میلاد ماهانراد، مدیرعامل موسسه لیما گفت: در کشورهای پیشرفته چه غربی مثل انگلیس و آمریکا و چه شرقی مثل کره جنوبی، صنعت موسیقی مسیر رو به رشدی را طی میکند و همواره طرفداران و حامیان اقتصادی این صنعت با نشر حرفهای آثار در عرصه جهانی روبرو هستند. با این همه هیچگاه در بزنگاههای تحولات اجتماعی دیده نشده است که موسیقی را مخاطب قرار داده و فعالان آن را محکوم به سکوت یا تعطیلی فعالیت خود با هر سبک و سیاق کنند. در ایران متاسفانه پیکره نحیف موسیقی هر روز با یک چالش مواجه میشود و بعید نیست کم کم کور سوی این هنر در بین مردم خاموش شود.
دیدارنیوز: یک تهیه کننده موسیقی طی گفتوگویی با موضوع لزوم جاری شدن دوباره جریان موسیقی در کشور، به ارائه راه حلهایی میپردازد که از جمله آنها «تحلیل واقع گرایانه و متوازن مسوولان و مردم از شرایط فعالان صنف موسیقی»، «تعامل و همکاری اهالی موسیقی» و «پرداخت کمک هزینههای دولتی» است.
در شرایطی که صاحبان دیگر مشاغل، این روزها مشغول کارند، برخی نسخه برگزار نکردن کنسرتها را میپیچند و این در حالی است که در وضعیتی به سرمیبریم که هنرمندان زیادی که درآمد اصلی شان با حضور در صحنه تأمین میشود، مجبور به فروش سازهایشان شدهاند و برخی حتی به دلیل مشکلات مالی، زندگی شان در معرض فروپاشی است؛ در حقیقت گویی تراژدی کرونا با سناریویی متفاوت و در فاصلهای کوتاه، بار دیگر برای موسیقی و اهالی آن در حال تکرار است.
در چنین شرایطی عمدتا از دولتها انتظار میرود که پشتیبان اهالی فرهنگ و هنر باشند و همانگونه که هنرمندان را به برگزاری کنسرت و شرکت در جشنوارهها دعوت میکنند، در عمل نیز همراهشان باشند.
اکنون با توجه به وضعیتی که برقرار است و با در نظر گرفتن قشر آسیب پذیر عرصه موسیقی، تصمیم گرفتیم گفتوگویی با یکی از تهیه کنندگان موسیقی و کنسرتگذاران داشته باشیم تا راه برون رفت از توقف جریان موسیقی در کشور را از نگاه او جویا شویم.
میلاد ماهانراد ـ مدیرعامل موسسه لیما ـ در گفتوگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه با توجه به توقف طولانی مدت کنسرتها به دلیل شیوع کرونا، ایام عزاداری و بعد از آن حوادث اخیر، چه آسیبی به اهالی موسیقی وارد شده است؟ در ابتدا به آسیبی که متوجه مخاطب خواهد بود میپردازد و میگوید: اولا هنر به ویژه موسیقی با فطرت انسان عجین شده و یک نیاز ذاتی است. عمدتا همه ادیان و عقاید نیز به سبکهای مختلف به نیاز بشر به این هنر اذعان دارند. دوری از موسیقی به روح انسانها لطمه جبران ناپذیری وارد خواهد کرد؛ لذا ضمن احترام به سلایق مختلف سیاسی و دغدغههای اجتماعی به حق مردم، باید تا حد امکان هنر فاخر موسیقی را از تلاطمات سیاسی مصون داشت. اعتراض در قالب قهر و مخالفت نسبت به برگزاری کنسرتها، در میان مدت و بلندمدت در خلاء مدیریت هیجانی به سلامت عاطفی و روانی نوجوانان و جوانان آسیب جبران ناپذیری وارد خواهد کرد.
او ادامه میدهد: در مورد شرایط اقتصادی این صنف باید گفت که خانواده هنرمندان عرصه موسیقی نیز مانند هر صنف دیگری به تامین معاش خود نیاز دارند. در حال حاضر تقریبا همه مشاغل از جمله پزشکان، وکلا، بازاریان و ... ضمن بیان نقطه نظراتشان، به درآمدزایی و تامین معاش خود مشغول هستند و مردم نیز مخالفت یا اعتراضی ندارند؛ اما گویا اصحاب هنر موسیقی مثل مرغ عزا و عروسی باید در بزنگاههای مختلف قربانی شوند. یک نوازنده متوسط یا یک خواننده جوان پاپ از چه راهی باید در این شرایط امرار معاش کند، به نحوی که حرمت اجتماعی اش نیز حفظ شود؟!
ماهانراد تصریح میکند: در مجموع به شدت از تعطیلی کنسرتها آسیب اقتصادی دیدهایم و هیچ اقدام جایگزینی هم جز استفاده از ذخایر شخصی مالی خود نداریم. اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند ناگزیر از تغییر صنف یا مهاجرت هستیم؛ مگر در حالت عادی اقتصاد موسیقی در ایران چقدر ظرفیت دارد که بتواند جوابگوی نیاز فعالان صنف باشد.
«راه برون رفت از این وضعیت چیست؟» پاسخ میدهد: به نظر من تنها راه برون رفت از این وضعیت، تحلیل واقع گرایانه و متوازن مسوولان و مردم از شرایط فعالان صنف موسیقی، ایثار این صنف به طور همزمان برای شکستن این سکوت وهم آلود، حمایت واقعی و عملیاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از هنرمندان، ارائه کمک مالی به اصحاب هنر و از آن مهمتر ارائه آزادی بیشتر به ترانه سرایان در ارائه دغدغههای اجتماعی مردم در قالب ترانهها تا رسیدن به وضعیت عادی است.
او ادامه میدهد: به طور کلی صنعت موسیقی در ایران و سایر کشورها از دو منظر اقتصادی و اجتماعی قابل قیاس نیست. در کشورهای پیشرفته چه غربی مثل انگلیس و آمریکا و چه شرقی مثل کره جنوبی، صنعت موسیقی مسیر رو به رشدی را طی میکند و همواره طرفداران و حامیان اقتصادی این صنعت با نشر حرفهای آثار در عرصه جهانی روبرو هستند. با این همه هیچگاه در بزنگاههای تحولات اجتماعی دیده نشده است که موسیقی را مخاطب قرار داده و فعالان آن را محکوم به سکوت یا تعطیلی فعالیت خود با هر سبک و سیاق کنند. در ایران متاسفانه پیکره نحیف موسیقی هر روز با یک چالش مواجه میشود و بعید نیست کم کم کور سوی این هنر در بین مردم خاموش شود و صرفا موسیقی دیجیتال وارداتی از طریق تجهیزات الکترونیکی به ویژه موبایل، جایگزین محصولات و فضاهای عرضه داخلی موسیقی شود.