و عربستان، واشنگتن نباید واکنش زیادی نشان دهد، و از طرفی نباید با شدت کمتر از آنچه که باید، عمل کند. سایر کشورهایی که با آمریکا روابط دوستانه تری دارند، به ویژه عراق، میان مقامات دیپلماتیک و امنیتی ایران و عربستان میانجیگری کرده اند. نقش چین در این زمینه بیانگر علاقه پکن به انجام دادن کاری است که کشورهای چندانی میتوانند عهده دار آن شوند: کسب حمایت هر دو طرف مناقشه.
ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض احتمالا به تحول عمدهای در امنیت خلیج فارس منجر نخواهد شد. به صورت کلی، جهان باید از کاهش تنش میان ایران و عربستان استقبال کند، تنشهایی که به خشونتهای مداوم و بی ثباتی در یمن و آبهای اطراف شبه جزیره عرب منجر شده است.
ایران و عربستان به دلایلی که بیشتر جنبههای ژئوپولیتیک و ریشههای دینی دارد، از رویکرد یکدیگر نگران خواهند بود؛ لذا آمریکا نباید تصور کند که اعلام ازسرگیری روابط، پایانِ یک دوره و یا آغاز دورهای جدید خواهد بود.
با این حال دولت بایدن و کنگره باید بررسی کنند که آیا رویکرد واشنگتن در قبال تصویر امنیتی خلیج فارس منافع درازمدت آمریکا را تامین خواهد کرد یا خیر.
شرایط کنونی نسبت به اوضاع چهل و حتی بیست سال گذشته متفاوت است. چین از خریداران عمده نفت ایران و عربستان است. آمریکا از ایران نفتی نمیخرد و خریدهای نفتی آن از عربستان نیز اندک است. ماهیت بازارهای جهانی نفت به گونهای است که آمریکا همچنان برای تامین منافع امنیتی و اقتصادی خود، باید اطمینان یابد جریان نفت از کشورهای غیرتحریم شده، به سهولت ادامه خواهد داشت.
در حال حاضر، تمرکز اصلی در دیپلماسی آمریکا، باید شرایطی باشد که گفته میشود عربستان برای عادی سازی روابط با اسرائیل، به واشنگتن اعلام کرده است. شاید شرایط ریاض چیزی نباشد که واشنگتن بتواند آنها را برآورده کند. اما اعلام دخالت چین در ازسرگیری روابط ایران و عربستان نشان میدهد دیپلماسی در خاورمیانه زنده و پویا است، و همواره از مسیر واشنگتن عبور نمیکند.
دانیل بی. شاپیرو: سفیر سابق آمریکا در اسرائیل:
آمریکا در خصوص ازسرگیری روابط ایران-عربستان با میانجیگری چین، هم میتواند به نیمه پُر و همه به نیمه خالی لیوان نگاه کند.
نیمه پُر: کاهش تنش میان ایران-عربستان هدفی است که آمریکا آن را دنبال میکند. واشنگتن حمایت خود را از مذاکرات قبلی دو کشور در عراق و عمان نیز اعلام کرده است. اگر چنین شود، این شرایط میتواند به جنگ در یمن پایان دهد، همان طور که آمریکا به دنبال آن بوده. ضمنا میتواند به کاهش تنشها در عراق منجر شود، شرایطی که در آن نیروهای آمریکایی هدف قرار گرفته اند.
نیمه خالی: چین ثابت کرد که قادر است با استفاده از روابط سازنده خود با طرفهای مناقشات در خاورمیانه، نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد. این مساله برای آمریکا مایه نگرانی است و از طرفی نشان میدهد که کشورهای منطقهای – حتی شرکای آمریکا- نسبت به این که واشنگتن همچنان قدرتی ماندگار در منطقه باشد، تردید دارند.
اما هم چین و هم سعودیها دست به قمار بزرگی زده اند که در خصوص حسن نیت ایران، هزینهای گسترده میپردازند. ایران بارها برای تشدید تنش و یا تنش زدایی با همسایگانش اقدام کرده است، اما هیچ علامتی نشان نمیدهد که اهداف استراتژیک خود را تغییر داده باشد، از جمله تسلط بر منطقه که از طریق برنامه هستهای خود آن را دنبال میکند. ایران همچنان به دنبال افزایش نفوذ در منطقه و گسترش گروههای نیابتی در لبنان، عراق و یمن است. تهران آشکارا با اسرائیل ابراز دشمنی میکند در صورتی که اسرائیل شریک مهم کشورهای عربی خلیج فارس حتی عربستان است، گرچه به صورت غیررسمی...
احمد ابیودو، عضو ارشد شورای آتلانتیک:
تلاش چین برای میانجیگری میان ایران و عربستان مسالهای جدید نیست. طرح پنج مادهای چین که وانگ یی دیپلمات ارشد چینی دو سال قبل آن را به رخ دیگران کشیده بود، دیدگاه چین را در خصوص امنیت منطقه آشکار کرد و تاحدی نشان داد که پکن به دنبال آن است که یک بازیگر منطقهای باشد.
از نظر چین، این توافق مشروعیت آن را به عنوان یک میانجی پرقدرت دیپلماتیک افزایش داده است، بازیگری که قادر است شدیدترین و پرخصومتترین رقابتهای منطقهای را حل و فصل کند. این مساله، نخستین شرایط برای تغییر توازن استراتژیک با آمریکا در خلیج فارس خواهد بود. جاه طلبیهای چین برای آن که خود را بانی قابل اتکای صلح نشان دهد، گسترهای فراتر دارد و در سوریه، لیبی و یمن نیز دنبال میشود، به ویژه پس از توافق ایران و عربستان. این مساله میتواند در واشنگتن مشکل آفرین باشد.
واشنگتن برای صرف سرمایههای بیشتر دیپلماتیک به منظور میانجیگری در مناقشات تردید دارد و این مساله در خاورمیانه، بیش از هر چیز بیانگر قدرت رو به افول آمریکا و تمرکز آن بر رقابت با چین در منطقه هند-آرام است.
این توافق همچنین گزینههای استراتژیک بیشتری در اختیار رهبری چین قرار خواهد داد، زیرا تنش زدایی میان ایران و عربستان، لایه امنیتی و ثبات سازِ کمی ایجاد ایجاد میکند که وجود آن برای تضمین انتقال نفت به چین، مبادلات تجاری دریایی و سرمایه گذاری لازم برای طرح جاده و کمربند چین، لازم است.
از نظر عربستان و ایران، تعهد چین به اصل "عدم دخالت" و همچین سیاست منطقهای "عدم تعهد" پکن، به اندازه کافی برای یک میانجی اعتبار دارد. ناگفته نماند که هم ایران و هم عربستان از دولت بایدن دلخور هستند، البته در سطوح مختلف. گرچه بیشترین دور مذاکرات دو کشور با میانجیگری عراق صورت گرفته است، خواسته چین برای داشتن نقش اصلی با موافقت تهران و ریاض همراه بوده است تا یک پیروزی دیپلماتیک نصیب پکن شود، علامتی آشکار از نفوذ رو به گسترش چین بر دو قدرت بزرگ خلیج فارس.
با گذشت زمان مشخص خواهد شد که آیا میانجیگری چین در آینده ادامه خواهد یافت و شامل حال سایر مناقشات منطقهای خواهد شد یا خیر. با این حال با صراحت میتوان گفت چین آمریکا را در خلیج فارس شکست داده است.