
اینطور که از ظاهر امر پیداست، ترکیه به آشتی با دولتی در سوریه چشم دوخته که زمانی به دنبال سرنگونی آن بود، هر چند از نگاه بسیاری از تحلیلگران این اتفاق به سادگی رخ نخواهد داد.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: اکونومیست
مترجم: حمید رضا بابایی
جنگ سوریه در سال ۲۰۱۱ آغاز شد. مناقشهای خونین که با حمایت کشورهای خارجی از جمله آمریکا و متحدانش از مخالفان سوری و نیروهای تکفیری همراه شد، اقتصاد این کشور را تا مرز فروپاشی کشاند و دهها هزار کشته برجا گذاشت. آتش جنگ هم اکنون فروکش کرده، اما تبعات آن تا نسلها باقی خواهد ماند.
***
آنها زمانی دوست هم بودند، اما حتی یک روان درمانگر خوب هم احتمالا خواهد گفت امیدی به احیاء روابطشان نیست. آنها سالها به یکدیگر توهین کردند. یکی از الفاظی نظیر تروریست، قصاب، کودککُش استفاده میکرد و دیگری هم انتقادات خود را نثار طرف مقابل میکرد؛ از دزد و قاتل گرفته تا "آدم کوتوله آمریکاییها." کلمات صرفا کلمه هستند، اما زمانی به آنها عمل نیز میشد: دشوار بتوان رفیقی را فراموش کرد که حامی کسانی بود که آرزوی مرگتان را در دل داشتند. اما در دیپلماسی هر چیزی قابل چشم پوشی است، یا دستکم در قالب مواضع رسمی، قابل فراموشی.
سوریه و ترکیه، با تشویق روسیه به آرامی به سمت آشتی پیش میروند. ماه گذشته وزیران دفاع و روسای سازمانهای جاسوسی دو کشور دیدار و گفتگو کردند، نخست نشست علنی مقامات ارشد سوریه و ترکیه در بیش از یک دهه. پس از آن شایع شد که احتمالا وزرای خارجه دو کشور نیز دیدار خواهند کرد، و شاید هم روسای جمهور ترکیه و سوریه؛ و شاید هم نه: نشست وزرای خارجه بارها به تعویق افتاده است. دو کشور برای آشتی دلایلی دارند، اما موانع نیز همچنان پابرجا است.
نشست سران دو کشور برگزار بشود یا نه، جلساتی که حرف آنها شد، حکایتهای فراوانی از اوضاع سوریه دارند. ۱۲ سال پس از نخستین دور اعتراضات علیه بشار اسد، میتوان رئیس جمهور سوریه را از دو منظر تماشا کرد. یا به عنوان بازماندهای که از آشوبها جان به در برده، قدرت را حفظ کرده و به تدریج در حال خروج از انزوا است. یا فردی گرفتار که دوستان واقعی چندانی ندارد و درگیر اقتصادی ویران در کشور خود است. هر دو منظر درست است. اقای اسد پیروز جنگ شد، اما در صلح بازنده است.
به سادگی میتوان دریافت که چرا رئیس جمهور سوریه تلاش میکند به ترکیه نزدیک شود، کشوری که کنترل بیش از ۵ درصد از خاک سوریه را در اختیار دارد (و یک چهارم از جمعیت این کشور). آقای اسد به دنبال پس گرفتن سرزمین خود است. ازسرگیری روابط با کشوری که از مخالفان حمایت کرده و یا درگیر شدن با یک عضو ناتو، به منزله کودتای دیپلماتیک خواهد بود.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز دلایل خود را دارد.
حضور چهار میلیون آواره سوری در ترکیه به مسئلهای شدیدا منزجر کننده تبدیل شده و به مخالفان اردوغان بهانه داده است تا در آستانه انتخابات – که قرار است چند ماه دیگر برگزار شود- آن را مدام بر سر رئیس جمهور بکوبند. حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه به رهبری اردوغان مایل است رای دهندگان ترک تصور کنند عادی سازی روابط با اسد، مشکل آوارگان را نیز حل خواهد کرد حتی اگر در واقع چنین مسالهای بعید به نظر برسد.
دیگر کشورها نیز از آنها میخواهند آشتی کنند. روسیه یکی از آنها است، که در کمک به اسد برای دوام در جنگهای داخلی نقشی اساسی ایفاد کرد و در عین حال با ترکیه نیز روابطی عمیق (هرچند پیچیده) دارد. در این شرایط، سوریه از مزایای نزدیک شدن به یک متحد غربی که منفور غرب است، بهرهمند خواهد شد. امارات عربی متحده نیز از دیگر کشورهایی است که مشتاقانه به دنبال میانجیگری است؛ کشوری که سفارت خود را در سال ۲۰۱۸ در سوریه بازگشایی کرد و پارسال هم میزبان اسد بود، نخستن سفر رئیس جمهور سوریه به امارات از زمان شروع اغتشاشات. این در حالی است که عبدالله بن زاید وزیر خارجه امارات، برای دیدار و گفتگو با اسد، چهارم ژانویه به دمشق سفر کرد.
حتی اگر رهبران ترکیه و سوریه دیدار کنند، انتظار چندانی نمیتوان از آن داشت. سوریه خواستار آن است که ترکیه از مناطق تحت کنترل خود در این کشور عربی عقب نشینی کند. در این صورت اسد باید از مناطق مرزی دفاع و شبه نظامیان کُرد موسوم به یگانهای حفاظت مردمی (YPG) را کنترل کند. این گروه بخشهایی وسیع از شمال شرق سوریه را در اختیار دارد؛ و اسد احتمالا دستانش خالیتر از آن است که از عهده این موارد برآید. اسد حتی اگر هم با اردوغان عکس یادگاری بگیرد، بعید است شاهد عقب نشینی ترکیه از سوریه باشیم.
