در آخرین روزهای اسفند ۹۸، شیوع ویروسی ناشناختهای به اسم "کووید ۱۹" خبرساز شد، ویروسی تا به امروز میلیونها قربانی داشته و امروز سومین سال ورود کرونا به ایران است.
دیدارنیوز: اسفند سال ۹۸، ایامی فراموش نشدنی را تجربه کردیم. مانند پنجم دی ۸۲ و زلزله بم یا ۳۰ دی ۹۵ و حادثه پلاسکو؛ از آن اسفند تاکنون کشور با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم کرد و اوج گیریهای کووید ۱۹ با جهشهای تازهتر و البته کشته شدههای بیشتر تداعی کننده همان زلزله و فرو ریختن ساختمان پلاسکو بود و حتی میتوان گفت که پس لرزههای آن تا امروز ادامه دارد و در نهایت این طور به نظر میرسد که رهایی از این ویروس دوست نداشتنی غیر ممکن است.
در سه سالی که گذشت؛ چالشها و مشکلات زیاد بودند که مهمترین آن عدم دسترسی به واکسن بود؛ هر چند در تابستان ۱۴۰۰ یعنی حدود دو سال بعد از ورود کرونا، حسن روحانی توانست در آخرین روزهای پایانی دولت ش اقدام به خرید واکسن کند، اما توزیع و تزریق آن سهم دولت سیزدهمیها شد.
البته پس از اولویت بندی مردم برای دریافت واکسن، تصمیم گیران در دولت ابراهیم رئیسی به سراغ یک منبع درآمدساز بهتر به اسم تولید واکسن داخلی رفتند و برای اینکه توانایی خود را به رخ ایرانیان و جهانیان بکشانند، همه کار کردند و با دریافت بودجههای هنگفت از منابع مالی اصلی کشور و به اسم واردات تجهیزات تولید واکسن آن هم تولید ۵۰ میلیون دزی نشان دادند که میخواهند از سد شرکتهایی بین المللی و صاحب نام که حرفی برای گفتن در این زمینه دارند، بگذرند، اما همان طور که پیدا بود ماجرا به این سادگیها نبود.
زمانی که صحبت تولید واکسنهای ایرانی شد، انتظارها این بود که شرکتهای با سابقه و صاحب نامی مانند انستیتو پاستور و موسسه سرم سازی رازی وارد میدان شوند، اما شرکتی به نام "برکت" با تبلیغات فراوان گوی سبقت را از رقیبان ربود و مدیران آن هم هر وقت تریبونها در اختیار خود میدیدند به راحتی از وعده تولید ۱۰ میلیونی و ۲۰ میلیون و حتی ۵۰ میلیونی واکسنی صحبت میکرد که هیچ وقت محقق نشد.
اما در لا به لای انتشار اخبار وعدهها، انستیتو پاستور و سرم سازی رازی در کمترین سطح از تبلیغات به کار خود ادامه دادند، اما ماجرا آنطور که تولیدکنندگان فکر میکردند پیش نرفت و عدم اقبال از واکسنهای داخلی از یک سو و تعدد شرکتهایی که در کمترین زمان ممکن مانند قارچ سر از خاک در آوردند از سوی دیگر سبب شد کشور با بحران جدی روبرو شود تا جاییکه برخی از شرکتهای تولید کننده دست از کار کشیدند و منتظر بازگشت سرمایه هایشان از سوی دولت شدند و حل این مشکل هنوز در هالهای از ابهام است.
البته در این میان از حمایتهای لفظی ابراهیم رئیسی هم نمیتوان غافل شد؛ او که سابقه طولانی در اعطای وعده و دستورهای بدون اجرا دارد روزهای آغاز آذر ماه سال ۱۴۰۰ اعلام کرد که از تولید واکسنهای داخلی حمایت میکند به همین دلیل درست یک هفته بعد از اعلام حمایت رئیس جمهوری از واکسنهای تولید داخل، بهرام عین اللهی، وزیر بهداشت در بازدید از موسسه واکسن و سرم سازی رازی در حصارک کرج و تحویل همزمان پنج میلیون از این واکسن به وزارت بهداشت گفت: از این پس واردات واکسن نخواهیم داشت و در بخش مصرف واکسن کرونا در کشور، اولویت با تولیدات داخلی است و متکی به این تولیدات خواهیم بود و این اطمینان را داریم که برای مردم هر نوع واکسنی خواهیم داشت.
او که حمایت از تولید کنندگانی مانند محمد مخبر به عنوان رئیس پیشین ستاد اجرایی فرمان امام که حالا در قامت معاون رئیس جمهور قرار گرفته بود را وظیفه ذاتی خود میدانست و این را هم اضافه کرد که دقت وزارت بهداشت در این حوزه بسیار بالا است و طبق بررسیها واکسنهایی که در داخل تولید میشود به لحاظ اثربخشی و کیفیت بی نظیر هستند و اعتماد ما به واکسن داخلی زیاد است و مراحل تحقیق و تولید را به خوبی میبینیم که با حساسیت خاصی این فرآیند طی میشود؛ شعار دولت سیزدهم «ما میتوانیم» است.
اما ماجرا آنطور که عیناللهی و مخبر و رئیسی میخواستند پیش نرفت و در نهایت باز هم واردات واکسن گوی سبقت را از تولیدکنندگان داخلی ربود و واکسنهای تولیدی در انبارها ماند تا با گذشت تاریخ انقضاء راهی سطل زباله شوند. در نهایت این پول بیت المال و جان هزاران ایرانی بود که به دلیل تصمیمهای نادرست در حساسترین شرایط کشور از بین رفت.