فیلم ورود ناگهانی محمد، معاون اول ابراهیم به جلسه مدیریت بحران گاز را دیدم. این نوع حضور‌های ناگهانی خواص در جلسات باعث شده است بحران‌ها بترسند و در نتیجه هیچ‌وقت هیچ بحرانی در کشور وجود نداشته باشد. اصلا شاید بهتر باشد که از خواصی که ناگهان خواص شده‌اند بیشتر استفاده کرد تا همه مشکلات از ریشه حل شوند.
دیدارنیوز _ عوام‌الملک:
جمعه ۲۳ دی ۱۴۰۱
بالاخره زمستان سخت اروپا رسید. البته گویا، چون فضای اروپا به خاطر شدت سرما خیلی یخ‌زده و لغزنده بود زمستان سخت نتوانست در اروپا توقف کند و تصمیم گرفت به ایران که جزیره ثبات است بیاید تا لااقل امنیت داشته باشد. به همین خاطر شرکت گاز از عوام خواست که روزانه ۶ ساعت یکی از بخاری‌هایشان را خاموش کنند تا از شرایط بحرانی گاز عبور کنیم. اروپایی‌ها باید از ما متشکر باشند که قبول کردیم زمستان سختشان را فعلا پیش خودمان نگه داریم. چون ما با روزی ۶ ساعت خاموش کردن یک بخاری از شرایط بحرانی گاز می‌گذریم، اما آن‌ها اصلا گاز ندارند که بتوانند چیزی را خاموش کنند و مجبورند با فشار دادن گربه‌ها فضولاتشان را استحصال کنند تا با سوزاندن آن‌ها گرم شوند. فیلم ورود ناگهانی محمد، معاون اول ابراهیم به جلسه مدیریت بحران گاز را دیدم. این نوع حضور‌های ناگهانی خواص در جلسات باعث شده است بحران‌ها بترسند و در نتیجه هیچ‌وقت هیچ بحرانی در کشور وجود نداشته باشد. اصلا شاید بهتر باشد که از خواصی که ناگهان خواص شده‌اند بیشتر استفاده کرد تا همه مشکلات از ریشه حل شوند. غروب خبر‌هایی درباره تعطیلی فردای تهران شنیده می‌شد. خوشبختانه طوری برنامه‌ریزی و اعلام شد که علاوه بر دشمنان و سرمای سخت اروپا، عوام هم غافلگیر شوند و گاز هم قطع نشود. به هر حال تا آخر شب معلوم شد که ادارات و دانشگاه‌ها و مدارس تعطیل هستند و اگر باز باشند خیلی باز نیستند و بانک‌ها هم اگر تعطیل نباشند تا ساعت یک باز هستند.
شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱
صبح اول وقت پیغام یکی از عوام به اسم آرزو که دیشب در سایت دیدارنیوز ارسال شده بود به دستم رسید. گویا چندین ماه است که خاطرات من را می‌خواند و اطمینان دارد که من یکی از مرفهین بی‌درد هستم که در پنت‌هاوس خانه‌ام در شمال تهران نشسته‌ام و خاطره می‌نویسم و اگر یک کارگر بدبخت بودم تا حالا هفت تا کفن پوسانده بودم. آرزو درباره خانه و زندگی حضرت عوام‌الملک چیز‌هایی را نوشته که حتی آرزویش را هم نمی‌تواند بکند. البته کارگر بودن که افتخار است و بدبختی هم نیست، ولی نمی‌دانم چه هیزم تری به آرزوی مذکور فروخته‌ام که از اینکه تا حالا هفت کفن نپوسانده ام تعجب کرده است. یاد ستار هم گرامی. یادداشت روزنامه بودجه‌بگیر را خواندم. باز هم درباره زمستان سخت اروپا نوشته بود. گویا در انگلیس اعلام شده عوام باید بین غذا و گرما یکی را انتخاب کنند و از خاک مدفوع گربه برای گرم شدن استفاده کنند و در فرانسه هم هیزم سهمیه‌بندی شده و در آلمان زغالسنگ و شمع