این مسئله در حال تبدیل شدن به یک الگو است. اسد در حال خروج از انزوا در خاورمیانه – اگر نگوییم غرب- است، اما برای اثبات آن چیز چندانی در دست ندارد. وی بدون تردید امیداور بود ازسرگیری روابط با امارات، روانه شدن سیلی از کمکها و سرمایه گذاری در سوریه را درپی خواهد داشت. اما این گونه نشد. حتی اگر تحریمهای آمریکا مایه نگرانی نباشد (که البته هست)، شرکتهای اماراتی برای سرازیر کردن پول در یک کشور جنگ زده و "دُزدسالار"، صف آرایی نمیکنند. از دوستان قدیمی سوریه نیز آب چندانی گرم نمیشود. روسیه هرگز سرمایه گذاری فراوانی در سوریه نکرده است. البته روسیه در چند بخش بسیار مهم حضور خود را سریعا تثبیت کرد، نظیر معاملات شیرین عملیات اکتشاف نفت و گاز در سواحل مدیترانه و فعالیت در معادن فسفات در سوریه. اما حضور در این بخشها به معنای عواید اقتصادی برای روسیه است، نه احیاء اقتصاد سوریه.
همین شرایط درباره ایران نیز صدق میکند، کشوری که از زمان خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۸ و اِعمال مجدد تحریمها تلاش کرده است، اقتصاد خود را پابرجا نگه دارد. ایران تامین کننده اصلی نفت سوریه بوده، اما در ماههای اخیر محمولههای نفتی خود را به این کشور کاهش داده است. ایران ترجیح میدهد این نفت را به چین بفروشد – که خریدار نفت ایران به قیمت نزدیک به بهای نفت در بازارهای جهانی است – و پول آن را نیز پیشاپیش میپردازد.
کمبود سوخت عملا حیات را در زمستان امسال سوریه متوقف کرده است. روزانه تا ۲۲ ساعت برق قطع میشود، حتی در دمشق پایتخت سوریه. رانندهها مجبورند ساعتها در صفوف طولانی سوخت معطل شوند. در دسامبر گذشته، دولت سوریه به دلیل کمبود انرژی به صورت غیرمنتظره تعطیلات عمومی اعلام کرد. مدارس و ادارات دولت تعطیل شدند و حمل و نقل عمومی متوقف شد. بهای هیزم به شدت افزایش یافته و خانوادئهها برای گرم شدن، هر آنچه را که به دستشان برسد، میسوزانند.
با محدودیتهای موجود در منابع درآمد دولت، اوضاع مالی آن بسیار آشفته است. (داروی کاپتاگون که نوعی آمفتامین محسوب میشود، مهمترین کالای صادراتی سوریه است)
در دوم ژانویه دولت سوریه نرخ رسمی ارز را تا ۳۳ درصد کاهش داد یعنی هر پوند سوریه معادل ۴۵۲۲ دلار اعلام شد، که البته همچنان اوضاع مناسبت تری نسبت به بازار آزاد دارد که در آن هر دلار ۶۵۰۰ پوند معامله میشود. اسد ماه گذشته بودجه سالیانه سوریه را که ۱۶.۶ تریلیون پوند بود، تصویب کرد. این رقم با نرخ پول محلی، نسبت به سال گذشته ۲۴ درصد افزایش یافته است. به دلار اما، بودجه شاهد کاهش تقریبا یک سومی است. میزان اختصاص یافته به یارانهها ۱۲ درصد نسبت به سال گذشته کم شده است. برنامه جهانی غذا وابسته به سازمان ملل میگوید اکنون ۹۰ درصد از مردم سوریه در فقر به سر میبرند و این که بهای برخی مواد غذایی اساسی در حدفاصل سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ تا ۸۰۰ درصد افزایش یافت.
از نظر برخی مخالفان دولت سوریه، به ویژه در واشنگتن، این علایم نشان میدهد که تلاش برای انزوای اسد موثر بوده است. آنها تصور میکنند اگر اوضاع زندگی بدتر شود، مردم سوریه بار دیگر قیام خواهند کرد. این دیدگاه در میان همسایگان سوریه چندان خریدار ندارد و حتی تعداد زیادی از سوریهای مخالف دولت نیز آن را قبول نمیکنند و معتقدند مردمی که برای تهیه هیزم درمانده هستند، انقلابیون خوبی نخواهند بود. دستکم تاکنون که این مساله همین گونه بوده است. در سویدا، استانی آرام در جنوب سوریه، اعتراضات پراکنده رخ داده است، اما نه در حدی که رژیم را به معنای واقعی تهدید کند.
این مساله باید برای آقای اسد آرامش خیال کوچکی باشد. وی شاید دیگر در پایتخت کشورهای منطقه عنصر نامطلوبی نباشد، اما باید به دنبال افرادی باشد که مایلند میلیاردها دلار صرف بازسازی کشور ویران شده سوریه کنند. این که آیا سوریه در زمستان امسال از انزوای سرد خارج خواهد شد یا خیر، تنها ظاهر مساله است.
ازمذاکراتشان با سوریه ، حذف کرده اند! ومشغول
دوشیدن گاوشیرده(سوریه)هستند!
کشورداری سواد وفوت فن نیاز دارد!نه شعارهای توخالی
وعوامفریبانه!