نایاب شده و در سوئیس عوام به صورت گروهی استحمام می‌کنند و در سوئد هم کارمندان باید از پتو برای گرم کردن خودشان استفاده کنند. واقعا از حسین و روزنامه بودجه‌بگیرش دلخور شدم که این همه فرصت پول درآوردن در کشور‌های اروپایی را دیده بود و زودتر خبر نداد. ما که گربه‌مان در جهان معروف است می‌توانستیم کلی خاک مدفوع تولید کنیم و در بسته‌بندی شیک به انگلیس صادر کنیم یا برای فرانسوی طرح کارت یا کالابرگ هیزم را اجرا کنیم یا حتی شمع‌های سقاخانه‌های خودمان را جمع کنیم و به آلمان ببریم تا بدبخت‌ها از سرما نلرزند. البته برای سوئدی‌ها بهتر بود فراخوان می‌دادیم که عوام پتو‌های اضافه‌شان را به ایستگاه‌های مشخصی تحویل دهند تا به عنوان کمک‌های انسان‌دوستانه ارسال کنیم. درباره سوئیس هم جز ابراز تاسف کاری نمی‌شود کرد. به بهانه زمستان سخت اعمال منافی عفتشان را توجیه می‌کنند. توضیحات مهدی، رییس خواص‌البلد تهران درباره حقوق سی و سه میلیون تومانی صبیه نرگس عضو خواص‌البلد را خواندم. گویا صبیه نرگس همان رییس دفتر نرگس است و حقوقش بالا رفته و معوقه هم داشته و اینطوری شده است. چقدر خوب است که خواص برای اولادشان از همان عنفوان جوانی اشتغال‌زایی می‌کنند که هم بیکار نمانند و هم آماده ادامه راه سلاله خواص بشوند. ما که عوامیم راضی هستیم و امیدوار باید باشیم که خود خواص هم از وضعیتشان رضایت داشته باشد. سخنگوی ستاد امور بکن و نکن اعلام کرده که برای اولاد بی‌حجاب خواص در خارج از کشور پرونده تشکیل داده‌اند. البته بهتر است پرونده استخدامی برایشان درست کنند. چون احتمالا اولاد خواصی که از کشور رفته‌اند مثل صبیه نرگس نبوده‌اند که مشکل اشتغالشان حل شده باشد و از سر ناراحتی از کشور رفته‌اند. حجابشان هم ممکن است سهوا از بین رفته باشند. ان‌شاالله اگر به کمک ستاد امور بکن و نکن به ایشان پیغام داده شود که برگردند و به شکل مناسبی در ادامه راه خواص مشغول به کار شوند حجابشان هم به شکل عمدی درست می‌شود. خبر قطع کامل گاز در تربت‌جام و بخش‌هایی از گرگان به دستم رسید. جای نگرانی نیست. وصل می‌شود. چقدر خوب است که مثل عوام اروپا دچار آن مشکلات نشده‌ایم. غروب دوباره اخباری درباره تعطیلی فردای تهران منتشر شد. مثل دیروز اصل غافلگیری رعایت شده بود. معلوم بود این بار خواص سعی دارند خودشان را هم غافلگیر کنند. اول اعلام شد ادارات با یک سوم کارکنانشان کار کنند، اما سیستم گرمایشی روشن نکنند و کارکنان، لباس گرم بپوشند. احتمالا این پیشنهاد در راستای همدردی با عوام ستمدیده سوئد مطرح شد. بعد اعلام شد کلا سر کار نروند. بعدتر گفتند همه عمومی‌ها و خصوصی‌ها تعطیلند، اما بانک‌ها کمی باز هستند. تا آخر شب خبر مدام به‌روز رسانی شد. برای من خاطره‌نویس فرق خاصی نمی‌کتد. پتو را دور خودم پیچیده‌ام و می‌نویسم. فقط مشکلش این است که این همه ابتکار برای مقابله با سرمای سخت اروپا در یک صفحه از دفترم جا نمی‌شود و باید از دیروز تا فردا را پر کنم.
یکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱
از اول صبح بارش برف در تهران شروع شد. خوشبختانه به نظر می‌آمد که عده‌ای از عوام تا صبح فهمیده‌اند که بالاخره کجا‌ها تعطیل و کجا‌ها باز است. جواد اعلام کرد دستور ابراهیم برای تعطیلی تهران کمک بزرگی به تامین گاز کشور کرده است. چه خوب است که ابراهیم هست و این دستور مهم را داده است. فقط متوجه نشدم کدام بخش از تعطیلی تهران به دستور ابراهیم بوده، چون دستور‌های مختلفی برای تعطیلی صادر شد. مهدی، رییس خواص‌البلد تهران به عوام توصیه کرد خودشان به خودشان یاری برسانند تا از سرما آسیب نبینند. دستور مهمی‌ست. عوام باید یاد بگیرند روی پای خودشان بایستند و اینقدر چشمشان به دست خواص نباشد. امید، سخنگوی خواص‌الدوله امور صنعت هم به نظمیه گفت بهتر است به جای نظر دادن در مورد خودرو کار خودش را بکند تا با یک بارش برف اینقدر ترافیک ایجاد نشود. اگر ما عوام خودمان به خودمان یاری رسانده بودیم و مشکل ترافیک و کیفیت خودرو‌ها را حل کرده بودیم الان بین خواص این بحث‌ها و دلخوری‌ها پیش نمی‌آمد. یادداشت روزنامه بودجه‌بگیر بلدیه درباره حل مشکل گاز و برق در عصر ابراهیم را خواندم. ظاهرا کشور در عصر ابراهیم از بحران برق و گازی که در دوره حسن ایجاد شده بود عبور کرده است. وسط خواندن این یادداشت به شکل ناگهانی به خودم یادآوری کردم که از فردا یک پتوی اضافه در دفتر بگذارم و در خانه و محل کار دو شلوار بپوشم. ابراهیم امروز در جلسه خواص‌الدوله از عیسی خواست دغدغه‌های عوام در زمینه کندی سرعت و دیگر مشکلات اینترنت را رفع کند. چه خوب است که ابراهیم هست و دغدغه‌ی دغدغه‌های عوام را دارد. ابراهیم متشکریم. آخر شب فیلمی از یکی از برنامه‌های تلویزیون بودجه‌بگیر را دیدم. مثل همیشه دانشم درباره مسائل مختلف بالا رفت. مهمان برنامه گفت که همراه رییس خواص‌الدوله آمریکا همیشه دو کیف است که یکی برای صدور دستور حمله نظامی‌ست و دیگری کیفی‌ست که با آن دستور قطع اینترنت جهانی صادر می‌شود. امیدوارم ابراهیم هم این برنامه را دیده باشد. ممکن است دلیل کندی اینترنت ما همین باشد که جو دکمه مربوط به قطع اینترنت ایران را نصفه فشار داده تا سرعت پایین بیاید و عوام نگران شوند. به نظرم بهتر است کیف را از دست جو و رفقایش بگیریم. اگر هم کیف را ندادند تنگه هرمز را ببندیم.
دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۱
قبل از ظهر خبر صدور حکم برای علیرضا خوشبخت [سردبیر سابق دیدارنیوز] به دستم رسید. شش سال فرصت مطالعاتی برایش در نظر گرفته‌اند که از پنج سالش باید حتما استفاده کند. مهم است. این فرصت‌ها را فقط به افراد فرهیخته می‌دهند. باید متشکر باشیم. اگر علیرضا خوشبخت را جزو فرهیختگان نمی‌دانستند الان باید در اروپا یا کانادا یا یکی از کشور‌های غربی مشغول استراحت می‌شد. انسیه، معاون ابراهیم اعلام کرد که به مدیر اجرایی بخش نسوان ملل متحد گفته که تساوی حقوق رجال و نسوان را قبول ندارد، چون به ضرر نسوان است. به نظرم اصلا نیازی نبود بگوید، چون چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. یادداشت یکی از روزنامه‌های بودجه‌بگیر را خواندم. نوشته که برای برقراری امنیت و ایجاد ثبات در جامعه اگر لازم باشد باتوم می‌تواند راهگشا باشد. حرف حساب است. اصلا باتومی که خواص به عوام بزنند مثل چوب معلم است. باید از ایشان تشکر هم کرد. از قدیم هم گفته‌اند عوام کالانعام هستند و باید با زور آن‌ها را به راه راست مدنظر خواص هدایت کرد. علیرضا، سخنگوی خواص‌البلد اعلام کرد که صبیه نرگس از شغلش استعفا داده است. ناراحت‌کننده است. نباید با یکی از خواص‌زادگان که قرار است به زودی خودش از خواص باشد چنین برخوردی می‌شد. چند ساعت بعد خبر استخدام خود علیرضا در بلدیه به دستم رسید. چه خوب است که سخنگوی خواص‌البلد توانسته به استخدام بلدیه دربیاید. نشانه نزدیکی و پیوند این دو مجموعه است. دوباره تصاویری از دیوار لانه جاسوسی انگلیس در تهران به دستم رسید. عوام اینقدر ناراحتند که مدام روی دیوار‌های سفارت‌های انگلیس و فرانسه و آلمان به جوش می‌آیند و شعار می‌نویسند. این‌ها باید از ایران بروند که بشود از باغ‌ها و زمین‌هایی که به ناحق از عوام ایران تحت عنوان سفارت غصب کرده‌اند استفاده‌های فرهنگی و اقتصادی مناسب در جهت منافع عوام کرد.
سه‌شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۱
صبح یکی از عوام تصویر توییت دیشب علی، سخنگوی خواص‌الدوله درباره سالگرد فرار شاه قبلی از ایران را برایم فرستاد. صورت اموال و جواهراتی که خودش و عیالش از ایران برده بودند را منتشر کرد.ای کاش علی، چند سال زودتر به دنیا می‌آمد تا شاید بتواند مانع خروج این اموال شود. البته بعضی از چیز‌هایی که نوشته بود از کشور خارج شده است را در موزه جواهرات گذاشته‌اند تا عوام ببینند چه چیز‌هایی خارج شده است. حالا آن اموال که خارج شده است و علی و بقیه خواص قطعا آن‌ها را برمی گردانند، اما چیزی که در داخل است و علی باید به عوام کمک کند که آن‌ها هم داشته باشند اینترنت و فیلترشکنی‌ست که استفاده می‌کند و می‌تواند با آن به توئیتر وصل بشود. بالاخره فرق خواص الان با آن قدیم‌ها همین است که هر چیزی خودشان دارند عینا به عوام هم می‌دهند. محمد، خواص‌المله زابل گفت که عوام در برخی روستا‌های منطقه از فضولات حیوانی و هیزم برای گرم کردن خود استفاده می‌کنند و اطفال با سه پتو خودشان را گرم می‌کنند. البته مشخص نکرده بود کدام منطقه را می‌گوید، ولی احتمالا منظورش فرانسه و آلمان و سوئد بوده، چون آن‌ها گرفتار زمستان سخت شده‌اند و بحران انرژی دارند.
چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱
تصویر نامه محمود، خواص‌المله مشکین‌شهر و جواب بهرام، خواص الدوله امور صحت به وی را دیدم. محمود برایش نوشته که خودت گفتی می‌خواهی در مشکین‌شهر دانشگاه علوم پزشکی تاسیس کنی پس زود باش. بهرام هم در جواب به معاونش نوشته که با نظر موافق بروید در جلسه بله را بگویید. خیلی خوب است که در عصر ابراهیم از قوانین دست و پاگیر خبری نیست و برای توسعه علم و دانش تلاش می‌شود. باید به جایی برسیم که در هر محله یک دانشگاه باشد و این کاری‌ست که ابراهیم و خواص‌الدوله‌اش به کمک محمدباقر و خواص‌المله‌اش به خوبی از عهده آن برمی‌آیند. خبرگزاری بودجه‌بگیر شرح پیغام و پسغام‌های پسر شاه قبلی و یک گروهی که من اگر هر طوری در خاطراتم به ایشان اشاره کنم باید برای گذراندن فرصت مطالعاتی علیرضا خوشبخت را همراهی کنم نوشته بود. خوشبختانه هر دو طرف در حال فروپاشی هستند. استغفار کردم که حتی اسامی آن‌ها را خوانده‌ام. اخباری درباره جشنواره فیلمی که قرار است در بهمن برگزار شود به دستم رسید. از هشتم بهمن برای تماشای فیلم‌هایی که اسم‌هایشان معلوم نیست بلیط می‌فروشند. خیلی اتفاق هیجان‌انگیزی‌ست. کسی که به این شکل بلیط جشنواره فیلم را می‌خرد مثل کسی‌ست که یک سال قبل از مسابقات جام‌جهانی فوتبال بلیط فینال را خریده است. همان‌قدر هیجان‌انگیز و جذاب است. چه خوب است که عوام همه بی‌صبرانه منتظرند بلیط‌فروشی جشنواره شروع شود تا سالن‌های سینما را از وجودشان لبریز کنند.
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱
امروز قرار بود کنکور برگزار شود و به خاطر حفاظت از سوال‌ها اعلام شد اینترنت در مناطقی که حوزه برگزاری آزمون در آن‌ها باشد قطع می‌شود. کار قابل تقدیری است. اصولا در همه حوزه‌ها می‌شود امنیت را با بستن تامین کرد. البته از حدود ظهر خبر‌هایی درباره لو رفتن سوال‌های کنکور به گوش رسید. نباید اهمیت داد. احتمالا شایعه است. بستن و تعطیل کردن و مسدود کردن همیشه جواب داده و این بار هم حتما همینطور بوده است. اتفاقا روزنامه بودجه‌بگیر هم نوشت که غفلت در عدم خنثی‌سازی اثرات مخرب فضای مجازی بر اطفال و نوجوانان اصلا توجیهی ندارد. واقعا باید این فضا را بست. آن وقت‌ها که اینترنت و فضای مجازی نبود سوالات کنکور لو نمی‌رفت. عباس، خواص‌المله اصفهان اعلام کرد که اروپا در حال حاضر مانند یک اتوبوس در حال سقوط به ته دره عمل می‌کند. خبر خوبی‌ست. پس واقعا در حال فروپاشی هستند. جواد، خواص‌المله نفتی اعلام کرد که با راهنمایی‌های محمد، معاون اول ابراهیم، روزانه ۲۸ میلیون مترمکعب به تولید گاز اضافه شد. چه خوب است که معاون اول ابراهیم اینقدر فنی و دست به آچار و متخصص است و می‌تواند برای همه خواص راهنمایی‌های مفید داشته باشد. قبلا هم با راهنمایی‌های محمد، تولید واکسن کرونا زیاد شده بود و عوام همه جهان توانستند با واکسن‌هایی که با راهنمایی محمد تولید شده بود از کرونا نجات پیدا کنند. عصر تصویر صفحه اول روزنامه بودجه‌بگیر بلدیه را دیدم. پسر شاه قبلی را کشیده بود. خوب شد عکس آقاسیدمحمد را منتشر نکرد وگرنه توقیف می‌شد. به خیر گذشت.
